اشتغال انسانی بيابانها
شدت اشنغال بيابانها از سوی انسانها ، بطور مستقيم ، با توانمندی و ظرفيت جوامع انسانی در کاربرد تکنيک هایی ، که در جهت ﺗﻌﺪﯾﻞ تنگناهای محيط فراهم آمده در رابطه است و بهمين دليل اشتغال بيابانها بوسيله کشورهای توسعه یافته از کشورهای درحال رشد بسيار متفاوت است .در صحرای کشورهای جهان سوم این بيابانها بوسيله دامپروان و چادر نشينانی که به شيوه کوچ نشينی امرار معاش می کنند اشغال شده است .در این نواحی واحه های که آب کافی دارد سکونتگاه های دائمی ایجاد شده و نخلستانهای ایجاد گردیده است .در کشورهای توسعه یافتﻪ ﺑﺎ استفاده از آمایش پرهزینه ، بيابانها تبدیل به نواحی حاصلخيز شده است .باوجود این تغيير کاربری بيابان در بعضی ازنواحی نتایج سنگينی در پی داشته نتيجه آن استخراج بی رویه منابع زیر زمينی آب و پایين آمدن سطح سفره آبهای زیر زمينی گسترش نهشته های نمکی است که در این مناطق ، بيابانی زایی و توسعه صحاری را تسهيل می کند که احتياج به مراقبت شدید دارد( فرید ، ص 94، فضای جغرافيایی ، شماره 6، 1381) .کشور ایران به دليل دارا بودن شرایط جغرافيایی، تاریخی و فرهنگی ویژه و همچنين داشتن پتانسيل های طبيعی ﻻزم، از جمله ﻏﻨﯽﺗﺮﯾﻦ کشورهای دنيا بوده که توان جذب گردشگران بسياری را دارد .یکی از حوزه های مهم گردشگری در ایران که بنا به شرایط مختلف می تواند به عنوان یک منبع درآمد عظيم مورد توجه ویژه ای قرار گيرد، گردشگری ورزشی است که از مواردی از این ورزشها می توان به موارد زیر اشاره کرد:چوگان -دوچرخه سواری در کویر-ماراتن صحرانوردی در صحرای بزرگ آفریقا- شن سواری
انسان چگونه موجب گسترش بيابانها می شود؟
هر سرزمين توازن و ظرفيت معينی دارد .حال اگر ميزان بهره وری بيشتر از توازن آن سرزمين باشد تعادل طبيعی به هم می خورد و زندگی گياهی ، جانوری و انسانی در معرض خطر قرار ﻣﯽ گيرد. نواحی خشک و نيمه خشک از نظر توان طبيعی بسيار ضعيف و حساس هستند. فعاليتهای انسانی نابخردانه توان این نواحی را به سرعت کاهش می دهد و موجب گسترش بيابانها میشود .بنابراین بيابان زایی فرایند تخریب زمين با تغيير منابع گياهی ، خاک و ...است که فعاليت های انسان عامل مهم این تخریب محسوب می شود .یکی از دغدغه های امروز کشورهای جهان موضوع بيابان زدایی است . توجه به مقوله بيابان زدایی برای کشوری همچون ایران که 43ميليون هکتار معادل یک چهارم وسعت آن را بيابان فرا گرفته ضرورتﯽ انکار ناپذیر است.حال آنکه 6ميليون هکتار از این سطح وضعيتی بحرانی دارند و تنها 2ميليون هکتار آن مهار شده است .بيابانها به سرعت در حال گسترش هستند، بنابراین قبل از اینکه جامعه انسانی مورد هجوم آنها قرار گيرد با تدبيری آگاهانه و اقدامی علمی باید به سمت بيابانها یورش برد .بی تردید در این نبرد پيروزی با جامعه انسانی خواهد بود .كويرزايي از جمله بلاي انساني ,طبيعي ,اقليمي است كه مي تواند آثار مخرب و زيانبار گسترده اقتصادي ,اجتماعي وزيست محيطي ايجاد مي نمايد .آثار كویر زايي در صورت عدم اجرايي راه كارهاي مناسب تخريب اراضي ,ﮔسترش ﻛﻮﻳﺮ وساير موارد مي باشد .استان تهران در مجاورت دشت هاي خشك سوزان ودشت كوير قرار گرفته است و با داشتن شرايط اقليمي متفاوت و قرارگرفتن در حوزه آبريز جنوبي سلسله جبال البرز مياني و دشتهاي حاصلخيز پهناوري مانند دشت ورامين ,ري ,كرج ,شهريار , هشتگرد ,دامنه هاي دماوند ,يكي از مناطق حاصلخيز به شمار مي رود .ﻛﻪ ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ شرايط جغرافيايي يعني مجاورت با مناطق بياناني و كويري شكننده وآسيب پذير شده است. بطوري كه از مساحت 1.9ميليون هكتار 85درصد آن را مراتع يا اراضي كويري و ارتفاعات و اراضي با شيب تند تشكيل داده اﺳﺖ كه اين عوامل منطقه را در معرض باير شدن وكويرزايي قرار مي دهد .علاوه بر اين عوامل فرايندهاي ديگري در بروز اين پديده هستند. ﺷامل عدم مديريت صحيح در استفاده از منابع آب ,چراي بيش از حد ,كشت بيش از حد ,تخريب پوشش گياهي است كه در كنار كاهش بارندگي اثرات اقتصادي و اجتماعي مخربي روي سطح منطقه گذاشته و روند كوير زايي رو به توسعه خواهد بود .قابل ذكر است كه كوير زايي نتيجه عمل انسان است و تغيرات جوي نيست كه باعث مي شود تا سطوح گسترده اي از زمين هاي مولد استان از گردونه توليد خارج شود بلكه كم شدن توان زيست شناختي محيط ناشي سومديريت محيط است منجر به تخريب وتهد يد مراكز روستايي و اراضی كشاورزي مي شود كه با جراي طرحهاي كوير زدايي در سطح استان مي توان سطح تهديد منطقه را كاهش داد وحتي دست به احيا و توسعه اين مناطق نمود .بيابان زائي پديده پيچيده اي است كه براي درك آن نياز به شاخه هاي مختلف دانش همچون هوا و اقليم شناسي ، خاك شناسي ، پوشش گياهي ،ژئومورفولوژي،كشاورزي وغيره مي باشد.به لحاظ ارتباط نزديكي كه بين گسترش بيابانها ، خشكسالي و تغييرات آب و هوائي وجودداردتوجه دست اندركاران علم هواشناسي نيز به اين پديده جلب شده است . بطور كلي عامل آب و هوا و انسان در پيدايش و تسهيل شرايط بياباني شدن مؤثر هستند به گونه اي كه حتي نوسانات آب و هوا عموماً اكوسيستم را نيز تغيير مي دهد .بايد در نظر داشت كه در طول فصول خشك خصوصيات آب و هوائي مناطق خشك و نيمه خشك حالت بياباني به خود مي گيرد و چنانچه در اين فصول از زمين بهره برداري ناصحيحي بعمل آيد نتيجه آن تخريب و فرسايش بوده و توأم شدن اين دو پديده سبب ﺑياباني شدن منطقه مي گردد .لذا با توجه به اهميت اقليم و نقش كنترل كننده آن بر روي كليه شرايط محيط طبيعي و اثرات زيادي كه در شرايط بياباني دارد و بﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻧﺘﺎﻳﺞ حاصل از تجزيه و تحليل عناصر اقليمي( تغييرپذيري بارندگي ماهيانه ، فراواني بارشهاي روزانه بر حسب مقدار و مدت )در اين مطالعه اثرات عوامل اقليمي بر روي محيط طبيعي يزد بررسي گرديده است .تا سر انجام اثرات نامطلوبي كه در بعضي از قسمتهاي منطقه موجب تشدﻳﺪ شرايط بياباني مي شود شناسايي و با پيدا كردن علت اصلي بيابان زائي ، راه حل هاي مؤثر و عملي در جهت بيابان زدائي ارائه نمائيم .
يكي از خصوصيات بارز مناطق خشك و نيمه خشك نوسان شديد مقدار بارندگي اين نواحي در سالهاي مختلف مي باشد .بررسي هاي انجام شده بيانگر اين واقعيت است كه شدت بارش بسيار متغير بوده و گاهاً بارندگي نازل شده در عرض يك ماه معادل باران يك سال مي باشد .تناوب فعاليت و اثر سريع آبهاي جاري ، مظهر ديگري از نقش مستقيم اقليم است، ميزان بارندگي ساليانه منطقه از 9.12 ميليمتر تا 2.120 ميليمتر تغيير مي كند . اغلب بارندگي ها در فصل زمستان و اوايل بهار اتفاق مي افتد كه همراه با جاري شدن آبها و سیلاب است بطوريكه نسبت متوسط حداكثر بارندگي 24 ساعته يزد 69درصد بارندگي ساﻻنه مي باشد كه موجب جاري شدن سیلاب از ارتفاعات مي شود .
منبع:irandeserts.com
علاقه مندی ها (Bookmarks)