دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1

موضوع: فیلمنامه کوتاه "خونه به خونه"

  1. #1
    یار همراه
    رشته تحصیلی
    حقوق
    نوشته ها
    1,931
    ارسال تشکر
    7,109
    دریافت تشکر: 7,523
    قدرت امتیاز دهی
    1519
    Array
    بلدرچین's: جدید39

    پیش فرض فیلمنامه کوتاه "خونه به خونه"

    روز - خارجی خیابان:
    مردی در حال رانندگی است. چند کوچه و خیابان را رد می کند تا اینکه به یک کوچة نسبتاً باریک می پیچد.
    یک پراید سفید رنگ را می بیند که وسط کوچه پارک کرده و امکان عبور را برایش سلب کرده. چند بار بوق می زند. از ماشین پیاده می شود و به سمت پراید می رود. کسی را در ماشین نمی بیند. دستگیرة در را می کشد. اما در قفل است. انگار صاحب ماشین با خیال راحت ماشین را پارک کرده و رفته. مرد به سمت نزدیک ترین خانه ای که آنجاست می رود و زنگ آیفون را می زند. مردی گوشی را برمی دارد:
    صدای مرد: بله؟
    مرد راننده: آقا این پراید سفیده مال شماست؟
    صدای مرد: نه داداش.
    گوشی را می گذارد.

    کات به:جلوی درِ خانه ای دیگر.
    مرد راننده: این پراید سفیده مال شماست؟
    صدای زن: نه آقا، ماشینمون کجا بود؟

    کات به:جلوی درِ خانه ای دیگر.
    صدای پیرزن: مادر جون، منِ پیرزن تنها پراید میخوام واسه چی؟
    مرد راننده: ببخشید...می خواهد برود که صدای پیرزن حواسش را جمع می کند:
    صدای پیرزن: پسرم من پای از پله پایین اومدن ندارم. زحمت می کشی بری از سر کوچه دو تا نون برام بگیری؟

    کات به:جلوی درِ خانه ای دیگر.مرد زنگ را می زند.
    پسربچه ای برمی دارد:
    صدای پسربچه: کیه؟
    مرد راننده: آقا پسر این پ...حرفش را قطع می کند.
    صدای پسربچه: بابام نیست.
    مرد راننده: خُب، ببین این ماشینه که...
    صدای پسربچه: به خدا بابام نیست. رفته مسافرت.
    مرد راننده: خُب اشکال نداره. مامانت هست؟
    صدای پسربچه: چی؟؟ با مامانم چیکار داری؟ بابا...

    کات به:جلوی درِ خانه ای دیگر.
    صدای مرد: آقا یادش بخیر. یه پراید داشتم مامان! به جون بچه م مثل عروس بود. پاتو می ذاشتی رو گاز مثل هواپیما می خواست پرواز کنه...
    مرد راننده: حالا بالاخره این پراید سفیده مال شماست؟
    صدای مرد: نه آقا. دو سال پیش بی پول شدم فروختمش. به جون خودم تک بود. هنوزم وقتی تو خیابون...هنوز در حال صحبت کردن است که مرد راننده از آنجا می رود.

    کات به:جلوی درِ خانه ای دیگر.
    مرد راننده: خانم این ماشینه که این وسط پارکه مال شما نیست؟
    صدای زن: نه. اگه از طرف آقا نیما اومدی بگو درُ بزنم بیای بالا.
    مرد راننده: نه خانم،من از طرف آقا نیما نیومدم.
    صدای زن: خُب به هر حال اگه بخوای می تونم درُ بزنم بیای بالا.

    کات به: جلوی درِ خانه ای دیگر.
    مرد راننده: این پرایده که وسط کوچه س مال شماست؟
    صدای مرد: آخ آخ! نه مال ما نیست. یخچالو آوردین؟
    مرد راننده: نه آقا. یخچال چیه؟
    صدای مرد: حمید برو درو باز کن، وانتیه یخچالو آورده.
    مرد راننده: آقا من یخچالو نیاوردم.
    صدای مرد: سعید برو ببین کدوم خری پارک کرده وسط کوچه. یخچالیه اومده، نمی تونه بیاد تو کوچه.
    مرد راننده: آقا به خدا من وانتی نیستم!
    صدای مرد: داداش شرمنده. من گفتم دیر کردین، نگو تو کوچه نتونستین بیاین. چه مردم بی فرهنگی پیدا میشن.

    کات به: مرد به سمت ماشینش برمی گردد. سوار ماشین می شود که دنده عقب بگیرد و برود. ناگهان انگار که فکری به سرش زده. از ماشین پیاده می شود. به سمت پراید می رود. دولا می شود و باد هر چهار چرخش را خالی می کند. بعد در کمال آرامش سوار ماشینش می شود و از آنجا می رود.
    ویرایش توسط بلدرچین : 14th March 2012 در ساعت 09:20 PM

    کانال ایده داستان را در تلگرام دنبال کنید... ideh_dastan@


  2. کاربرانی که از پست مفید بلدرچین سپاس کرده اند.


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 21st July 2010, 03:44 PM
  2. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 18th July 2010, 03:44 PM
  3. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 16th May 2010, 10:32 PM
  4. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 14th September 2008, 04:04 PM
  5. خبر: "استيو مك لارن" سرمربي تيم ملي فوتبال انگليس بركن
    توسط SysT3M در انجمن اخبار دنیای فوتبال
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 12th September 2008, 07:31 AM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •