دلنوشته ...

["VICTOR"]

درد (از نوع سخت تحمل) به شدت امر ناخوشایند که هیچ، بد هست اصلا! از صمیم دل می خوام نصیب هیچ موجودی نشه ... آمین

[فاطمه قطب تحریری]

حرف هایت را
با کسی بزن ،
که با جغرافیای کلماتت آشنا باشد ...
کسی که می تواند وقت هایی که
شبیه یک کوه یخی می شوی ،
آفتابی شود و آبت کند .............

[Dr.vet]

[Ronia]

[فاطمه قطب تحریری]

چنانکه دست گدایی شبانه می لرزد
دلم برای تو ای بی نشانه می لرزد

هنوز کوچه به کوچه ،حکایت از مردی ست
که دستِ بسته ی او عاشقانه می لرزد

چه رفته است به دیوار و در که تا امروز
به نام تو در و دیوار خانه می لرزد

چه دیده در که پیاپی به سینه می کوبد؟
چه کرده شعله که با هر زبانه می لرزد؟

هنوز از آنچه گذشته است بر در و دیوار
به خانه چند دلِ کودکانه می لرزد

دگر نشان مزار تو را نخواهم خواست
که در جواب، زمین و زمانه می لرزد

ز من شکیب مجو ، کوه صبر اگر باشم
همین که نام تو آرند شانه می لرزد ...

[پاطاق]

روی پیشانی بختم خط به خط چین دیده ام

بسکه خود را در دل آیینـــــه غمگین دیده ام

مـو سپیدم مـو سپیدم مـــوسپیدم مــو سپید

گرگ باران دیده هستم، برف سنگین دیده ام

آه یک چشمم زلیخا آن یکی یعقوب شد

حال یوسف را ببینـــم با کدامین دیده ام؟

آشنا هستی به چشمم صبر کن، قدری بخند

یادم آمـد، مـن تـــــورا روز نخستین دیـــــده ام

بیستون دیشب به چشمم جاده ای هموار بود

ابن سیرین را خبــــر کن، خواب شیرین دیده ام

[نسیم بهآر]

یالطیف...

دست هایت را تکیه گاهِ

شاته های این دلِ شکسته می کنی...

می آیی و همنشینِ بی قراری هایِ بی سامانم می شوی...

برایم...

مولانا می خوانی...

حافظ را برایم گلچین می کنی...

می خواهی درد شکستگی دلم را کم کنی؟

خودت خوب می دانی ...

این دل

هر وقت سر، به بی هوایی تو گذاشته است...

افتاده و شکسته...

با این همه باز هم

الرحم الراحمینِ دلم میشوی؟!!...

باز هم دست های مهربانیت را

دور شانه های خاکی اش حلقه می کنی...

که برخیزد؟؟؟

چرا فراموش می کنم؟

همهِ من...

بدونِ تـــــــو

می شود هیچ...

[ایلین1366]

با درد عمیقه دل من
تودیدی که مردم چه کردن ،تو پیش غرورم نشسته ای ،
توزخمهای قلبم رو بستی
شکل رفتن از روزگار ،منو تو گریه تنها نزار
منو از ادمها پس بگیر
منو دست خودم نسپار
جز تو هیچکی مهربون نبود
با این هجوم این درد
زندگی منو از عشق من راحت جدا کرد
من هنوز درد دیروزم
ادم همیشه
هیچکس مثل من عاشقت نبود ،عاشقت نمیشه

تو که میدونی ،دنیا چه رسم تلخی داره
از هرچی که میترسی ،اونو سرت میاره
صدا زدم دنیا رو
نفس کشیدم تو باد ،هوای تو اینجا بود
منو نجاتم میداد
جز تو هیچکی مهربون نبود
بااین هجوم این درد ،زندگی منو از عشق من راحت جدا کرد
من هنوز همون درد دیروزم ،ادم همیشه ،
هیچکس مثل من عاشقت نبود عاشقت نمیشه

درد عمیق احسان خواجه امیری

[ایلین1366]

گاهي پر از حرفي و سکوت ميکني ...
گاهي پر از بغضي و مجبور به تظاهر به خوب بودن ميکني...
گاهي دلت بي قراري ميکند وتو سعي ميکني خود ت رو بي تفاوت نشان بدي ...
گاهي دلت تنگ کسي ميشود و تو نمي تواني به سراغش بروي ....
گاهي چيز هايي را مي خواهي که هيچ وقت نمي تواني داشته باشي ....
گاهي پر ميشوي از حسرت ثانيه هايي که داشتي و به راحتي حرومشون کردي ...
گاهي دلشوره بدي ميوفته به جونت ،ازونايي که مي خواي قلبتو از قاب سينت بکني و
بندازيش دور .....
خستم از همه اين خواسته هايي که نشد و نميتونم داره ......
از همه اون کاش هايي که هيچ وقت عملي نميشه و فقط حسرتش ميمونه تو دل ادم