جهان نامه هایی از جهان

[Admin]

با سلام خدمت شما دوستان ...!
بنده مصطفی متخلص به جهان هستم.
امیدوارم از جهان نامه هایی كه سعی كردم در خیلی از آنها حقیقت عشق خدا از بهانه هایی زمینی جدا بشه رو به شما در چند خط به تصویر بكشم.

موفق باشید ... مخلص شما ... جهان

«« جهان»»
گشت تخلص ، نام من اكنون جهان --- تا كه شد حسم برون از این جهان
شد ز تن عشقم برون از این جهان --- در پیَش ، آزاد تنم از این جهان
سروده ای از جهان

[Admin]

..:: یه عالمه ::..

دوست دارم یه جمله نیست --- یه جمله تو خالی نیست
دوست دارم ، یه عالمه --- یه آسمون ترانمه
یه خطی از تو شعرامه --- یه دشتی از محبته
یه باغی از تو قلبمه --- یه آسمون علاقمه

×××

دوست دارم تو دنیامه --- تو دشتمه تو باغمه
دوست دارم رو نمی خوام --- من اون رو بی تو نمیخوام
دوست دارم ، مال توئه --- مال نگاه سادته
مال عشق و محبته --- سادگی و صداقته

×××

دوست دارم خیلی کمه --- آره آره ، خیلی کمه
برای تو اینم کمه --- برای تو خیلی کمه
که من بگم دوست دارم --- بگم توئی تو شعر من
بگم توئی ندای من --- ندای هر صدای من

×××

دوست دارم کلاممه --- کلام من تو شعرمه
تا که شاید من بتونم --- عشقمو ثابت بکنم
ثابت کنم دوست دارم --- دوست دارم فقط همین
آره همین فقط همین --- دوست دارم گناهمه

×××

دوست دارم گناهمه --- گناه بی گناهمه
دوست دارم قمارمه --- قمار بی قمارمه
دوست دارم یه عالمه --- اینو بفهم یه عالمه
که شاید روزی بتونم --- اینو بهت بگم که من

×××


دوست دارم یه عالمه
یه عالمه ، یه عالمه



سروده:جهان

[Admin]

<<فریاد دل>>

چه فریاد رسایی که شنیده نمیشود

چه چشمان گیرایی که دیده نمیشود

چه غمهای پنهانی که گفته نمیشود

چه چهره غمناکی که شاداب نمیشود



چه رنگهای پنهانی که آشکار نمیشود

چه درون پنهانی که گیرا نمیشود

چه دردهای دلی که درمان نمیشود

چه دیدهای تری که خشک نمیشود



چه شبهای تاریکی که روشن نمیشود

چه روزگار سختی که آسان نمیشود

چه رنجش و عذابی که آرام نمیشود

چه شبهای درازی که پایان نمیشود



چه مجنون بی تابی که بینا نمیشود

چه لیلی خوش خیالی که بی تاب نمیشود

چه فریاد رسایی و چه فریاد رسایی

که از چشمم نمایان و کسی بیدار نمیشود



سروده: جهان

[Admin]

دلم نمی خواست..!

دلم نمی خواست بی تو بودن را *** دلم نمی خواست بی تو خوندن را

دلم نمی خواست بی تو پرواز را *** دلم نمی خواست بی تو شبها را

***
دلم نمی خواست دوری بی تو *** دلم نمی خواست گریه ای بی تو

دلم نمی خواست تنهایی بی تو *** دلم نمی خواست خنده ای بی تو

***
دلم نمی خواست اما قسمت بود *** دلم نمی خواست دلم پر پر بود

دلم نمی خواست شکست تو بود *** دلم نمی خواست قسمت تو بود

***
دلم نمی خواست دیدن غمهات *** دلم نمی خواست دیدن زجرات

دلم نمی خواست گریه چشمات *** دلم نمی خواست تنهای تنهات

***
دلم نمی خواست قهر تو را من *** دلم نمی خواست شب تو را من

دلم نمی خواست زجر تو را من *** دلم نمی خواست ترک تو را من

***
دلم نمی خواست ، دلم نمی خواست

دلم نمی خواست ، دلم نمی خواست

سروده:جهان

[Admin]

حس دل..!

دلم بر دیده ات چون کودکی بود

که چون دور از تو بود گریان همیشه



دلم بر چهره ات چون عاشقی بود

که چون یک روز ندید ، غمگین همیشه



دلم بر خنده ات چون تشنه ای بود

که چون یک دم نبود نالان همیشه



دلم بر هر دو دستت مرهمی بود

که چون بودی شود ، شادان همیشه



دلم بر گفته ات چون بلبلی بود

که چون بودی شود ، خندان همیشه



دلم بر دیگران چون برتری بود

که چون دیدت بود ، عاشق همیشه



دلم ، دل بود و دل زیست و دل مرد

که چون هر کس دل ندارد نیست ، انس

سروده ای از: جهان

[Admin]

..:: بدون تو ::..

شکستی تو ، قلبمو *** ندیدی تو غرورمو

چشماتو بستی تو رو من *** رفتی نموندی تو پیشم

نمی تونم فراموش من کنم *** یا که من گریه نکنم

نمی تونم چون دوست دارم *** نمی تونم ، چون تو دلمی

به یاد هر لبخند تو *** گریه روونه تو چشم

به یاد هرخاطره ات *** غم تو دلم جوونه زد

نمی تونم بگم برو *** نمی تونم بگم نمون

نمی تونم ، تو خوبمی*** تنها ستاره ام توئی

باشه اگه بازم بگی *** که من رو دوستم نداری

بازم می خوام داد بزنم *** اسمتو فریاد بزنم

بگم بازم دوست دارم *** بگم بازم تو ماهمی

بگم بی تو من می تونم *** اما سخته بدون تو

چقدر سخته بدون تو *** بدون اون نگاه تو

بدون یک سلام تو *** بدون یک خنده ی تو

چقدر سخته بدون تو

بدون تو ، بدون تو

سروده : جهان

[Admin]

<< برو >>

اشک تو چشام خشک شده *** دلم یه ویروونه شده

رفتنت آتیشم شده *** جونم ، خونم ، دلم شده

مگه نگفته بودم *** بری ، کارم تمومه

برو واسه همیشه *** برو که خیلی سخته

دل دادن دوباره *** به تو و اون دو چشمت

برو که خیلی پستی *** دادی منو تو بازی

مگه گناهم چی بود.؟ *** شدم دست تو بازی

خندیدی به دل من *** نشنیدی فریاد من

بخند ، منم می خندم *** به باخت تو می خندم

ارزش عشقو نداشتی *** نداشتی چون گذشتی

از صافی و صداقت *** مهر و وفا محبت

فقط میگم که افسوس *** اون همه احساس خوب

که شد فنا به پای *** یه قدر نشناس ، فراموش

بودم تو اوج قله *** برای تو خمیدم

شدم به پای تو خاک *** جون دادم و نگیرم

ولی دیگه ندارم *** عشقی توی دلم من

جز نفرت از دو چشمات *** جز نفرت از عشقی پاک

برو ، نمی بخشمت *** تو رو من تا قیامت

که کشتی ، تو دل منو *** یه دنیا احساس منو

یه دنیا از محبتو

یه دنیا از علاقه رو

سروده : جهان

[Admin]

<< ترانه ی زندگی >>

ای که ندیدی تو منو --- تو قلب تنهای منو

ای که ندیدی شعرمو --- شعر و ترانه ی منو

ای که نمی دی تو جواب --- یا یک نگاه و یک سلام

ای که نمی گی تو چرا ؟ --- چرا ، چرا ، آخه چرا ؟

بی تو می میرم می دونی ؟ --- بي تو مي خونم مي دوني ؟

مي خونم چون تو ماهمی --- می خونم که تا بگم

بگم ، آره فقط بگم --- دوست دارم یه عالمه

ولی که ای کاش یه روز بشه --- یه بار هم که شده بشه

دوست داشتن و یاد بگیری --- بگی آره تو هم می خوای

می خوای که با من بمونی --- می خوای که با من بخونی

ترانه ی زندگی رو --- عشق و وفا محبتو

عشق و وفا محبتو

عشق و وفا محبتو

سروده :جهان

[Admin]

<< نادیا >>

آمدنت را تا به کی انتظار --- شاد شدنم را تا به کی انتظار

منتظرت مانده به در چشم من --- پس تو کجایی ، تو کجایی نادیا

***

بی تو دگر شبها رنگی ندارد --- وز نفس رفتن تو نادیا

با تو شود روز و شبم یکنواخت --- گر تو بمانی تا ابد نادیا

***

گر تو به در پشت نمودی و من --- صدا شوم ، داد زنم نادیا

منتظرت مانده به در چشم من --- منتظر آمدنت نادیا

***

رفتی ولی هست با من عشق تو --- رفتی ولی هست با من مهر تو

رفتی نرفت ولی هرگز یاد تو --- رفتی نرفت ولی هرگز ماه تو

***

بی تو همه روز و شبم انتظار --- با تو همه دنیای من غرق نور

منتظرم ، پس تا به کی انتظار --- منتظرت من بمانم ، نادیا

پس تو کجایی ، کجایی نادیا.؟

انتظار تا کی ، تا کی نادیا..؟

سروده :جهان

[Admin]

بیگانه

تو ای بیگانه ی من ، تو کجایی؟

تو ای درد و شفای من ، تو کجایی؟

بیا ، زخم دلم را مرحمی کن

بیا ، درد دلم رو چاره ای کن

بیا و نیمه گمگشته ام باش

بیا و پایان شب هجران من باش

بیا تا قدر یکدیگر بدانیم

بیا تا درد یکدیگر بخوانیم

***
تو ای بیگانه که از من هم جدائی

جدائی و جدائی و جدائی

شب و روزم دگر رنگی ندارد

دلم جز درد و غم راهی ندارد

بیا شاید شود پایان به از تو

بیا شاید شود شادان دل از تو

بیا و مرحمی مال دلم باش

بیا و ستاره ای توی شبم باش

***
بیا بیگانه ی من تو کجایی..؟

کجایی تو کجایی تو کجایی..؟

سروده : جهان