تاپیک خاطرات یک نخبه برگرفته از واقعیات پیرامونی و اوضاع و احوال کسانی است که قراره به لحاظ جایگاه علمی و اجتماعی یه سرو گردن بالاتر از دیگران باشن ، همونایی که بهشون گفته میشه ادمای نخبه یک جامعه
پس ورق زدن اینجوردفتر خاطرات خالی از لطف نیست چون ممکنه اون نخبه شما باشی !
تو این خاطرات تلخ و شیرین ، شوخی و جدی ، طعنه و کنایه ، اشک و لبخند ! ، غم و شادی ، یاس و ناامیدی ، امید و انگیزه ، ارامش و عصبانیت ، حرفای تند و تیز و پند و اندرز و نصیحت و ای کاش و افسوس ....درهمه ! اگر قرار شد تاپیک به هر علتی زیر تیغ جراحی بره بفرستینش تالار حقوق لااقل اونجا دلم نمیسوزه که بچه ام سر زا رفت !!
...............
شنبه ساعت 3 نصفه شب! : دارم روی یه پروژه کار میکنم بکر بکر ! دست اول ، دوتا ازمایش نهاییش مونده یکی لابراتوار یکی فضای باز اگر اوکی بشه محشره فقط انقدر بگم که تو صنعت (...) انقلابی بپا میکنه ازم نخواین بیشتر توضیح بدم چون میدونین که توضیح دادن همانا پرزدن فرمول همانا ! بعدشم نتیجه دوسال کارم سر از یه جا دیگه در میاره حالا هی بدو که به پیر به پیغمبر این طرح و ایده من بود ...اما کوگوش شنوا !
نتیجه کارم تا اینجا عالی بود .....برم بخوابم ،انگاری فسفر مغزم دیگه ته کشید..بخاطر این پروژه انقد بیخوابی کشیدم که بقول مادرم شبیه قورباغه شدم !!
علاقه مندی ها (Bookmarks)