دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1

موضوع: جنگ سالاران

  1. #1
    یار همراه
    نوشته ها
    2,548
    ارسال تشکر
    17,332
    دریافت تشکر: 8,680
    قدرت امتیاز دهی
    15646
    Array

    پیش فرض جنگ سالاران



    جنگ سالاران :
    قسمت سوم :موسیلینی
    گرداوری و مترجم : فربد دهقانی.

    بنیتو موسیلینی در 29 ژولای 1883 در دهکده دویا در یک خانواده فقیر به دنیا امد . پدرش الساندرو ، اهنگر بود و به خوش گذرانی مشهور بود . در سن 9 سالگی موسیلینی به مدرسه مذهبی پدران سالیس رفت اما به زودی رفتارش موجب رنجش همه شد .

    موسیلینی شخصیتی پرخاشجو داشت و با همه دعوا می کرد . یکبار که به دلیل دعوا با چاقو از ناظم مدرسه شلاق می خورد ظرف جوهر را به طرف وی پرت کرد و به همین دلیل از ان مدرسه اخراج شد .

    مادر بنیتو وی را به مدرسه ای در فورنیم پوپولی فرستاد . او در سن 18 سالگی با مدرک معلمی از انجا فارغ التحصیل شد . او سپس در یک مدرسه ابتدایی در دهکده گوالتری مشغول تدریس شد ، اما به زودی بی بند و باری اش موجب رنجش از او شد . او سپس به سوییس رفت و در انجا به شغل کارگری مشغول شد . او در سال 1903 به ایتالیا بازگشت و در هنگ دهم پیاده خدمت سربازی اش را به پایان رساند .

    از انجا که موسیلینی زندگی بی بند و باری داشت مبتلا به بیماری سفلیس و درد معده شد و این بیماری ها تا پایان عمر با او همراه بودند . مادر وی در تابستان 1908 از دنیا رفت . مرگ او تاثیر شگرفی در وی داشت و موسیلینی در دسامبر 1915 هنگامی که مشغول انجام خدمت در جنگ جهانی اول بود با دختری به نام راشل ازدواج کرد .

    پس از جنگ ، بنیتو به انتشار روزنامه روی اورد . او در سخن وری و نگارش قلمی توانا داشت و به زودی سردبیر روزنامه بزرگ سوسیالیستی آوانتی شد . او در سال 1914 شدیدا با جنگ مخالفت کرده بود . او به زودی به حزب فاشیسم پیوست و با کمک یک مخالف پولدار روزنامه خلق ایتالیا را تاسیس و شروع به تبلیغ ملی گرایی کرد . او کمی بعد به جبهه رفت و مجروح شد . چند سال بعد او هم مانند هیتلر دست به تاسیس دوباره حزب فاشیسم زد و خلافکاران و بزهکاران را دور خود گرد اورد . موسیلینی برای نماد حزبش از یک تبر در زمینه ای مشکی رنگ استفاده کرد . اولین عملیات این حزب خرابکاری و کتک زدن نمایندگان سایر احزاب و تبلیغات گسترده بود . در سال 1921 حزب فاشیسم در ایتالیا به جایگاهی بزرگ دست یافت و موسیلینی و 31 نفر از سایر همکارانش به مجلس راه یافتند . این گروه به زودی کنترل پلیس و ارتش و سایر ادارات را در دست گرفت .

    موسیلینی در همان سال با 25000 سرباز به طرف رم حرکت کرد و پایتخت را بدون هیچ مشکلی اشغال کرد . حکومت او از این زمان اغاز شد . در ابتدا موسیلینی نه تنها برای مردم ایتالیا بلکه برای سیاستمداران جهان نیز ناجی ایتالیا بود و هرج و مرج طلبی های فاشیستها به زودی جای خود را به نظامی مفید داد . سپس تمام مخالفان او را کشتند . با این حال بسیاری از ایتالیایی ها از وضع کشورشان خشنود بودند . موسیلینی خودش را منجی کشورش می دانست و به دستور او تعداد زیادی از مجسمه هایی که وی را نشان می دادند در شهرهای ایتالیا نصب شدند . هنگامی که هیتلر در المان به قدرت رسید موسیلینی اصلا خوشحال نشد . هر وقت او با هیتلر ملاقات داشت ، تنها هیتلر بود که حرف می زد و موسیلینی تناه گوش می داد . موسیلینی همواره ارزو داشت امپراطوری رم را زنده کند اما از همان اولین عملیات جنگی اش با شکست رو به رو شد . هنگامی که ایتالیا به اریتره لشکر کشید ، موسیلینی چنانچه هیتلر بعدها انجام داد با دادن دستورهای نابجا تنها کار را خرابتر می کرد . هنگامی که المان با حمله به لهستان شعله جنگ را بر افروخت ، موسیلینی اعلام بی طرفی کرد . او در سراسر ایتالیا از ضعف های مفرط ارتش کشورش اگاه بود و می خواست تنها زمانی وارد جنگ شود که سرنوشت ان قطعی شده باشد . هنگامی که ارتش فرانسه شکست خورد ، موسیلینی وارد جنگ شد و از ان پس ارتش ایتالیا به جای انکه یاور ارتش المان باشد ، مایه زحمت ان بود . این عملکرد به خوبی خود را در شمال افریقا و منطقه بالکان نشان داد . عملکرد ارتش ایتالیا موجب تمسخر متحدان المانی می شد . موسیلینی نیز به همین سبب از ایتالیایی ها متنفر بود . او حتی یکبار گفت : هنر ایتالیایی ها بی رنگ کرده است . اولین بمبی که هواپیماهای متفقین بیاندازند و اولین خانه ای که خراب شود ایتالیایی ها دچار احساس هنرمندی می شوند و دست هایشان را به علامت تسلیم بالا می برند . ما فقط می توانیم در برپایی نمایشگاه هنری به المان ها کمک کنیم !
    با ورود متفقین به سیسیل روز 24 ژولای 1943 مجلس با اکثریت ارا موسیلینی را ار مقامش عزل کرد . سپس موسیلینی را در جزیره پونزو زندانی کردند و سپس او را به هتل البرگو رفیوجو انتقال دادند . اما اینبار متحدین المانی به داد موسیلینی رسیدند .

    کماندوهای المانی توانستند او را ازاد کنند و به المان انتقال دهند . او در روز 14 سپتامبر به دیدار هیتلر رفت . روز 18 سپتامبر موسیلینی به فشار هیتلر اعلام کرد که قصد دارد به ایتالیا بازگردد . او در ژانویه 1944 و پس از کنترل مجدد قدرت اکثر خائنان از جمله کنت چیانو ، وزیر امور خارجه و داماد خودش را به اعدام محکوم کرد . اما حکومت موسیلینی با برگشتن ورق جنگ به پایان خود نزدیک می شد . او در 27 اپریل 1945 مخفیانه فرار کرد تا بتواند به سوسیس فرار کند .

    موسیلینی در شهر دانگو توسط پلیس دستگیر شد . روز بعد او و معشو قه اش کلارا را به ویلا بلمونت انتقال دادند و او را به جرم خیانت به کشور و به تباهی کشاندن نسل های ایتالیا به اعدام محکوم کردند . کمی بعد موسیلینی تیرباران شد . جسد اناه را به شهر میلان بردند و در انجا به معرض نمایش دراوردند . ولی مردم چنان خشمگین بودند که جسد این دو را تکه پاره کردند به طوریکه امروزه هیچ نشانی از مقبره موسیلینی نیست .


    گرداوری و مترجم : فربد دهقانی.
    منبع : ماهنامه جنگ افزار / سال 8 / ش 86




  2. 5 کاربر از پست مفید Joseph Goebbels سپاس کرده اند .


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •