دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1

موضوع: عباس غزالی، از فرزاد مادرانه می گوید

Threaded View

پست قبلی پست قبلی   پست بعدی پست بعدی
  1. #1
    یار قدیمی
    نوشته ها
    5,480
    ارسال تشکر
    7,998
    دریافت تشکر: 20,776
    قدرت امتیاز دهی
    79813
    Array
    Sa.n's: لبخند

    پیش فرض عباس غزالی، از فرزاد مادرانه می گوید





    عباس غزالی برخلاف ظاهر پر شر و شوری که دارد در طول این سال ها آهسته و پیوسته جلو رفته و تمام تلاشش را به کار گرفته تا در هر نقشی به بهترین شکل ظاهر شد. با عباس غزالی پیرامون سریال مادرانه و حاشیه هایش گپی زدیم که پیشنهاد می کنیم خواندنش را از دست ندهید.





    روزنامه تماشا: عباس غزالی برخلاف ظاهر پر شر و شوری که دارد در طول این سال ها آهسته و پیوسته جلو رفته و تمام تلاشش را به کار گرفته تا در هر نقشی به بهترین شکل ظاهر شد.

    از وضعیت سفید تا مادرانه پخته تر شده و با یک یادآوری اجمالی می شود فهمید که از بهروز «وضعیت سفید» که دست پرورده حمید نعمت الله بود تا فرزاد «مادرانه» که سعید نعمت الله خلقش کرده کلی فاصله وجود دارد و قطعا این نشان از توانایی های این بازیگر جوان دارد. با عباس غزالی پیرامون این سریال و حاشیه هایش گپی زدیم که پیشنهاد می کنیم خواندنش را از دست ندهید.



    واکنش ها تا اینجا چطور بوده؟ مردم و اطرافیان چطور با شما برخورد می کنند؟

    - خیلی خوب است، خدا را شکر می کنم. من فکر نمی کردم که اینقدر سریال گل کند نه اینکه از کار خودم یا کارگردان، نویسنده و باقی اعضای تیم راضی نباشم نه؛ حساسیتم برمی گردد به این قضیه که من موقع بازی از لحاظ روحی حال خوبی نداشتم و شاید این عامل باعث شد که تصور کنم استقبال به این صورت نباشد. البته این کاملا یک مسئله و تصور شخصی بود. من موقعی بازی در «مادرانه» را شروع کردم که پدرم تازه فوت شده بود و شرایط روحی خوبی نداشتم اما زمان کار از روح پدرم کمک خواستم و جالب است بدانید که حتی نقش پدر فرزاد در سریال را پدر خودم بازی کرد. من قاب عکس پدرم را در خانه فرزاد گذاشتم و وقتی جلوی دوربین بودم روح او را در کنار خودم احساس می کردم. در کارنامه کاری ام فرزاد نقش پررنگی دارد و خدا را شکر می کنم که مردم تا به اینجا هم نقش من و هم سریال را دوست دارند و به نظر می رسد کارم را درست انجام دادم.

    شما می گویید از لحاظ روحی در شرایط خوبی نبودید. اینکه بازیگری بتواند از شرایط روحی پشت صحنه اش برای حس گرفتن جلوی دوربین و برای کاراکترش مدد بگیرد اتفاقی حرفه ای و استاندارد است؟


    - وقتی که من شرایطی را قبول می کنم به اصطلاح خربزه خوردم و پای لرزش باید بنشینم و باید تمام مشکلاتم را کنار بگذارم و بعد جلوی دوربین بروم. وقتی آن را قبول می کنم یعنی من این نقش را دوست دارم و باید هر کاری بکنم تا به آن نقش نزدیک شوم. مسئله روحی که در زندگی شخصی ام اتفاق افتاده بود برای عباس غزالی اتفاق افتاده نه برای فرزاد. قطعا وقتی بخواهم شخصیتی را بازی کنم از خودم جدا می شوم این حس و حال غمگین روحی جلوی دوربین به سراغم نمی آید. با خودم تمرین کردم که وقتی لباس هایم را عوض می کنم و گریمم را می شورم و عباس غزالی می شوم یاد این اتفاق تلخ بیفتم. بنابراین از آن برای ایجاد حس جلوی دوربین کمک نمی گیرم؛ جلوی دوربین به بدبختی های کاراکترم فکر می کنم و حس می گیرم.



    اگر در آن شرایط روحی پیشنهاد بازی در یک فیلم کمدی خوب با عواملی عالی داده می شد قبول می کردید؟

    - حقیقتش را بخواهم بگویم اگر تعهد داشته باشم بلکه شروع می کنم اما اگر قراردادش را نبسته باشم و قرار باشد در موردش فکر بکنم نه قبول نمی کردم چون شاید حوصله اش را نداشته باشم. اما برای «مادرانه» من تعهد داشتم و از پدرم این را به ارث برده ام که همیشه خوش قول باشم و پای حرفم ایستادم.

    چقدر در زندگی عادی تان با آدم های منفعت طلبی از جنس «فرزاد» برخورد کردید؟

    - در اطرافیانم به طور صددرصد مواجه نشدم اما بالاخره آدم هایی از این دست هم سر راهم قرار گرفته اند. حالا اینکه برخوردم چطور بوده را حضور ذهن ندارم اما در این جور مواقع سعی می کنم با آنها صحبت کنم و منطقی موضوع را حل کنم. اگر آن فرد منطقی نبود تحت هیچ شرایطی به او چیزی نمی دهد و کماکان به «گفتگو» اعتقاد دارم. نمی دانم چقدر توانستم جواب سوالتان را بدهم.

    این را پرسیدم که بدانم تا چه اندازه از ما به ازاهای بیرونی برای نزدیک شدن به فرزاد کمک گرفتید؟


    - ما به ازای بیرونی به آن شکل نداشتم اما به وسیله تکنیک های بازیگری که سراغ داشتم، مشورت هایی که با دوستانم داشتم و گفتگوهایی که با سعید نعمت الله عزیز داشتم به نتایجی برای خودم رسیدم. ما خیلی برای این کاراکتر با هم حرف زدیم، یادم می آید که چند جلسه رفتم و آمدم و دورخوانی کردیم اما کماکان سوالات زیادی داشتم. دلم می خواست در یک جمله بفهمیم با چه کسی طرفم. آخرش هم از نعمت الله خواستم در تعریف این شخصیت به من یک جمله بگویدو او جمله ای گفت که در ذهنم میخکوب شد و با همان جمله پیش رفتم. آن جمله این بود: «فرزاد سبکسری است که دچار مسئولیت شده». یادم می آید هر جایی که روی کاغذهای فیلمنامه سفیدی وجود داشت این جمله را نوشته بودم و ملکه ذهنم شده بود.



    تا چه اندازه عین این آدم بلندپرواز هستید؟


    - بلندپروازی منطقی داشتم اما به این شکل غیرمنطقی نه. به نظرم تنها نکته ای که عباس غزالی و فرزاد در آن به اشتراک می رسند «خانواده دوستی» هر دو است. فرزاد خیلی از من سنش کمتر است و اول جوانی است و کارهایش خیلی سطحی و غیرمنطقی است.

    در زمان پخش این سریال برخی انتقادات هم مطرح شد. مثلا درباره برعکس گرفتن گوشی آیفون توسط اردلان تمجید یا ...


    - قطعا یک کار شسته رفته در زمان بندی درست دچار اشتباهات کمتری می شود. این سریال قرار نبود که در ماه رمضان پخش شود و قرار بود بعد از ماه مبارک در 50 قسمت پخش شود و برنامه ریزی به شکلی بود که تولید ما 6 ماه طول بکشد اما الان 4 ماه است که جلوی دوربین هستیم و می بینید که همچنان تولید آن ادامه دارد و قسمتی که من دو شب پیش بازی کردم دیشب پخش شده و به خاطر همین ضریب خطا بالا می رود. مهمترین عاملی که برای موفقیت یک گروه خیلی تاثیر دارد. «تمرکز» نام دارد. ما داریم شبانه روزی کار می کنیم و این تمرکز ما را کم می کند.

    اما این را هم بگویم که اصولا وقتی یک کاری خیلی خوب از آب در می آید نمی دانم چرا سر و کله این گاف ها و آتوها در نوشته های افراد پیدا می شود. همه دنبال گرفتن سوتی اند انگار! به نظرم آدم باید چشم پوشی کند از این اتفاقات. اگر به این قصد جلوی تلویزیون نشستیم که فقط ایراد بگیریم که خب بگیرید نوش جانتان. اما اگر می خواهید یک کار خوب ببینید و راضی باشید گاهی هم از این «گاف»ها چشم پوشی کنید، اشکالی ندارد. اینکه موبایلی برعکس گرفته شده که در روند داستان خللی ایجاد نمی کند، بگذارید به حساب شبانه روز کار کردن یک تیم بزرگ. اینهایی که می گویم توجیه خطا نیست اما همه ما دوست داریم به معنای واقعی مورد نقد قرار بگیریم نه به واسطه این اتفاقات جزیی در اجرا.

    مثال دیگری از این گافت ها هم دیالوگ ما در شقایق فراهانی بود که به دخترش گفت: «چرا با روسری خوابیدی؟!» برخی این دیالوگ را ساده لوحانه پنداشتند.


    - خب این هم مثل قبلی. آن دختر با حس و حال عاشقانه ای قبل از سکانس اتاق خواب، فال حافظ می گیرد و برای فرار از نگاه پدر و دو برادر غیرتی اش به سرعت به اتاقش می رود و سعید نعمت الله خواست با زیرکی آن سکانس را شیرین کندو هول شدن دختر را برای پنهان کردن عشقش به اردلان تمجید نشان دهد. این که مورد بدی نیست و اتفاقا به نظرم به شدت هوشمندانه و خلاقانه است.



    ممیزی ها ضربه ای به کاراکتر «فرزاد» وارد نکرد؟

    - در رابطه با موهای من قبل از شروع فیلمبرداری صحبت هایی بود اما گویا با دفاع عوامل توانستند این موضوع را برطرف کنند. یکی دوتا دیالوگ بخصوص از من که خیلی دوستش داشتم در تدوین به ممیزی خورد و حذف شد. در ادامه یک سکانس خیلی مهم در آخر قسمت 19 داریم در شهر بازی که احساس می کنم دیالوگ های خوبی بین من و رها رد و بدل می شود که تاثیر زیادی در داستان دارد و امیدوارم این دیالوگ های مهم حذف نشود.

    با این همه تلاش و نقش های خوب در تلویزیون چرا هنوز راهی به سینما پیدا نکرده اید؟


    - من به شدت وسواس زیادی روی انتخاب نقش دارم اما فکر نمی کنم حقم خورده شده و اینطور فکر می کنم که هنوز زمانش نرسیده و قطعا خدا برنامه های خوبی برای من دارد. من به سرنوشت و تقدیر به شدت اعتقاد دارم و شک ندارم که تمام توانایی هایم را تا الان به کار گرفتم و اگر هنوز راهی به سینما پیدا نکردم حتما حکمتی در آن بوده. پیشنهاداتی که داشتم اصلا پیشنهادات خوبی نبود و رد کردم؛ اتفاقا همین اواخر هم یک پیشنهاد سینمایی داشتم که به شدت تجاری و جلف بود برای همین ردش کردم.

    چطور شد که به این آرایش مو رسیدید؟ آرایشی تقریبا سامورایی!


    - (می خندد) ما تصمیم گرفتیم که فرزاد از نظر ظاهر این طوری باشد قطعا اگر لطمه می زد این کار را نمی کردیم. من در ذهنم این آدم را با موی خیلی خیلی کوتاه دیده بودم یا این شکلی. فرزاد از لحاظ مالی به شدت در مضیقه است و کسی که اینجوری است در ظاهر به خصوص موهایش آرایش خاصی نداردو مثل باقی جوانان آرایشگر ندارد و پولی هم برای این جور کارها در بساط ندارد. ما به این نتیجه رسیدیم موی بلند هم یک تیپ خاصی می سازد و هم آدم به یک برو و رویی می رسد که شاید بتواند یک دختری از خانواده سطح بالا را جذب کند. من پیشنهاد کردم که این آدم موهاشو با کش ببنده و وقتی به خانه می رسد به خاطر احترام به مادرش کش مویش را باز کند و خدا را شکر می بینیم که خوب از آب درآمده است.
    " برای آنکه در زندگی پخته شویم نباید هنگام عصبانیت از کوره در برویم "

  2. کاربرانی که از پست مفید Sa.n سپاس کرده اند.


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: 15th December 2013, 11:18 PM
  2. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 2nd April 2013, 07:52 PM
  3. تصاویر نادری از حمله دردناک بچه شیر به غزال جوان
    توسط سونای69 در انجمن گالری عکس حیات وحش
    پاسخ ها: 28
    آخرين نوشته: 23rd December 2012, 07:22 AM
  4. باز هم سلول های بنیادی، این بار نوید بخش درمان آلزایمر
    توسط S.A.H.A.N.D در انجمن سایر موضوعات پزشکی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 31st July 2012, 04:05 AM
  5. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 5th February 2011, 12:17 AM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •