دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.

نمایش نتیجه های نظرسنجی ها: بعداز خواندن تاپیک جواب دهید: آیا موافقید درمورد اختلا

رأی دهندگان
6. شما نمی توانید در این نظرسنجی رای دهید.
  • بله

    4 66.67%
  • خیر

    2 33.33%
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 7 , از مجموع 7

موضوع: اختلاس کرده نوش جونش!

  1. #1
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    علوم کامپیوتر
    نوشته ها
    806
    ارسال تشکر
    3,312
    دریافت تشکر: 3,315
    قدرت امتیاز دهی
    56
    Array

    Thumbs up اختلاس کرده نوش جونش!

    طولانیه، ولی قول میدم اگه تا آخرش بخونین پشیمون نمی شین توی این روزهای بارانی اخیر منتظر تاکسی موندن واقعا خیلی سخته مخصوصا وقتی راننده ها هم بی انصافی به خرج داده و از جابجایی مسافر به صورت عادی خودداری کنند. این اتفاق برای ما رخ داد و راننده خط بی توجه به صف مسافران که منتظر ماشین بودند کنار خیابون داد میزد : " دربـــــــــــــــــست " . نگاه معنی دار و اعتراض های گاه و بی گاه مسافران هم راننده رو کلافه کرده بود و هم ما رو، به خاطر همین من و یک خانم و دو آقای دیگه با همدیگه ماشین رو با کرایه 6000 تومن دربست گرفتیم که برای هر مسافر نفری 1500 تومن میافتاد درحالی که کرایه خط فقط 550 تومن بود. به هر ترتیب سوار تاکسی شدیم و راننده شروع کرد از مشکلات ماشین و گیر نیومدن لاستیک و بنزین آزاد زدن صحبت کردن و به اصطلاح همون جلسه که پیش تر شرح دادم شروع شد. کنار راننده مرد جوانی نشسته بود که انگار از خیس شدن زیر بارون دل خوشی نداشت. وقتی سخنرانی راننده درباره مشکلات بنیادی مملکت شروع شد خیلی سریع خودش رو وارد بحث کرد که بهتره ادامه بحث رو به صورت یه گفتگوی دو طرفه دنبال کنیم :
    راننده تاکسی : برادر خانمم یه وام 6 میلیون تومنی میخواست بگیره مجبور شد ماشینش رو بذاره به عنوان وثیقه. بنده خدا الان خورده به مشکل دارند ماشینش رو مصادره میکنند. یه عده دزد دارند میلیارد میلیارد اختلاس میکنند کسی هم خبردار نمیشه اون وقت این جوون رو ببین چجوری سر میدوونند !
    مسافر : نوش جونش !
    راننده : (نگاه متعجب) نوش جون کی ؟
    مسافر : نوش جون کسی که 3000 میلیارد تومن خورده
    راننده : (با لحن عصبی آمیخته به تمسخر) نکنه اون بابا فامیل شما بوده ؟
    مسافر : نه ! فامیل من نبوده اما یکی بوده مثل همین مردم . مثل شما! مگه این یارو از مریخ اومده اختلاس کرده ؟ یا اون مدیر بانک از اورانوس به ریاست رسیده بوده ؟
    راننده : نه آقا جان اونا از ما بهترون اند. من برای یک جفت لاستیک باید 3 روز برم تعاونی اون وقت اون 3000 میلیارد تومن رو میخوره یه آبم روش !
    مسافر : خب آقا جان راضی نیست نخر! لاستیک نخر ...
    راننده : (با صدای بلند) چرا نامربوط میگی مرد حسابی؟ مجبورم بخرم ! لاستیک نخرم پس چجوری با ماشین کار کنم ؟
    مسافر : وقتی شما که دستت به هیچ جا بند نیست و یه راننده عادی هستی وقتی میبینی بارندگی شده و مسافر مجبوره زود برسه به مقصد میای ماشینی که باید تو خط کار کنه رو دربست میکنی ... راننده پرید وسط حرف طرف که : آقا راضی نبودی سوار نمیشدی !
    مسافر : (با خونسردی) میبینی ؟ من الان دقیقا حال تو رو دارم وقتی داشتی لاستیک ماشین میخردی. مرد حسابی فکر کردی ما که الان سوار ماشین تو شدیم و 3 برابر کرایه رو داریم میدیم راضی هستیم ؟ ما هم مجبوریم سوار شیم ! وقتی تو به عنوان یه شهروند عادی اینجوری سواستفاده میکنی از مدیر یه بانک که میلیاردها تومن سرمایه زیر دستشه چه انتظاری داری ؟ اون هم یکی مثل تو در مقیاس بالاتر.
    راننده آچمز شده بود و سرش تو فرمون بود ... مسافر که حالا کاملا دست بالا رو داشت با خونسردی ادامه داد : دزدی دزدیه ... البته منظورم با شما نیستا ولی خداوکیلی چنددرصد از مردم ما اون کاری که بهشون سپرده شده رو خوب انجام میدن که انتظار دارند یه مدیر بانک کارش رو خوب انجام بده ؟ منتهی وقتی اونا وجدان کاری ندارند کسی بویی نمیبره اما گندکاری یه مدیر بانک رو همه میفهمند. برادر من تو خودت رو اصلاح کن تا اون مدیر بانک جرات همچین خلافی رو نداشته باشه راننده که گوشاش تو اون هوای سرد از شدت خجالت حسابی سرخ شده بود گفت : چی بگم والا ! من اولین نفری بودم که تو مسیر باید پیاده میشدم و طبیعتا طبق قرار اجباری با راننده باید 1500 تومن کرایه میدادم. وقتی خواستم پیاده شم یه اسکناس 2000 تومنی به راننده دادم. راننده گفت 50 تومنی دارید ؟ با تعجب گفتم بله دارم و دست کردم تو کیفم و یه سکه 50 تومنی به راننده دادم . راننده هم یک اسکناس 1000 تومنی و یک اسکناس 500 تومنی بهم برگردوند و گفت : به سلامت ! همونطور که با نگاهم تاکسی رو که تو هوای بارونی مه آلود حرکت میکرد رو دنبال میکردم چترم رو باز کردم و پولا رو تو کیفم گذاشتم ... آروم شروع کردم به قدم زدن و با خودم فکر میکردم یعنی من هم باید خودم رو اصلاح کنم ...
    ویرایش توسط 7raha7 : 24th November 2011 در ساعت 06:11 AM
    sokutam miad... slm,hamin:-)

  2. 12 کاربر از پست مفید 7raha7 سپاس کرده اند .


  3. #2
    یار همیشگی
    نوشته ها
    4,341
    ارسال تشکر
    10,614
    دریافت تشکر: 19,174
    قدرت امتیاز دهی
    3108
    Array
    تووت فرنگی's: لبخند

    پیش فرض پاسخ : اختلاس کرده نوش جونش!

    اونا اختلاس نکن من بکنم ؟
    دلم تنگه پرتقالِ من!


  4. کاربرانی که از پست مفید تووت فرنگی سپاس کرده اند.


  5. #3
    مدیر کـــــــل ســــایت
    رشته تحصیلی
    مهندسی کامپیوتر - نرم افزار
    اکانت شخصی
    ندارد
    نوشته ها
    7,883
    ارسال تشکر
    9,788
    دریافت تشکر: 29,042
    قدرت امتیاز دهی
    13974
    Array
    Admin's: جدید39

    پیش فرض پاسخ : اختلاس کرده نوش جونش!

    ماجرای جالبی بود ...

    دقیقا حرفی که واقعا بهش اعتقاد دارم ...

    همه ی ما خودمون رو اگر اصلاح کنیم دنیا اصلاح میشه.!

    متاسفانه همیشه انگشت اتهام ما به سمت همدیگه است غافل از اینکه سه تا از انگشتان دست خودمون رو مقصر میدونه ...


    نخبه یعنی خودباوری انسان و پس از خود باوری کاری غیر ممکن نمی شود

  6. 6 کاربر از پست مفید Admin سپاس کرده اند .


  7. #4
    کاربر جدید
    رشته تحصیلی
    الکترونیک هواپیمایی
    نوشته ها
    87
    ارسال تشکر
    292
    دریافت تشکر: 379
    قدرت امتیاز دهی
    25
    Array

    پیش فرض پاسخ : اختلاس کرده نوش جونش!

    آره جالب بود...

    ولی من هر موقع عدد3000 رو میبینم یاد اون موضوع میفتم و باخودم میگم خدایا چرا ما که مملکتمون اسلامیه از این کارا توش اتفاق میفته؟چرا این پولا رو برای علم صرف نمیکنن این مسولین محترم؟و....
    خدا به راه راست هدایتشون کنه.همگی بگید آمین
    زندگی زیباست ای زیبا پسند
    زیبا اندیشان به زیبایی رسند

  8. 2 کاربر از پست مفید fsohrabi سپاس کرده اند .


  9. #5
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    computer-software
    نوشته ها
    1,188
    ارسال تشکر
    5,235
    دریافت تشکر: 5,016
    قدرت امتیاز دهی
    218
    Array
    NameEly's: جدید19

    پیش فرض پاسخ : اختلاس کرده نوش جونش!

    منم با اقا مصطفی کاملا موافقم , داستان هم بسیار اموزنده وقشگ بود

    اگه واقعی بود خدا اون پسری که اینجور منطقی صحبت کرده رو حفظ کنه و به ما راه درست رو نشون بده
    ارام تر سکوت کن : ... !
    صدای بی تفاوتی هایت ازارم می دهد
    کلاس های برنامه نویسی ( اموزش )
    کلاس های برنامه نویسی سایت ( اطلاعیه )

  10. 3 کاربر از پست مفید NameEly سپاس کرده اند .


  11. #6
    دوست جدید
    رشته تحصیلی
    کارشناس ارشد جبر
    نوشته ها
    197
    ارسال تشکر
    1,089
    دریافت تشکر: 716
    قدرت امتیاز دهی
    29
    Array

    پیش فرض پاسخ : اختلاس کرده نوش جونش!

    واقعا ماجرای جالبی بود و جالبتر از اون پروروندن اون ایده به عنوان یک تایپک اثرگذار بود
    احسنت
    مرجع تخصصی ریاضیات، از پایه تا دکترا
    http://rayeshmand.ir

  12. 3 کاربر از پست مفید azarbara سپاس کرده اند .


  13. #7
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    علوم کامپیوتر
    نوشته ها
    806
    ارسال تشکر
    3,312
    دریافت تشکر: 3,315
    قدرت امتیاز دهی
    56
    Array

    پیش فرض پاسخ : اختلاس کرده نوش جونش!

    روز به روز دارىم پىش مىرىم و قضىهه اختلاسها همچنان به قوت خودش باقىه. گاهى دوست دارم جاىى به جزاىران زندگى مىکردم...
    sokutam miad... slm,hamin:-)

  14. کاربرانی که از پست مفید 7raha7 سپاس کرده اند.


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •