جهان نامه هایی از جهان

[Admin]

** می دونم **

قلبو شکستی می دونم ----------------- غرور و شکستی می دونم

غم رو دادی تو به جونم ------------------ درد و دادی تو ، تو خونم



گفتی می رم من می دونم ----------------- گفتی برو ، من می دونم

گفتی خوبی، من می دونم ---------------- گفتم خوبی ، من می خونم



گفتی دروغ، من می دونم ----------------- رفتی چه زود، من میدونم

رفتی بدون، من می مونم ----------------- دوستت داشتم ، من میدونم



دستات غریبه ، می دونم ----------------- نگات فریبه ، می دونم

با من نموندی ، می دونم ----------------- با من نخوندی ، می دونم



راهت جدا بود، می دونم ----------------- سیره ات جدا بود، می دونم

ماهت جدا بود، می دونم ---------------- عشقت جدا بود ، می دونم



رویات نبودم ، می دونم ----------------- صدات نبودم ، می دونم

نگات نبودم ، می دونم ---------------- عشقت نبودم ، می دونم



قلبت جدا بود، می دونم ---------------- راهت جدا بود ، می دونم

قلبت نبودم ، می دونم ---------------- عشقت نبودم ، می دونم



سیره = راه و روش --------------------------------------------------------- سروده ی: جهان

[Admin]

..:: اگه بگی ::..

اگه بگی نمی خوامت ----- سر به بیابون میذارم

اگه بگی تو نداری ----- جایی تو هیچ جای دلم




ترک میکنم من تو رو تلخ ----- سر به جنون هم میذارم

تا که بشه فنا به پات ----- جون و دلم فدا به پات




برا همیشه میمیره ----- این دل پاره پاره ام

میمونی نتها همیشه ----- بدونه هیچ علاقه ای




بدونه هیچ محبتی ----- بدونه هیچ صداقتی

بدونه هیچ آشفته ای ----- بدون قلب پاره ای



***


اگه بگی دوست دارم ----- میشم فدا برای تو

برای یک نگاه تو ----- برای هر ادای تو




میام پیشت من میمونم ----- میگم توئی ، تو ماه من

میام باهات هم می خونم ----- میگم توئی ، تو راه من




میام با تو یکی میشم ----- یک دل و یک صدا میشم

برای خوشبختی تو ----- میدم به پات ستاره مو




آره ، فقط برای تو ----- میدم همه ترانمو

صداقتو ، محبتو ----- عشق و وفا ، علاقمو


سروده: جهان

[Admin]

<< عاشق شدن >>

عاشق شدن راستی می خواد

ریا دو رنگی نمی خواد


***


دروغکی عاشق نشو


که عشق به هر کی نمیاد


***


قدر دلت رو تو بدون


به هر کی لایق نمیاد


***


عاشق شدن وفا می خواد


بریدن از دنیا می خواد


***


عاشق شدن جرآت می خواد


ترسیدن از خدا می خواد


***


عاشق شدن ایمان می خواد


یک دل بی ریا می خواد


***


مهر و وفا , صفا می خواد


یک دل با خدا می خواد

سروده : جهان

[Admin]

*** بیگانه ***



تو ای بیگانه ی ، من تو کجایی.؟

تو ای درد و شفای من، تو کجایی.؟





بیا ، زخم دلم رو مرحمی کن

بیا ، درد دلم رو چاره ای کن





بیا و نیمه ی گمگشته ام باش

بیا و پایان شب هجران من باش





بیا ، تا قدر یکدیگر بدانیم

بیا ، تا درد یکدیگر بخوانیم





تو ای بیگانه ، از قلبم جدائی

جدائی تو ، جدائی تو ، جدائی





شب و روزم دگر رنگی ندارد

دلم جز درد و غم راهی ندارد





بیا شاید شود پایان ، ٍبه از تو

بیا شاید شود ، شادان دل از تو





بیا و مرحمی مال دلم باش

بیا و سایه ای توی شبم باش





بیا ای بیگانه ام ، تو کجایی..؟

کجایی تو ، کجایی تو ، کجایی.؟


سروده ی : جهان

[Admin]

کجايی ..؟( اصلاح شده)

چرا سهمم همه غصه ز اين دنيا.؟ ----- چرا رنجم همه حسرت ز اين دنيا.؟

چرا حسم ، بی حسی است دنيا..! ----- چرا زجرم ، بی زجری است دنيا ..!



چرا نيستی تو هيچگاه در کنار ما ----- چرا رفتی تو از کوی و ديار ما ..!

تو شايد ، اما مهرت هست در ما ----- تو شايد ، اما عشقت هست در ما



غم و غصه و تنهايی هميشه ----- بود مهمان قلب ما هميشه

مگر آسان شود اين غم هميشه ----- فقط با يک نگاه تو هميشه



شوم قربانت ای يارا کجايی ..؟ ----- نه می آيی ، نه مي گويی کجايی..!

شوم راهی به دنبالت ، کجايی.؟ ----- کجايی تو ، کجايی تو ، کجايی ..؟



پِيَت بودم دوان در دشت و صحرا ----- پِيَت بودم ، شناور در دريا

پيت بودم گهی در عرش و در فرش----- پيت بودم روان در فکر و رويا



پيت بودم ، درون هر چاهي ----- پيت بودم ، برون از هر راهی

پيت بودم درونِ هر کاخی ----- شدم پرسان زِ هر شاه و گدايی



پيت بودم گهی پرسان در عرش ----- پيت بودم گهی نالان در فرش

پيت بودم ، پرسان زِ هر خلق ----- زِ نصاب و قصاب و گهی فرش



پيت هستم که تا يابم تو را من ----- پيت هستم که قربانت شوم من

پيت هستم،که چون محتاجِتَم من ----- پيت هستم ، که چون عاشق شوم من



نبود از تو ، هيچ جايی نشاني ----- شده جان بر لبم ، جانا کجايی ..؟

تو را خواهم و يابم من،کجايی؟ ----- کجايی تو ، کجايی تو ، کجايی ..؟



تقديم به آقا امام زمان (عج) -------- سروده ی جهان

[Admin]

سروده ی عاشق كه حال و هوای یك عاشق رو توصیف می كنه..!

« عاشق »

در قلبم غمی است پنهان ××× که در دو چشمم شود آشکار

غمی به بزرگی این جهان ××× که در قلبم زند آتش همچنان آشکار

بیا و مهر و محبتی کن به ایشان ××× که شود سوز دلم ز مهرت آشکار

یکی در این درگه نبوده یار ایشان ××× که جان و دلم فدا برای او آشکار

دل و جان و تن و دار و ندارم ××× همه قربان به روی همچو ماهت

شوم همچو مجنون شاد از وجودت ××× چو خوشنودت کنم هر چند به رویت

همیشه با نگاهی به نگاهت ××× کنم گم دست و پا را من همیشه

ندانم این کلام را من چه گویم ××× که دوستت دارم ای عشق من همیشه

ولیکن در دلم خشنود و شادم ××× از اینکه عاشقت هستم همیشه

سروده ی : جهان
--------------------------------------

دوستان این اولین سروده ای بود که من سروده بودم ... بدون هیچ تغییری ...!
البته مشکل زیادی از لحاظ نحوی و قافیه بندی شاید داشته باشه که بعدآ اصلاح می کنم و در همین بخش می ذارم.

خوش و خرم باشید ... جهان

[Admin]

انتظار

چشم من بر روی ماهت تیره است --- انتظارت گو یــــا پیچیده است
لحظــه ای گـــــر من نبینم روی تو --- روزگارم در هم و پیچیده است

سروده ی جهان

[Admin]

..:: آرزوی آخر ::..

آرزویت بودنم ، كاش می شد ..! --- در راه تو من ماندنم كاش می شد ..!

كاش می شد بودنم در یاد تــو --- آرزوی آخَــــــــــرَت كاش می شد ..!

سروده ی : جهان

[Admin]

..:: شعر من ::..

شعر من بی تو ندارد رنگی --- شعر من با تو بود دریای نور
حس من با تو شود یک دنیا شور --- پر کند در دل هزاران شوق و شور

سروده ی : جهان

[Admin]

..:: اما ولی ::..

یاد تو با من بود اما ولی *** یاد تو هر دم بود اما ولی ..!

جان من از كف بگردید و ولی *** در دلم صد ها امید ، اما ولی

سروده ی: جهان