دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1

موضوع: اهداف راهبردي بهايابي كيفيت در ژاپن

  1. #1
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    حسابداری
    نوشته ها
    847
    ارسال تشکر
    425
    دریافت تشکر: 838
    قدرت امتیاز دهی
    45
    Array

    پیش فرض اهداف راهبردي بهايابي كيفيت در ژاپن

    بهايابي كیفیتهزینه یابی كیفیت از مباحث جدید مدیریتی است كه مي‏تواند وضعیت و عملكرد شركت را از ابعاد مختلف مانند حسابداری بهای تمام شده (حسابداری صنعتی)، كنترل كیفیت، تعمیرات و نگهداری، زنجیره تامین، مدیریت تولید، انبارها، ایمنی و بهداشت، آموزش و بهسازی و موارد دیگر نشان دهد و با تهیه ترازنامه كیفیت در شركت و مقایسه روند هزینه های كیفیت مي‏توان هزینه كیفیت در شركت را كنترل و بهبود بخشید.
    برخی از این نكات مهم در بهايابي كيفيت عبارتند از:
    -بهاي كیفیت در گزارشهای حسابداری به طور كامل ثبت نمي شوند و اغلب هزینه های واقعی كیفیت بسیار بیشتر از موارد گزارش شده هستند.
    - هزینه های كیفیت نباید تنها در مورد فعالیتهای عملیاتی و تولیدی درنظر گرفته شوند بلكه فعالیتهای خدماتی و پشتیبانی نیز تاثیر عمده ای در افزیش یا كاهش هزینه های كیفیت دارند، بنابرین باید هزینه های مربوط نیز در هزینه های كیفیت مورد سنجش و ارزیابی قرار گیرند.
    - كاهش هزینه های كیفیت در چارچوب برنامه های استراتژیك سازمانها قرار دارد.
    هزینه های كیفیت كدامند؟
    سه دیدگاه اصلی در مورد تعریف هزینه های كیفیت وجود دارد كه عبارتند از
    هزینه های رسیدن به كیفیت مطلوب از طریق طراحی و سازماندهای
    هزینه های عملیاتی واحد كنترل كیفیت (تجهایزات، حقوق و دستمزد و)
    هزینه هایی كه از كیفیت پیین و نامطلوب محصول ناشی مي‏شود (شامل ضیعات، افت قیمت محصول و...
    به منظور اندازه‏گیری هزینه های كیفیت لازم است ابتدا اجزای هزینه های كیفیت شناسایی و طبقه‏بندی شده، سپس كلیه هزینه های مرتبط با كیفیت بر اساس آمار داده‏های هزینه‏ی موجود یا طرح مدون جمع‏آوری اطلاعات، مشخص و در قالب طبقه‏بندی شده دسته بندی شوند. تنها در این صورت است كه مي‏توان راهكارهای مناسبی بری حذف هزینه های عمده كیفیت ارائه و اجرا كرد.
    اهداف راهبردي بهايابي كيفيت در شركتهاي ژاپنييكي از مهمترين موضوعات رايج در زمينه حسابداري مديريت يا مديريت هزينه ها در ژاپن بهايابي كيفيت مي باشد كه اثر بخشي مديريت كيفيت را از طريق تعيين كيفيت بر اساس معيار هاي بهايابي ارزيابي ميكند. به اين ترتيب بهايابي كيفيت مي تواند به بهبود اين قبيل فعاليت ها كمك كند.
    تنها تعداد كمي از شركتها و سازمانها به درستي ارتباط بين بهاي تمام شده واقعي را با توجه به اين تلاشها (بهايابي كيفيت ) مد نظر قرار داده اند.
    اخيرا شركتها ي ژاپني متعددي سيستم هاي بهايابي كيفيت را مورد استفاده قرار داده اند.
    شركتهاي ژاپني با تو جه به بكار گيري اين سيستم ها مشكلات با اهميتي را كه از اين سيستم ها ناشي ميشوند شناسايي كرده اند.
    بر مبناي تجربيات 2 شركت ژاپني اين نتيجه حاصل شده است كه مديريت بهاي تمام شده كيفيت به منظور بهايابي كيفيت به عنوان يكي ازابزارهاي راهبردي مديريت بهاي تمام شده مورد نياز است .
    بهايابي كيفيت از ديدگاه نويسندگان مختلف به شيوه هاي متفاوتي تفسير شده است كه مي توان آنها را به 2 تعريف زير خلاصه كرد.:
    اول: مديريت راهبردي هزينه ميتواند روشهاي موثر كاهش بهاي تمام شده را به منظور بهبود سود آوري توليدات تك محصولي يا دسته توليد ات در مراحل مختلف فرآيند زنجيره ارزش شامل طراحي توليد ، تحقيق و توسعه وبرنامه ريزي هنگامي كه بخش بيشتري از هزينه هاي چرخه توليدمحصول ثابت ميباشند راتشريح كند.
    دوم : اين كه بهايابي كيفيت شرايطي را به منظور استفاده تخصصي و كاربردي از اطلاعات بهاي تمام شده جهت اصلاح ساختار سازماني و يا تغييرات اساسي در ديگر جنبه هاي سازماني فراهم مي آورد.
    بخش دوم از اين مقاله به اين موضوع اشاره دارد كه اين گونه طرحها را ميتوان در سيستم هاي بهايابي كيفيت در ژاپن مشاهده نمود.
    بحث زير به تفاوتهاي بين سيستم هاي مديريت و همچنين روشهايي كه مديريت كيفيت و مديريت هزينه در ژاپن و غرب به كار گرفته اند مي پردازد.
    نتايج اين تحقيق نه تنها قابل استفاده براي شركتها ي ژاپن است بلكه مي تواند مورد استفاده شركتها ي ديگر كشور ها نيز قرار بگيرد.
    لغات كليدي: بهايابي كيفيت ، مديريت راهبردي بهاي تمام شده ،كنترل كيفيت شركتي جامع (CWQC) ،طراحي كيفيت ،خود سازماندهي.
    1- بهايابي كيفيت و مديريت كيفيت ژاپني :
    رويكردهاي سنتي بهاي تمام شده كيفيت در مقابل كنترل كيفيت شركتي جامع (مديريت كيفيت جامع)در آمريكا 4 گروه از اقلام بهاي تمام شده كيفيت در جدول شماره 1 نشان داده شده اند. از سال 1950زماني كه ايده بهايابي كيفيت ( بهاي تمام شده كيفيت) مطرح شد هدف اصلي از سنجش بهاي تمام شده كيفيت ارزيابي اثر بخشي مديريت كيفيت شركتها بودكه به طور جداگانه مخارج نگهداري ،بهبود و حفظ كيفيت و زيانهاي متحمل شده ناشي از شكست (قصور ) در چنين فعاليتهايي را محاسبه مي كند.
    (بهاي تمام شده قصور (شكست) داخلي (درون سازماني) و بهاي تمام شده قصور (شكست) خارجي(برون سازماني)بوسيله تحليل و توزيع و تغيير دوره اي در اقلام بهاي تمام شده به بهاي تمام شده اقلام مزبور اضافه مي شود.
    اگر چه اقلام بهاي تمام شده پيشگيري و بهاي تمام شده ارزيابي احتياطي هستند افزايش آنها بهاي تمام شده قصور(شكست) را كاهش مي دهد.
    رويكرد هاي سنتي بهاي تمام شده كيفيت بر اين موضوع تاكيد دارند كه بهاي تمام شده كيفيت بايد
    در سطحي از كيفيت تعيين شود كه بهاي تمام شده پيشگيري و ارزيابي با بهاي تمام شده قصور(شكست) يكسان باشند.اين سطح به منظور بهينه سازي مورد توجه قرار ميگيرد.
    جدول 1
    4گروه اصلي اقلام بهاي تمام شده كيفيت به شرح زير مي باشد:
    گروه تعريف
    بهاي تمام شده پيشگيري بهاي تمام شده پيشگيري از مشكلات كيفيتي وابسته و پسيگيري شامل بهاي تمام شده آموزشي ،كارآموزي و مطالعه فر آيند

    بهاي تمام شده ارزيابي كيفيت بهاي تمام شده نظارتهاي مختلف و طبقه بندي به منظور تاكيد كردن
    بر استاداردهاي كيفي خدمات و محصولات و خصوصيات مورد نياز خدمات

    بهاي تمام شده قصور داخلي بهاي تمام شده جبراني مشکلات كيفيتي كالاها و خدمات قبل از
    (شكست درون سازماني) تحويل شامل بهاي تمام شده تعميرات و انجام مجدد كارها.

    بهاي تمام شده قصور خارجي بهاي تمام شده جبراني مشكلات كيفيتي كالاهاو خدمات بعد از تحويل
    (شكست برون سازماني) شامل بهاي تمام شده برگشت ، تعميرات و بر طرف نمودن شكايات
    ناشي از مشکلات كيفيتي كالاها و خدمات


    الف- هزینه‏ های پیشگیری:
    هزینه طرح ریزی كیفیت هزینه آموزش هزینه طراحی و كنترل فرایند بازرسی هزینه ‏های گزارش‏ها و آمار مربوط به كیفیت هزینه ارزیابی پیمانكاران فرعی در مورد قابليت انجام پيمان و هزینه‏ های كیفی قابل كنترل به وقوع پیوسته
    ب - هزینه‏ های ارزیابی : این هزینه ‏ها برای تعیین مطابقت یا عدم مطابقت مشخصه‏ های محصول با ویژگي‏های كیفی مورد نظر صرف مي‏شوند. برخی از زیر گروه‏ های این گروه عبارتند از:
    1ـ هزینه‏ های ارزیابی پیمانكاران فرعی :پیمانكاران فرعی تامین كنندگان مواد و قطعات، خدمات و محصولات مورد استفاده شركت باید پیش از خرید مورد ارزیابی قرار گیرند و از توانایی و قابلیت آنها در برآورده كردن نیازهای شركت اطمینان حاصل شود.
    2ـ هزینه بازرسی و آزمایش ورودي‏ها :این زیرگروه شامل هزینه ‏های مربوط به بازرسی و آزمایش مواد اولیه خریداری شده در هنگام ورود به شركت، اعزام كارشناس به محل تامین‏ كنندگان كالاها و مواد یا استفاده از خدمات بازرسی شركت‏های شخص ثالث بازرسی كننده در محل تامین‏ كنندگان كالاست.
    3ـ بازرسی و آزمایش حین فرایند : : شامل هزینه فعالیت‏های بازرسی و آزمایش مجموعه ‏ها و قطعات حین فرایند برای كسب اطمینان از صحت و دقت فرایندهای انجام شده بر روی آنهاست.
    4ـ بازرسی و آزمایش محصول نهایی :هزینه بازرسی و آزمایش كه بر روی محصول نهایی و به منظور تعیین پذیرش یا عدم پذیرش كالای نهایی تولید شده و مشخص كردن قابلیت ارائه محصول به مشتری انجام مي‏شود، شامل هزینه‏ های نیروی كار، تجهیزات و مواد است. در صورتی كه كالای آماده شده برای ارسال به مشـتری، بیش از حد قابل قبول اقلام معیوب داشته باشد باید مورد بازرسی صد در صد قرار گیرد و اقلام معیـوب آن تا رسیدن به حد قابل قبول جداسازی شود.
    5ـ بررسی كیفیت موجودی انبارها :‏ در حقیقت هزینه‏ های مربوط به بررسی كیفیت موجودي‏هایی كه در انبار شركت نگهداری مي‏شوند، به منظور كسب اطمینان از حفظ كیفیت مورد نیاز برای استفاده از آنها در تولید محصولات یا انجام بازرسی و آزمون‏هاست. هزینه انبارگردانی برای حسابرسی شركت نباید در این سرفصل لحاظ شود.
    6ـ هزینه ‏های كنترل تجهیزات بازرسی و اندازه ‏گیری: این گروه از هزینه ‏ها شامل هزینه‏ های مربوط به كنترل تجهیزات بازرسی و اندازه‏گیری و حفظ آنها در شرایط مطلوب است؛ به گونه ‏ای كه بتوان به مقادیر اندازه ‏گیری شده توسط این دستگاه‏ها اعتماد كرد. عمده این هزینه ‏ها دربرگیرنده تدارك تجهیزات مناسب و كالیبراسیون آنهاست.

    ج - هزینه ‏های شكست درونی:
    این هزینه‏ ها شامل ایرادهایی است كه در مراحل مختلف پیش از تحویل محصول به مشتری بروز مي‏كنند و سازمان به روش‏های مختلف از قبیل بازرسی و آزمایش توسط كاركنان واحد كنترل كیفیت خود یا بازرسان خارجی به این عیوب پی مي‏برد و به حذف آنها اقدام مي‏كند.
    زیر گروه‏های تشكیل‏ دهنده این گروه عبارتند از:
    1ـ هزینه‏ های دورریز یا اسقاطی : محصولات و اقلامی كه به علت عدم انطباق با مشخصه‏های مهندسی تعریف شده، قابلیت ارائه به مشتریان و یا استفاده در كاربردهای دیگر را نداشته باشند، به عنوان دورریز یا اسقاط درنظرگرفته مي‏شوند. مانند تغییر شكل ورق‏های فولادی به علت بالا بودن دمای كوره ‏های لعاب .
    2ـ هزینه‏ های تعمیر و دوباره‏ كاری محصولات تولیدی شركت: محصولاتی كه در داخل شركت ساخته مي‏شوند و به دلیل مطابقت نداشتن با مشخصه ‏های مورد نیاز، قابل استفاده نیستند، در برخی موارد با تكرار برخی فعالیت‏های اصلاحی یا انجام فعالیت‏های تعمیراتی قابل استفاده مي‏شوند كه هزینه این گونه فعالیت‏ها باید از فعالیت‏های تولیدی تفكیك و در سرفصل هزینه‏ های كیفیت منظور شود. اصلاح سوختگی رنگ بدنه خودروها، رگلاژ كردن درهای خودرو
    3ـ هزینه‏ های تحلیل شكست: هزینه ‏های مربوط به بررسی و تحلیل كارشناسی علل بروز ایراد در محصول و چاره ‏اندیشی در خصوص راه حل‏های رفع و جلوگیری از تكرار آنها در این زیر گروه قرار مي‏گیرند. كلیه هزینه ‏های مربوط به گروه ‏های مهندسی، R&D و مشاوران و جلسات متعددی كه با حضور مدیران و كارشناسان ارشد به منظور رفع علت وقوع ضایعات تشكیل مي‏شود، در این گروه از هزینه‏ ها جای مي‏گیرند.
    4ـ تعمیر واصلاح اقلام معیوب دریافتی: شامل هزینه‏ های مربوط به آماده سازی اقلام دریافتی از تامین‏كنندگان مواد مورد استفاده كه به علت عدم رعایت مشخصه‏های درخواستی از طرف تامین‏كننده، به شكل فعلی قابلیت به كارگیری و استفاده را ندارند و باید تعمیر یا اصلاح شوند. (قطعات دریافتی از شركت‏های طراحی ومهندسی و یا دیگر ساپلایرها).
    5ـ هزینه‏ های ناشی از نگهداری نامناسب مواد اولیه : هزینه ‏های ناشی از مناسب نبودن نحوه انبارش كه به صدمه دیدن اقلام مصرفی منجر فاسد شدن مي‏شود، در این گروه قرار مي‏گیرند. مثال‏هایی از این دست عبارتند از : فاسد شدن رنگ و مواد شیمیایی به دلیل گرمای محل نگهداری لاستیك در زیر نور آفتاب و ...
    6ـ هزینه‏ های آزمایش مجدد اقلام اصلاح شده : در صورتی كه محصولی تعمیر و اصلاح شود یا دوباره كاری روی آن صورت گیرد، نیازمند بازرسی و آزمایش به منظور كسب اطمینان از قرار گرفتن در حدود تلرانس قابل‏ قبول است. هزینه‏ های آزمایش‏های مربوط باید از بازرسی و آزمایش‏هایی كه در شرایط عادی تولید انجام مي‏شوند، تفكیك و به طور جداگانه محاسبه شود، مانند رنگ بدنه خودروهایی كه پس از پولیش كردن دوباره تست مي‏شوند.
    7ـ هزینه درجه بندی كیفیت محصولات زیر سطح قابل قبول : هزینه ناشی از فروش محصولات با قیمتی پایین‏تر، به دلیل مطابقت نداشتن مشخصه ‏های آنها با محصولات استاندارد در این زیرگروه قرار مي‏گیرد. اگر به هر دلیل محصولات تولید شده در سطوح كیفیت درجه دو یا پایین‏تر ارزیابی شوند، با قیمت كمتر به فروش خواهند رسید كه این كاهش درآمد را نیز مي‏توان به عنوان هزینه‏ های كیفیت محاسبه كرد.
    د- هزینه ‏های شكست برونی:
    این گروه، هزینه ‏هایی را دربرمي‏گیرد كه پس از دریافت محصول توسط مشتری ایجاد مي‏شوند و تا پیش از به كارگیری محصول توسط مشتری، مشخص و كشف نشده‏اند.
    عناصر این گروه از هزینه ‏ها عبارتند از:
    1ـ هزینه‏ های ضمانت: این زیرگروه دربرگیرنده هزینه ‏های گارانتی شامل هزینه ‏های تعویض، تعمیر ویا جایگزینی محصولات، حمل ونقل و نصب مجدد است.
    2ـ هزینه‏ های برگشت محصول توسط مشتری و شكایات مشتریان: هزینه ‏های فعالیت‏هایی كه برای پاسخگویی به مشتریان شاكی و جلب رضایت آنها از سوی شركت تقبل مي‏شود، شامل هزینه‏ های تماس‏هاس تلفنی، نفر ـ ساعت مورد نیاز برای تكمیل فرم‏های نظرخواهی از مشتریان و پروژه‏ های صدای مشتری و در بعضی موارد پرداخت خسارت به مشتریان.
    3ـ هزینه ‏های اصلاح محصولات دردست مشتریان:هزینه ‏های تعویض، تعمیر یا جایگزینی محصولات معيوبی كه شركت برای رفع ایرادهایشان به تعویض و اصلاح اقدام مي‏كند . در سال‏های اخیر بسیاری از كارخانه‏ های خودروساز نقص فنی موجود در خودروهای فروخته شده خود را به اطلاع خریداران محصول مورد نظر مي‏رسانند و به تعویض و اصلاح نقص فنی به صورت رایگان اقدام مي‏كنند. چنین عملیاتی هزینه‏ های نیروی انسانی، قطعات جایگزین و را در بر خواهد داشت.
    در امريكا به طور عملي بخشهاي ضمانت كيفيت و كنترل كيفيت با اقلام بهاي تمام شده كيفيت مورد استفاده قرار می گيریند و بخشهاي حسابداري به طور فعال در ارزيابي وسنجش اين ضمانت ها و كنترلها سهيم ميباشد.
    بعضي از نويسندگان توصيه كرده اند كه گزارش بهاي تمام شده كيفيت بخشي از سيستم حسابداري باشد و در اين ارتباط سودمندي اطلاعات بهاي تمام شده يراي مديريت كيفيت مورد بحث قرار گرفت.
    در موارد ديگر نيز مشاهده شد كه بهايابي كيفيت حداقل به عنوان يكي از روشهاي قابل قبول حسابداري بهاي تمام شده مورد پذيرش عموم مي باشد.
    در سال1961رويكرد ژاپني كنترل كيفيت جامع (TOC) مفاهيم و فلسفه بهايابي تمام شده كيفيت را در ژاپن تشريح كرد.
    اگر چه بعضي از شركتها ي ژاپني تمايل داشتند تا روش كنترل كيفيت شركتي جامع را در شركتهاي خود به كار گيرند، در رابطه با اقلام بهاي تمام شده كيفيت و رويكرد كنترل كيفيت شركتي جامع گرايش كمتري وجود داشت.
    در اين زمان تلاشي به منظور بكارگيري روشهاي كنترل كيفيت شركتي جامع به شكل امريكايي انجام نشد در عوض آنها روشهاي كنترل كيفيت جامع را تصحيح كرده و به صورت سيستم كنترل كيفيت جامع نوع ژاپني در آوردند..
    Despit feignebum معتقد بود كه تمامي كاركنان بايد در كنترل كيفيت شركتي جامع سهيم بوده و به آنها اختياراتي واگذار شود. شركتها ي ژاپني سيستمي را كه در آن سيستم اختياراتي به تيم كنترلي خاص واگذار مي شد را ترويج دادند كه اين عمل بايستي توسط كاركنان در تمامي سطوح ادامه يابد.
    اين رويه مديريتي كيفيت در شركتها ي ژاپني منحصرا به كنترل كيفيت شركتي جامع مربوط مي شود كنترل كيفيت شركتي جامع بر مبناي تننوع اهداف مديريت كيفيت توصيف مي شود.
    بعد از دهه 1960تو ليدكنندگان ژاپني سيستم هاي كنترلي را به منظور اطمينان از سطح كيفيت صادرات در شركتهاي خود تشديد كردند كه اين مسله به علت عدم وجود منابع طبيعي در ژاپن و باقي ماندن در عرصه رقابتي در بازارهاي جهاني صورت پذيرفت.
    آنها معتقدند كه تحقيق بازاري ، طراحي توليد ،تحقيق و توسعه و طراحي براي ايجاد سطوح عالي كيفيتي ضروري ميباشد و بر اين نكته تاكيد داشتند كه وجود كنترلهاي كيفي در تمام فرآيندها از قبيل توليد ، بسته بندي ، انبار كردن ،ارسال كالاو تضمین كالا لازم ميباشد.
    در اين ارتباط بكارگيري تكنيك هاي خارجي توصيه نمیشود چرا كه بايد اين رويه ها را بر مبناي شرايط موجود تعديل نمود به اين منظور شركتها ي ژاپني كنترل كيفي را توام با توسعه تحقيق و برنامه ريزي مورد توجه قرار دادند.
    درسال1960جامعه صنعتي ژاپن فلسفه مشتري مداري را پذيرفت و بر اين مبنا شركتها ناچار به تغيير تمركزشان از رويه هاي صرفا توليدي (توليد انبوهout-produces) كه علايق توليد كنندگان را معكس مي كرد به رويه هاي توليد بر مبناي تقاضاي بازار (market-In) كه بر برآورده ساختن نيازمنديهاي مشتريان تاكيد مي كرد ، شدند.
    متاسفانه توسعه بهايابي در ژاپن از فلسفه اساسي كنترل كيفيت شركتي جامع ناشي از بهايابي كيفيت تفكيك شده است .
    سه موضوع مهم در ارتباط با اين تفكيك و جداسازي به شرح زير مطرح مي باشد :
    1-رويه هاي صرفا توليديproduet-out در مقابل رويه هاي توليد بر مبناي تقاضاي بازار market-in:
    همانطور كه در بالا اشاره شد مهمترين هدف در كنترل كيفيت شركتي جامع ، مشتري مداري است.در حالي كه رويكردهاي سنتي براي بها يابي كيفيت ، رضايتمندي و تضمین كيفيت مشتريان را ناديده مي گرفت. به واسطه ديدگاه تضمين كيفيت بهاي تمام شده كل حداقل نميشود بلكه اقلام معيوب را حداقل مي كند.( به اقلام فاقد عيب منتج مي شود)
    بنابراين رويكردهاي سنتي فقط به كاهش بهاي تمام شده قصور(شكست) در مقابل بهاي تمام شده مطلوب و بهينه اشاره دارد.در حاليكه اين نگرش بر خلاف ايده هاي كنترل كيفيت شركتي جامع مي باشد علاوه بر اين رويكردهاي سنتي رقبا را در نظر نمي گيرد.
    حتي شركتي كه به حداقل بهاي كيفيت دست يافته يا به وضعيت توليد كالاي بدون نقص دست يافته اگر رقبا به سطح كمي از كيفيت در بهاي تمام شده پايين تر دست یابند شركت ممكن است منابع رقابتي و منافع باالقوه را از دست بدهد.
    2-كيفيت طراحي در مقابل كيفيت تطبيقي( conformance) :
    جان وجرنيا (1970) ميان كيفيت تطبيقي و كيفيت طراحي به عنوان مفهوم (اصل) كيفيت تمايز قايل شده انند. از طرف ديگر كيفيت طراحي شامل نيازهاي مشتري براي طراحي محصول مي باشد. در ژاپن كيفيت طراحي اغلب به عنوان (( كيفيت هدف)) و كيفيت تطبيقي به عنوان (كيفيت نتيجه) در نظر گرفته مي شود.
    در كنترل كيفيت شركتي جامع كيفيت طراحي ((كيفيت به عنوان هدف)) مهم است زيرا در توسعه محصول جديد بر كنترل كيفيت تاكييد مي شود.
    اقلام بهاي تمام شده كيفيت عبارت است از بهاي به وقوع پيوسته اي كه به واسطه فعاليتهاي ناشي از تضمين كيفيت تطبيقي به وجود مي آيد .علاوه بر اينكه شامل هر هزينه اي است كه توليد كننده بايد به واسطه نواقص كيفيت بپردازد.به عبارت ديگر هزینههای کیفیت شامل کلیه مخارجی هستند که کلیه عوامل اعم از تولیدکننده، مصرف کننده ویا جامعه از بابت کیفیت محصـــــــــول یا خدمات متحمل می شوند.(1) هزینه های مرتبطبا کیفیت عبارتنداز: مخارج مربوط به پیشگیری از بروز عیب، هزینه های به کارگیری یاعملیات، فعالیتهای ارزیابی کیفیت به اضافه خسارات ناشی از شکستهای درونی وبیرونی.
    رويكردهاي سنتي اقلام بهاي تمام شده طراحي كيفيت را در نظر نمی گیرد از آنجا بازار اطلاعات بازخورد كمي را در رابطه با كيفيت هاي نا مرغوب طراحي محصول فراهم مي كند اندازه گيري بهاي تمام شده اين محصولات مشكل است .

    به اين دلايل بهايابي كيفيت در مديريت كيفيت ژاپني شكست خورد بنابراين ژاپني ها يك رويكرد قياسي را به كار گرفتند و توسعه عملكرد كيفيت (QFD) را كه به واسطه تغيير نيازهاي مشتري به توسعه محصولات كمك مي كند پيشرو گرفتند.
    3-مشاركت در مقابل اعتماد به متخصصين حرفه اي ( سهيم شدن كاركنان در كنار متخصصان حرفه اي) :
    در بيشتر شركتهاي ژاپني ،مديريت كيفيت بوسيله كاركنان در هر سطحي اداره مي شود ، نه بوسيله متخصصين حرفه اي. به عبارت ديگر در ژاپن مرز مشخصي براي جداسازي فعاليتهاي كنترل كيفيت وجود ندارد در نتيجه تفكيك بهاي كيفيت از بهاي ديگر فعاليتها غير ممكن مي باشد.
    از آنجايي كه براي مديريت كيفيت در شركتهاي آمريكايي بايد مسوليت ها و توانايي ها مشخص شود شناسايي موانع و ارزيابي تضمين كيفيت و تقسيمات نظارتي امكان پذير است . همچنين بهاي تمام شده واقعي كيفيت بهتر قابل محاسبه مي باشد.
    دلايل تجديد ارزيابي بهايابي كيفيت در ژاپن :
    ناتواني رويكرد سنتي در تشريح رويدادهاي كنترل كيفيت به وضوح قابل لمس است به همين دليل گسترش انتقاد از رويكرد سنتي باعث شد مديريت كيفيت جامع TQM كه يك نسخه جديد از CWQC (كنترل كيفيت شركتي جامع ) مي باشد اهميت يابد. شعار TQM شامل مفاهيم پايه اي CWQC همچون مشتري مداري ، بهبود مستمر و دائمي است . از آنجايي كه قبلا تئوريهاي بهاي تمام شده كيفيت مرسوم قبل ازCWQC وTQM وجود داشته است اينطور به نظر مي رسد كه بهايابي كيفيت در طول زمان تغيير يافته است . رويكردهاي جديدي كه از دهه 1970 معرفي شده اند تئوري هاي كيفيت را مورد بررسي قرار داده اند. اكثر تئوريهاي كيفيت بر اين موضوع كه بهايابي كيفيت نبايد براي كاهش بهاي كيفيت جامع مورد استفاده قرار گيرد اصرار مي ورزند.
    رويكردهاي جديد حداقل كيفيتي را كه منجر به حداقل شدن بهاي تمام شده مي شوند مورد بررسي قرار مي دهند.
    تغيير از بهاي تمام شده حداقل به كيفيت حداكثر يك ضرورت است ولي يك ابزار كامل براي مديريت بهاي تمام شده در بلند مدت نيست.
    بهايابي كيفيت ممكن است تنها راهي باشد كه شركتها در كمبود منابع مي توانند منافع رقابتي شان را در بازارهاي جهاني و توسعه محصولات با ارزش افزوده بالا كه براي مشتريان نيز جالب است حفظ كنند.
    مديريت بهاي تمام شده طراحي محصول براي دستيابي به اهداف و بهبود توليد اهميت دارد.
    همچنين اگر اقلام بهاي تمام شده با خريد و بازاريابي مرتبط باشد بايد شامل اقلام بهاي تمام شده كيفيت نيز باشد زيرا كيفيت طراحي با اين فعاليت ها مرتبط است .
    هنگامي كه اقلام بهاي تمام شده مورد ارزيابي قرار گرفتند آنگاه ارزيابي سود آوري محصولات منفرد و يا محصولات گروهي امكان پذير مي شود.
    اين دلايل به شرح زير مي باشند:
    1- توسعه سيستم هاي اطلاعاتي كامپيوتري :
    وصول اطلاعات در مورد اقلام بهاي تمام شده پيشگيري و ارزيابي از سيستم هاي حسابداري موجود ، بسيار مشكل بود. به منظور فهم تعامل و ارتباط ميان اقلام بهاي تمام شده پيشگيري و ارزيابي و اقلام بهاي تمام شده شكست ، ضروري مي باشد كه اين اقلام بهاي تمام شده بر مبناي مراكز مسوليت مورد ارزيابي قرار گيرند. علاوه بر آن نياز به پردازش اطلاعات وسيع و نيازمنديهاي مشتريان بر اهميت و ضرورت اين سيستم ها مي افزايد. بمنظور بكارگيري اطلاعات بهاي تمام شده كيفيت در فرايندهاي كنترل ، بايستي اطلاعات مربوط در زمان مناسب و بهنگام به افراد مربوط گزارش شوند. اطلاعات بهاي تمام شده كيفيت يك منبع اطلاعاتي مهم براي مديريت مي باشد. نهايتا ، پيشرفتهاي اخير در تكنولوژي كامپيوتر و استقرار و استقرار شبكه هاي كامپيوتري در شركت ها ، شرايط بهايابي كيفيت را در شركت هاي ژاپني تكميل كرد.

    2- نياز به گواهينامه هاي بين المللي :
    يكي از دلايل تجديد ارزيابي بهايابي كيفيت در شركت هاي ژاپني ، جهاني شدن تجارت و استاندارد هاي كيفيت بين المللي مانند ISO9000 مي باشد. بمنظور افزايش تقاضاي مشتريان نياز به استاندارد كردن كيفيت محصولات ، واجب به نظر ميرسد. استانداردهاي ISO9000 تاISO9004 مورد پذيرش اكثر ملتها مثل ژاپن هستند. مطابقت با نيازمنديهاي توليد :
    در سال 1995 قانون الزامات توليد در ژاپن اجرا مي شد. در آن زمان شركت هاي ژاپني با مشكلاتي ر اين رابطه مواجه بودند. در واقع اقلام بهاي تمام شده و ارزيابي اقلام بهاي تمام شده كيفيت مي تواند به عنوان يك راه حل ، به حل اين مشكل كمك كند. بدين منظور
    شركت هاي ژاپني در راستاي برخورد با مشكلات سازماني و مطابقت توليدات و محصولات با الزامات بوجود آمده توسط قانون و يا مشتريان ، سيستم هاي بهايابي كيفيت را بكار گرفته و از آن بمنظور ابزاري جهت مديريت جامع تر استفاده كردند برطبق نظريه سازماني ، سازمان ها وابسته به حوزه هاي خارجي مانند مشتريان مي باشند. بدين منظور فعاليت هايشان را در جهت تامين نيازهاي مشتريان و الزامات حوزه هاي خارجي (مانند بكارگيري رويه هاي (TQM) ) برنامه ريزي مي كنند.اين نظريه معتقد است كه اين نوع عملكرد و تطابق با خواسته هاي مشتريان منجر به افزايش مشروعيت و حسن نيتي استفاده كنندگان و مشتريان شده و بنابراين ابقاء بلند مدت سازمان را تضمين مي كند. اگرچه هدف داخلي سازمان ها به منظور عملكرد مطلوب مي تواند متفاوت و گاها متناقض باشد، در نهايت بكارگيري اين رويه هاي مديريتي منجر به عملكرد مطلوب و رضايت مندي مشتريان مي شود

    سيستم بهايابي كيفيت در شركتهاي ژاپني :
    Omron، يكي از تهيه كنندگان عمده تجهيزات كامپيوتر مي باشد كه از سال 1988 اقلام بهاي تمام شده كيفيت را در شركت خود مورد ارزيابي قرار داده است . بطوريكه جدول شماره 2 اقلام بهاي تمام شده كيفيت را در omron بر مبناي نظريه Feigenbums (1961) طبقه بندي مي كند.
    بخش قابل توجه هزينه ها در omron ، اقلام بهاي تمام شده پيشگيري مي باشد. همينطور اقلام بهاي تمام شده مرتبط با فعاليتهاي گوناگون در كل فرايند ، از برنامه توليد گرفته تا طراحي محصول محاسبه مي شود.
    مديران omron بطور واضح اقلام بهاي تمام شده كيفيت را به عنوان اقلامي از بهاي تمام شده كه ناشي مي شود از فعاليت هايي كه به سمت رضايت مندي و ايجاد مطلوبيت براي نيازهاي مشتريان است تعريف كرده اند.هدف مديريت كيفيت شركت omron و تقريبا بيشتر شركتهاي ژاپني تحقق كيفيت طراحي مي باشد. هدف و قصد كاركنان در شركت اين است كه كنترل كيفيت در شركت به درستي محقق شود.
    در شروع بكار سيستم بهايابي كيفيت ، شركت omron كوشش كرد براي ساده سازي سيستم:
    بهايابي كيفيت از تشكيلات سازماني براي اينكه كاركنان را به سمتی سوق دهد كه توجه و دقت بيشتري به مساله كيفيت در توليد اختصاص دهند استفاده نمود.
    بكار بردن اقلام بهاي تمام شده كيفيت بعنوان شاخص هاي تشويق كننده كاركنان سازمان نسبت به سهيم شدن در كيفيت و تشديد همكاري به منظور سود بخشي بيشتر. همچنين هدف عمومي در توليد بهبود كيفي محصولات و مراحل طراحي مي باشد. اطلاعات بهاي كيفيت بطور همزمان مهندسين طراح را نيز پشتيباني مي كند.
    مديريت شركت omron از طريق يك شبكه كامپيوتري سيستم توليد يكپارچه كامپيوتري ،توليد و فروش محصولات خود را توسعه داد. حدود 65 درصد از منابع مالي شركت در سيستم توليد يكپارچه كامپيوتري CIMS به منظور ايجاد يك سيستم اطلاعات مديريت كيفيت سرمايه گذاري شده است .
    چندين دليل بخاطر اينكه اين سرمايه گذاري در اين بخش صورت گرفت وجود داشت كه عبارتند از:
    يك دليل افزاشي خواسته مشتريان در تهيه محصولاتي مطمئن از طريق بكارگيري شبكه هاي كامپيوتري پيشرفته و سيستماتيك در توليد محصولات بود.
    دليل ديگر، نياز فزاينده به كاهش قيمت و سرعت بالاتر تحويل ، نتايج ناشي از اين سرمايه گذاري بود.
    به اين دليل omron كوشش كرد تا نيازهاي مشتريان را آنطور كه سريعا و بطور ممكن اين نيازها منعكس شود در توسعه طراحي محصول و توليد CIMS پيدا كند.
    بعد از اينكه اهداف عمده CIMS سيستم توليد يكپارچه كامپيوتري سيستم مديريت كيفيت را گسترش داد. omron لزوم سنجش بهاي كيفيت را بصورت مقداري نه تنها براي CIMS بلكه همچنين در مورد مديريت كيفيت خودش نيز مطرح كرد. omron اطلاعات بهايابي كيفيت را بطور ماهانه به مديران خط توليد گزارش ميداد. در شركت omron 9 واحد تجاري SUBS كه بر حسب خطوط توليدي منظم شده بودند وجود داشت. هر SUB تقسيم بندي ميشد به چندين واحد تجاري كه بطور مشابه دسته بندي شده بودند. بيشترين بهاي تمام شده كيفيت در واحدهاي تجاري راهبردي رخ ميداد و اقلام هزينه واحدهاي تجاري شامل اقلام بهاي تمام شده شكست برون سازماني بود.
    اقلام بهاي تمام شده كيفيت SUBSو UB بطور دوره اي به رئيس مركز تضمين كيفيت شركت گزارش مي شدند . سپس اين اطلاعات به چندين دسته بهاي كيفيت طبقه بندي مي شوند و با مبلغ فروش مقايسه مي شدند. و در شرايط مختلف اهداف مديريت كيفيت را تحليل مي كردند.
    سپس اطلاعات فوق به مديران رده بالاي شركت گزارش مي شدند..
    اقلام بهاي تمام شده كيفيت نسبت به فراهم آوردن برنامه ريزي توليد و برنامه ريزي كيفيت و همچنين ارزيابي سود بخشي هر محصول يا دسته محصولات برآورد مي شدند.
    ارقام بهاي كيفيت همچنين براي فرايند اصلاح كيفيت مفيد هستند. مديران و سرپرستان موسسه از طريق شبكه هاي كامپيوتري دسترسي نامحدودي به ارقام و داده ها دارند و آنها مي توانند نسبت به بهبود كيفيت در هر زمان اقدام نمايند. مبالغ بهاي كيفيت ماهيانه و ساليانه بصورت دسته بندي شده نشان داده مي شوند. و در هر زماني به همراه جزييات داده هاي هزينه براي گروه محصولات قابل دسترسي هستند.
    در omron معرفي بهايابي كيفيت منجر به ايجاد تغييرات گوناگوني در عمالكرد مديريت كيفيت شد.
    بعد از 2 سال از معرفي بهايابي كيفيت شركت توانست به 7 درصد كاهش در ادعاي خسارت از طرف مشتريان و 9 درصد كاهش در توليد محصولات معيوب در فرايند توليد و 21 درصد كاهش در نسبت اقلام بهاي تمام شده كيفيت به فروش دست يابد.
    ضمن اينكه اين نتايج اشاره به اين داشت بهايابي كيفيت مزاياي زياد ديگري نيز با خود به همراه داشت و omron بتدريج اين سيستم را توسعه ميداد.
    شركت omron قصد داشت در 3 مرحله يك سيستم اطلاعات را كه بطور كامل تمام وظايف واحد تجاري از تحقيق و توسعه تا فروش را پوشش ميداد ايجاد كند. اين شبكه نيازمنديها و خواسته هاي مشتريان را بطور سريع در اختيار قرار ميدهد و شركت اميدوار است از اين طريق بتواند سود بخش ي را افزايش دهد و اقلام بهاي تمام شده شكست را كاهش دهد.
    مطالعه موردي شركت هوندا Honda :
    هوندا يك شركت جهاني تخصصي اتومبيل و موتورسيكلت مي باشد. شركت هوندا چندين عامليت كنترل اداري و منطقه اي در اروپا و آمريكا دارد. هوندا بهايابي كيفيت را شبيه زمان omron مطرح كرد اما آنها از اثربخشي آن تا سال 1993 استفاده نكردند.
    تغيير شيوه فروش و افزايش گارانتي از 1 سال به 3 سال در سال 1989 فرصتي را فراهم آورد تا بهايابي كيفيت بطور كامل انجام شود. اما شركت هوندا در نظر داشت اطلاعاتي از رضايتمندي مشتريان گردآوري كند و روشهاي مديريت كيفيت را به عنوان يك سيستم مورد مطالعه قرار دهد.همچنين ساختار شبكه كامپيوتري و ارتباطي با كارخانه هاي داخلي ،آزمايشگاهها و شعبه هاي خارج از كشور در شرايط خوبي قرار داشت.

    جدول 2 طبقه بندي اقلام بهاي تمام شده در شركت omron :

    اقلام بهاي تمام شده كيفيت آيتمها شرح و مثال
    اقلام بهاي تمام شده شكست بررسي مطالبات مشتريان (برون سازماني) مخارج متحمل شده ناشي از فعاليت هايي كه به منظور پاسخگويي به ادعاي
    مشتريان مي باشد. بعنوان نمونه رسيدگي به گزارشات رسيده و تعميرات .


    جايگزيني محصولات (برون سازماني) مخارج متحمل شده مربوط به جايگزيني محصولات براي مشتريان. بعنوان نمونه
    مبلغ جايگزيني و هزينه هاي حمل


    خسارت (برون سازماني) پرداخت خسارت به مشتريان بخاطر وارددش دن زيان به مشتريان


    ضايعات (درون سازماني) كالاهاي دور افتاده و غير قابل استفاده كه ناشي از كيفيت نامرغوب محصولات
    بعنوان نمونه كالاهاي درجه 2 و كالاهاي دورافتاده بخاطر طراحي و نوع مواد

    تعميرات (درون سازماني) مخارج ناشي از اصلاح و دوباره كاري بر روي كالاهاي معيوب

    مديريت خريد مواد اوليه (درون سازماني) مديريت ناشي از از جابجا كردن مواد اوليه خريداري شده . بعنوان نمونه
    تعميرات و زيان ناشي ازمواد خريداري شده

    تغيير طراحي مخارج كه ناشي مي شود از تغيير طراحي و فرايند توليد . بعنوان نمونه اقلام بهاي
    تمام شده اي كه ناشي مي شود از بازاريابي الگوي جديد و اصلاح تجهيزات

    اقلام بهاي تمام شده بازرسي و نظارت مخارج ناشي از بازرسي و نظارت در تهيه و انجام كالا. بعنوان نمونه بازرسي نهايي
    ارزيابي و تست كيفيت محصولات

