دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 10

موضوع: موقعیت سیاسی خاندان علی محمدی بیرانوند (سپهوند) در لرستان از علی محمدخان تا تقی خان

Hybrid View

پست قبلی پست قبلی   پست بعدی پست بعدی
  1. #1
    کاربر جدید
    رشته تحصیلی
    تاریخ
    نوشته ها
    3
    ارسال تشکر
    0
    سپاس شده 1 در 1 پست
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array

    پیش فرض پاسخ : موقعیت سیاسی خاندان علی محمدی بیرانوند (سپهوند) در لرستان از علی محمدخان تا تقی خان

    باید عرض کنم 90% اطلاعات شما اشتباه و بر اساس غرض و تعصب است... اولا حسین علی خان بعداز ملک احمدخان معروف به ملکمه سردار لر ... به ریاست ایل میرسد . پس از زکی خان این ملک احمدخان است که با قدرت شخصی خود به ریاست ایل میرسد
    الانم داستان کامل رو برای شما ذکر میکنم :
    ملک احمدخان بیرانوند

    القاب : سردار(لر) منطقه ، کبیر
    سردار برگرفته از راندن اعراب در منطقه غرب کشورایران میباشند که منطقه را آرام میکند کاری که از پس محمدشاه قاجار برنیامد و از آن پس شاه وی را سردار منطقه لر نامید ، و کبیر برگرفته از چهره و و قدرت فیزیکی وی میباشد[۶]
    ملک احمدخان ملقب به ملک احمدخان کبیر فرزند بزرگ مراد خان (نوه دختری کریم خان زند و نوه پسری میرزااحمدخان بیرانوند) پس از عمویش زکی خان به ریاست ایل بیرانوند میرسد ملک احمدخان فردی شدیدالعمل است در دوران ریاست وی بر ایل بیرانوند تصرفات زیادی برای خاندان مرادی و ایل بیرانوند انجام میدهد در این زمان که ملک احمدخان بر مسند قدرت ایل بیرانوند است باعث دلهره ای بر پیکر تمام سایرین میشود.[۷] چه قبل از ملک احمدخان و چه بعداز ملک احمدخان کسی که همانند وی باشد نیامده است : ملک احمدخان دارای چهره ای باز و مردانه و دارای قدی بلند و بسیار سنگین وزن هم بوده چهره وی طنین انداز ترسی بر پیکر سایرین میشده . ملک احمدخان در کنار تمام شجاعت و جسارتش فردی بی رحم بشمار میرود.ملک احمدخان نسبت به بزرگان و روسای طوایف بی اعتنایی پیشه کرد و آنان نیز قدرت ایستادگی در مقابل ملک احمدخان را نداشتند به ناچار به فکر همدستی افتادند...علت دیگر همدستی انان این بود که ملک احمدخان در قریه خانجان خانی نسبت به روسای ایلات دیگر سخت میگیرد و با انان تند برخورد مینماید روسای ایلات و طوایف که میدانند در مبارزه رویاروی تاب مقاومت در مقابل ملک احمدخان را ندارند و در مقابل قدرت وی کاری از پیش نخواهند برد دست به تاکتیکی حیله گرانه میزنند و ملک احمدخان و برادرانش را به قصد آشتی به قتل گاه دعوت میکنند وقتی که ملک احمد مالیات هارا جمع آوری کرده و درحال برگشت به مقصد است از دعوت دشمنانش باخبر میشود و دعوت آنها را میپذیرد در این هنگام ملک احمد خان وقتی به قتل گاه نزدیک شده چندی جلوتراز قیطولش به شکارگاه میرود از بده شانس بر اثر طوفان و باران شدید رودخانه ساه گاو طغیان میکند و مابین ملک احمدخان و قیطولش جدایی واقع میشود . کسی که در انجا حضور دارد متوجه جدایی ملک احمدخان و قیطولش میشود و این امر را خیلی زود به اسماعیل خان حیدر خان و حاج علی خان و حسینعلی خان گزارش میدهد انها هم فرصت را مقتنم میشمارند و با ایلات خود راهی شکارگاهی میشوند که ملک احمدخان حضور دارد در بین راه قبله ای بزرگ از اعراب را هم با خود همراه میکنند. وقتی که به شکارگاه میرسند برادرش متوجه حضور سپاه موتلفه و متحده ی حیدرخان اسماعیل خان حاج علی خان و حسینعلی خان و قبیله ای بزرگ از اعراب میشود و به ملک احمدخان گزارش میدهد که حمله کرده اند تعداد آنها کثیر و غیر قابل شمارش است بهتر است که بگریزیم در این هنگام شه مراد خان ده لرانی به ملک احمدخان ملحق میشود اما ملک احمدخان که در شجاعت و جسارت در کل کشور بی نظیر است ترسی به دل راه نمی‌دهد و به برادرش میگوید پسر میخواهی جنگ را به راحتی واگذار کنی؟ و دستور حمله میدهد برادرانش با شجاعت و جسارت تمام همدوش وی میجنگند وشه مرادخان ده لرانی که در جنگاوری و شجاعت در میدان نبرد گوشزد است با تمام وجود به پشتیبانی از ملک احمدخان میپردازد که در مورد نبرد وی حکایات زیادی وجود دارد معروف است که شه مراد خان ده لرانی به تنهایی میتوانسه سیصد سوار را رام کند و بر آنان بتازد شاید در نظر اغراق آمیز باشد ولی شواهد و حکایات موجود دال بر قدرت لاین وصف شه مرادخان ده لرانی در میادین نبرد داشته و در میدان نبرد بارها بر دشمنان ملک احمدخان چیره میشود و آنان را فراری میدهد ملک احمدخان هم خود که در میدان نبرد رقیبی ندارد بارها دشمنان را قلع قمع میکند و شه مراد خان ده لرانی با شهامت تمام همدوش باملک احمدخان میجنگد و بارها به ملک احمدخان و برادرش تقی خان روحیه ادامه مبارزه میدهد (مِنو تَقی بالمو دُر تی پِمو کَم شه مِرا خُون ، دِ ه لُرو، گوت ، خاطرو جمع ) ملک احمدخان هم با قدرت قابل وصفی به ادامه نبرد میپردازد تا جایی که خیلی از دشمنان وی پراکنده و متواری میشوند اما در این هنگام برادرش تقی خان کشته میشود (بَه کُشیم ، تا بَه کُشیم ، یَه قورسونه تَقی خونه ،کُشتِنه ،خو ، دوده مونه ) ملک احمدخان با دیدن مرگ برادرش به میان دشمنان حجومی سنگین میبرد در این حجوم که خیلی از دشمنان را از پای درمی آورد و محل مذکور را شبیه به قبرستان میکند ملک احمدخان هربار که به آنها حمله ور میشود تعداد زیادی از آنها را به قتل میرساند تا اینکه رفیق صمیمی خودش حیدر خان را میبیند و متعجب میشود با هفت تیری که در دست دارد به او شلیک میکند اما از شانس بدش هفت تیر کار نمی‌کند حیدر خان که میداند اسب ملک احمدخان رام نشدنی است و نمی‌توانند بر وی چیره شوند دستور میدهد تا یک اسب ماده را بیاورند زیرا که میداند اسب ملک احمدخان با دیدن ماده اسب رام نشدنی میشود الگو:اسب سوز ملکمه لغوم کرده هیچ نمسه قصد جون کرده وقتی اسب ملک احمدخان ماده اسب را میبیند به طرف ماده اسب حرکت میکند و در این میان اسب وی را با گلوله از پای در میاورند و ملک احمدخان در حالی که بر زمین میخورد مورد اصابت گلوله دشمنانش قرار میگیرد با اینکه چند زخم مهلک برداشته برمیخیزد و در میان دشمنانش فریادی میکشد که شما ناجوان مردانه مرا بقتل رساندید ولی برادران رشیدم نخواهند گذاشت خون به ناحق ریخته من پایمال شود و به شهادت تاریخ مدت کوتاهی از این ماجرا نمی‌گذرد که برادرش زین العابدین خان طوایف مذکور را به طرزی بی رحمانه قلع و قمع میکند[۸] [۹] [۱۰] [۱۱] دکتر احمدی مینویسد : ملک احمدخان در تاریخ لرستان بی همتا میباشد چرا که وی با قدرت شخصی خود بر ریاست ایل میرسد و باقدرت شخصی خود ممالک زیادی تصرف میکند از جمله قلعه رحیم خانی که متعلق به ایل سگوند است و در آن زمان ایل سگوند از قوی ترین ایلات لرستان بشمار میرود. ملک احمدخان برخلاف سایر خوانین دیگر که در کنار قیطولشان و نزدیکانشان قدرت میگرفتند وی با قدرت شخصی خود به اسم و رسم میرسد ، در روایتی محلی مشهور است هنگامی که ملک احمدخان به قتل میرسد نوکری شخصی دارد که شهر را ترک میکند و به شهری دیگر میرود در آن شهر به خدمت یکی از رجال معروف در می آید که آوازه ملک احمدخان را شنیده وقتی خدمتگذار را میبیند بر ریش و سبیلش شانه ای میکشد و میگوید ای رعیت من بهتر هستم یا ملک احمدخان ؟ رعیت در پاسخ میگوید : من که رستم و علی (ع) را ندیده ام ولی به الله قسم که سه مرد بر زمین آمد اول رستم زال بعد علی(ع) و بعد ملک احمدخان (مقصود خدمت گذار از لحاظ زمان است) خان مزبور در جواب خدتمتگذار میگوید پدرم بمیرد برای همچین مردی کسی بر جایش مانده که خونش پایمال نشود؟ خدمتگذار جواب میدهدبرادران وی به خون خواهی از برادرشان ساکت نمی‌نشینند [۱۲] در مورد ملک احمدخان بیرانوند اشعار زیادی سروده شده ست :
    یهو کیَتیمسهُ اِ قُی حیر******باید وَ مَردی بُنیمِن کمر
    قُی کَتِسه مَلکَمه شا ***** چه فایده که نِره نیرو اُ سپا
    وِتوُنه اَ مَلکَمه که خوُن دلیرَ *****قُی نا برُاَر کَتِسَ اَ شیرِ دلیر
    مَلکَمه هَته دِیار حیَر خونُ صد سوُار ***کُیل اِ تُاو مَلکَمه پآاُ نیآ اِ فرار
    اَر پیآ بیآینِوُ مُوتتُ یه قُیَ *****تا نیشونتُ دَم مَرد مِیدوُ کیهَ
    ملکمه بالابلنگ گردن خروسی قی ون وه گدا صفر روسی
    مَلکه مِه بالا بلنگ، ،گردن گلاویی سگون ،وَنه ، وه،دور، چی بَط، اُویی
    اگر مِه باشتیمه دِ خُوم بِراره که مُفتام دِ پُشت یه پِشکَه سوارهِ
    چوپونه ، دُو ، بولِنی ها، مِه کِنه، قی شاه مِلَه نه ،کُشتِنه ، دو کُول کَنی
    مِنو تَقی بالمو دُر تی پِمو کَم شه مِرا خُون ، دِ ه لُرو، گوت ، خاطرو جمع
    مِرا خونه ، دَه لرو، شیرَه ، پیا اِ ه مِشَه کُوره، وا صد سوار، زَه ، دِ، چِغاه
    بَه کُشیم ، تا بَه کُشیم ، یَه قورسونه تَقی خونه ،کُشتِنه ،خو ، دوده مونه
    اَر خُدا ، وِم ، بَه دیه ، به کِردیمه ، رُشت هفت تیر کهِ، صد تِمه نیم، هیرِ ه میکُشت
    بَه کُشیم ، تا بَه کُشیم ، یَه جنگ خونه تَقی خونه ،کُشتِنه ،خو ، دوده مونه
    ار، شانسکم، بیاوردی، طالعکم بکردیه رُشت تفنگ که حسن موسی هیرِ ه میکُشت

    منابع :


    • کتاب قاجار پس از یک و نیم قرن نویسنده دکتر خاکسار
    • کتاب تنگه زاهدشیر لرستان نویسنده ماشالله رحمتی
    • کتاب نام آوران لرستان نویسنده محمدرضا والی زاده معجزی
    • کتاب سفرنامه راولینسون: گذر از ذهاب به خوزستان. ترجمهٔ سکندر امان اللهی بهاروند
    • مقالات و نشریات علمی نویسندگان رضایی و دکتری احمدی
    • مقالات از انتشارات یغما نویسنده رضایی و دکتر احمدی
    • تارخ لردر روزگ‍ار ق‍اج‍ار نویسنده دکتری احمدی
    • کتاب قوم لر در اینه تاریخ نویسنده حشمت الله رحمتی از صفحه134تا137

    و در نهایت باید عرض کنم که این نوشته شما کاملا بر اساس تعصب بنفع سپهوندها است و هرکسی که بیطرف باشد و ان را مطالعه کند متوجه این تعصب و حب و بغض میشود
    لطفا در یک نوشتار همیشه رعایت کنید که بحث جانبدارانه نباشد
    با تشکر
    ویرایش توسط saba1122 : 11th August 2014 در ساعت 11:39 PM

  2. کاربرانی که از پست مفید saba1122 سپاس کرده اند.


  3. #2
    کاربر جدید
    رشته تحصیلی
    تاریخ
    نوشته ها
    3
    ارسال تشکر
    0
    سپاس شده 1 در 1 پست
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array

    پیش فرض پاسخ : موقعیت سیاسی خاندان علی محمدی بیرانوند (سپهوند) در لرستان از علی محمدخان تا تقی خان

    نقل قول نوشته اصلی توسط saba1122 نمایش پست ها
    باید عرض کنم 90% اطلاعات شما اشتباه و بر اساس غرض و تعصب است... اولا حسین علی خان بعداز ملک احمدخان معروف به ملکمه سردار لر ... به ریاست ایل میرسد . پس از زکی خان این ملک احمدخان است که با قدرت شخصی خود به ریاست ایل میرسد
    الانم داستان کامل رو برای شما ذکر میکنم :
    ملک احمدخان بیرانوند

    القاب : سردار(لر) منطقه ، کبیر
    سردار برگرفته از راندن اعراب در منطقه غرب کشورایران میباشند که منطقه را آرام میکند کاری که از پس محمدشاه قاجار برنیامد و از آن پس شاه وی را سردار منطقه لر نامید ، و کبیر برگرفته از چهره و و قدرت فیزیکی وی میباشد[۶]
    ملک احمدخان ملقب به ملک احمدخان کبیر فرزند بزرگ مراد خان (نوه دختری کریم خان زند و نوه پسری میرزااحمدخان بیرانوند) پس از عمویش زکی خان به ریاست ایل بیرانوند میرسد ملک احمدخان فردی شدیدالعمل است در دوران ریاست وی بر ایل بیرانوند تصرفات زیادی برای خاندان مرادی و ایل بیرانوند انجام میدهد در این زمان که ملک احمدخان بر مسند قدرت ایل بیرانوند است باعث دلهره ای بر پیکر تمام سایرین میشود.[۷] چه قبل از ملک احمدخان و چه بعداز ملک احمدخان کسی که همانند وی باشد نیامده است : ملک احمدخان دارای چهره ای باز و مردانه و دارای قدی بلند و بسیار سنگین وزن هم بوده چهره وی طنین انداز ترسی بر پیکر سایرین میشده . ملک احمدخان در کنار تمام شجاعت و جسارتش فردی بی رحم بشمار میرود.ملک احمدخان نسبت به بزرگان و روسای طوایف بی اعتنایی پیشه کرد و آنان نیز قدرت ایستادگی در مقابل ملک احمدخان را نداشتند به ناچار به فکر همدستی افتادند...علت دیگر همدستی انان این بود که ملک احمدخان در قریه خانجان خانی نسبت به روسای ایلات دیگر سخت میگیرد و با انان تند برخورد مینماید روسای ایلات و طوایف که میدانند در مبارزه رویاروی تاب مقاومت در مقابل ملک احمدخان را ندارند و در مقابل قدرت وی کاری از پیش نخواهند برد دست به تاکتیکی حیله گرانه میزنند و ملک احمدخان و برادرانش را به قصد آشتی به قتل گاه دعوت میکنند وقتی که ملک احمد مالیات هارا جمع آوری کرده و درحال برگشت به مقصد است از دعوت دشمنانش باخبر میشود و دعوت آنها را میپذیرد در این هنگام ملک احمد خان وقتی به قتل گاه نزدیک شده چندی جلوتراز قیطولش به شکارگاه میرود از بده شانس بر اثر طوفان و باران شدید رودخانه ساه گاو طغیان میکند و مابین ملک احمدخان و قیطولش جدایی واقع میشود . کسی که در انجا حضور دارد متوجه جدایی ملک احمدخان و قیطولش میشود و این امر را خیلی زود به اسماعیل خان حیدر خان و حاج علی خان و حسینعلی خان گزارش میدهد انها هم فرصت را مقتنم میشمارند و با ایلات خود راهی شکارگاهی میشوند که ملک احمدخان حضور دارد در بین راه قبله ای بزرگ از اعراب را هم با خود همراه میکنند. وقتی که به شکارگاه میرسند برادرش متوجه حضور سپاه موتلفه و متحده ی حیدرخان اسماعیل خان حاج علی خان و حسینعلی خان و قبیله ای بزرگ از اعراب میشود و به ملک احمدخان گزارش میدهد که حمله کرده اند تعداد آنها کثیر و غیر قابل شمارش است بهتر است که بگریزیم در این هنگام شه مراد خان ده لرانی به ملک احمدخان ملحق میشود اما ملک احمدخان که در شجاعت و جسارت در کل کشور بی نظیر است ترسی به دل راه نمی‌دهد و به برادرش میگوید پسر میخواهی جنگ را به راحتی واگذار کنی؟ و دستور حمله میدهد برادرانش با شجاعت و جسارت تمام همدوش وی میجنگند وشه مرادخان ده لرانی که در جنگاوری و شجاعت در میدان نبرد گوشزد است با تمام وجود به پشتیبانی از ملک احمدخان میپردازد که در مورد نبرد وی حکایات زیادی وجود دارد معروف است که شه مراد خان ده لرانی به تنهایی میتوانسه سیصد سوار را رام کند و بر آنان بتازد شاید در نظر اغراق آمیز باشد ولی شواهد و حکایات موجود دال بر قدرت لاین وصف شه مرادخان ده لرانی در میادین نبرد داشته و در میدان نبرد بارها بر دشمنان ملک احمدخان چیره میشود و آنان را فراری میدهد ملک احمدخان هم خود که در میدان نبرد رقیبی ندارد بارها دشمنان را قلع قمع میکند و شه مراد خان ده لرانی با شهامت تمام همدوش باملک احمدخان میجنگد و بارها به ملک احمدخان و برادرش تقی خان روحیه ادامه مبارزه میدهد (مِنو تَقی بالمو دُر تی پِمو کَم شه مِرا خُون ، دِ ه لُرو، گوت ، خاطرو جمع ) ملک احمدخان هم با قدرت قابل وصفی به ادامه نبرد میپردازد تا جایی که خیلی از دشمنان وی پراکنده و متواری میشوند اما در این هنگام برادرش تقی خان کشته میشود (بَه کُشیم ، تا بَه کُشیم ، یَه قورسونه تَقی خونه ،کُشتِنه ،خو ، دوده مونه ) ملک احمدخان با دیدن مرگ برادرش به میان دشمنان حجومی سنگین میبرد در این حجوم که خیلی از دشمنان را از پای درمی آورد و محل مذکور را شبیه به قبرستان میکند ملک احمدخان هربار که به آنها حمله ور میشود تعداد زیادی از آنها را به قتل میرساند تا اینکه رفیق صمیمی خودش حیدر خان را میبیند و متعجب میشود با هفت تیری که در دست دارد به او شلیک میکند اما از شانس بدش هفت تیر کار نمی‌کند حیدر خان که میداند اسب ملک احمدخان رام نشدنی است و نمی‌توانند بر وی چیره شوند دستور میدهد تا یک اسب ماده را بیاورند زیرا که میداند اسب ملک احمدخان با دیدن ماده اسب رام نشدنی میشود الگو:اسب سوز ملکمه لغوم کرده هیچ نمسه قصد جون کرده وقتی اسب ملک احمدخان ماده اسب را میبیند به طرف ماده اسب حرکت میکند و در این میان اسب وی را با گلوله از پای در میاورند و ملک احمدخان در حالی که بر زمین میخورد مورد اصابت گلوله دشمنانش قرار میگیرد با اینکه چند زخم مهلک برداشته برمیخیزد و در میان دشمنانش فریادی میکشد که شما ناجوان مردانه مرا بقتل رساندید ولی برادران رشیدم نخواهند گذاشت خون به ناحق ریخته من پایمال شود و به شهادت تاریخ مدت کوتاهی از این ماجرا نمی‌گذرد که برادرش زین العابدین خان طوایف مذکور را به طرزی بی رحمانه قلع و قمع میکند[۸] [۹] [۱۰] [۱۱] دکتر احمدی مینویسد : ملک احمدخان در تاریخ لرستان بی همتا میباشد چرا که وی با قدرت شخصی خود بر ریاست ایل میرسد و باقدرت شخصی خود ممالک زیادی تصرف میکند از جمله قلعه رحیم خانی که متعلق به ایل سگوند است و در آن زمان ایل سگوند از قوی ترین ایلات لرستان بشمار میرود. ملک احمدخان برخلاف سایر خوانین دیگر که در کنار قیطولشان و نزدیکانشان قدرت میگرفتند وی با قدرت شخصی خود به اسم و رسم میرسد ، در روایتی محلی مشهور است هنگامی که ملک احمدخان به قتل میرسد نوکری شخصی دارد که شهر را ترک میکند و به شهری دیگر میرود در آن شهر به خدمت یکی از رجال معروف در می آید که آوازه ملک احمدخان را شنیده وقتی خدمتگذار را میبیند بر ریش و سبیلش شانه ای میکشد و میگوید ای رعیت من بهتر هستم یا ملک احمدخان ؟ رعیت در پاسخ میگوید : من که رستم و علی (ع) را ندیده ام ولی به الله قسم که سه مرد بر زمین آمد اول رستم زال بعد علی(ع) و بعد ملک احمدخان (مقصود خدمت گذار از لحاظ زمان است) خان مزبور در جواب خدتمتگذار میگوید پدرم بمیرد برای همچین مردی کسی بر جایش مانده که خونش پایمال نشود؟ خدمتگذار جواب میدهدبرادران وی به خون خواهی از برادرشان ساکت نمی‌نشینند [۱۲] در مورد ملک احمدخان بیرانوند اشعار زیادی سروده شده ست :
    یهو کیَتیمسهُ اِ قُی حیر******باید وَ مَردی بُنیمِن کمر
    قُی کَتِسه مَلکَمه شا ***** چه فایده که نِره نیرو اُ سپا
    وِتوُنه اَ مَلکَمه که خوُن دلیرَ *****قُی نا برُاَر کَتِسَ اَ شیرِ دلیر
    مَلکَمه هَته دِیار حیَر خونُ صد سوُار ***کُیل اِ تُاو مَلکَمه پآاُ نیآ اِ فرار
    اَر پیآ بیآینِوُ مُوتتُ یه قُیَ *****تا نیشونتُ دَم مَرد مِیدوُ کیهَ
    ملکمه بالابلنگ گردن خروسی قی ون وه گدا صفر روسی
    مَلکه مِه بالا بلنگ، ،گردن گلاویی سگون ،وَنه ، وه،دور، چی بَط، اُویی
    اگر مِه باشتیمه دِ خُوم بِراره که مُفتام دِ پُشت یه پِشکَه سوارهِ
    چوپونه ، دُو ، بولِنی ها، مِه کِنه، قی شاه مِلَه نه ،کُشتِنه ، دو کُول کَنی
    مِنو تَقی بالمو دُر تی پِمو کَم شه مِرا خُون ، دِ ه لُرو، گوت ، خاطرو جمع
    مِرا خونه ، دَه لرو، شیرَه ، پیا اِ ه مِشَه کُوره، وا صد سوار، زَه ، دِ، چِغاه
    بَه کُشیم ، تا بَه کُشیم ، یَه قورسونه تَقی خونه ،کُشتِنه ،خو ، دوده مونه
    اَر خُدا ، وِم ، بَه دیه ، به کِردیمه ، رُشت هفت تیر کهِ، صد تِمه نیم، هیرِ ه میکُشت
    بَه کُشیم ، تا بَه کُشیم ، یَه جنگ خونه تَقی خونه ،کُشتِنه ،خو ، دوده مونه
    ار، شانسکم، بیاوردی، طالعکم بکردیه رُشت تفنگ که حسن موسی هیرِ ه میکُشت

    منابع :


    • کتاب قاجار پس از یک و نیم قرن نویسنده دکتر خاکسار
    • کتاب تنگه زاهدشیر لرستان نویسنده ماشالله رحمتی
    • کتاب نام آوران لرستان نویسنده محمدرضا والی زاده معجزی
    • کتاب سفرنامه راولینسون: گذر از ذهاب به خوزستان. ترجمهٔ سکندر امان اللهی بهاروند
    • مقالات و نشریات علمی نویسندگان رضایی و دکتری احمدی
    • مقالات از انتشارات یغما نویسنده رضایی و دکتر احمدی
    • تارخ لردر روزگ‍ار ق‍اج‍ار نویسنده دکتری احمدی
    • کتاب قوم لر در اینه تاریخ نویسنده حشمت الله رحمتی از صفحه134تا137

    و در نهایت باید عرض کنم که این نوشته شما کاملا بر اساس تعصب بنفع سپهوندها است و هرکسی که بیطرف باشد و ان را مطالعه کند متوجه این تعصب و حب و بغض میشود
    لطفا در یک نوشتار همیشه رعایت کنید که بحث جانبدارانه نباشد
    با تشکر
    حاج غلامرضا محمدي سپهوند : مشخصه که فردی جانبدار و متعصب است و چندین اشتباه مهلک و اضح دارد :
    1-اول فرزندان مراد خان را 5نفر خطاب کرد که تقی خان در انها نبود ...2-تقی خان اگر پسر مراد خان نبوده چرا وسطش نوشته شده که برادرش تقی خان و... 3-حسینعلی خان بعداز ملک احمدخان به ریاست و سرکردگی میرسد نه قبل از ملک احمد خان ... 4- چرا به زین العابدین اشاره جزیی کرده؟چرا نگفته اسماعیل خان را به چوب میبندد و حسینعلی خان تا 1سال در کوهای مجاور فراری میشود و اسماعیل خان وقتی زین العابدین خان مشغول تنبیه سگوند ها است با وساطتت تاری ها ازاد میشود و اوهم سریعا متواری و یاغی به کوهای مجاور میشود. چرا اشاره نشد ملک احمد خان به نامردی کشته میشود؟ چرا اشاره نشد زین العابدین خان انتقامی سخت میگیرد؟
    آیا بهتر نیست این مطلب متعصبانه را حذف کنی؟ و حقایق رو با ذکر منابع رسمی بنویسی بدونه شک سپهوندا و مرادها برادرن اما اینطور اختلاف و فرافه کنی خوب نیست چراکه باعث بدبینی برادران نسبت به یکدیگر میشود

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 14th August 2012, 01:09 AM
  2. خبر: آمار جدید از وضعیت اینترنت در جهان: رشد سرعت و دسترسی
    توسط MAHDIAR در انجمن اخبار وب و اینترنت
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 14th March 2010, 01:08 PM
  3. خبر: آمار جدید از وضعیت اینترنت در جهان: رشد سرعت و دسترسی
    توسط MAHDIAR در انجمن اخبار وب و اینترنت
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 7th February 2010, 10:07 AM
  4. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 15th December 2009, 01:25 AM
  5. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 6th June 2009, 06:37 PM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •