دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1

موضوع: سحرگاه رفتن

  1. #1
    کاربر فعال سایت
    رشته تحصیلی
    روانشناسی بالینی
    نوشته ها
    6,602
    ارسال تشکر
    29,978
    دریافت تشکر: 25,422
    قدرت امتیاز دهی
    43643
    Array
    نارون1's: لبخند

    پیش فرض سحرگاه رفتن

    و آتش چنان سوخت بال و پرت را
    که حتّی ندیدیم خاکسترت را

    به دنبال دفترچه ی خاطراتت
    دلم گشت هر گوشه ی سنگرت را

    و پیدا نکردم در آن کنج غربت
    به جز آخرین صفحه ی دفترت را

    همان دستمالی که پیچیده بودی
    در آن مهر و تسبیح و انگشترت را

    همان دستمالی که یک روز بستی
    به آن زخم بازوی همسنگرت را

    همان دست هایی که پولک نشان شد
    و پوشید اسرار چشم ترت را

    سحرگاه رفتن زدی با لطافت
    به پیشانی ام بوسه آخرت را

    و با غربتی کهنه تنها نهادی
    مرا آخرین پاره پیکرت را

    و تا حال می سوزم از یاد روزی
    که تشییع کردم تن بی سرت را

    کجا می روی ای مسافر؟ درنگی!
    ببر با خودت پاره ی دیگرت را




    محمّدکاظم کاظمی

    اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي أَخْشَاكَ كَأَنِّي أَرَاكَ وَ أَسْعِدْنِي بِتَقْوَاكَ
    مجلـــه رویش ذهــن


  2. 3 کاربر از پست مفید نارون1 سپاس کرده اند .


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •