پاهـایم را که درون آب مـی زنـم....ماهــی ها جـمع می شـوند....!شایـدآنها هـم فهمیـده اند عمری طعـمه ی روزگـار بوده ام...
پاهـایم را که درون آب مـی زنـم....ماهــی ها جـمع می شـوند....!شایـدآنها هـم فهمیـده اند عمری طعـمه ی روزگـار بوده ام...
آدم برفی از خجالت آب شد ... وقتی که دید ... کودکی گرسنه به هویج دماغش زل زده
زندگی تمامش خطای دید استمن تو را می بینم و تو مرا نمی بینی!…
آدم برفی از خجالت آب شد ... وقتی که دید ... کودکی گرسنه به هویج دماغش زل زده
تــنـهـایــے را دوســـت دارم
عـادت کـــرده ام کــــﮧ تــنـهــا با خــودم باشـــم
دوســتــے میــگـفت
عـیــب تــنـهـایــے ایــن اســت کـــﮧ عـادت مــیـکـنــے
خــودت تـصــمـیـمــے مـے گیرے
تــنـها بـــﮧ خــیـابان مــے روے
و بـــﮧ تــنـهـایــے قـدم میزنـے
پــشـت مــیـز کــافـے شــاپ تــنـهـایــے مـے نشینـے
و آدمــهـا را نــگاه میــکنے
ولــی مــن بـــﮧ خـاطر هــمـیــن حـــــــس دوســـتـش دارم
تــنـهـا کـــﮧ باشـے نگاهـــت دقــیـق تــر مــے شــود و مـــعـنـا دار
چــیـزهــایــے مـے بینے کـــﮧ دیگران نــمے بینند
در خــیـابان زودتر از همـــﮧ میــفـهـمـے پایــیـز آمده
و ابرها آســمـان را محـــکـم در آغــــوش کشـــیـده اند
تنهایی یعنی این
یه هیزم شکن وقتی خسته میشه که تبرش کند بشه نه هیزماش زیاد بشه تبر ما آدما هم باورمونه نه آرزوهامون
وقتی که تنهام ، بالاتر و بهتر میتونم پرواز کنم
چون نه نگران جا موندنم و نه نگران جا گذاشتن …
یه هیزم شکن وقتی خسته میشه که تبرش کند بشه نه هیزماش زیاد بشه تبر ما آدما هم باورمونه نه آرزوهامون
حاصل عشق مترسک به کلاغ، مرگ یک مزرعه است !
یه هیزم شکن وقتی خسته میشه که تبرش کند بشه نه هیزماش زیاد بشه تبر ما آدما هم باورمونه نه آرزوهامون
شب هایم...
بروز شده اند...
درد هایم آنلاین!!!
به مغزم کلیک که می کنم...
یا بالا نمی آید ..
یا بالا می آورد!!!!
یه هیزم شکن وقتی خسته میشه که تبرش کند بشه نه هیزماش زیاد بشه تبر ما آدما هم باورمونه نه آرزوهامون
خیلی درگیر روزمرگی زندگی شدم
امروز عمیق تر به زندگی فکر کردمزندگی فقط به اندازه نگاه کردن به این عکس طول میکشه
آدم برفی از خجالت آب شد ... وقتی که دید ... کودکی گرسنه به هویج دماغش زل زده
خیلی وقتا می گویم....!عـــزیـــز دلـــم!گاهی از روی ادب...!گاهی از دلـــتـــنــــگـــی...!گاهی از ته قـــــلـــــب....!گاهی همه جزو واژگــــان روزمره ام می شوند امــــا....!از هرچه باشد....!تنها کسی که عزیزدل است...!"تــــوئــــی"تــــو که مدتهاست عــــاشـــقـــانـــه دوســـــتت دارم.....!
یه هیزم شکن وقتی خسته میشه که تبرش کند بشه نه هیزماش زیاد بشه تبر ما آدما هم باورمونه نه آرزوهامون
ای تنهاترین تنهای شبهای تنهایی من ،
تو تنها کسی بودی که تنهایی هایم را تنها به تو گفتم !
آه ای خدای من چه شبها که تن ها ،
تنها آرامیدند و در تنهایی فریاد دوستت دارم سر دادند …
یه هیزم شکن وقتی خسته میشه که تبرش کند بشه نه هیزماش زیاد بشه تبر ما آدما هم باورمونه نه آرزوهامون
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
وقتی خواستم زندگی کنم، راهم را بستند.وقتی خواستم ستایش کنم، گفتند خرافات است.وقتی خواستم عاشق شوم گفتند دروغ است.وقتی خواستم گریستن، گفتند دروغ است.وقتی خواستم خندیدن، گفتند دیوانه است.دنیا را نگه دارید، میخواهم پیاده شوم
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)