روشهای رایج رفتاردرمانی شناختی برای بیماریهای شدید روانی ( اسکیزوفرنی ، دوقطبی ، افسردگی )
- بهینه سازی رابطه درمانی
- عادی سازی و انگ زدایی
- ارائه آموزش بهداشت روانی
- اصلاح افکار خودآیند
- بکارگیری راهکارهای رفتاری
- تغییر باورهای بنیادی
- رسیدگی به مشکلات تمرکز و یا اختلال تفکر
- افزایش تبعیت درمانی
- درمان استفاده نابجا و یا سوءمصرف مواد مخدر
- مهارت آموزی جهت پیشگیری از عود
- بهینه سازی رابطه درمانی
بیماران دچار بیماریهای شدید اغلب تلاشهای قبلی برای درمان داشته و به سطوح مختلفی از موفقیت رسیده اند . ممکن است آنها از شروع مجدد درمان واهمه داشته و
به سطوح مختلفی از موفقیت رسیده اند .
ممکن است آنها از شروع مجدد درمان واهمه داشته و یا از ورود به درمان بیزاری آشکاری داشته باشند .
برای مثال : یک بیمار مبتلا به مانیای بارز را در نظر بگیرید که کارها بر وفق مرادش می باشند یعنی با عقاید ، نقشه ها و تجارب اخیر از ادراکات خلقی بالای خود سرخوش
است ، او اعتقاد دارد که سایرین در تلاشند تا او را عقب نگه دارند . او نمی خواهد این عقیده را بپذیرد که دچار اختلال روانپزشکی است و نیازمند درمان می باشد .
در موردی دیگر ، بیمار دچار اختلال افسردگی شدید ممکن است از زمان بیماری و شکست های درمانی قبلی خود دلسرد شده و به اینکه رفتار درمانی شناختی می
تواند کمک کننده باشد ، امید اندکی داشته و یا کاملا ناامید باشد .
موقعیت حتی مشکل تر از جلب همکاری درمانی بیمار که ممکن است درمانگر با آن مواجه شود ، بیمار سایکوتیکی است که درباره نیات درمانگر ، عقاید هذیانی دارد . در
تمام این چالشهای درمانی مهارت درمانگر در ارتقای یک ارتباط کاری مطلوب برای پیشرفت درمانی مرحله ای ، سرعت گیر محسوب می شود .
در درمان بیماری شدید روانی ، لازم باشد تا درمانگر زمان زیادتتری را به ایجاد ارتباط اختصاص دهد ، و در بخش عمده ای از جلسات اولیه درمان ، از سوالات با فاصله و غیر
تهدید کننده ، استفاده نماید . سبک تجربی مشارکت جویانه ارتباط که برای کلیه کاربردهای رفتاردرمانی شناختی ، توصیه می گردد ، مورد تاکید است اما برای بسیاری از افراد دچار
مشکلات وخیم همچون اسکیزوفرنیا و یا افسردگی مقاوم به درمان ، کمی همراهی نیز لازم است . این راهکار دربرگیرنده ارتباط با بیمار به حالتی بسیار شفقت آمیز و حمایت گرانه است
، به نحوی که نان دهنده علاقه حقیقی درمانگر به جزییات درگیری های روزانه بیمار است . ماهیت ارتباط حرفه ای ، برقراری دوستی نیست و حفظ حدود مناسب الزامی است ، اگرچه
ممکن است درمانگر ، تلاش خاصی به خرج دهد ، تا به جلسات درمانی ، حالت دوستانه ببخشد و پیش از تلاش برای تصحیح عقاید هذیانی و یا مبارزه با سایر علایم سخت درمان ،
ارتباط کاری توام با همیاری به وجود آورد .
ادامه دارد ....
علاقه مندی ها (Bookmarks)