دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 3 , از مجموع 3

موضوع: تاریخچه ی مختصر17 شهر استان کرمانشاه ، از دوران هخامنشی تا امروز .

  1. #1
    کـــــــاربر فــــعال
    رشته تحصیلی
    اقتصاد
    نوشته ها
    8,281
    ارسال تشکر
    21,844
    دریافت تشکر: 45,916
    قدرت امتیاز دهی
    82822
    Array
    Almas Parsi's: جدید94

    Lightbulb تاریخچه ی مختصر17 شهر استان کرمانشاه ، از دوران هخامنشی تا امروز .

    تاریخچه شهر های استان کرمانشاه
    تاریخچه ی مختصر17 شهر استان کرمانشاه ، از دوران هخامنشی تا امروز .

    خوشا کرمانشهان و شور و هالش خوشـا سور و سرور و قیل و قالش ...
    اگـر آرایه ی رخسار ، خال است همه ایران رخ است و اوست خالش (میر جلال الدین کزازی )
    یکی از استان های غرب کشور ،کرمانشاه است که از شمال به سنندج ، از شمال خاور به اسدآباد همدان ، از جنوب به کشور عراق و از خاور به شهرستان های نهاوند و تویسرکان و از جنوب خاوری ، به خرم آباد محدود است .علی اکبر دهخدا ، در لغت نامه می نویسد: مطابق تحقیقات ، معلوم شده که کرمانشاه ، مرکز قوم مادی بوده و بعد از زمان اشکانیان نیز اهمیت داشته و از زمان ساسانیان ، آن را ایالت ماه می نامیدند و در ابتدای دوره ی اسلامی ، خرابه های شهر کامبادن ، در شمال شهر کرمانشاه یافت شده است (24) .
    با توجه به محدودیت صفحه ، از توضیحات بیشتر و تکرار مطالب مشابه از منابع دیگر، صرفنظر شد . برای صرفه جویی در صفحه و استفاده ی بیشتر از فضای موجود هم ، در پایانِ مطالبی که از منابع مربوطه نقل گردیده ، به جای تکرار نام منبع در جای جای سطور ، به ذکر شماره اکتفا نموده و منابع به صورت یکجا در پایان مقاله ، آورده شده است . لذا الفبایی نبودن منابع ، بدین دلیل بوده است . بدیهی است که شماره ی هر منبع در متن ، با شماره های پایانی ، مطابقت دارند . تاچه قبول افتاد و که در نظر آید .
    __________________________________________________ ___
    1- اسلام آباد غرب
    اسلام آباد در گذشته ، روستایی به نام هارون آباد بود و یکی از آبادی های بخش باوند پور شمرده می شد . در روزگار مهدی ، خلیفه ی عباسی ، کردهای این ناحیه به کمک طرفداران علویان شورش کردند و به همین مناسبت ، هارون الرشید از سوی پدر ، به حکومت کردستان و ولایت های باختری ایران گمارده شد . هارون آباد و زبیدی ( حسن آباد ) کنونی ، شاید یادگار این حکومت باشد و به همین خاطر ، اسلام آباد را هارون آباد نامیده بوده اند . در 1314 ه.ش ، نام این شهر به شاه آباد تغییر یافت و پس از پیروزی انقلاب ، اسلام آباد نامیده شد . (1) ]در سال سی و نهم جلوس شاه عباس اول[ هرگاه نفاذ امر پادشاه و جان فدایی سپاه ، بدین مثابه باشد ، پیداست که مخالف را چه کار از پیش رود و چون قلعه ی زهاب ، مشهور به قلعه ی لک و قلعه ی مندلی ، هر دو در حدود هارون آباد و در تنگ واقع بود و آن دو قلعه را به تصرف مخالفان گذاشته ، پیشتر رفتن ، لایق دولت نمی نمود زیرا مضرت ایشان ، به آینده و رونده ی مترددین اردوی معلی می رسید . (23)
    2- بیستون
    کوه بهستان ، از روزگاران باستان شناخته بوده است و یونانیان ، آن را بگیستانن اروس می خواندند . این کوه در ادوار مختلف ، به صورت های بغستان ، بگستان ، بهستون ، بهیستون ، بهستان و بیستون در متن های تاریخی آمده است ... بیستون ، از دوران های قدیم ، مورد توجه و مقدس بوده است . کنزیاس که یک صد سال پس از نقر کتیبه ی بیستون می زیسته و خود 17 سال در دربار داریوش دوم و اردشیر دوم بوده است . مجلس حجاری بیستون را دیده و آن را به سمیرامیس ملکه ی داستانی آشور نسبت داده است ... اسکندر نیز ضمن عبور از بیستون ، حجاری ها و کتیبه را دیده است . ایزیدور خاراکسی ، بیستون و آثارش را با نام باپ تانا ، یاد کرده است ... ابن فقیه در کتاب البلدان خود که به سال 290 ه. ق ، تالیف کرده است ، بیستون را یکی از عجایب دنیای قدیم دانسته است . (2) بیستون ، کوهیست محکم ، چنانکه بر بالای نتوان رفت . نیک متعذر باشد و راه حاج ، زیر آ ن باشد .در آنجا ، آب های روان بی نهایت و باغ ها و بوستان ها و زراعت و عمارت بسیار و شهری با نعمت فراوان و نرخ های ارزان و هوایی تندرست و بی وفا . (10)
    3- پاوه
    پاوه در اصل ، وازه ی کردی پاوان ، به معنی قُرغ ، باغ و مکان انحصاری است . نویسندگان کُرد ، از جمله مردوخ کردستانی ، بر این باورند که نام این شهر از نام پاو ، سپهدار سپاه ایران در زمان یزدگرد سوم گرفته شده است .
    سرزمین عراق در روزگار عمر ، خلیفه ی دوم مسلمانان به دست عرب ها افتاد و یزدگرد سوم ، از مداین رهسپار ایران شد و در نزدیکی کرمانشاه ، پاو سپهدار ارتش خود را برای جلب حمایت کُردان به کردستان فرستاد . کردان دعوت اورا پذیرفتند و آماده ی جنگ با عرب ها شدند .
    مردم جنوب کردستان ، از جمله آبادی که پاوه در کنار آن اردو زده بود ، در اواخر سده ی پنجم میلادی ، به روزگار پادشاهی بلاش ساسانی ( 488- 484 م ) ، به کیش حضرت مسیح (ع) درآمده بودند ولی پاو ، سپهدار ایران در هنگام اقامت در آن ناحیه ، تلاش بسیار کرد تا مردم آنجا را دوباره به آیین زرتشتی باز گشتند . وی برای آنها ، آتشکده ساخته و بر فراز کوه ، معبدی بنا می کند . امروز نیز آن کوه را آتشکده یا آتشگاه می نامند .(1) یکی از قرای معتبر جوانرود ، پاوه است که معرب آن ، فاوج است .(5)
    4- جوانرود
    ناحیه ی جوانرود ، در گذشته یکی از ولایت های ایالت سنه یا کردستان بود که در اوایل سده ی 19 م ، خان های اردلان از جمله امان الله خان و پسرش خسرو خان اردلان ، حکومت آن را در دست داشتند. مرکز ولایت جوانرود ، قلعه یا قلعه ی جوانرود نامیده می شده است ، زیرا امان الله خان ، در 1224ه.ق ، قلعه ای در آن ناحیه بنا کرد که مرکز ولایت جوانرود شد .
    واژگان جوان و زوان کُردی ، به معنی قشنگ ، برنا و... است . از آنجا که این سرزمین دارای رودهای پرآب ، خروشان و زیباست ، تصور می شود که علت نامگذاری ، همین بوده است .(1) یکی از قرای معتبر جوانرود ، پاوه است که معرب آن ، فاوج است .(5)
    5- خسروی
    بین خانقین و حلوان ، خرابه ی قصر دیگری نمایان است که در تاریخ خسرو پرویز ، ظاهرا دارای تاثیری بوده است . آنجا را قصر شیرین می گویند و بنا بر قصص رایجه که ممکن است صحیح باشد ، شیرین ، محبوبه ی پرویز در آنجا اقامت داشته است . در آنجا ، قلعه ی مربعی است موسوم به قلعه ی خسروی که چند برج دارد و خندقی آن را احاطه کرده است و پلی طاق دار بر آن خندق زده اند . در زمین مسطحی که قلعه ی خسروی بر آن مشرف است ، باغ وسیعی که دیوارهایش در عین حال ، شتر گلو محسوب می شده ، با کاخ مجللی که امروز حاجی قلعه سی می خوانند و عمارتی عظیم که چوارقاپو ( چهار دروازه ) می نامند و ظاهرا آتشگاه بوده ، وجود داشته است . (19)
    6- دینور
    ابن خردادبه در نیمه ی اول سده ی سوم ه.ق ، در کتاب مسالک والممالک می نویسد : ...ماه کوفه که دینور است و ماه بصره که نهاوند و همدان و قم را گویند . خراج دینور 000/800/3 درهم است . بلاذری در فتوح البلدان ( سده ی سوم هجری ) می نویسد : ابو موسی اشعری از نهاوند روانه شد ... پس به دینور شد ، پنج روز در آنجا بماند ... . ابن فقیه هم در کتاب - البلدان- (تالیف 290 هجری ) از این منطقه ، نام می برد . اصطخری در کتاب مسالک الممالک ( میان سال های 318 تا322 تالیف گردیده است ) ، می نویسد : راه همدان به دینور ، چنین است : از همدان به ماذران رَوَد و از ماذران تا صحنه ، چهار فرسنگ است . مَقدَسی ، در احسن التقاسیم ( 375 هجری) می نگارد : دینور ، ماه کوفه است و شهری خوش ، آباد ، بامردمان خوشخو و بازارهای گرد هم ، با آبی سرد خوش که پاکتر از آن نخواهی دید . بر دهانه ی چشمه ، لوله هایی است که از آنها آب بیرون می آید ... . (2)
