به احترام ایران
خواهشمند است این نقشه را برای دوستان خود درهرجای دنیا بفرستید
نقشه متعلق به عربستان سعودی در سال 1331
ممنون از نظر شما ....
اعراب به نظرتون حق داشتند تمامی تاریخ ایران که در کتابخانه های ساسانیان بود به آتش بزنند ...
اعراب حق داشتند به زنان ایرانی به نگاه یک ابزار جنسی نگاه کنند ....
اعراب حق داشتند قالی بهارستان رو تکه تکه کنند تا درهمی به جیب بزنند ....
اعراب حق داشتند ...چه حقی دارند ....
یاد صحبت پیامبر باشید که میگوید ....من عرب هستم ولی قوم عرب از من نیست ! ( دیگه سخن از این بالاتر )
ایران همه ما همیشه مقتدر هست و بوده و خواهد بود ...اگر مدیریت بهتری داشتیم الان هیچکس اجازه نداشت نام عزیز کشورمون و خلیج فارس رو تحقیر کنه !
قبله ما خداست ! خدا میگوید از رگ گردن به شما نزدیکترم .....
قبله ما خداست ! .....یادتون باشه کعبه و بت خانه همش بهانه هست ...مقصود فقط خداست ! قبله خداست ! هر جا نگاه کردی نعمتی از خدا دیدی قبله همونجاست !
البته اینکه گفتم سو برداشت نشه فقط مال جمله اول بود .یعنی این جمله((ایران با عربستان همیشه مشکل داشته.ولی اقتدار ایران در سال 1331 باعث چاپ این نقشه شده))
اعراب برای کارهایی که کردند،دلایل کافی داشتند.چه دلیلی محکمتر از بی کفایتی مردمان زمان معاصر آنها که پدران ما بودند.و ما در این زمان بی کفایت تر از آنها هستیم.
فقط از داشته هایی حرف میزنیم که دیگر نداریم.در آن زمان زیر تیغ اعراب بودیم و الان ...
خوشحال میشم علت تجاورزهای بیشمار اعراب رو به زنان ایرانی بدونیم و یا آتش زدن کتابخانه های ایران در زمان ساسانی چه علتی داشتند ....
شما دوست گرام از پدران ما چی میدونید ؟ پدران ما خیلج فارس از ان زمان تا به امروز با نام همیشه پر افتخارش دادند دست ما ...ولی ما چه کردیم ...الان شده خلیج مجهول ع ر ب ی !
پدران ما نیکان ما هستند بهتون توصیه میکنم قبل از هر گونه افترا به پدران گذشته ایرانی کمی فقط کمی تاریخ گذشته رو مطالعه کنید ...خواسته زیادی نیست !
بی کفایتی در بی مدیریتی فعلی متاسفانه خلاصه میشه و بس ...گذشتگان ما نام نیک گذاشتند ولی ما با نام نیک اونا چه کردیم ...امانتشون خیلج فارس سپردیم دست اعراب تا به راحتی به هر اسمی غیر از نام اصلی بگن ! ...این بی کفایتی فقط متاسفانه مال ماست !
داشته هامون بله رفتن ولی چرا رفتن این مهمه ! هنوز هم میتونیم خلیج فارسمون رو پس بگیریم ....ما هرگز زیر تیغ اعراب نبودیم و نخواهیم رفت اینو نیاکان ما ثابت کردند ...حتی اعراب قادر نبودند هنر ایرانی رو از بین ببرند بله همان رو ادامه دادند تا به امروز !
عده ای در کشور حس میکنند عرب هستند مگر نه بقیه ترجیح میدهند همون ایارونی باشند و مطمن باش ایران و ایرانی هرگز و هرگز از بین نخواهد رفت !
پدران ما نتوانستند در مقابل حمله آنها مقاومت کنند.جلوی آتش زدن کتابخانه ها را بگیرند.جلوی تجاوز به ناموسهایشان را بگیرند.تا وقتی که شمشیر عربها شد اسلام و اسلام شد مقدس و ...
ما هم تنها میراثی که با اسم خلیج فارس بود بدون کمترین مقاومتی از طرف حکومت داخلی تقدیم اعراب کردیم.تنها مقاومت ایرانیها امضاهایی بود که توی گوگل و فیس بوک و ... جمع شد.
اینی که من گفتم افتخار داشت؟؟؟
ببخشید من زیاد جرف میزنم
بله ، حق با اعراب هست و همیشه این گونه بوده و در اون هیچ شکی نیست و من هم این امر رو قبول دارم و در این زمینه هیچ شکی نیست
صدام توسط اعراب و به ویژه خادم الحرمین مجهز شد و به ایران حمله کرد . بله صدام حق رو داشت و این کار رو کرد ، کویت نیز حق داشت به صدام کمک کنه .
و از طرفی صدام هم حق داشت به کویت حمله کنه و از طرف دیگه عربستان رو تهدید به جنگ کنه
بله اعراب حق دارند از همدیگه حمایت کنند و از طرف دیگه به همدیگه نیز حمله کنند .
و من نیز به حق انها احترام می گذارم
من نتونستم منظورم را درست منتقل کنم
بی کفایتی ایرانیها در طول تاریخ((من خودم هم ایرانی هستم))این حق را به اعراب داد تا هر رفتاری با ایرانیها داشته باشند.
گذشته را ول کنید.
در همین زمان بد رفتاری ماموران عربستان با زوار ایرانی چه واکنشی از طرف ایران داشته؟؟؟
همیشه مسئولین ما گفتند که پیگیری میکنند و در نهایت محدودیتها بیشتر شده.کسی می تواند خلافش را ثابت کند.
چرا از حمله صدام به ایران در زمان حکومت محمد رضا شاه چیزی نمی گویید.بعضی وقتها تصاویری از بوسیدن دست شاه ایران توسط صدام از تلویزیون پخش می شود.(این تصاویر بعد از حمله صدام به ایران در زمان قبل از انقلاب بود)
بازهم تاکید میکنم.اصلا تمایلی به رژیم هایی غیر از حکومت حاضر ندارم و امیدوارم برچسب ضد انقلاب و د ولایت فقیه نخورم.
بی کفایتی منا بوده و افسوس فایده ای ندارد.اگر نی شود خلیج را برگرداند،به فکر بقه داشته هایمان باشیم که آنها نیز از دست نروند.
دخترم تاریخ را تکرار کرد .................. قصه ی ساسانیان را باز گفت
تا به خاطر بسپرد آن قصه را .................. چون به پایان آمد، از آغاز گفت
بر زبانش همچو طوطی می گذشت .................. آن چه با او گفته بود استاد او
داستان اردشیر بابکان .................. قصه ی نوشیروان و داد او
قصه ای از آن شکوه و فر و کام .................. کز فروغش چشم گردون خیره شد
زان جلال ایزدی کز جلوه اش .................. مهر و مه در چشم دشمن تیره شد
تا بدانجا کز گذشت روزگار .................. داستان خسروان از یاد رفت
تا بدانجا کز نهیب تند باد .................. خوشه های زرنشان بر باد رفت
گفت دیدی دست خصم تیره رای .................. جلوه را از « نامه ی تنسر »گرفت؟
گفتم اما دفتر ما زیب و رنگ .................. از هزاران « تنسر » گرفت
گفت از پرویز جز افسانه ای .................. نیست باقی زان طلایی بوستان
گفتمش با سعدی شیرین سخن .................. رو به سوی بوستان با دوستان
گفت از چنگ نکیسا نغمه ای .................. از چه رو دیگر نمی آید به گوش؟
گفتمش با شعر حافظ نغمه ها .................. سر دهد در گوش پندارت سروش
گفت دیدی زیر تیغ دشمنان .................. رونق فرش بهارستان نماند
گفتمش اما ز جامی یاد کن .................. کز سخن گل در بهارستان فشاند
اشک گرمی در دو چشمش حلقه بست .................. بر کلامش لرزه ی اندوه ریخت
تا نبینم در نگاهش یاس را .................. دیده اش از دیده ی من می گریخت
گفت دیدی با زبان پاک ما .................. کینه توزی های آن تازی چه کرد؟
گفتمش فردوسی پاکیزه رای .................. دیدی اما در سخن سازی چه کرد؟
گفت دیدی پتک شوم روزگار .................. بارگاه تاجداران را شکست؟
گفتمش اما اشک خاقانی چون لعل .................. تاج شد بر تارک ایوان نشست
گفت در بنیان استغنای ما .................. آتشی فرهنگ سوز انگیختند
گفتم اما سالها بگذشت و باز .................. دست در دامان ما آویختند
لفظ تازی گوهری گر عرضه کرد .................. زادگاه گوهرش دریای ماست
در جهان ماهی اگر تابنده شده .................. آفتابش بوعلی سینای ماست
زیستن در خون ما آمیزه بود .................. نیستی را روح ما هرگز ندید
ققنوسی گر سوخت از خاکسترش .................. ققنوسی پر شورتر آمد پدید
جسم ما کوهست کوهی استوار .................. کوه را اندیشه از کولاک نیست
روح ما دریاست دریایی عظیم .................. هیچ دریا را ز توفان باک نیست
آن همه سیلابهای خانه کن .................. سوی دریا آمد و آرام شد
هر که در سر پخت سودایی ز نام .................. پیش ما نام آوران گمنام شد
سیمین بهبهانی
می بخشید وسط کلامتون
اما من فک میکنم خیلی تند میرین
واقعا درسته که همه چی تقصیر این و اون باشه؟
شاید بشه با دید مثبت تری که گفتن به ایران و اینده و گذشتش نگاه کرد
این دیدگاه نقادانه شما در مورد ایران تا حدی کاربرد و فایده داره
اما شخصا فکر میکنم بیشتر از این اسیب میرسونه
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)