مقدمه
هنر در طول تاریخ وسیله ای برای سازگاری ، انعطاف ، خلاقیت ، عشق و دوستی و آرامش مردم بوده است. درمیان هنرها ، موسیقی به دلیل داشتن انرژی ، تحرک و جاذبه ذاتی ، بسیار نافذ بوده و به طرزفوق العاده ای بشر را به خود مشغول کرده است.
بی شک ، موهبت و پرتویی الهی است و ضرورت وجود و استفاده از آن در تقدیر بشر و برنامه ریزی یزدانی قرار دارد و نیازی زیستی و سرشتی قوی پشتوانه آن است که این گونه در زوایای گوناگون زندگی بشر، از آموزش و تربیت و یادگیری تا نیایش و درمان وسرگرمی او نفوذ پیدا کرده است . موسیقی همچون امواج دریا سراسر انرژی ، کشش وعلاقه ، دوستی ، محبت و جذابیت است. این انرژی ، نیرو و کشش وقتی از حد خود بگذرد امواجی خروشان و طوفانی می شود که پریشان کننده است و انسان بدون قایق اندیشه و در این دریای مواج ، گسسته خواهد شد.موسیقی مانند زبان مکالمه و به دلیل همگانی بودن و نیاز عمومی به آن در واقع نوعی زبان مادری و درونی بشر است. زبانی که هر روز به صورت های مختلف ، کلمه ها و مفاهیم مختلف آن را می شنویم و حس می کنیم. شایسته آن است که قواعد ، اجزا و ترکیب و ارکان این زبان رایج رابشناسیم و با فهم درایت به دنیای زیبا ، تصور و الهام های آن وارد شویم و زیبایی ، تجربه های عرفانی و الهامی و سیر روحی آن را احساس کنیم.
علاقه مندی ها (Bookmarks)