معرفی کتاب

[*FATIMA*]

کتاب : لیلی نام تمام دختران زمین است



لیلی نام تمام دختران زمین است ، نام کتاب دیگه ای از عرفان نظرآهاریه که بر محور ستایش عشق و پاکی می چرخه . خدا عاشق مخلوقش لیلیه و لیلی هم به خدا عشق می ورزه. خدا شعله ای از عشق رو در قلب لیلی قرار میده و لیلی از گرمای شعله میسوزه تا زمین رو گرم نگه داره و نسل لیلی های روی زمین ادامه پیدا کنه .خدا از لیلی میخواد که حتی بعد از سوختنش هم زندگی کنه ، بمونه و زندگی کنه تا شعله عشق توی سینه اش هرگز خاموش نشه . تا زمین همیشه آکنده باشه از عشق و پاکی . پر از لیلی !!! کتاب لیلی نام تمام دختران زمین است ، از سری کتابهای دانه است که توسط نشر صابرین به چاپ رسیده .

[*FATIMA*]

در سینه ات نهنگی میتپد
نویسنده: عرفان نظر آهاری
مجموعهٔ چند داستان کوتاه, اما خیلی‌ زیبا

[*FATIMA*]

يادداشت های مرد فرزانه "ريچارد باخ"

نوشته: ريچارد باخ
ناشر: مثلث
ترجمه: ليلا هدايت پور
تعداد صفحات: 214



معرفي كتاب:
خودت باش؛ آرام، زلال و شاد. هر لحظه از خودت بپرس: آيا واقعا خواهان انجام اين كارم؟ و تنها زماني انجامش ده كه پاسخت آري است. بدين سان آنان كه با تو بودن چيزي نمي آموزند دور مي شوند و آنها كه از تو مي آموزند و از آنان مي آموزي، جذب مي گردند.

[*FATIMA*]

یک هلو هزار هلو






یک هلو هزار هلو نام داستانی برای نوجوانان، نوشتهٔ صمد بهرنگی است. این داستان در بهار سال ۱۳۴۸ انتشار یافت.


نویسنده در این داستان، مبارزه‌ی روستاییان با ارباب را در مقاومت درخت هلویی بازتاب می‌دهد كه در باغ ارباب، میوه نمی‌دهد؛ دو پسربچه‌ی روستایی به نام "پولاد" و "صاحبعلی"، هسته‌ی هلویی را در باغ ارباب می‌كارند. آن‌ها در طول سال به دانه‌ای كه كاشته‌اند و نهالی كه می‌روید فكر می‌كنند و از او مراقبت می‌نمایند. سرانجام درخت به بار می‌نشیند، اما صاحبعلی بر اثر نیش مار می‌میرد و پولاد از شدت ناراحتی، روستا را برای كار در شهر ترك می‌كند. در پی آن، درخت تصمیم می‌گیرد هیچ میوه‌ای به باغبان ارباب ندهد چر كه فقط آن دو پسربچه‌ی فداكار روستایی را صاحب و مالك میوه‌های خویش می‌داند. كتاب كه برای كودكان و نوجوانان به رشته‌ی تحریر درآمده همواره در مرز واقعیت و تخیل در نوسان است

[*FATIMA*]

24 ساعت در خواب و بیداری

نوشته صمد بهرنگی


داستان ۲۴ ساعت در خواب و بیداری درباره پسربچه‌ای به نام لطیف است که به همراه پدرش برای کار به تهران آمده‌اند و با دست‌فروشی و خیابان‌خوابی روزگار می‌گذرانند. لطیف هر روز عروسک شتری را از پشت ویترین یک مغازه اسباب‌بازی فروشی تماشا می‌کند. کم‌کم در خیالش با شتر دوست می‌شود و به او دل می‌بندد. در پایان داستان مرد پولداری شتر را برای دخترش می‌خرد. لطیف برای این که نگذارد شترش را ببرند با مرد درگیر می‌شود و از او کتک می‌خورد. آرزو می‌کند مسلسل پشت شیشه مال او بود.

[*FATIMA*]

جانب عشق عزيز است فرو مگذارش نويسنده: مسعود لعلي ناشر: بهار سبز تعداد صفحه: 152

مروري بر كتاب
شما عظيم تر از آني هستيد كه مي انديشيد ۴

در يكي از افسانه هاي فرانسوي نقل شده است كه روزي خدمتگزار قابل اعتماد شاه در جنگل انبوهي در نزديكي قصر مشغول قدم زدن بود، كه پايش به كنده درختي مي خورد و به زمين مي افتد. هنگام بلند شدن از زمين متوجه چراغ جادوي معروف مي شود.
آن را بر مي دارد و غول چراغ ظاهر مي شود.

"شما تمام عمر سخت كار كرده ايد و حالا مي توانيد آرزويي بكنيد كه من برآورده اش كنم.
فقط دقت كنيد كه تنها يك آرزوي شما برآورده خواهد شد."

خدمتگزار پاسخ مي دهد: "من تمام عمر به ديگران خدمت كرده ام و همه مرا با نام خدمتگزار مردم مي شناسند.

دوست دارم از اين به بعد، مردم در خدمت من باشند وكارهايم را آنها انجام دهند."

...
بودا به دريچه بهشت رسيد.
در آنجا مردم منتظرش بودند. آنان در را گشودند و به او خوشامد گفتند.
اما بودا پشتش را به در بهشت كرد و به دنيا نگاه كرد، به ميليون ها روحي كه در راه هاي مشابهي بودند در حال كشمكش، بدبختي، اضطراب و در تلاش براي رسيدن به دروازه بهشت.

دربان بهشت گفت: «لطفاً بفرماييد، ما منتظر شما بوديم.»
اما بودا گفت:« چگونه مي توانم وارد شوم در حالي كه ديگران هنوز نرسيده اند؟
من منتظر مي مانم.
چطور ممكن است دست هايم به در برسند در حالي كه هنوز پاهايم نرسيده اند؟
من منتظر مي مانم و صبر مي كنم، دست ها به تنهايي نمي توانند وارد بهشت شوند.

و ...

[پلکان]

کتاب تبلیغات خلاق




در باره ی اندیشه ای که رویش کار می کنید ، با هرکسی حرف نزنید . حرف زدن ، آن انرژی را که باید صرف خلق پدیده های نو شود ، هدر می دهد . همچنین خود را جای شنونده ی بدبخت بگذارید . چرا که فکری که توضیح داده می شود ، به اندازه ی اجرای آن جذاب نیست . اگر باور نمی کنید با من تماس بگیرید تا فیلم «جنگ ستارگان» را برای شما تعریف کنم!عبارتی قدیمی است با این مضمون :«یک فکر تمام نشده مانند یک جنین است . قبل از اینکه به تکامل برسد ، نشان دادنش کاری عاقلانه نیست و به ارزش آن اضافه نمی کند .»بهترین سازندگان آگهی های تبلیغاتی که من می شناسم ، آدم هایی کم حرف و پرکارند . موقع نوشتن ، اندیشه هایی را که به ذهن می آید ، با دید مثبت بنویسید . برای هرچه که به ذهن شما می آید ، ارزش قائل شوید و بنویسید ؛ اما هنگام ارزیابی ، بی انصاف باشید ، سخت گیری کنید و اندیشه هایی را که کامل نیست ، حذف کنید .یک پرونده حاضر کنید و هر چیزی را که برای شما جالب است ، در آن جمع آوری کنید . یکی از دوستانم به نام دین هانسون (Dean Hanson) ، یک شب در حالی که فیلم تماشا می کرد با صحنه جالبی مواجه شد : فیلی که در زیر آب شنا می کرد . بی درنگ آن را در کاستی ضبط کرد و کنار گذاشت . سال ها بعد ، این صحنه را در هنگام ساخت یک فیلم تبلیغاتی برای کولا رژیمی ، استفاده کرد .


برگرفته از کتاب " تبلیغات خلاق "
نویسنده : لوک سولیوانمترجم : فرزاد مقدم

[*FATIMA*]

کشتن مرغ مینا


رمان
نويسنده: هارپر لی

مترجم: فخرالدین میررمضانی

ناشر: امیرکبیر


کتاب از زبان دختر یک وکیل روایت می شود که کار دفاع از جوان سیاه پوستی را برعهده گرفته است. همشهریان خودپسند و نژادپرست این جوان او را با اتهام ناروای تجاوز به یک دختر سفیدپوست محکوم کرده اند. اما وکیل جسور و شجاع او، با قدرت و بی باکی تمام، از عدالت و انسانیت دفاع کرده، در مقابل تعصب، خشونت و نژادپرستی می ایستد...

[*FATIMA*]

نام کتاب:آتوسا دختر کورش بزرگ
نویسنده:هلن افشار
چاپ:اول مهر88
نشر: جوانه توس
تعداد صفحات:648



خلاصه:یه داستان عشقی تاریخی....در مورد آتوسا و عشق داریوش به اون.....

نوشته پشت جلد کتاب:
این نوشتار پیشکشی است از آیین و باورهای مردم ایران باستان،برای کسانی که دوست دارند آنان را نه در گزارش های تاریخ که دررمان تاریخی جست و جو نمایند.
سرگذشت بانویی توانا که به راستی در دشت های پاسارگاد تاخته ودر ارگ پارسه زیسته است.
آتوسا دختر کوروش بزرگ زنی نام آور در جهان باستان که هنوز نمایش نامه اش در جهان مدرن بیننده دارد او که در این خاک گام نهاد و سرانجام بر پهنه ی افسانه ای ایران زمین پرگشود.

[mansor131]

من یه کتاب داستانی معرفی می کنم که ماجرای واقعی یک پزشک ایرانی هست که از زمانی که کودک بود تا زمانیکه پزشک شد رو به رشته تحریر درآورده . اگه نگید اغراق میکنه باید بگم شاید بیش از چهار پنج بار این کتاب رو خوندم و شاید هم دلیلش این باشه که قسمت هایی از این کتاب رو به راحتی حس می گردم .
اسم این کتاب "هست بازی سرنوشت ".
البته ممکنه به این راحتی ها گیر نیاد چون فکر کنم سال چاپش مال دهه پنجاه یا شصت باشه ولی هرطور می تونید گیر بیارید و بخونید .
ممکنه هم فایل پی دی افش رو تو اینترنت برای دانلود پیدا کنید .
در پایان از خانم ستایش برای راه اندازی این تایپیک زیبا تشکر می کنم.