"..."
حالی است که این روز ها دارم!!
نه تعریفش می توان کرد
و نه معنایی برایش هست
و نه حتی کلمه ای یا جمله ای توان معنا کردنش را دارد!
هر کس که به من می رسد
حالم را می پرسد
و من می گویم خوب هستم
بدون اینکه دیگر حتی معنی دقیقش را بدانم!!
نه حال خنده هست
و نه بهانه ای برای گریه
راستش را بخواهی بهانه که هست اما...
نمی دانم جای چی این وسط خالیست
که پر پر می زنم معنایش کنم...
درکش کنم...
لمسش کنم...
حسش کنم...
ببینمش یا دست کم بشنومش!!
نمی دانم...
نمی دانم...
تنها می دانم که حالم چیزی شبیه به "..." است!!!
همین الان!! (2.11.92)
علاقه مندی ها (Bookmarks)