    ... هدف اسکندر این بود که میان آنها تفرقه اندازد تا هریک از آنها بر ناحیه ی خود چیره شود و نظم ملک خلل یابد ولی بیشترشان مطیع اشکانیان بودند و آنها ملوک جبال یعنی دینور و نهاوند و همدان و ماسبدان و آذربایجان بودند ... یک طایفه کُرد ، به نام شوهجان که در قلمرو مابین کوفه و بصره ، به سرزمین دینور و همدان به سر می برند ، میان خودشان اختلاف ندارند که از فرزندان ربیعه بن نزار بن معد بوده اند . .. پرویز که یارانش از او بریدند و به بهرام پیوستند ، شکست خورد و شبدار ، اسب معروف زیر وی از رفتار بماند . همین اسب است که تصویر آن با پرویز و چیز های دیگر در کوهستان ولایت قرماسین ، از توابع دینور هست و اینجا با تصویرهای کم نظیر که در سنگ کنده شده ، از شگفتی های جهان است ... .(4) دینور ، چند دو سیک همدان باشد . شهری پرمیوه و کشت فراوان . مردمان دینور ، مطبوع تر از همدانیان باشند .(12) ماسبذان که اصل آن ، ماه سبذان ، به فتح سین و با ء ، منسوب به ماه بود و این شهر ، در جبال غربی ایران در نزدیکی نهاوند و دینور واقع بود . (16)
    7- سرپل ذهاب
    نام سرپل ، بدین جهت است که در این محل ، پلی بر رود حلوان قرار داشته است . بنا براین پل ذهاب ، به معنی پل گذرگذر یا عبور است .(1) ولایت حلوان مجاور عراق است و مابین ولایت طور و مطامیر و مرج قلعه است ...(4) . جلولا ء قریه ای است از قرای سواد ، نزدیک حلوان (6). معاویه ، عبدالله بن دراج ، غلام خود را بر خراج عراق گماشت . او دهگانان را فراهم ساخت و از ایشان پرسش کرد و گفتند که دفتر در حلوان است . پس فرستاد تا آن را آوردند و هرچه را برای کسری و خاندان کسری بود ، از آن استخراج نمود . (6) از حلوان گرفته تا ماذرواستان ، دو برید ... سپس تا قرماسین (کرمانشاه) نیم مرحله است . از حلوان گرفته تا قصرشیرین ، یک مرحله سپس تا خانقین یک مرحله است . شهر های حلوان : خانقین ، زبوجان ، شلاشان ، جامد ، حر، سیروان و بندنیجان است . (7) شهرت قدیمی ایران ، به واسطه ی میوه هایش بود ... انار در حلوان ، خوزستان ، اسپهان ، حوالی دامغان و گرگان . انجیر در حلوان ، کوهستان ، حوالی نیشابور ، دیلم و گرگان ... جاده ی ابریشم به جاده ی شاهنشاهی قدیمی ایران متصل می شد که هخامنشیان را در زمستان از مقر تابستانی خود در سرزمین های مرتفع ایران به دره های بالنسبه گرم بین النهرین هدایت می کرد . جاده از همدان به اسد آباد در جبال می رسید و از آنجا تا حلوان ادامه می یافت ... حفاری های مناطق مسکونی از ایران قرون نخستین اسلامی نشان می دهند که خانه های خشتی ، همانگونه که از نظر سنتی معروف است ، به صورت های مختلف بر روی پایه های سنگی بنا شده اند . علاوه بر آن ، خانه های بسیاری ، همچنین ابنیه ی عمومی ، از خشت پخته ( طبق کلمه ی اکدی - عربی ، آجر خوانده شده است ) ، حتی در حلوان و صیمره وجود داشت . (8) حلوان شهری است بر سر کوهی و از بلندی مشرف بر عراق است و آن شهری است از گل و در آنجا بناهای سنگ و نیمه دینور ، برف بر یک منزلی آن باشد و در آنجا درختان خرما و انجیر و انار بسیار باشد . (10) خرابه های حلوان اکنون در حوالی دهکده سرپل دیده می شود که در انجا روی رودخانه ، پلی وجود دارد . (11) حلوان شهرکی باشد در بن کوهی . چند یک نیمه ی دینور بود . دیوارهای آن از گل و سنگ بود . جایی گرمسیر است . درخت خرما و نا و انجیر، فراوان باشد . (12) سعد وقاص ، برادر خود هاشم را برعقب یزد گرد فرستاد. درحلوان از عجم ، مهران با لشکری بسیار نشسته بود ، جنگ کردند . مسلمانان مظفر شدند . هاشم ، سپاه با عقبه ی حلوان برد . از عجم ، لشکری با پهلوانی حبش نام ، آنجا حرب کردند . لشکر اسلام مظفر شد و تمامت عراق عرب در تصرف مسلمانان آمد . عجمیان از عقبه ی حلوان بگذشتند . (17)
    8- سنقرو کلیایی
    در روزگار سلجوقیان ، امیرانی سنقر نام ، به نام آق سنقر نامور بوده اند ، نظیر سنقربن مودود ، بنیانگذار اتابکان فارس یا سلغریان ( 558- 543 ه.ق) . بعضی از تاریخ نگاران ، بر این باورند که در روزگار مغول ، شماری از ترکان ، به سرکردگی سنقر نامی ، به این ناحیه آمدند و این سرزمین را به نام سرکرده ی خود ، سنقر نامیدند .
    کشاورزان و عشایر کُرد ساکن روستاها و همچنین خان های آنان ، از طایفه ی کلیایی بوده اند که خود را از نوادگان صفی خان ، از خان هان های دوران صفویه می دانند . در 1213ه.ق ، علی همت خان کلیایی و برادرش باباخان ، به دستور فتحعلی شاه قاجار کشته شدند . نام بخش کرد نشین این ناحیه ، از نام طایفه ی کلیایی گرفته شده است . (1)
    در گزارشی که در 1309 ه. ق ، توسط کلبعلی خان زنگنه ، رییس عشایری غرب تالیف یافته و نسخه ی آن از جمله منابع خطی بیشمار است ... درباره ی ایل کلیایی ، طوایف و تیره های آن می نویسد : محال قصبه ی سنقر ، بلوک کلیایی است ... سنوات قبل ، یکصد و پنجاه دهکده بود ، سی دهکده ی آن مخروبه شده که خالی از سکنه است . (3) دیگر آنکه ، نواب مالکرقاب ، شجاع الملکی ، محمد علی میرزای ،شهنشاه زاده ، یاغیان و سرکشان و طاغیان حدود بغدادو قراچلان و زهاب و سلیمانیه را به ضرب شمشیر آبدار آتشبار تنبیه و مطیع و منقادنموده و دو عسکر روم را با لشکر بسیار و آتشخانه ی بیشمار ، مغلوب و مقهور و منهزم نمود و کرمانشاهان خراب را مانند بهشت ، معمور و با آب و تاب کرد . (21)
    9- صحنه
    یاقوت در معجم البلدان (623 ه.ق ) می نویسد : سحنه عبارت از رنگ چهره و لطافت آن است . حازمی گوید : مکانی است بین بغداد و همدان ... . پیترو دلا واله ، در سفری که به سال 1617 م ، به ایران می کند ، از عصر روز چهارشنبه هیجدهم ژانویه تا صبح جمعه بیستم ژانویه 1617 را در صحنه به سر برده و در سفرنامه ی خود ، از آن یاد کرده است . در زمان سلطنت صفویان ، حکومت این منطقه که جزو دینور بوده ، به عهده ی سولاق حسین تکلو ، محول گشت ، چنانچه ضمن وقایع سال 986 ه.ق در خلاصه التواریخ آمده است . ناصرالدین شاه قاجار ، در سفر 1287 ه.ق ، خود به عتبات ، درباره ی مسیر خود و قصبه ی صحنه می نویسد .(2) نظام الملک که به قلع ملحدان محرک سلطان بود ، بر دست فدایی ملحد در صحنه کشته شد . (17)
    10- قصرشیرین
    دلیل نامگذاری آن را ظاهرا وجود بنای کاخ شیرین ، همسر مسیحی خسرو دوم یا خسرو پرویز ساسانی ( 628- 590 م) می دانند . گرچه بنای این شهر را به خسرو پرویز نسبت می دهند ، ولی در زمان هخامنشی ، نیز شهری آباد بوده و دارای بخش های آباد و پیشرفته ای چون کاله یا اکرای پل ( سرپل ذهاب)، کارینا (کرند)، باغشتانا ( باویسی) ، سرخک ، نوشیروان و قره خان بوده است . علاوه بر بناهای ساسانی ، در دوران صفویه نیز بناهایی مانند : رباط و مسجد در این شهر ایجاد شده است . (1)از بغداد تا نهروان ، دو برید ، سپس تا قصر شیرین یک مرحله ، سپس تا حلوان یک مرحله است .(7) قصر شیرین ، قریه ایست که در زمینی هموار واقع شده و به دور آن حصاری از سنگ کشیده شده و در آنجا ایوان بزرگ و عظیمی است که آن را با گچ و آجر ساخته اند . در اطراف ایوان ، حجره هایی است که به یکدیگر راه دارند و درهایی دارند که به ایوان باز می شود . هرکس بخواهد به شهر زور برود ، باید از قصرشیرین به دیرَکان که دو فرسخی آنجاست ، برود . از قصرشیرین تا حلوان ، پنج فرسخ است . (12) به عقیده ی بعضی ، آرتمیتا آسیریا ، قصرشیرین است که مابین زهاب و خانقین می باشد .(13) قصرشیرین ، به نام معشوقه ی خسرو پرویز ، نزدیک کرمانشاه ( قرمیسین) ، میان همدان حلوان . (15)]حال قیصر غلام امیر نوروز و به یاسا رسیدن فرزندان و برادران نوروز و انقطاع دولت او بکلی [یَرلیغ را به تمامت ممالک روانه داشتند تا جمله خویشان و اتباع اورا به یاسا رسانند و شیدون و ایل بوقا پسران هندوقور را به حدود قصرشیرین بکشتند .(25)
    11- کرمانشاه
    بر پایه ی نبشته های تاریخی ، آثار و اسناد معتبر موجود ، در روزگاران کهن ، شهری به نام کرمانشاه در باختر ایران زمین بنا شده است ... این نام ، بیانگر هویت تاریخی این منطقه و ریشه ای است که در دل فلات ایران تنیده است . هرودت در سده ی 5 پ . م ، یکی از تیره های اتحاد ششگانه ی پارسی را به نام گرمانی ، یاد کرده است که به نظر بسیاری از خاور شناسان و پژوهشگران ، در پیرامون کرمانشاه کنونی می زیسته و به احتمال ، دسته ای از این تیره ، با سکونت در نزدیکی کرمان امروزی ، نام خود را به این سرزمین داده اند . لرد کُرزُن ، نویسنده ی کتاب - ایران و قضیه ایران - می نویسد : در خودِ محل ، کرمانشاه ، عنوان ولایت و کرمانشاهان ، نام شهرهای حاکم نشین است ، ولی اروپایی ها ، هردو را کرمانشاه می خوانند .
    اوزن اوین ( کولاردسکو) فرانسوی ، نیز نام این شهر و ناحیه را ، کرمانشاهان نوشته ، می گوید : در پای این کوه ( بیستون ) ساسانیان ، شهری به نام کرمانشاهان ، یعنی تاکستان شاهان ، در زمان های گذشته احداث کرده بودند .
    پس از پیروزی انقلاب اسلامی ... نام کرمانشاهان را برداشتند و به ترتیب ، قهرمانشهر ، ایمانشهر و باختران را به جای آن نهادند . .. هیات دولت در دهم تیر ماه 1371 ه.ش ، خود ، با تغییر نام استان باختران به استان کرمانشاهان ، به مرکزیت شهر کرمانشاه موافقت نموده است . کرمانشاهان ، بواسطه ی همجواری با فرهنگ های ایلامی و کاسی از یکسو و فرهنگ های بین النهرین از سوی دیگر ، جایگاه مهم و استراتزیک داشته و می توان گفت که این بخش از ایران زمین ، شاهراه تمدن ها بوده است . (1)... قرماسین دینور ، از توابع کوفه است . (4) . هارون رشید در سال 189 بسوی ری رهسپار شد و چون به کرمانشاه رسید ، برای پسرش قاسم ، به ولیعهدی از مامون ، بیعت کرد . (6) ... چون خبر به هرون الرشید رسید ، با ضجر گشت و لشکر بساخت و سوی خراسان آمد و چون به کرمانشاه رسید ، مامون را با ده هزار سوار ، پیش بفرستاد . (16) اسکندر از شوش حرکت کرده ، از پسِ تیگر گذشته ، به دهاتی در آمد که موسوم به کارِس بود . از آنجا پس از چهار روز به سیتا و از این محل به سامبانا رفت و هفت روز در آنجا بماند . مرحوم پیرنیا ، در پاورقی همین صفحه (1691) از تاریخ ایران باستان ، نگاشته است : منظور از سامبانا ، شاید کامبادِن یا کرمانشاه کنونی باشد .(18) قرماسین ، در زمان سلاطین ساسانی بنا شد و بانی آن ، بهرام چهارم ، ملقب به کرمانشاه بود و به نام بانی آن نامیده شد ... مَقدَسی ، نخستین کسی است که اسم ایرانی کرمانشاه را در کتاب خود آورده ... قزوینی در قرن هفتم ، قرمیسین را نام می برد و گوید : نزدیک کرمانشاهان است ، چنانکه گویی هر دو ، یک شهر هستند .(19)پس چون بهرام کشته شد ، پرویز 38 سال پادشاه بود بفرمود چون شبدیز بمرد ، تا مر آن را به سنگ اندر ، نقش کردند و پرویز را هرگاه که آرزوی شبدیز خواستی ، بدان نقش اندر همی نگریستی و همی گریستی و امروز همچنان است به کرمانشاهان و پرویز بر آن شبدیز نقش کرده است . (22)
    12- کرند غرب
    شش فرسخ آن طرفِ مادروستان ، شهر کرند واقع است و گویا حمدالله مستوفی ، در قرن هشتم ، اولین کسی است که نام آن را در کتاب خود یاد کرده و آن را با قریه ی مجاور آن که خوشان نام داشته و اکنون هیچگونه اثری از آن مشهود نیست جمع ساخته و خوشان را پر جمعیت تر از کرند شمرده است . این دو محل در سر معبر حلوان ، در جلگه ای حاصلخیز قرار داشته ، از حیث محل چنانکه قبلا گفته شد ، جغرافی نویسان قدیم عرب ، موضع هیچیک از آنان را ذکر نکرده اند . با چمن معروف به مرج القلعه ، مطابق اند . (11)پلوتارک ، کس سرای را کاس سین می نویسد . گویند یکی از طوایف صحرانشین ایران بوده که در زمان اسکندر ، در کوه های پاطاق و کرند ، در حدودی که به طرف لرستان است ، سکنی داشته اند .(13)
    13- کنگاور
    نام پیشین آن ، کینگیور بوده و نویسندگان و جغرافیانگاران پیشین ، از جمله ایزیدورخاراکسی ، از کنگاور به نام کُنکُبار یاد کرده اند . تاریخ و جغرافی نگاران ایرانی و عرب از سده ی چهارم ه. ق ، به بعد از این ناحیه نام برده اند و بیشتر آن را کنکوَر نگاشته اند . استخری و ابن حوقل نیز به این شهر اشاره کرده اند و آن را قصراللصوص ( کاخ دزدان) نوشته اند . لسترنج ، نویسنده ی کتاب جغرافیای تاریخی سرزمینهای خلافت شرعی ، درباره ی این شهر می نویسد : بعد از قریه ی صحنه ، ولایت گنگوار است که چون در آغاز فتوحات اسلام ، هنگام عبور لشکریان عرب از آنجا به نهاوند ، اهالی آنجا ، چهارپایان بارکش مسلمین را دزدیده اند ، اعراب آن را قصراللصوص نامیدند . در این شهر ، چنانکه ابن رُسته و دیگران ذکر می کنند ، خسرو پرویز بر روی صفه ای ایوانی ستون دار از گچ و آجر ساخته بود . شهر کنگوار ، شهری بزرگ بود و مسجد آدینه ی آن را مونس ، حاجب مقتدر بالله ، خلیفه ی عباسی ساخته بود .
    شهرت کنگاور در روزگار اسلامی و امروز ، به خاطر بازمانده ی کاخی است که پیش از اسلام بر فراز صفه ای در مرکز این شهر از سنگ ساخته اند و به نام معبد آناهیتا سرشناس است . از دیرباز ، این شهر بر سر راه مراکز تمدن های پیشین بین النهرین و پارس قرار داشته و راه های مهم پیش و پس از اسلام ، از آن عبور می کرده است .(1)
    مورخین و جغرافیانویسان عرب و ایرانی از سده ی سوم ه. ق ، به بعد ، از این ناحیه به نام های کنکور ، کنگور ، کنگوار و قصر اللصوص نام برده اند . .. اصطخری در کتاب مسالک الممالک که میان سال های 318 تا 322ه . ق ، تالیف کرده است ، می نویسد : و اما مسافات از طریق همدان به حلوان ( سرپل ذهاب ) ، از همدان تا شهر اسد آباد هفت فرسخ و از اسد آباد تا قصراللصوص ، هفت فرسخ است ... .در کتاب عجایب المخلوقات ( محمد بن محمود بن احمد طوسی ، به کوشش منوچهر ستوده ) ، که به سال 556 ه. ق ، تالیف شده ، چنین آمده است : شهریست بدین حدود ، آن را کنگور گویند . بناهاست عجیب از سنگها بر سر هم دیگر نهاده . وزن هر سنگی ، در صفت نیاید . آفریدگار داند کی آن را چون ساخته اند و به چه قوت راست کرده اند ... . (2) قصراللصوص، همان قصر کنَکَور است و عبدالعزیز پسر بدر قصری ولاشجردی ( معرب ولاشگرد)بدان منسوب است .(15)
    14- گیلان غرب
    نام این این شهر و ناحیه در گذشته ، امله بوده است . در زمان رضاشاه ،به واسطه ی شباهت جنگل های انبوه و وجود برنج زارهای آن ، به جنگل ها و برنج زارهای استان گیلان ، نام آن به گیلان غرب تغییر یافت . این شهر ، در طول جنگ تحمیلیِ عراق علیه ایران ، بارها مورد تجاوز هواپیماها ، تانکها و توپ های مزدوران بعثی قرار گرفت ولی مردم رشید و مقاوم این شهرستان ، با چوب و بیل و کلنگ ، به جنگ صدامیان برخاسته ، حماسه ها آفریدند و شهیدها دادند . (1)
    15- ماهیدشت
    (سال438 هجری) مهلهل و برادرش سرخاب ، در جنگ بر سر حلوان و جلگه ی ماهدشت ( واقع در جنوب شرقی حلوان ) ، سرانجام بر سُعدا و یاران غزِ وی غلبه کردند . نهایت اینکه این موفقیت در اثر طغیان طوایف کُرد و لُر بر ضد سرخاب ، دوباره بی اثر شد .(8) در کتاب - سرزمین و مردم ایران آمده است : که در قرن نهم و اوایل قرن دهم هجری ، کرمانشاه مورد تجاوز عثمانی واقع گردید تا آنجا که در کتب می خوانیم که هرسین و ماهیدشت ، حکومت نشین است ولی از کرمانشاهان نامی پیدا نیست . (9) به گفته ی ابن حوقل ... از هارون آباد کنونی راه خراسان به سمت مشرق متوجه می شد و از دشت مایدشت ( ماهدشت ) ، گذشته به طرف کرمانشاه می رفت . مستوفی گوید : در دشت مایدشت در زمان او 50 روستا بوده که هر کدام در میان مراتع سبز و خرم قرار داشته و از آب کوه های مجاور سیراب می شده است . در همان حدود ، قلعه هرسین و در پای آن قلعه شهر کوچکی واقع بوده و این شهر کوچک ، هنوز در 20 میلی جنو ب شرقی کرمانشاه باقی است .(11)
    16- نوسود
    آب نفسود ، از چشمه است . در طرف شرقی این بلوک ، دهکده ای است که آن را هیجیج می خوانند . این قریه در مکان بسیار سخت واقع است که صعب العبورتر از این منطقه در عالم کمتر است . در این قریه ، حضرت امام زاده ( سلطان عبیدالله) برادرحضرت امام ثامن ضامن علی بن موسی الرضا علیهم السلام مدفون است که در کردستانات به کوسه هیجیج شهرت دارد . واقعا ، بزرگِ با کشف و کرامتی است و خوارق عادت خیلی از او نقل می کنند . (5)
    17- هرسین
    نخستین وقتی که این کلمه را می بینیم ، از دوره ی سلجوقیان است که رسما آن را در دفاتر دیوانی به این نام ثبت کرده ، حدود قلمرو آن را ضبط و تعیین نموده اند که بعد از این ، حمدالله مستوفی در نزهه القلوب خود از کردستان و 16 ولایت نام برده و هرسین را نیز یکی از ولایات آن می داند و می گوید : هرسین قلعه ایست و قصبه ای در پای آن ، هوای معتدل دارد و آب های روان . در قرن هشتم هجری ، ایلخانان مغول به این منطقه توجه کرده اند و به دستور الجایتو در نزدیکی بیستون ، شهری به نام سلطان آباد ساخته می شود که در نزهه القلوب آمده است : سلطان آباد چمچمال ، در پای کوه بیستون که آن را الجایتو معروف به سلطان محمد خدابنده ، پسر ارغون خان بنا کرده است . هدف ایلخانان مغول از ساختن این شهر ، جایگزینی آن به جای بهار همدان به عنوان مرکز کردستان بود که ظاهرا خواجه رشید الدین فضل الله وزیر ایلخانان مغول ، حاضر به این کار نشد .... در کتاب - سرزمین و مردم ایران آمده است : که در قرن نهم و اوایل قرن دهم هجری ، کرمانشاه مورد تجاوز عثمانی واقع گردید تا آنجا که در کتب می خوانیم که هرسین و ماهیدشت ، حکومت نشین است ولی از کرمانشاهان نامی پیدا نیست . (9) از اکتشافات لرستان و هرسین ( نزدیکی کرمانشاه از طرف جنوب شرقی) این حدس تایید می شود که کاسوها از طرف قفقازیه ، به ایران آمده بودند و مدت ها قبل از مادی ها ، چندی در شمال ایران در حوالی دریای خزر سکنی گزیده و به جنوب رفته ، بین کردستان و خوزستان برقرار شده اند . (18)
    _____________________________________
    منابع :
    1- پژوهشی در نام شهرهای ایران . ایرج افشار سیستانی ، انتشارات روزنه .
    2-کرمانشاهان - کردستان ، مسعود گلزاری ، مجلد اول ، سلسله انتشارات انجمن آثار ملی .
    3- جغرافیای تاریخی و تاریخ مفصل کرمانشاهان ، ایلات و طوایف کرمانشاهان ، محمد علی سلطانی ، جلد3/2 ، تهران ، 1372 .
    4- مروج الذهب (قرن3) . ابوالحسن علی بن حسین مسعودی ، ترجمه ی ابوالقاسم پاینده ، تهران ، انتشارات علمی و فرهنگی ، 1370 .
    5- تحفه ی ناصری ( در تاریخ و جغرافیای کردستان ) ، میرزا شکرالله سنندجی ، تهران ، انتشارات امیر کبیر ، 1375 .
    6- تاریخ یعقوبی(قرن3) ، احمدبن ابی یعقوب ( ابن واضح یعقوبی) ، ترجمه ی محمد ابراهیم آیتی ، تهران ، انتشارات علمی و فرهنگی ، 1378 .
    7- احسن التقاسیم فی معرفه الاقالیم(قرن4) ، ابوعبدالله محمدبن احمد مقدسی ، دکتر علینقی منزوی ، تهران ، شرکت مولفان و مترجمان ایران ، 1361 .
    8- تاریخ ایران در قرون نخستین اسلامی ، برتولد اشپولر ، ترجمه ی جواد فلاطوری ، تهران ، انتشارات علمی و فرهنگی ، 1369 .
    9- هرسین در گستره ی تاریخ ، کیومرث رحیمی ، انتشارات موسسه فرهنگی هنری کوثر، 1379 .
    10- اشکال العالم (قرن 4) ، ابوالقاسم بن احمد جیهانی ، ترجمه ی علی بن عبدالسلام کاتب ، انتشارات آستان قدس رضوی ، 1368 .
    11- جغرافیای تاریخی سرزمینهای خلافت شرعی ، لسترنج ، ترجمه ی محمود عرفان ، تهران ، انتشارات علمی و فرهنگی ، 1377 .
    12- مسالک و ممالک (قرن4) ، ابو اسحق ابراهیم اصطخری ، به اهتمام ایرج افشار ، تهران ، انتشارات علمی و فرهنگی ، 1368.
    13- اعلاق النفیسه (قرن3) ، ابن رُسته ، ترجمه و تعلیق دکتر حسین قره چانلو ، تهران ، انتشارات امیر کبیر ، 1365 .
    14- تطبیق لغات جغرافیایی قدیم و جدید ایران (قرن13) ، محمد حسن خان اعتمادالسلطنه ، تهران ، انتشارات تمیر کبیر ، 1363 .
    15- برگزیده ی مشترک یاقوت حموی ( قرن 7) ، ترجمه ی محمد پروین گنابادی ، تهران ، انتشارات امیر کبیر، 1362 .
    16- تاریخ گردیزی (قرن 5) ، ابوسعید عبدالحی بن ضحاک ابن محمود گردیزی ، تصحیح و تحشیه و تعلیق عبدالحی حبیبی ، دنیای کتاب ، 1363 .
    17- تاریخ گزیده ( قرن8) ، حمدالله مستوفی ، به اهتمام عبدالحسین نوایی ، تهران ، انتشارات امیر کبیر ، 1364 .
    18- تاریخ ایران باستان (3جلدی) ، حسن پیرنیا ، انتشارات افراسیاب ، 1378 .
    19- ایران در زمان ساسانیان ، تالیف پروفسور آرتور کریستین سن ، ترجمه ی رشید یاسمی ، انتشارات دنیای کتاب ، 1377.
    20- تاریخ بیهقی (قرن5)پزوهشی در اعلام تاریخی و جغرافیایی ، دکتر سید احمد حسینی کازرونی ، انتشارات موسسه ی فرهنگی آیات ، 1374 .
    21- رستم التواریخ (قرن 12) ، محمد هاشم آصف ( رستم الحکما ) ، به اهتمام عزیزالله علیزاده ، انتشارات فردوسی ، 1382 .
    22- تاریخنامه ی طبری ( قرن4) ، گردانیده منسوب به بلعمی ، به تصحیح و تحشیه ی محمد روشن ، انتشارات سروش ، 1374 .
    23- تاریخ عالم آرای عباسی (قرن 11) ، اسکندر بیگ ترکمان ، زیر نظر باتنظیم و مقدمه ایرج افشار ، انتشارات امیر کبیر ، 1382 .
    24- لغت نامه ، علی اکبر دهخدا ، جلد11 ، موسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران ، 1373 .
    25- جامع التواریخ (قرن8) ، رشیدالدین فضل الله همدانی ، به تصحیح و تحشیه ی محمد روشن و مصطفی موسوی ، نشر البرز ، 1373 .

    ادامه مطلب

  2. 5 کاربر از پست مفید Almas Parsi سپاس کرده اند .


  3. #2
    کاربر اخراج شده
    رشته تحصیلی
    ریاضی-کامپیوتر
    نوشته ها
    187
    ارسال تشکر
    59
    دریافت تشکر: 830
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array
    سپهر نوروزی's: پر انرژی

    پیش فرض پاسخ : تاریخچه ی مختصر17 شهر استان کرمانشاه ، از دوران هخامنشی تا امروز .

    ممنون الماس جان

  4. 2 کاربر از پست مفید سپهر نوروزی سپاس کرده اند .


  5. #3
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    عمران
    نوشته ها
    847
    ارسال تشکر
    907
    دریافت تشکر: 6,263
    قدرت امتیاز دهی
    16274
    Array
    امـیـر بـیـگـی's: خنده2

    پیش فرض پاسخ : تاریخچه ی مختصر17 شهر استان کرمانشاه ، از دوران هخامنشی تا امروز .

    نصفش را خوندم جالب بود بقیش هم فردا میخونم




  6. کاربرانی که از پست مفید امـیـر بـیـگـی سپاس کرده اند.


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. تصور باستان‌شناسی 100 سال آینده از تمدن امروز+ تصاویر
    توسط Sa.n در انجمن دانستنيها( علمي، آموزشي)
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 30th April 2013, 08:25 PM
  2. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 27th April 2013, 10:09 AM
  3. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 24th August 2012, 12:13 AM
  4. روز رستاخیز با تصاویر جنجالی سه معصوم
    توسط طلیعه طلا در انجمن آرشیو بخش هنر
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: 26th December 2011, 05:55 PM
  5. بحث: اختصاص بنزين نوروز به شرط كاهش سهميه زمستان
    توسط diamonds55 در انجمن اخبار اقتصادی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 1st December 2008, 04:32 PM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •