در روايات نيز به علم، کتاب و نوشتن اهتمام شده است؛ تا آنجا که فراگيرى آن فريضه دينى به شمار آمده و حتى پيامبر اسلام (ص) در هنگامه اى که به مجاهدان شهادت طلب نياز داشت، مرکّب عالمان را برتر از خون شهيدان مىدانست: «مِدادُ العُلَماءِ اَفْضَلُ مِنْ دِماءِ الشُهَداءِ.» تأکيد قرآن کريم و روايات معصوم (ع) برفراگيرى دانش، از مهمترين علل و موجبات توجه مسلمانان به کتاب و کتابخانه گرديد.
سرآغاز
کتاب و کتابخانه سنگ زيربناى فرهنگ و تمدن اسلامى است؛ و در آيين مقدس اسلام از ارزش و اهميت فراوانى برخوردار است. از ميان پيامبران الهى، تنها معجزه پيامبر اسلام (ص) «کتاب» است؛ و نخستين پيام آن نيز امر به خواندن(اقرأ).
همچنين وصيت حضرت اميرالمؤمنين(ع) خطاب به فرزند ارجمندشان شايسته يادآورى است: «مطالعه آثار و اخبار پيشينيان و سير در اوضاع و احوال گذشتگان به منزله آن است که انسان در تمام مراحل زندگانى با آنان همسفر بوده و بدين وسيله مى تواند نتيجه همه تجربيات و محصول تحولات چندين ساله آنان را به رايگان به دست آورد. نيز از کلمات آن سرور متقيان (ع) است که فرمود: «الکُتُبُ بَساتينُ العُلَماء؛ کتابها تفرجگاه دانشمندان است.»
علما و فرزانگان اسلامى نيز در توصيف و تعريف کتاب و نقش اساسى آن در انتقال علم و فرهنگ، سخنان بسيارى گفتهاند، که از آن ميان، سخنان جاحظ در اين باره چشمگيرتر است. او در مقدمه الحيوان مى نويسد:«کتاب بهترين پس انداز و خزانه است؛ بهترين همنشين و پشتوانه. معلّمى آرامتر و دوستى سودمندتر و کم زيانتر از کتاب نيست. کجا ديده اى بوستانى در آستين و باغى در بغل جز کتاب.
کتاب همان است که اگر به آن بنگرى، بهرهات دهد و زبانت را بگشايد و انگشتانت را در نوشتن مهارت و توانايى بخشد و واژگانت را در سخنورى شکوهمند سازد. با مطالع يک کتاب در يک ماه مى توان چندان دانش آموخت که در يک عمر از افواه رجال به دست نمى آيد.»
به گونهاى که در مساجد، مدارس، بيمارستانها و آرامگاههاى بزرگان اسلام کتابخانههايى پىافکنده شد، لذا تأليف کتاب و تأسيس کتابخانه ها، از آن رو که کارى بس مقدس و لازم شمرده مى شد، شتاب بيشترى گرفت و در اواخرسده دوم و آغاز سده سوم هجرى، با ظهور نضت ترجمه در بغداد، مرکز حکومت عباسيان، به اوج شکوفايى خود رسيد. در اين دوره برخى از کتابخانهها نه تنها داراى صدها هزار جلد کتاب بودند، بلکه به صورت يک مرکز مهم علمى و تحقيقى در آمدند که صدها دانشمند در آنجا به تدريس، تحقيق، تأليف و تصنيف استغال داشتند. ابن نديم در الفهرست گوشه هايى از آن همه کوششهاى علمى و فرهنگى را گزارش کرده و اسامى بسيارى از مترجمان، مؤلفان و کتابهايشان را نام برده و در حقيقت نخستين کتابشناسى اسلامى را نگاشته است. پس از وى نيز عالمان ديگرى به فهرست کردن کتابها و کتابشناسى آثار علمى دانشمندان پرداختند.روند تأليف کتاب و تشکيل کتابخانه ها، با همه تصادمها و جنگ و ستيزهاى سدههاى نخستين اسلام، هيچ گاه متوقف نگرديد، بلکه با شتابى روز افزون تا اواخر سده ششم هجرى ادامه يافت، اما از سده هفتم، با هجوم ويرانگرانه مغولان، کتابخانههاى اسلامى ـ که اندکى پيش از آن نيز بر اثر حملات پى در پى صليبيان آسيبهايى ديده بود ـ خسارتهاى فراوانى ديد. صدمات جبران ناپذير، بسيارى از آثار علمى و فرهنگى کتابخانههاى پربار را از ميان برد؛ به گونهاى که امروز فقط نامى از آنها باقى مانده است.
در همان سدههاى نخستين، بسيارى از عالمان، فقيهان، محدثان و دانشوران مسلمان به تدوين علوم اسلامى پرداختند و رساله ها، کتابها و مجموعه هايى ارزشمند در رشتههاى گوناگون به نگارش در آوردند؛ و ازاين رهگذر، هزاران کتابخانه تأسيس گرديد؛
شناخت دقيق کتابخانه هاى کهن اسلامى، که هسته مرکزى فرهنگ و تمدن بشرى و گنجينهاى از ميراث عظيم اسلامى بوده اند، ما را در بازشناسى فرهنگ و تمدن اسلامى يارى مى کند. همچنين مسلمانان را با سابقه درخشان خويش آشنا مىنمايد و راه آينده را فرا رويشان هموار مىسازد. ملتها و اقوام ديگر نيز با پيشينه فرهنگى و تمدن غنى اسلام آشنا خواهند شد.
آيتالله العظمى مرعشى نجفى ـ قدس سره الشريف ـ که به حق بزرگترين فرهنگبان ميراث اسلامى در چهار سده اخير به شمار مىآيد، از دير باز ضرورت اين بازشناسى فرهنگى را احساس نمود و از سنين جوانى در جمع آورى ذخاير و ميراث عظيم فرهنگى علماى اسلام لحظهاى درنگ را جايز ندانست. کوششهاى پيگير و گسترده ايشان زمانى آغاز شد که غارتگران بين المللى تلاشى همه جانبه را براى تاراج اين ميراث بشرى آغاز کرده بودند. آيتالله مرعشى تا مدتها، يک تنه در مقابل چپاولگران ايستاد و آثار ارزشمند و نسخه هاى بسيار نفيس اسلامى را از چنگ آنها بيرون آورد. همو بود که از دوران جوانى و آغاز تحصيلات عاليه، و آن گاه که طلبهاى جوان بود، با چشمپوشى از نيازهاى ضرورى، مانند خوراک و پوشاک، به جمع آورى ذخاير اسلامى پرداخت.
اقدامات مؤثر ايشان، برخى از عالمان و فرزانگان اسلامى را واداشت که به جمع آورى ميراث علمى دانشمندان همّت گمارند. حاصل اين تلاشها و فداکاريها، تأسيس کتابخانهاى بود که اکنون شهره آفاق است و يکى از بزرگترين کتابخانههاى جهان اسلام به شمار مى آيد. فرزند ارشد ايشان ، حضرت حجّت الاسلام و المسلمين دکتر سيد محمود مرعشى نيز از نوجوانى در کنار پدر بزرگوار خود از دانش کتابشناسى و نسخهشناسى بهره کافى برده و اکنون يکى از برجسته ترين کتابشناسان و نسخه شناسان در ايران و جهان است.
در اين نوشتار به معرفى کتابخانه بزرگ آيتالله العظمى مرعشى نجفى خواهيم پرداخت. بديهى است که ما از بازگو نمودن تمامى خدمات و مشقات آن بزرگوار ناتوانيم. آنچه آمده است، گوشه هايى از آن همه رنجها و گرفتاريهايى است که براى به دست آوردن اين ذخاير بى نظير بر خود هموار ساخت و اين سرمايه سترگ را در طَبَق اخلاص نهاد و به جامعه اسلامى تقديم کرد تا همگان از آن بهره گيرند.
حجتالاسلام مرعشى در جمع آورى ذخاير اين کتابخانه سهم بسزايى دارد. ايشان از ديرباز به اين نکته واقف بوده اند که تنها گردآورى ميراث اسلامى نمى تواند عامل حفظ و اشاعه آنها باشد، بلکه بايستى شرايطى فراهم آيد تا اين ذخاير به همگان شناسانده شود و پژوهشگران بتوانند از آنها سود جويند.
علاقه مندی ها (Bookmarks)