پیشانی بند
از وقتی شور عشق در کالبدش ریشه دوانده بود ، سر از پا نمی شناخت .
دیگر با سوت هیچ خمپاره ای روی زمین کپ نمی کرد .
نخل های جنوب به استواری اش غبطه می خوردند . نیزارها بر رد قدم هایش بوسه می زند .
شب حمله ، روی پیشانی اش نوشته بود : یا فاطمه الزهرا (س)
فردا ، ترکشی در پهلویش آرام گرفت .
فرشته های مقرب دف زنان به استقبالش آمدند .
برگرفته از کتاب حق با آفتابگردان هاست
تهیه و تنظیم : سایت علمی نخبگان جوان
علاقه مندی ها (Bookmarks)