ویرایش توسط نسیم بهآر : 1st February 2013 در ساعت 06:20 AM
..هر کجایی، شعر باران را بخوان/ ساده باش و باز هم کودک بمان..
"hasan", ab.bb, ali-m, dandy.72, Dorna dordone, farzane*, fateme sh, homeyra, mamadshumakher, masihnabizadeh, MJA70, mones joon, mozhgan.z.1368, nafise khanom, Outta_Breathe1020, pegah*_, reza_abatari, right.kimber, s1364, sara.shz, sarasn, sevda_sj, solinaz, toty, کتایون50, v.m 2020, vahid5835, zoh_reh, آن شرلی, المیرا70, ایده پرداز, ابوذر دوکوهه, ارگان, بلدرچین, زهرا قربانی, سمیه نجفی, شه پری, طلیعه طلا, علی محمد همتی, عبدالله91, غزل آشنا
از مطالب خوبتون ممنونم موفق باشید
اولا ممنون که لطف داری بعد طبق کار خوب خودتون که فقط گل میذی ماهم همینطور
بعدش یک جوری راه می ره که انگار نه انگار اتفاقی افتاده
چه راحت من که بودم میمردم از خجالت
همه ی درود هایم نثار کسانی باد که کاستی هایم را میداند و باز هم دوستم دارند.
پس منم مث خودشون باید فقط تشکرکنم نه؟
چرا جوجه ها جیک جیک میکنند؟؟؟
ای وای این اصلا خنده نداره من متاسفانه چند بار افتادم مخصوصا تو زمستون لیز خوردم پسرا بهم خندیدن انقد حرص خوردم ولی واقعا اعتماد به نفس این طرف منو کشته
در رفاقت رسم ما جان دادن استٰ,هر قدم را صد قدم پس دادن است
جونم اعتماد به نفس
میشه یکم به ماهم قرض بده؟؟؟؟؟؟
بال هایم را کجا جاگذاشته ام ؟که اکنون باید دست گدایی برای موشکی کاغذی دراز کنم
یارو رو دیدم دقیقن یاد خودم افتادم
فک میکردم پررو تر از من وجود نداره
اما دیدم نه اشتباه میکنم
آنه شرلی هم نشدم که یکی بهم بگه
آنه!!!
تکرار غریبانه ی روزهایت چگونه گذشت؟؟؟
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)