دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1

موضوع: چراازدواج دانشجویی؟

  1. #1
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    مهندسی علوم دامی
    نوشته ها
    391
    ارسال تشکر
    320
    دریافت تشکر: 1,150
    قدرت امتیاز دهی
    41
    Array

    پیش فرض چراازدواج دانشجویی؟

    این روزها به مناسبت سالروز ازدواج حضرت علی (ع) وحضرت فاطمه (س)(تبریک عرض مینمایم) : بازار ازدواج و خواستگاری و عقد و عروسی و اینکه بعضی ها هم دارند دنبال کیس میگردند و… داغ، داغ است. البته تا باشه از این کارا!!!!!
    البته خدا قسمت همه بکنه انشالله!!!
    آمین

    فلسفه ی ازدواج دانشجویی در کل کار بسیارخوب و پسندیده ای است چرا که در جامعه ایی که سن افرادبرای ازدواج بالا رفته و آمار ازدواج کم شده و آمار طلاق رو به افزایش است. مخصوصا در محیط دانشگاه اگر ترویج ازدواج صورت بگیرد و این امر در دانشگاه نهادینه شود باعث میشود افراد زیادی روی به این کار بیاورندو یک جو خوب و پسندیده ایی ایجاد میشود. در دانشگاهی که فضا یک فضای مختلط است وشاهد آن هستیم که وضع حجاب و عفاف روز به روز بدتر دارد میشود ازدواج با آگاهی کامل می تواند راهگشای خیلی از مسائل دانشجویان باشد. دانشجوئی که برای تحصیل و فراگیری علم به دانشگاه آمده است و میخواهد در کنار درس خواندن، به مساول اعتقادی و دینی خود به برسد و دچار آسب نشود،ازدواج میتواند یک راه حل برای این عزیزان باشد.در شرایط کنونی جامعه و با توجه به توسعه ی ارتباطات و تهاجم فرهنگی رسانه ها، میتوان امر ازدواج را از اهم واجبات به شمار آورد؛ زیرا متاسفانه لغزشگاههای بسیار زیادی بر سر راه جوانان کشورمان ایجاد گردیده است به طوری که در این شرایط واقعا * در جوانی پاک بودن شیوه ی پیغمبری است*
    امروزه باتوجه به این همه خطرات و دامهایی که در سر راه جوانان ماهست ازدواج یک امری واجب و مهم تلقی میشود مخصوصا جوان دانشجویی که در پی کسب علم آمده است. مثلا جوشش غریزه ی جنسی، توفیق کسب علم ویا عبادتی با حضور قلب را به او نمی دهد و گاه در پی سرخوردگی ها و بیم به گناه افتادن، از روابط اجتماعی خود می کاهد و رفته رفته تاثیرات روانی این رفتار، موجب عصبی شدن و تند خویی او میگردد. از تاثیرات ناشی از این مساله می توان به بی میلی به کار وفعالیت، به درس و مطالعه و بی میلی به معاشرت و مصاحبت با همسالان، اقوام و دوستان نام برد. هرچند موارد یاد شده از گناهان به شمار نمی اید، اما این ناهنجاری ها مقدمات گناهانی را در انسان بوجود می آورد. بارها و به کرار دیده شده کسانی که ازدواج میکنند و این مسئولیت را بر عهده میگیرند، از لحاظ روحیه ی معنوی و روانی به مراتب بهتر از مجردها هستند. البته فراموش نباید بکنیم که بستر یک زندگی آرامش بخش را خودمان باید فراهم کنیم.

    تحصیلات مهمتر است یا ازدواج!!؟
    در اینجا قصد دارم به چند مورد به این که آیا ازدواج مقدم بر تحصیل است یا برعکس بپردازم
    پسری که علاقه مند به ادامه ی تحصیل است در صورتی که احساس نیاز به ازدواج ندارد، بهتر است ازدواج را به تاخیر بیاندازد. ولی اگر فرد احساس کند نسبت به جنس مخالف دچارلغزش شده است ، احساس می کند کنترل شهوت برایش سخت شده چه در برخورد با جنس مخالف ، چه همجنس ، چه در تنهایی ، همین که این احساس را کرد، این ها همه نشانه ی ازدواج است و در این صورت نباید به خاطر تحصیلات ازدواج را به عقب بیندازد.
    البته در مورد خانم ها چه نیاز به ازدواج پیدا شد و چه نشد، اصل اولیه این است که دختر هرچه زودتر اگر امکان ازدواج فراهم بود، ازدواج کند. حال چرا؟؟
    -به خاطر انواع و اقسام مزاحمت ها
    دختر میخواهد درس بخواند، مرتب برایش مزاحمت ایجاد میشود، چه باقصد اذیت و چه با نیت خواستگاری که موجب میشود دغدغه ی محیط و افراد را پیدا کند. البته اینها وقت زیادی را از او میگیرد و فکر اورا مشغول میکند.
    -ذهنیت های اطرافیان
    دختری که دنبال کسب علم است و میخواهد به مرکزی یا نزد استادی برود و بحث کند، چون مجرد است، همیشه یک ذهنیت منفی به دنبالش هست. این ذهنیت ها مانع خیلی از پیشرفتها می شود و به دنبال خودش اضطراب ها و استرس هایی کاذب می آورد.
    - از دست دادن موقعیت های مناسب
    در این چندسالی که دختر به دانشگاه آمده است و میخواهد به اهداف علمی خود برسد، خواستگاریهای خوبی داشته و رد کرده و حالا که مثلا فوق لیسانس گرفته و در ضمن سنش هم بالاتر رفته ولی از آن طرف هم کمیت و هم کیفیت خواستگارها پایین آمده است و در ضمن توقعات اوهم بالا رفته است.در این حالت که دختر به یک تعارض میرسد که خودش لیاقت های ویژه ای دارد ولی طالبین او به این لیاقت ها نرسیده اند و احساس جفا از طرف جامعه میکند و مجبور است به خواستگاری کمتراز آنچه میخواست جواب مثبت بدهد که امکان دارد بعدا دچار مشکل بشود.
    -عدم ناسازگاری
    انسان به طور کلی هرچه سنش بالا میرود، قوه ی سازگاری و انعطاف پذیریش کمتر میشود.لذا چه دختر و چه پسر بهتر است زودتر ازواج کنند.
    -عدم تناسب تحصیلی
    میانگین سطح تحصیلی دخترها از پسرع بالاتر رفته است.بنابراین بخشی از دختران تحصیل کرده مچبورند با پسری ازدواج کنند که از نظر تحصیلی پایین تر از آنها هستند. بنابراین یا ازدواج نمیکنند و یا ازدواج میکنند و زندگی برای آنها سخت میشود. در هر حال اگر میبینید که شرایط اردواج برایتان مهیا است چرا ازدواج نمیکنید. نترسید و به صحبتهای دیگران هم توجه نکنید که میگویند ازدواج دردسر است و یا میگویند به مخارج سنگینش نمی ارزد و از این قبیل دسته حرفهای بی ریشه و اساس!!!!
    اگر همه ی شرایط را در نظر بگیریم ، تحصیل مانع ازدواج نخواهد بود البته ازدواج کمیت وقت را پایین می آورد، ولی برکتش را زیاد می کند. ازدواج به کار و تحصیل و… برکت میدهد به شرطی که متناسب و مناسب باشد. شرایط متناسب ضمن ادامه ی تحصیل یعنی اینکه شما که وضعیت آنچنانی ندارید، از طرف مقابلتان هم انتظار آنچنانی نداشته باشید.
    یک نکته ایی را که خیلی هم بارها از این وآن شنیده ام و حیفم می آید که نگویم این است که متاسفانه خیلی ها دچار این توهم شده اند و فقط این دو کلمه را یاد گرفته اند که ما تا “فرد مناسبی” پیدا نکنیم ازدواج نمیکنیم. البته منظورم از فرد مناسب هم “ایده آل بودن “است؛ سوال من این است از این عزیزان که مگر خود شما ایده آل هستید که میخواهید طرف مقابلتان ایده آل باشد!!؟(منظور از مناسب یعنی به خود،خانواده و فرهنگت نگاه کن و انتخاب کن)
    پس ازدواج مانع تحصیل نیست، اما باید توجه داشته باشیم که نوع ازدواج مانع تحصیل است. موضوع این نیست که کسی رو پیدا کنیم که همانند ما درس بخواند، بلکه گاهی همسر با آنکه خود نتوانسته است ادامه تحصیل بدهد، ولی واقعا احساس علاقه به تحصیلات همسرش دارد و این را میتوان در زندگی دید. عشق به تحصیل، بعضی اوقات در وجود فردی هست ولی به خاطر شرایط زندگی نمی تواند برود دنبال تحصیل. این عشق را انتقال میدهد به وجود همسرش. این افراد زوج های موفقی هستند.
    بنابراین دخترخانم ها بااین نکته توجه کنند که اگر فرد مناسبی برای ازدواج پیدا شود، آنچه مقدم می باشد ازدواج است نه تحصیل. البته با در نظر داشتن این نکته که در حال سپری کردن مقاطع حساس تحصیلی(کنکورو امتحانات ترم و…)نباشند. بعضی ها تصورشان این است که درحین این که دارند درس میخوانند اگر ازدواج کنند برنامه ی تحصیلیشان بهم می خورد و از نظر درسی افت میکنند.
    البته در پرتوازدواج(ازدواج درست و با آگاهی کامل نه از روی احساسات و عاشق شدن های کاذب و بی اساس ) شما و همسرتان میتوانید یکدیگر را در این راه یاری کنید به هم دلگرمی و امید دهیدکه این مسئله در تحصیلات علمی بسیار موثر است. این به تجربه ثابت شده است.ولی خب باید به این موضوع هم توجه داشت که در ماههای اول زندگی فرد تحت الشعاع قرار میگیرد و گاهی دچار تزلزل میشودکه با توجه به روحیه ی خانم ها، این امر در آنها بیشتر است؛ پس توجه به این نکته که شروع ازدواج نباید در مقاطع حساس تحصیلی باشد. توصیه ی من به شما این است بگردید دنبال آن کسانی که زندگی را با ازدواج دانشجویی شروع کردند از آنها سوال کنید، زندگیشان را بررسی کنید و از تجربیات آنها استفاده کنید تا دچار تشویش ذهنی و اضطرابها و حساسیت در این زمینه هانشوید.
    جالب است یکی از رفقا رفتند به خواستگاری یک دختری که(حالا شما فرض کنید طرف مذهبی ،بسیجی و کلا حزب اللهی) در جواب سوال اینکه شما با بنده ازدواج میکنید یا نه این را شنیده بود که من قصد ازدواج ندارم برای اینکه به درسم لطمه وارد میشود و نمیتوانم شاگرد اول بشوم!!!!!!!!!!!!!!! دیگه قضاوت این حرف باخود شماست.
    در آخر صحبتهایم چند نکته ی مهم برای آن دسته از کسانی که نهایتا مسیر ازدواج در حین تحصیل را برگزیدند و نگران مشکلاتی که با آن مواجه میشوند خواهم گفت:
    ۱- میتوانید با مقدمات ساده و بدون تشریفات عقد شرعی کنید، اما زندگی مشترک را به تاخیر بیاندازید. اصطلاحا زندگی نیمه مستقل داشته باشید.
    ۲- کار کردن در حین تحصیل می تواند مشکلات اقتصادی شمارا کاهش دهد. البته زندگی دانشجویی بیشتر از دوطرف خانواده ها تامین میگردد. چرا که اکثر خانواده ها پذیرفته اند که زندگی دانشجویی شرایط خاص خودش را دارد.
    ۳- وقتی زندگی ساده و قانعی داشته باشید،آرامش روحی و فکری بیشتری خواهید داشت ودر این صورت راحت تر میتوانید در مسائل علمی و پژوهشی و صنعتی پیشرفت کنید.
    البته موارد زیادی هست که نه مجال نوشتن است و نه فضای آن بقیه ی نکات رو به خودتان میسپارم و این همت را میطلبد که خودتان به دنبالش بروید.
    رسالت نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه
    خب حال اگر بخواهیم ازدواج دانشجویی را در دانشگاه نهادینه بکنیم و یک فرهنگ بشود با این دید که دانشجو اگر بخواهد ازدواج کند آن هم ازدواج دانشجویی و هیچ دغدغه ایی نداشته باشد. باید دانشگاه امکانات آن را فراهم کند. تنها نهادی که در دانشگاه اقدام به این مسئله نموده است نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه است.
    ولی متاسفانه دراین چندسال اخیر نهاد در این زمینه خوب کار نکرده است و بعضا باعث دوری دانشجویان از جشن ازدواج دانشجویی شده است. به چند موارد از این مشکلات میپردازم.
    اگر قرار است جشن ازدواج دانشجوئی برای زوج های جوان گرفته شود چرا هزینه ایی برای ورود به جشن گرفته می شود. (منظور من دانشگاه دولتی است) مگر نه این است که این ازدواج یک ازدواج آسان و راحت بدون دوری از هرگونه تجملات بنا شده است. پس چرا در ابتدای آن هزینه ای گرفته میشود. مگرتعداد چندنفر است که هزینه میگیرند.جالب است که ازدواج دانشجوئی هرساله برگزار میشود نه هرماه!!
    باید این را در نظر داشته باشیم که دانشجو از خودش استقلال مالی ندارد.(البته همه اینجوری نیستند ولی اکثرا محصل هستند) خیلی جالب است نهادی که طرح ضیافت اندیشه برگزار میکند آن هم با بودجه ی کلان و میلیاردی!!!! (البته من نمی خواهم طرح ضیافت اندیشه را زیر سوال ببرم ولی چرا ادامه پیدا نکرد و فقط یکسال برگزار شد) خب طرح ضیافت اندیشه به دلیل اینکه هزینه ی زیادی دربر داشت کنسل شد ولی مگر جشن ازدواج دانشجوئی چقدر هزینه بر میدارد.!؟ برنامه ایی مثل ازدواج دانشجوئی که یکی از مهمترین برنامه های فرهنگی و کلان دانشگاه است چرا باید اینقدر ضعیف برگزار شود !؟ این افراط ها و تفریط ها در کار فرهنگی نه تنها جایگاهی ندارد بلکه موجب تضعیف کار و بدبینی میشود.
    یک موضوع مهم دیگری که جای تامل و تاسف دارد این است که قبل از برگزاری جشن ازدواج دانشجوئی از زوج های جوان تعهد گرفته میشود که نهاد هیچ گونه تعدی در قبال هدیه دادن(سفربه مشهد مقدس،سکه ووام ) ندارد.!!!!!
    اگر قرار باشد جشنی گرفته شود آن هم ازدواج دانشجویی و یک شیرینی خورده شود و چند ساعت حرف بزنند که معنایی نمیده!! اصلا چه بهتر که دانشجو خودش در خانه ی خودش این جشن را بگیرد. بالاخره برای ترغیب جوانان به ازدواج باید مزایایی در نظر گرفته شود یا نه آنهم قشر دانشجو که گفتم از نظرمالی استقلال ندارد.عروس و داماد با یک شوق و علاقه در این جشن شرکت میکنند و وقتی با این فضای خشک مواجه میشوند به نظر شما رضایتمندی حاصل میشود.هرساله هم اوضاع بدتر از سال قبل میشود چرا که مسئولین تنها پاسخی که دارند این است که هزینه ها سرسام آور و زیاد است و بودجه ی کافی برای سفر به مشهدمقدس یا سکه نداریم!!!!!!
    یا کار نکنید خواهشا و اسمش را کارفرهنگی نگذارید یا اگرهم میخواهید کار بکنید خوب و با کیفیت انجام دهید. تا بتوان این کار را یک فرهنگ در جامعه ی دانشگاهی تثبیت کرد. جالب است من از هرکسی که در این جشن شرکت کرده بود یا ابراز ناخوشایندی میکرد یا رد میکرد.چرا که نهاد هنوز نتوانسته است رسالت خود را انجام دهد.
    چندسال پیش زوج های جوانی که با ۱۴ سکه مهریه عقد میکردند یک سکه بهارآزادی به آنها تعلق میگرفت و الان در بعضی از دانشگاهها یک ربع سکه میدهندآن هم اگربدهند. جالب اینجاس که اصلا چند نفر هستند که با ۱۴سکه مهریه عقد میکنند. به نظر من نهاد ابتدا باید فرهنگ مهریه و تعیین مهریه را با برگزاری کلاسهای آموزشی برگزار نماید تا آگاهی در این زمینه کسب شود. .ولی خب شاید به ضررنهاد هم به نوعی بشود چرا که تعداد شاید زیاد بشود و آنوقت دیگه دیگه!!!!
    کیفیت برگزاری جشن های ازدواج دانشجویی به مراتب در سالهای قبل خیلی بهتر از این چندسال اخیر بوده است حال چه در بحث اجرای جشن و چه هدایا!! ولی نکته ی مهمی که هست این است که سن ازدواج همانطور که گفتم به دلایل مختلفی بالا رفته و اگر قرار باشد جشن های ازدواج دانشجویی و چه غیر دانشجویی اینگونه برگزارشوددرآینده هیچ کس به ازدواج میل پیدا نخواهدکرد.
    طی نظرسنجی که از دانشجویان مجرد در چنددانشگاه صورت گرفت نزدیک به نود درصد از دانشجویان مشکلات مالی را سدی در برابرازدواج دانستند حال اگر یک ارگانی مثل نهاد نتواند بستر سازی مناسب بکند این نود درصد به بیش از صد درصد میرسد.
    البته خالی از لطف نباشد تنها چیزی که زوج های دانشجو از آن به خوبی یاد کردند برگزاری کارگاه آموزشی بهداشت خانواده وروانشناسی بود ولی این یه مورد هم از نظر بنده مشکل دارد آنهم این است که مگر با چندساعت مشاوره وسخنرانی میشود مباحث مهم زندگی را گفت!؟با چندساعت سخنرانی و مشاوره نمیشود برای یک زندگی چندین ساله تصمیم گیری کرد!؟
    پیشنهاد من این است که قبل از رسیدن این ایام وثبت نام جشن ازدواج دانشجویی میشود با چند دوره کلاس یا کارگاه آموزشی در دانشگاه ویژه ی دانشجویان وحتی خانواده ها گذاشت تا این آگاهی به خوبی صورت بگیرد.هنوز خیلی از دانشجویان و حتی خانواده ها نمیدانند که زندگی دانشجویی بر چه اساسی و شیوه ایی هست!! هنوز خیلی از دانشجویان بلد نیستند که چگونه وقتی کسی را برای زندگی انتخاب کردند در دانشگاه به چه صورتی خواستگاری بکنند.
    در کل ازدواج دانشجویی همانطورکه گفتم یک امری بسیار پسندیده و خوبی است البته با آگاهی کامل نه از روی احساسات!!
    بنده ی همه ی شماروبه این امر مقدس و پسندیده دعوت مینمایم و انشالله که هرچه زودتر از این نعمت اللهی برخوردارشوید. هرچند بارها از متاهلین شنیده اید که آدم یکبار در زندگی … میشود!

    اللهم ارزقنا زیارت لبیتک الحرام


  2. 2 کاربر از پست مفید Number One سپاس کرده اند .


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •