دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1

موضوع: شیخ بهایی شاعر منظومه های تعلیمی

  1. #1
    همکار تالار ادبیات
    نوشته ها
    262
    ارسال تشکر
    238
    دریافت تشکر: 626
    قدرت امتیاز دهی
    1681
    Array

    پیش فرض شیخ بهایی شاعر منظومه های تعلیمی





    نان و حلوا ،

    يکي از آثار ماندگار شيخ بهائي کتابي است بنام نان و حلوا ، وي که درروزگار خود سرآمد بسياري از دانشمندان در رشته هاي مختلف بود و به همين مناسبت سخنان بسيار تا مرز گزافه و افسانه در عظمت و شخصيت وي آورده اند ، از حق نمي توان گذشت که شيخ رنج و زحمت بسياري در آموزش و تهذيب نفس براي رسيدن به اين مرحله بر خود هموار نموده است تا بتواند در تمام علوم دستي داشته باشد ، چنانکه به نقل از مقدمه ي ديوان شعر او آمده است :« ... در هر يک از جميع علوم و معارف زمان خود ( مانند طب ، رياضي ، حديث ، تفسير ، فقه و ديگر علوم رايج در آن زمان ) حتي در جفر و رمل و اعداد و طلسمات و ... کتابي جداگانه ، تاليف نموده ، و در هر علمي مقام استادي دارد ! » ( همان کتاب ص 83 )




    اين چهره ي بسيار معروف ، به عبارت ديگر اين پديده ي شگفتي که مي توان از او به مرد هزار چهره نام برد ، ضمن اشتغال به انواع کارها و مسئوليت هاي سياسي و اجتماعي و مذهبي ، يکي از پرکارترين و برجسته ترين افرادي است که آثار علمي ، ادبي ، هنري ، رياضي و ديگر دانش هايي که با مسائل متافيزيک سر و کار دارند براي هر يک از آنها کتابي هر چند مختصر و کوتاه و مفيد – به زبان تازي يا پارسي و يا همراه با هم نوشته و از خود بر جاي نهاده است ، هر يک از آثار برجاي مانده ي شيخ نشانه اي بزرگ از استادي ، چيره دستي و مهارت و آشنائي وي در آن رشته از علوم و معارف مي باشد ، وي با زيرکي و کارداني هنرمندانه به انجام کارها ، پذيرفتن مسئوليت ها ، نوشتن کتاب ها پرداخته است و بدانگونه که اشاره شد با داشتن مسئوليت هاي فراوان به نگارش بسياري از دانسته هاي خود به زبان عربي و فارسي و حتي پاره اي از آنها را بصورت شعر در آورده است .



    اگر شهرت شيخ بهائي به شعر و شاعري دامن گستر نشده است و تا مدت ها پس از مرگ وي اثري بنام ديوان اشعار بهائي گردآوري نشده بود ، شايد به اين دليل بوده است که : در دوره ي صفويه منزلت شعر و شاعري – جايگاه گذشته ي خود را از دست مي دهد ، و با اينکه بنيان گذار اين سلسله خود نيز شعر مي گويد و شاعر است و کتاب شعر او هم به زبان ترکي چاپ و منتشر شده است ولي بدلايلي که پس از اين بدان اشاره خواهد شد شعراي درباري و غير آن از سرودن شعرهائي که جز در مدح و منقبت پيامبر اسلام و چهارده معصوم و امامان شيعه باشد منع گرديدند ، در اين زمان شاعران اعتبار و موقعيت گذشته ي خود را ازدست داده بودند و اشعاري که شيخ بهائي سروده و يا به وي نسبت مي دهند ، در زمان خود او و حتي پس از وي به صورت کتابي جداگانه گردآوري نشده است ، مگر آنچه بطور پراکنده در تاليفات ديگران و سفينه هاي شعري آنان ديده و شناخته مي شود ، اين تعداد نيز شامل چند غزل ، تعدادي قطعه و رباعي و ابيات پراکنده اي بصورت مثنوي مي باشد ، برخي از پژوهشگران از جمله سعيد نفيسي در تلاشي که براي گردآوري ديوان شعر او بکار برد ، بر اين باور است که از بهائي سه کتاب جداگانه و مستقل به سبک مثنوي برجاي مانده است که از آنها بنام اشعار شيخ مي توان ياد کرد :



    اشعار شيخ بهائي



    1- منظومه اي به وزن و سياق و روش و حتي به لحن و زبان خاص مثنوي جلال الدين محمد بلخي معروف به رومي ، که در هيچ يک از ماخذ و تراجم ذکري از آن نشده و اندک اشاره اي بر آن وجود دارد ، و اگر در هنگام نگارش اين رسالت ناچيز دوست ديرين راسخ من اديب و شاعر روشن طبع آقاي يحيي ريحاني ، مرا به نسخه اي از آن که بدست آورده بود راهنمائي و ارشاد نمي کرد ، شايد هرگز به بودن چنين منظومه اي پي نمي بردم .


    اين منظومه شامل 1434 بيت است که در منتهاي دل انگيزي ، به همان سبک خاص ( مثنوي ) سروده و در کمال شباهت به گفتار جلال الدين محمد مولوي است ( مقدمه ي ديوان ص 84 )


    استاد نفيسي در مقدمه اي که بر ديوان شيخ آورده است ، شخصيت او را چنان مي نمايد که از تمام امکانات مادي و معنوي ، سياسي و اجتماعي و مذهبي برخوردار بوده است و با پرورش دانش آموختگان و عالماني که از مفاخر دنياي ادب و انديشه بويژه مسائل ديني چون فقه و حديث و تفسير ، انتظار مي رفت تمام آثار شيخ بويژه آنچه خود يا وسيله ي شاگردان برجسته ي او نگارش مي يافت و پس از بررسي ، شيخ آنها را تائيد مي کرد همچنان صحيح و سالم و دست نخورده برجاي مانده باشد تا مورد استفاده ي همگان قرار گيرد ، اما ( در کمال حيرت و تاسف مشاهده مي شود ) چنين اثري که گمان ندارم کسي توانسته باشد تا کنون بدين خوبي از آن سبک خاص پيروي کند ، و در منتهاي صراحت در آن سخن بگويد و مضامين عارفانه ، دقيق و دل نشين را در آن با نهايت آراستگي و گويائي پرورانده باشد و بدين گونه آشکارا در زبان پارسي سخني به شعر سروده باشد ، و از آن جا که وي داراي مسئوليت هاي مهم اجرائي و سياسي و مذهبي است ، با قدرت و بي پرده به نارسائي هاي فردي و اجتماعي بپردازد و هر مقامي را به چالش و حتي رسوائي تهديد نمايد ، بر اين اساس احتمال داده مي شود که : « شايد به همين دليل است که خود آن را جمع آوري نکرده است و در انتشار آن همت بکار نبرده است و تا بدين پايه اين منظومه که يکي از بهترين آثار نظمي عرفاي ايران مي تواند باشد گمنام و ناياب مانده است » ( همان کتاب )




    در اين کتاب با اينکه آغاز و انجام آن حذف شده است و نام مولف يا نويسنده در ابتدا و انتهاي آن نيست ، اگر در سه جاي متن به مناسبت نام بهائي و انتساب اشعار به او نيامده بود ، ممکن نبود کسي تصور کند اين اثر ارزشمند از شخصيتي چون شيخ بهائي است ، اين مجموعه که مي رفت براي هميشه به فراموشي سپرده شود و يا بنام شخص ديگري معرفي و شناخته شود با اين بيت آغاز مي شود :
    گر شما را غفلت و آلايش است پيش ما هم رحمت و بخشايش است




    اين اثر بي نشان گويا قسمت پاياين آن را هم به هر بهانه اي حذف کرده باشند و يا همچنان نا تمام و نيمه کار بر جاي مانده و نويسنده فرصت اتمام آن را نيافته باشد و همچنان بر جاي مانده است .
    از آنجا که در اين مجموعه شاهد پختگي مطالب بويژه هدفمند بودن آن هستيم باور خواهيم داشت که از نمونه کارهاي شيخ بهائي مي باشد ، بويژه آنگاه که با حکايت هاي تمثيلي داستاني را به تصوير مي کشد که برابر فرهنگ حاکم بر زمان شيخ مي توان آن را پذيرفت ؛ در اين حکايت شاهي دل به طوطي مي سپارد و براي بينائي و دانائي اش مي کوشد تا از تمام وسايل براي رسيدن به مقصود خويش استفاده کند ،





    شاه علاوه بر عشقي که بر اين پرنده دارد ، او را براي کسب اطلاعات ويژه و صحيح از وضع جامعه هدفمندانه مي خواهد پرورش دهد ، از اين روي او را به کشوري دور نزد استادي چيره دست و ماهر مي فرستد تا از تجربيات و دانش و امکانات بهتر بهره گيرد .
    شيخ در اين تمثيل نا تمام پايان کار را نشان نمي دهد و آخرين بيت اين مجموعه اين است :
    لوح دوران شد ستي از نقش حق اي اي تو دفتر دار ، برگردان ورق

    اين نسخه ي خطي گويا پس از مثنوي معروف به نان و حلوا نوشته شده باشد و چون به اتمام نرسيده است ، نامي هم بر آن نهاده نشده است ولي استاد نفيسي از اين مجموعه به تناسب سرگذشت طوطي و نقش آن از اين مجموعه بنام « طوطي نامه » ياد مي کند .
    براي آشنائي با کارهايي که شيخ با شعر و شاعري انجام داده اند به بخش کوتاهي از اين مجموعه بسنده مي کنيم :






    آن يکي طرار از اهل دوان رفت تا دکان بقالي روان
    پس به آن بقال گفت : اي ارجمند گردکانت را هزاري گو ، به چند ؟
    گفت : ده درهم ، هزار ، اي مشتري زودتر درهم بده گر مي خري
    گفت : صد باشد به چند از گردکان ؟ گفت : يک درهم ، بهاي آن بدان
    گفت : با من گو ، که ده گردو به چند ؟ گفت : آن را نيست قيمت اي فلان
    گفت : يک گردو عطا فرما به من داد او را گردکاني بي سخن
    باز کرد از او يکي ديگر طلب خواجه او را داد ، بي شور و شغب
    گفت : بازم گردکاني کن عطا گفت بقال : از کجائي اي فتي ؟
    گفت : باشد موطن من در دوان شهر مولانا جلال نکته دان
    گفت : رو ، اي دزد طرار دغل ديگري را ده فريب از اين اجل
    باد نفرين بر جلال الدين تو کو ، نمود اين نکته ها تلقين تو





    شيخ با طرح اين تمثيل بصورت پيش درآمد و آمادگي ذهني و فکري مخاطب به نتيجه گيري پرداخته تا انچه خود مي خواهد و بکار شنونده مي خورد بدست آورد چنانکه در ادامه مي گويد :
    اي تو کودن تر ز بقال دکان بي بهاتر عمرت از ده گردکان
    گرکسي گويد که از عمرت به جا مانده چل سال دگر اي مرتجا
    چند باشد قيمت ، اين چل سال را باز گو تا برشمارم سال را
    فاش مي بينم که مي خندي بر او خوانيش ديوانه از اين گفت و گو
    پاسخش بدهي که گر ملک جهان مي دهي نبود بهاي عشر آن
    گر دهي صد ملک بي تشويش را مي فروشم ، کي ، حيات خويش را ؟
    ليکن اي کودن ببين بي قيل و قال مي دهي مفت از کف خود ، ماه و سال
    بين که اين ديو لعين بي تاب و پيچ مي ستاند روز روزت را به هيچ
    آخر آن عمري که صد ملکش بها بود ، افزون نيست ، جز اين روزها
    روزها چون رفت ، شد عمرت تلف نه تو را سرمايه ، نه سودي به کف
    آن چه قيمت بودش از عالم فزون گو چه کردي ، و کجا باشد کنون ؟
    اي دو صد حيف از چنين گنج گران کان ز دست ما برون شد بي گمان
    اي هزار افسوس و عالم ها دريغ کافتاب ما نهان شد زير ميغ
    اي دريغ از گنج باد آورد ما اي دريغ ، آن کو بفهمد درد ما ؟
    دردها دارم به دل از روزگار محرمي کو تا کنم درد ، آشکار ؟!




    در اين قسمت از منظومه سراينده در نقش شاعري متعهد و هدف مند ، نگاهي بر گرانبها ترين سرمايه ي هستي مردم روزگار خود دارد که چگونه و با چه انگيزه و در چه راهي از آن استفاده و بهره برداري مي کنند ، از اين روي با تمثيلي زيبا از ان ياد کرده و راه درک و فهم جامعه را نرم نرمک بسوي آن مي گشايد و با شيرين ترين توضيح و زباني دلنشين ارزش و اهميت عمر و زندگي را گوش زد مي کند .
    2- از مجموعه هاي فرهنگي و ادبي جالب و جذابي که از شيخ برجاي مانده است و مانند ديگر آثار وي پر بها و گرانمايه است منظومه ايست که در کتاب کشکول شيخ بر جاي مانده است ، اين مجموعه نيز داراي همان ويژگيهائي است که از شيخ بر مي آيد و برازنده ي اوست ، محتوائي بس ژرف و قالبي سخت شگرف دارد ، نام منظومه را شير و شکر ناميده است ، شايد در اين نامگذاري هانگاهي بر ميل ترکيبي اين دو پديده داشته باشد و يا شيريني و جاذبه ي آن را در گرايش جامعه به ترکيب شير و شکر چنانکه اين رباعي را به بوعلي سينا نسبت مي دهند که در پاسخ برخي که وي را غير شيعه گفته اند سروده است :





    تا باده ي عشق در قدح ريخته اند واندر پي عشق عاشق انگيخته اند
    با روح و روان بوعلي ، مهر علي چون شير و شکر به هم در آميخته اند
    اين مجموعه از نظر ظرف و قالب نيز چنان مي نمايد که دقت لازم در سرايش آن بکار رفته است و آن را در مثنوي بحر خبب که از بحور متداول شعراي عرب زبان بوده است سروده است چنانکه گوئي پيش از شيخ بهائي کسي از شاعران پارسي گوي در اينباب وارد نشده و بدين وزن مثنوي نسروده باشد ، اين مجموعه شامل 141 بيت است که بدين گونه آغاز مي شود :
    اي مرکز دايره ي امکان وي زبده ي عالم کون و مکان ...


    3- مثنوي ديگر و يا مجموعه اي به نام نان و پنير با 309 بيت شعر ، از سروده هاي زيبائي است که ان را با همان ظرافت و زيبائي کارهاي ديگرش به سامان برده است ، در اين مجموعه مي خوانيم :
    اي که روز و شب زني از علم لاف هيچ بر جهلت نداري اعتراف
    ادعاي اتباع دين و شرع شرع و دين مقصود دانسته به فرع
    وآن هم استحسان و راي از اجتهاد نه خبر از مبدا و نه از معاد
    بر ظواهر گشته قائل چون عوام گاه ذم حکمت و گاهي کلام


    4- در آثار مکتوب و ادبي يا فرهنگي مذهبي شيخ به پند نامه اي شيوا ، با عنواني زيبا و عبرت انگيز از زبان گربه و موش ديده مي شود ، اين اثر به ياد ماندني هم که بنام : پند اهل دانش و هوش به زبان گربه و موش ، شهرت گرفته است نخستين بار در مصر چاپ و انتشار يافته است .
    5- اثر ديگري که از سروده هاي وي نام مي برند ، مجموعه شعري است در قالب چند فصل و چند حکايت تمثيل گونه بنام « نان و حلوا » که گويا شيخ اين مجموعه را در هنگام سفر به حجاز براي زيارت کعبه در بين راه و در اوقات فراغت سروده و نام آن را نان و حلوا نهاده است و در اين مجموعه گذر و نظري با هم خواهيم داشت تا به بهانه ي نان و حلوا و شرح آن از نگاه شيخ با ديدگاه و شخصيت واقعي او و نقشي که بر جامعه نهاده و از مردم و اوضاع حاکم بر ان بروي اثر نهاده است بيشتر و بهتر آگاه شويم .
    شيخ بي آنچه تا بحال گفتيم گوئي اشعار و ابيات ديگري به صورت غزل و چندين رباعي پندآموز هم داشته و دارد ، هر چند مجموعه ي شعرهاي وي بصورت ديوان شعر از زمان زندگي و مدت ها پس از آن گردآوري نشده بود و با تلاش و کوشش شادروان سعيد نفيسي کليه ي آثار شعري تازي و پارسي او را زير عنوان « ديوان شيخ بهائي » با مقدمه اي در شرح حال وي چاپ و منتشر کرده است .
    در اين مقدمه ، تعداد اشعاري که به شيخ نسبت داده شده است ، بر گرفته از مجمع الفصحاء و رياض العارفين روي هم رفته 261 بيت است و با آنچه بصورت مثنوي سروده و هر يک جداگانه عنواني مانند : « شير و شکر م « نان و پنير » و « نان و حلوا » دارند و تا کنون شناخته شده است جمعاً 2553 بيت بيشتر نيست .


    شيخ بهائي و هنر شعر
    شيخ بهائي را به عنوان شاعر کمتر مي شناسند ، هر چند وي در مقام شاعري ، بويژه سرودن انواع شعرهاي غزل ، قطعه ، مخمس ، رباعي و مخصوصاً مثنوي جايگاه شايسته اي دارد چه آنکه آثار بر جاي مانده از وي برازندگي او را ثابت مي کند ، او در سرودن شعر به زبات تازي و پارسي مهارت و چيره دستي خود را نشان مي دهد و با سرودن آثار برجسته اي که در اختيار همگان قرار دارد و با توجه به کثرت مشاغل و گرفتاري هاي اداري و اجرائي و استادي در رشته هاي مختلف علوم و فنون روز موجب شگفتي قرار مي گيرد .
    اين شگفتي زماني بيشتر آشکار خواهد شد که بدانيم در زمان شيخ بازار و شعر و شاعري در ايران عهد صفوي نه تنها از رونق گذشته وا مانده است بلکه به عللي که پس از اين هم به بخشي از آنها اشاره خواهد شد دوره ي انحطاط خود را مي گذراند و شاعران بازمانده از کاروان ترقي و پيشرفت نوعاً به سبک هندي ، اصفهاني شعر مي سرودند و آثار برجسته اي در اين دوران ديده نشده است ، با اين وصف شيخ به آئين پيشين سخن سرايان بزرگ ايران مانند مولانا جلال الدين بلخي ، حافظ و سعدي و فخرالدين ابراهيم بن شهريار عراقي شاعر معروف قرن هفتم سخن سرائي مي کند و بدين وسيله مهارت و استادي خود را در فنون مختلف ادب نشان مي دهد .



    از اين پديده چهره اي ساخته مي شود که مهارت بسيار در رياضي ، معماري ، مهندسي و انجام کارهاي شگفت انگيز ديگر را به او نسبت مي دهند مانند حمام معروف به شيخ بهائي که تنها بوسيله ي يک شمع روشن يکسره با آب گرم قابل استفاده بوده است ، اين حمام در سالهاي اخير از کار افتاده و ماجراي آن بکلي از ميان رفته است ، اما به نقل از کتاب اصفهان بهانه بود ، شيخ در زمان حيات خود گفته بود تا زماني که کسي فضاي اين شمع را دگرگون نسازد اين شمع همچنان روشن و حمام بوسيله ي آن گرم خواهد بود .
    در معماري مسجد شاه اصفهان که در شمار يکي از شاهکارهاي معماري جهان است گويند شيخ نيز مشارکت داشته و جهت صحيح قبله را او تخمين زده و مشخص کرده است .
    از ديگر کارهائي که به شيخ نسبت داده اند ، مشارکت ائست در مهندسي حصار نجف و از ساخته هاي او ابداع شاخص براي تعيين اوقات شبانه روزي از روي سايه ي آفتاب که معروف به ساعت آفتابي يا صفحه آفتابي مي باشد و در مغرب مسجد شاه اصفهان قرار دارد و از آن استفاده مي شود ، از اين شخصيت در علوم پزشکي يا طب نيز سخن گفته اند و در فقه و تفسير و حديث و ديگر معارف شرعي و ادبيات عرب نيز بطور يقين استاد مسلم شناخته مي شود ، حال سخن در اين است که چنين کسي در فرهنگ و ادب پارسي مخصوصاً انواع شعر چه موقعيتي کسب نموده و چگونه است ؟



    در معرفي و شناخت چهره ي واقعي شيخ در ادبيات فارسي بايد گفت : نوجواني که از سرزمين لبنان با ذخيره هاي علمي و فرهنگي آن سرزمين زير چتر پرورش پدري دانشمند در سن 13 سالگي وارد قزوين کانون علم و انديشه و هنر آن روز ايران مي شود و از دانش هاي مختلف و علوم متفاوت زمان خود در نزد استادان چيره دست تعليم و آموزش مي گيرد ، با بهره وري از هوش و استعداد قوي خويش در ادب و زبان فارسي نيز بهره ي کامل مي گيرد و پس از چندي از پزشکي تا علوم ديني و از رياضي تا مسائل رمل و اسطرلاب و طلسمات و از ادبيات تازي تا ادبيات پارسي را ماهرانه تدريس مي کند و يا در باره ي آنها کتاب مي نويسد و چنانکه در جاي ديگر اشاره کرده ايم برخي از کتاب هاي شيخ هنوز هم در شمار کتاب هاي درسي قرار دارد و در شعر و شاعري هم وي مهارت و استادي خويش را در سرودن آثاري که از آنها به خوبي ياد کرده ايم نشان مي دهد و اگر بعلت کسادي بازار شعر و شاعري و عدم رونق اين کالا در زمان صفويه توجه بسياري بر سروده هاي وي نشده و او را در شمار شاعران برجسته بحساب نياورده اند ،




    ضمن اينکه چيزي از مقام ومنزلت او نمي کاهد از ياد نبايد برد که شيخ در سرزمين فردوسي و نظامي و عطار و سنائي و خاقاني و مولانا و حافظ و سعدي و خيام سخن مي گويد ، کوههاي بلند و قامت هاي سربه فلک کشيده اي که توان ايستادن در کنار آن سخت دشوار مي نمايد و ... با اين همه وي غزل ها و ترانه ها و آثار ديگري بصورت مثنوي دارد که براي خود مقام و مرتبه اي کسب نموده که بدان اشاره خواهد شد .

  2. 2 کاربر از پست مفید ثمین20 سپاس کرده اند .


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. مقاله: شادی­گرایی و جنبه ­های تعلیمی آن در غزلیات شمس
    توسط نارون1 در انجمن ادبیات تعلیمی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 10th October 2012, 08:19 AM
  2. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 23rd August 2012, 04:40 PM
  3. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 21st August 2012, 02:54 AM
  4. پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: 31st July 2012, 10:50 PM
  5. خودكفایی ایران در تعمیر پیچیده ترین زیردریایی های دنیا
    توسط "مهدی" در انجمن اخبار و گزارش تصویری نظامی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 3rd June 2012, 11:22 AM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •