ارزش جايگزيني هر سهم، ارزش يك ورقه بهادار است با فرض اينكه قصد ايجاد شركت مورد نظر در تاريخ محاسبه را داشته باشيم. براي محاسبه آن، ابتدا تمام هزينه‌هايي كه براي راه‌اندازي شركت با وضعيت فعلي آن لازم است برآورد شده و رقم به دست آمده بر تعداد سهام شركت تقسيم مي‌شود.
از آنجا كه ارزش دفتري دارايي‌ها در ترازنامه نمي‌تواند قابليت اعتماد بالايي در ارزشيابي شركت داشته باشد، تحليل‌گران از محاسبه ارزش جايگزيني در برآوردهاي خود مدد مي‌گيرند. بدين ترتيب ابتدا دارايي‌هاي ثابت شركت، شامل اموال، ماشين‌آلات و تجهيزات آن به نرخ روز ارزيابي مي‌شوند؛ زيرا با گذشت زمان و به خصوص در شرايط تورم، ارزش روز اين دارايي‌ها با ارزش دفتري اختلاف پيدا كرده است. همچنين دارايي‌هاي نامشهود شركت مانند سرقفلي، امتيازات آب و برق و... نيز ارزيابي مي‌شوند.
در كنار اين موارد بايد برخي از دارايي‌هاي جاري همچون مطالبات كه ذخيره براي آنها ناكافي است و نيز برخي از اقلام همچون ذخاير مالياتي نيز مورد ارزيابي قرار گيرند. پس از ارزيابي اين موارد و جايگزيني مقادير آنها در ترازنامه شركت، با كسر نمودن بدهي‌ها از دارايي‌هاي شركت، مقدار حقوق صاحبان سهام جديد به دست مي‌آيد كه همان ارزش جايگزيني است. با تقسيم اين مقدار بر تعداد سهام ارزش جايگزيني به ازاي هر سهم مشخص مي‌شود. اگرچه اين روش ارزيابي در مقايسه با ارزش دفتري كامل‌تر است ولي كاستي‌هايي را نيز دربردارد؛ از جمله آنكه در اين روش به بازدهي و سودآوري شركت توجه چنداني نمي‌شود. براي مثال، هم‌اكنون شركت‌هايي در بورس هستند كه ارزش سهام آنها با استفاده از اين روش مقدار بالايي را نشان مي‌دهد، ولي بازدهي چنداني را نصيب سهامدار نمي‌كنند.
در «گفت و شنود» امروز ابعاد استفاده از اين روش در ارزيابي سهام را در گفت‌وگو با «ندا بشيري» كارشناس امور ناشران بورس اوراق بهادار تهران بررسي كرده‌ايم.
مقصود از ارزش جايگزيني چيست؟
در حسابداري صنعتي، ارزش توليد مجدد يك موجودي مواد و كالا را ارزش جايگزيني مي‌گويند اما در حسابداري مالي، ارزش جايگزيني به معني پول لازم براي تحصيل آن دارايي مي‌تواند باشد. يعني مي‌توان گفت‌ ارزش جايگزيني بدان معناست كه اگر واحد تجاري، دارايي‌اي را بخواهد جايگزين نمايد، نهايتا چه ميزان بايد پرداخت كند كه همان دارايي را به دست آورد. ارزش جايگزيني در تئوري بايد به ارزش بازار كاملا نزديك باشد هرچند در واقعيت معمولا اين طور نيست.
چگونه مي‌توان از خلال اطلاعات صورت‌هاي مالي به كشف ارزش جايگزيني پرداخت؟
با توجه به اينكه صورت‌هاي مالي با قاعده بهاي تمام‌شده در زمان تحصيل دارايي ثبت مي‌گردد و در بسياري موارد، تورم قيمت دارايي‌ها را با گذشت زمان بالا برده است (ولي نحوه گزارشگري و ارزشيابي شركت تغيير نكرده) پس كشف دقيق ارزش جايگزيني دارايي‌ها با تكيه بر صورت‌هاي مالي مشكل است.
آيا ارزش جايگزيني مي‌تواند ملاكي براي تصميم‌گيري در خريد سهام باشد؟
تحليل‌گران در هنگام خريد سهام به ارزش جايگزيني دقت مي‌كنند، البته اين مساله بايد در كنار ساير موارد و با ضريب اهميت خاص خود در نظر گرفته شود؛ زيرا مواردي چون درآمدزايي و سودآوري شركت از محل فعاليت عملياتي مهم‌تر از ارزش جايگزيني است.
بعضا عنوان مي‌شود كه شركت‌هاي بزرگ مثل ايران خودرو تا 5 برابر ارزش بازار خود، ارزش جايگزيني دارند. علت اين فاصله قابل توجه بين قيمت روز و ارزش مزبور چيست؟
دارايي‌ شركت‌ها طي سال‌هاي مختلف با قيمت تمام شده، ثبت شده است و در صورت‌هاي مالي تغيير نمي‌كنند؛ بنابراين با سپري شدن زمان، ارزش روز كه مي‌تواند معرف ارزش جايگزيني باشد، به روز رساني نمي‌گردد و به همين دليل مخصوصا در شركت‌هايي كه سابقه فعاليت بيشتري دارند اين فاصله قيمتي بيشتر به چشم مي‌خورد.
برخي نسبت به سبقت قيمت روز از ارزش جايگزيني هشدار داده و مثلا در شركت‌هاي پتروشيمي مساله رشد شديد ارزش بازار به علت رشد سودآوري را مدنظر قرار داده‌اند؛ از نظر شما اين هشدارها آيا محلي از اعراب دارند؟
به طور كلي افرادي كه تنها به ارزش جايگزيني شركت در تعيين بهاي سهام آن دقت مي‌كنند، به اصل «تداوم فعاليت» يعني ادامه فعاليت‌هاي شركت در مدت زمان نامعلوم از يك طرف و استفاده از دارايي‌ها براي جريان درآمدزايي از سوي ديگر توجه ندارند بنابراين بايد گفت اگر شركت قصد فروش دارايي‌هاي خود را نداشته براي تعيين قيمت سهام بهتر است به خالص جريانات نقدي آينده كه سهام براي سرمايه‌گذار ايجاد مي‌نمايد، توجه نماييم؛ همين مساله (پتانسيل سودآوري) توجيه‌كننده رشد قيمت سهام شركت‌هاي پتروشيمي است.
برخي معتقدند با رشد نرخ ارز، ارزش جايگزيني شركت‌ها از نظر دلاري افت شديدي كرده و اين پتانسيلي براي خريد سهام محسوب مي‌شود. نظر شما در اين مورد چيست؟
چنانچه شركتي براي تحصيل تجهيزات مورد نياز خود به خريد از خارج از كشور متكي باشد، براي تحصيل نمونه مشابه آن، سرمايه‌گذار بايد مبالغ بيشتري را بپردازد بنابراين، مي‌توان گفت ارزش جايگزيني اين گروه از شركت‌ها رشد كرده است. از طرفي چنانچه به دليل افزايش نرخ ارز، منابع پولي بورس به سمت بازار ارز جريان يافته باشد و كاهش قيمت را به دليل كاهش تقاضاي سهام و نه موارد ديگر شاهد باشيم، زمان مناسبي براي خريد است.
سهامداران چگونه بايد مساله ارزش جايگزيني را در تصميم‌گيري‌هاي خود براي سرمايه‌گذاري لحاظ كنند؟
شركتي كه قصد فروش دارايي‌هاي خود را نداشته و به فعاليت معمولش ادامه مي‌دهد، از مابه‌التفاوت ارزش جايگزيني با بهاي تمام‌شده تاريخي سودي نمي‌برد، مگر اينكه قصد فروش دارايي را داشته باشد كه در آن صورت نيز سود ناشي از فروش دارايي، سود غير‌عملياتي بوده و به روند كلي فعاليت شركت ارتباطي ندارد و تكرارشونده هم نيست. بنابراين، توصيه مي‌شود سهامداران خرد كه معمولا نگاه مديريتي و استراتژيك به شركت‌ها ندارند، سودآوري و توانايي توليد جريانات نقدي در سهام شركت‌ها را به ميزاني به مراتب بيشتر از ارزش جايگزيني در تصميم‌گيري خود مدنظر قرار دهند.