    تست كيفيت محصول مخارج ناشي از بازرسي ها و نظارت هاي گوناگون نسبت به اطمينان يافتن از
    محصول بعنوان نمونه تست توليد

    اقلام بهاي تمام شده برنامه ريزي كيفيت مخارجي كه ناشي مي شود از برنامه ريزي كيفيت در طراحي
    پيشگيري تكنيك هاي كيفيت مخارجي كه ناشي مي شود از بهبود كيفيت . بعنوان نمونه كنترل كيفيت ، دايره
    عملياتي كنترل كيفيت و اقدامات اصلاحي ديگر
    آموزش كيفيت مخارجي كه ناشي مي شود از آموزش كيفيت به كاركنان
    بازبيني كيفيت مخارجي متحمل شده در انجام فرايند بازرسي و بازبيني



    در هر يك از كارخانه هاي هوندا يك مركز مديريت كيفيت مستقر شده است . بعد از دريافت و تعيين معيارها و مشخصات ، به منظور انجام فرايندهاي تحقيق و توسعه و طراحي محصول ، كارخانه ها فورا هر عاملي را كه مي تواند توليد انبوه را به تعويق اندازد شناسايي و كنترل مي كنند. در اين زمينه ، مسوليت به عهده كميته فني و يا يكي از بخشهاي مهندسي فني در هريك ازكارخانه ها مي باشد.
    بخش مهندسي كارخانه هيئت مديريت پروژه ،مسئول كيفيت و اعتبار توليد ، از اولين مرحله توسعه توليد كه شامل همكاري نزديك با با آزمايشگاهها و بخشهاي ارزيابي است ، مي باشد.بخش هاي كنترل كيفيت ، مسئول نظارت بازرسي در طي جريان توليد مي باشند اما با اهميت ترين بازرسي ، كنترل قطعات تحويل گرفته شده از تهيه كنندگان مواد و كالا مي باشند .(تقريبا 70درصد از تمامي قطعات ) . تمامي هزينه ها و دستمزدهاي متحمله در اين بخشها به عنوان اقلام بهاي تمام شده پيشگيري و ارزيابي طبقه بندي مي شوند.
    در هنگام تطبيق اقلام بهاي تمام شده كيفيت ، شركت هوندا با اقلام بهاي تمام شده شكست همانند اقلام بهاي تمام شده بازار رفتار مي كند.
    در روش جديدي كه شركت هوندا بكار گرفته است ، اقلام بهاي تمام شده گارانتي ، نظير هزينه هاي تعميرات و هزينه هاي فراخواني مجدد ، به عنوان اقلام بهاي تمام شده شكست برون سازماني طبقه بندي مي شود.
    اقلام بهاي تمام شده اي كه ناشي از نقص و عيب كشف شده توسط فروشندگان است ادعاهاي فروشندگان ناميده مي شود.
    به استثناي موارد مهم (فراخوان اظطراري ) بيشتر توليد كنندگان خودرو در ژاپن رسيدگي به ادعاهاي مشتريان را به فروشندگان ارجاع مي دهند.از آنجا كه اغلب ، فروشندگان موتوري با توليد كنندگان اتومبيل مرتبط هستند،لذا هزينه هاي مرتبط با ادعاهاي فروشندگان بايد به عنوان اقلام بهاي تمام شده شكست داخلي در نظر گرفته شوند.
    در شركت هوندا فروشندگان متقاضي بازخورد تمامي اطلاعات از قبيل موضوعات جزئي كه فروشندگان مي توانند به سادگي درك كنند مي باشند. شركت هاي ژاپني اغلب بر نكات مهمي از قبيل رضايتمندي مشتريان ،طراحي داخلي و حساسيت هاي مشتريان تاكيد داشته و خواستار تشريح اين موضوعات در سيستم هاي مديريت خود مي باشند،كه به انجام رساندن اين عمل و تهيه گزارش اين فاكتور ها كاربسيار مشكلي است .
    به منظور تامين نيازهاي مشتريان و رضايت مندي آنان شركت ها با نارضايتي ها و ادعاهاي مشتريان در زمينه هاي عملكردي و يا بخش اعتباري ،هرجند جزئي، برخورد كرده و در جهت رفع آنها بر مي آيند.
    امروزه كاهش اقلام بهاي تمام شده قصور براي شركت هوندا مساله مهم و قابل ملاحظه اي مي باشد.
    تنها راهي كه شركت مي تواند انجام دهد تا در كاهش اقلام بهاي تمام شده قصور (شكست ) موفقيت حاصل كند بهببود كيفيت طراحي در برنامه ريزي توليد و توسعه آن مي باشد.







    اقلام كنترل سازماني مديريت اقلام بهاي تمام شده كيفيت
    بخش فني مهندسي

    اقلام بهاي تمام شده دستمزد اقلام بهاي تمام شده پيشگيري
    اقلام بهاي تمام شده مواد اوليه
    اقلام بهاي تمام شده تجيزات
    اقلام بهاي تمام شده مديريت

    اقلام بهاي تمام شده شكست برون سازماني

    اقلام بهاي تمام شده مطالبات عمومي دسته كيفيت براي كالاهاي تكميل شده
    اقلام بهاي تمام شده شيوه جديد تعميرات بخش كيفيت مهندسي فني
    اقلام بهاي تمام شده فراخوان مجدد قسمت كيفيت براي بدنه اقلام بهاي تمام شده ارزيابي كيفيت
    اقلام بهاي تمام شده خدمات پس از فروش

    اقلام بهاي تمام شده شكست درون سازماني
    خواسته هاي فروشندگان
    اقلام بهاي تمام شده ضايعات كارخانه
    اقلام بهاي تمام شده تعمير و دوباره كاري بخش كيفيت بازار اقلام بهاي تمام شده شكست

    بخش مديريت تجاري

    به منظور اينكه مدير بطور مستقيم نسبت به اين پي آمد (كاهش اقلام بهاي تمام شده قصور) توجه كند ، بخش مديريت كيفيت بازار تحليل مي كند اقلام بهاي تمام شده قصور (شكست ) را بر طبق مراكز مسئوليت و مكاني كه اين هزينه ها رخ داده اندو همچنين نتايج به كارمندان آزمايشگاهي كه محصولات را به منظور برطرف كردن موارد ممكن از نارضايتي و شكايت مشتريان آزمايش و بازرسي مي كنند تزريق مي شود.
    ارقام (داده هاي ) هزينه قصور (شكست ) نقش مهمي در بهبود كيفيت در مراحل توليد ايفا مي كنند.
    هوندا براي فراهم آوردن چنين اطلاعاتي از هر كدام از نمايندگي هايش از سرتاسر دنيا ، از شبكه كامپيوتري استفاده نمود.
    بعد از جمع آوري اطلاعات شركت هوندا تجزيه تحليل كرد ارقام و داده ها را بر اساس مورد و كارخانه و سپس نتايج حاصل شده را به مديران خط توليد براي بهبود كيفيت در فرايند توليدي شان تزريق نمود.
    مساله اي كه در استفاده از اطلاعات وجود داشت اين بود كه مبالغ هزينه قصور (شكست ) بر طبق سياست هاي مختلف فروش نوسان داشت. اين موضوع سبب مبهم شدن رابطه بين اقلام بهاي تمام شده قصور (شكست ) و ساير عوامل از قبيل اقلام بهاي تمام شده ارزيابي و پيشگيري مي شد.
    رويكرد بنيادي مديريت بهاي كيفيت كاهش كل اقلام بهاي تمام شده كيفيت بود كه نتيجه آن بهبود سود بخشي بود. اين موضوع از طريق جبران فزاينده در اقلام بهاي تمام شده قصور (شكست ) در مقابل مخارج موثر درباره اقلام بهاي تمام شده ارزيابي و پيشگيري انجام شد.
    هوندا مورد حمايت قرار داد سيستم بهايابي كيفيتي كه كانون توجه آن اندازه گيري و تحليل اقلام بهاي تمام شده قصور (شكست ) بود و اقلام بهاي تمام شده ارزيابي و پيشگيري را بعنوان اقلام غير مهم در نظر گرفت.
    در شركت هاي ژاپني توسعه كنترل كيفيت شركتي جامع از تفكيك كنترل كيفيت از ساير فعاليت هاي مديريتي جلوگيري مي كند. اين يك نتيجه واقعي است .

    بهايابي كيفيت بعنوان يك ابزار راهبردي مديريت هزينه :
    تمركز بر كيفيت طراحي :
    شركت omron و هوندا در مرحله اوليه بكارگيري سيستم بهايابي كيفيت هستند و آنها مفاهيم و نظرات بهايابي كيفيت را با جديت تمام تشريح مي كنند . اگر چه كه اين نظريات بر خلاف واقعيت موجود در جامعه صنعتي آمريكا مي باشد و لزوما مديريت كيفيت ژاپني و مديريت كيفيت آمريكايي يكسان و مطابق نمي باشند.
    هردو شركت اجبارا بهايابي كيفيت را با سيستم مديريت كيفيت موجود تطبيق دادند ولي هر دو شركت بايد سيستم هاي جديدي ايجاد كنند . اگر چه هنوز سيستم هاي بهايابي آنها كامل نيست ولي با اين وجود مشخص مي كند خصوصيات راهبردي را كه نشان مي دهد كه اين سيستم هاي بهايابي خيلي مفيدند نه تنها براي شركت هاي ژاپني بلكه براي شركت هاي آمريكايي نيز سودمند مي باشند.
    يكي از خصوصيات مشترك هر دو شركت در اين است كه هر دو شركت تمايل دارند تا اهميت بيشتري براي كيفيت طراحي قائل شوند. بعضي از فعاليت ها در سازمان وجود دارند كه بر خلاف فرايند واحد تجاري بوده و با مديريت كيفيت مرتبط هستند.
    چنين فعاليت هايي بعنوان برنامه ريزي توليد و توسعه توليد بطور خاص با اهميت هستند زيرا كيفيت طراحي تقريبا 100 درصد در مراحل توليد ثابت مي باشد.
    به منظور گزارش اندازه گيري بهاي كيفيت نسبت به اصلاح در كيفيت طراحي ، ارقام بهاي كيفيت بايد فورا شناسايي و بطور كامل مورد تجزيه و تحليل قرار بگيرند.
    به اين دليل ، توسعه يك سيستم اطلاعات كامپيوتري مشابه CIMS تاثير زيادي بر اجراي بهايابي كيفيت در شركتي ژاپني مي گذارد. همانطور كه در مورد شركت omron نيز مشاهده شد ، ساختار يك چنين سيستمي نيازمند سرمايه گذاري بزرگي است .
    بكارگيري CIMS نه تنها به سرعت جمع آوري و گزارش مي كند داده هاي بهايابي كيفيت را بلكه همچنين بصورت مبسوط اطلاعات كيفي مربوط به نيازهاي مشتريان و ساير نمايندگان مربوطه را نيز طبقه بندي مي كند.
    اگرچه ممكن است خيلي اوقات اين اطلاعات در خيلي از جاها بدون سازمان دهي شوند ، در زير انبوهي از اطلاعات مدفون شوند ، اما اين اطلاعات براي برنامه ريزي كيفيت طراحي لازم مي باشند.
    محاسبه اقلام بهاي تمام شده كيفيت بوسيله مكانهاي وقوع هزينه و مراكز مسئوليت هدايت مي كند علاقه مديران را به سوي كيفيت و آن را نسبت به جمع آوري و تجزيه و تحليل اطلاعات كيفي از تمامي كانالهاي موجود ممكن مي سازد.
    يكي از خصوصيات مشترك سيستم هاي بهايابي كيفيت شركت هوندا و omron كه ايفاي نقش اصلي در ساختار سيستم بهايابي كيفيت توسط افراد بخشها و دپارتمانها ي غير حسابداري اجرا مي شود. بعد از اينكه سيستم omron كامل شد ، بخش حسابداري كارخانه عمل پشتيباني كنترل كيفيت و ارزيابي كيفيت كاركنان در آماده كردن گزارشات گوناگون دوره اي بهايابي كيفيت را انجام داد.
    در شركت هوندا حتي تا امروز، بخش حسابداري به ندرت با سيستم بهايابي كيفيت درگير شده است .
    در واقع كاركنان حسابداري شركت هوندا دانش كمي از سيستم بهايابي كيفيت دارند.
    بخشهاي حسابداري هر دو شركت با سيستم بهايابي كيفيت برخورد نداشتند. براي اين موضوع چند دليل وجود دارد: 1- اغلب داده هاي بهايابي كيفيت توسط بخشها يي غير از بخش حسابداري گردآوري شده اند. 2- درگير شدن مستقيم بخش حسابداري مي تواند در كاركنان مديريت كيفيت اين ديدگاخ را بوجود آورد كه رابطه اي بين اندازه گيري بهاي كيفيت و ارزيابي عملكرد وجود ندارد.
    در دو شركت omron و هوندا در سيستم هاي بهايابي كيفيت در برخي جوانب تفاوتهايي وجود دارد.
    در هوندا محاسبات بهاي كيفيت بر مبناي طبقه بندي شيوه سنتي صورت مي گيرد كه هدف سيستم درك و تجزيه و تحليل اقلام بهاي تمام شده شكست مي باشد. به عبارت ديگر اقلام بهاي تمام شده ارزيابي و پيشگيري بعنوان اطلاعات فرعي در هنگام برآورد بودجه بندي عملياتي مورد بررسي مديران ارشد قرار مي گيرد. اما در شركت omron اقلام بهاي تمام شده ارزيابي و پيشگيري بعنوان اقلامي كه از اقلام بهاي تمام شده شكست با اهميت ترند مورد بررسي قرار مي گيرند.
    Omron چرخه عمر و اقلام بهاي تمام شده كيفيت محصولات را برآورد مي كند و از آنها بمنظور ارزيابي و سنجش قابليت سود آوري استفاده مي كند. حفظ سطح عالي كيفيت به منظور تامين رضايتمندي مشتريان در طي چرخه عمر محصول مهمترين عامل است . علاوه بر آن ارزيابي قابليت سودآوري توليد بايد جزو اقلام بهاي تمام شده پيشگيري يا ارزيابي قلمداد شوند. در رويكرد هاي سنتي بندرت از اين روش استفاده مي شد.
    سنجش مجموع اقلام بهاي تمام شده پيشگيري شامل هزينه هاي متحمله در مراحل مختلف توسعه توليد ، بسيار سخت است . ارزيابي دقيق قابليت سودآوري براي يك توليد يا گروه توليد ، بايستي شامل زيان هاي فروش ناشي از كيفيت نامطلوب ، باشد. اين امر هم بسيار دشوار است .
    اطلاعات مرتبط با تقاضا ها و ناشي نيازمندي هاي مشتريان در اين راستا كمك شاياني خواهد كرد. Omron اطلاعاتي را در زمينه رضايتمندي مشتريان و نيز شكايات و تقاضاهاي مشتريان جمع آوري كرد ودر فرايند توليد و عمليات شركت بكار برد.شايد علت اينكه شركت omron در ارزيابي اقلام بهاي تمام شده شكست و تحليل ارتباط بين اقلام بهاي تمام شده پيشگيري و ارزيابي با اقلام بهاي تمام شده شركت موفق تر و دقيق تر است ، همين امر باشد.( اطلاعات در مورد مشتريان مانند تقاضاهاي مشتريان ، نيازهاي آنان و نارضايتي هاي كيفيتي كالا ها، زمان مناسب براي تحويل كالا و....) .
    شركت هوندا براي كسب اطلاعات مستقيم زماني در ارتباط با مشتريان با مشكل مواجه شد. اين شركت به ناچار پاسخهاي استفاده كنندگان را با طراحي توليد و عملكرد بر مبناي تغييرات گذشته در فروش مورد بررسي قرار داد و نهايتا بر روي اطلاعات مربوط به مشتريان متمركز شد.
    ارزيابي اقلام بهاي تمام شده پيشگيري همانند ساير اقلام با مشكلات مشابهي مواجه بود. هيئت مديريت كيفيت هوندا اعلام داشت كه در روشهاي امروزي و نوين كيفيت ، تمامي هزينه هاي متحمل شده در فرايند طراحي توليد و توسعه بايستي به عنوان اقلام بهاي تمام شده پيشگيري محسوب شوند. اما شركت هوندا در گردآوري اقلام بهاي تمام شده كيفيت بطور كامل با مشكل مواجه بود.در واقع براي آنها تعيين دقيق اقلام بهاي تمام شده كيفيت براي استفاده در ارزيابي سودآوري غير ممكن بود.
    چرا هيئت مديريت كيفيت هوندا ، ارزيابي اقلام بهاي تمام شده كيفيت را مهمتر از هر چيز ديگري مي دانستند؟
    هيئت مديريت كيفيت هوندا معتقد بودند كه محاسبه اقلام بهاي تمام شده كيفيت بر مبناي مراكز مسئوليت ، در مديريت كيفيت از اهميت زيادي برخوردار است . آنها به مقاصد راهبردي (استراتژيك ) اشاره داشتند و از اقلام بهاي تمام شده كيفيت به منظور ارزيابي عملكرد كارخانه استفاده مي كردند. اين شركت ، اقلام بهاي تمام شده شكست را به بخش ها و مراكز مسئوليت مربوطه تخصيص داد. اين امر موجب مي شوذ كه مراكز مسئوليت ، عملكرد خود را اصلاح و بهبود ببخشند.
    اقلام بهاي تمام شده شكست ، اقلامي هستند كه نمي توان آنها را به يك بخش خاص تخصيص داد. تخصيص اقلام بهاي تمام شده شكست به بخش ها بايد منجر به بهبود كيفيت شود.
    بعضي از بخشها ممكن است با تخصيص اقلام بهاي تمام شده موافق نباشند. در چنين شرايطي در سازمان يك تعارض يا تضاد بوجود مي آيد. اما اين موضوع ،لزوما، از نظر هوندا نامطلوب به نظر نمي رسد. در صورت نامطلوب بودن ، شركت هوندا بايد سعي كند تا تحولات و نو آوريهاي جديدي (خود نوآوري) در سازمان بوجود آورد.
    Nonaka (1985) اين چنين فرايند هايي را ((خود سازمان دهي )) تعريف كرد.
    تحقيقات انجام شده در شركتهاي ديگر هم ، استفاده هاي مشابهي از اطلاعات اقلام بهاي تمام شده را نشان داد.
    در صورتي كه در طراحي محصول و ويژگيهاي آن تغييرات يا اصلاحاتي انجام شود و اين تغييرات طي فرايند توسعه توليد اتفاق بيافتد ، زيان هاي فروش را مي توان از طريق برآورد كاهش در فروش نهايي بعلت تاخير در توسعه ، محاسبه كرد. توليد كنندگان عمده دستگاههاي فتو كپي و تجهيزات اتوماتيك اداري اقلام بهاي تمام شده خارجي را ((اقلام بهاي تمام شده غير قابل برگشت )) مي ناميدند. و آنها را به مراكز مسؤليت تخصيص ميدادند. يكي از ويژگيهاي اصلي سيستم هاي كنترل مديريتي ژاپن ، تاكيد بر اطلاعات معنايي به جاي اطلاعات تركيبي مي باشد كه اين اطلاعات بر مبناي مفروضات گذشته نمي باشند وبا مفاهيم واقعي مرتبط هستند.
    براي مثال در ((بهايابي هدف )) اهداف طوري تعيين مي شوند كه ظاهرا غير عملي به نظر مي رسندو اين اهداف با مهندسان و مديران بخش هاي مختلف مرتبط هستند. بعنوان يك نتيجه ، پرسنل وادار با اصلاح نظراتشان مي شوند و به دنبال روشهايي براي تغيير شرايطشان مي باشند. معمولا فرصتهايي كه براي افراد و بخشها بوجود مي آيد نامناسببوده و كافي نمي باشند. لذا آنها بايستي به منظور ايجاد موقعيتها و شرايط مناسب با بخشهاي ديگر همكاري و تعاون داشته باشند. بنابراين ايجاد تغييرات و تحولات در سازمان ، منجر به افزايش تعاون بين بخشها شده و نهايتا خود سازماندهي را تقويت مي كند.
    بطور كلي بكارگيري و بهره مندي از اطلاعات بهايابي كيفيت بعنوان اطلاعات معنايي ، در نهايت هدف استراتژيك ديگر بهايابي كيفيت را هم قابل دسترسي مي كند. تحصيل اين هدف ، مستلزم اطلاعات بهايابي كيفيت يا تحليل ارتباط بين اقلام بهاي تمام شده ارزيابي و پيشگيري و اقلام بهاي تمام شده شكست نمي باشد. موضوعات فوق زماني منجر به تحولات عظيم و شگرف در عرصه مديريت مي شوند كه در تئوري هاي بهاي تمام شده كيفيت شامل طبقه بندي هاي سنتي بهاي تمام شده ، تغييرات در جهت بهبود بوجود آيد. آنگاه تئوري هاي بهاي تمام شده كيفيت در خدمت مديران خواهند بود.
    نتيجه :
    تعدادي از مولفان تاكيد داشته اند كه سيستم حسابداري بعنوان يك مفهوم يا ساختار اجتماعي و سازماني بايد مورد توجه قرار بگيرد. اگر ما به جنبه هايي از حسابداري توجه مي كنيم به دو علت است . يكي اينكه حسابداري بعنوان يك سيستم اطلاعات است كه نتايج وقايع اقتصادي را گزارش مي كند. ديگر اينكه حسابداري ابزاري است كه بوسيله آن به شناسايي و مديريت فعاليت هاي سازماني و اجتماعي مي پردازيم. يعني حسابداري بر مديريت تاثير گذار است . اين مساله براي تمامي سيستم هاي حسابداري از جمله سيستم هاي بهايابي كيفيت مصداق دارد.اهداف بهايابي كيفيت به 2 دسته تقسيم مي شوند:
    هدف اول : تهيه اطلاعات مربوط به منظور ارزيابي قابليت سودآوري بر اساس توليد يا گورههاي توليدي. بعلاوه ، نياز اساسي به اطمينان و بهبود كيفيت در استراتژي توليد به منظور افزايش توان رقابتي ، ضرورت بكارگيري اين سيستم ها بيشتر نشان مي دهد. توجه به اين نكته ضروري است كه بكارگيري اطلاعات بهاي تمام شده كيفيت به دو شرط اساسي بستگي دارد.
    1- جمع اوري سريع و تفصيلي اطلاعات بر مبناي نارضايتي ها و نيازمندي هاي مشتريان
    2- درك جامعي از كيفيت واقعي فعاليت هاي ارزيابي و پيشگيري در سازمان (تعيين مناسب بودن و چگونگي فعاليت هاي سازماني )
    تامين شرط دوم بوسيله ايجاد يك شبكه كامپيوتر ي ، تاييد و ضمانت مديريت كيفيت بوسيله استانداردهاي ISO9000 ، قابل انجام است . اگرچه كه تامين شرط اول فقط به توليد كنندگان و فروشندگان توليدات و تجهيزات اصلي محدود مي شود.

    هدف دوم :
    هدف دوم بهايابي كيفيت ، ترويج و توسعه خود سازماندهي از طريق سنجش و ارزيابي بهاي تمام شده كيفيت است.
    بطور خلاصه استقرار سيستم بهايابي كيفيت منجر به بهبود كيفيت ، تصميم گيري مناسب تر ،ايجاد فرايند خود اصلاحي در اشخاص و بخشها و در نهايت به بهبود عملكرد سازماني مي انجامد.
    سنجش و تحليل اقلام بهاي تمام شده كيفيت در مراحل طراحي توليد و توسعه ، موضوعاتي هستند كه شركت ها در صورت تمايل به اهداف بالا (2هدف اشاره شده ) بايد به آنها توجه كنند. در واقع سنجش و تجزيه و تحليل اقلام بهاي تمام شده ابزارهايي براي مديريت بهايابي راهبردي مي باشند. در عين حال بعضي از انجمن هاي ژاپني اظهار داشتند كه نبايد اقلام بهاي تمام شده كيفيت با كيفيت طراحي مرتبط باشد. و يا با هم گزارش شوند، بلكه كيفيت طراحي بايد مركز توجه مديريت كيفيت ژاپني باشد.
    اين يافته ها ، لزوما در مورد شركت هاي آمريكايي كه داري سابقه تاريخي ، سازماني و اجتماعي متفاوتي نسب به شركتهاي ژاپني مي باشند ، مصداق نداشته و معتبر نمي باشند. هر چند كه ،ممكن است بعضي از شركت هاي آمريكايي استفاده از بعضي از اين رويه هاي بهايابي كيفيت را مورد ارزيابي قرار دهند.

    پاورقي :
    خود سازمان دهي مكانيزمي است كه دستور العمل و اطلاعات جديدي را به منظور تغيير مقاصد توسعه اي از طريق ايجاد تحول و يا تغيير عمده ،فراهم مي آورد.

    بهايابي هدف : روشي از بهايابي است كه بهاي تمام شده اهداف را براي توليدات جديد بر مبناي قيمت بازار تعيين مي كند.
    منافع هدف - قيمت فروش مورد انتظار = بهاي تمام شده هدف


    لغتنامه :
    TOC = مديريت كيفيت جامع

    CWQC = كنترل كيفيت شركتي جامع
    CIMS = سيستم توليد يكپارچه كامپيوتري
    در روزگاری که لبخند آدمها بخاطر شکست توست ، برخیز تا بگریند آدمها
    ( کوروش کبیر )

  2. 2 کاربر از پست مفید h.jabbari سپاس کرده اند .


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 14th May 2010, 09:22 PM
  2. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 29th October 2009, 08:04 PM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •