دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 15 , از مجموع 15

موضوع: کاخ بار - آپادانا

  1. #11
    یار همراه
    نوشته ها
    2,548
    ارسال تشکر
    17,332
    دریافت تشکر: 8,680
    قدرت امتیاز دهی
    15646
    Array

    پیش فرض پاسخ : کاخ بار - آپادانا

    ميرآخوران و خدمه
    پشت سر سربازانی كه بر رديف بالايی نوار نقش دار جبهه ی شمالی نشان داده اند، گروهی از خدمه ی شاهی در حركت اند. نخست يك حاجب (پرده دار) می آيد كه لباس مادی، يعنی كلاهی گرد –نمدی با دنباله ای كه به پشت گردن می افتد، به سر دارد و نيم تنه ی چسباان و تنگ –چرمين –و نيم چكمه پوشيده پوشيده است. در يك دست عصايی دارد كه نشانه ی منصب اوست و دست ديگر را بر روی مچ دست اولی انداخته است؛ دسبندش به خوبی نمايان استاما گوشواره ندارد.
    پس وی چهار مهتر در جامه ی مادی می آيند كه هر يك از اينان شلاقی به يك دست گرفته و قاليچه ی تا شده ی آراسته ای زير بغل دارد و نفر جهارم، كرسی پادشاه را كه درست به مانند چهار پايه ای است كه به هنگام توصيف نقش بار عام شاهی زير پاهای خشايارشای اورنگ نشين ديدم –با بندی چرمين به پشت بسته، می آورد.
    پشت سر اين گروه، يك پرده دار ديگر با گوشواره، دستبند و عصا، در جامه ی مادی می آيد و سپس سه مهتر در جامه ی همانند وی، كه هر يك اسبی (نريانی) را می آورد. دم سبان گره خورده و با نوار و بند بسته شده است و يال شان آراسته و موی روی تارك شان را دسته كرده به طوری آراسته و موی روی تارك شان را دسته كرده به طوری آراسته اند كه اصطلاحاً به كاكل يا تاجی، معروف است و همانند تيغه ی تبرزين می باشد.
    افسار آنها بسيار زيبا و با تكه هايي كه منتهي به سر اردك مي شود مجهز است. اندام اسبان بزرگ است و احتمال مي رود كه جزو اسبان معروف نيسائي بوده باشند (نيسايه يا نسا، دشتي در ماد بود كه پرورشگاه بهترين، خوش نژادترين، تندروترين و گران پيكرترين اسپان جهان باستان بشمار مي رفت و محل ْن را حوالي كرمانشاهان كنوني دانسته اند). آنگاه يك حاجب (پرده دار) ديگر مي آيد كه موي بند پيچان خوزي پوشيده و نيم تنه و دامن چين دار پارسي به تن و كفش سه بندي به پاي دارد و خنجري با فبضه سه دنده اي دم چلچله اي به پيش كمر زده و عصاي پرده داريش را كمي اريب، طوري گرفته كه نوكش بر شت پاي جلويي اش گذارده شده و با دست ديگر، دو گردونه را هدايت مي كند. اين گردونه ها عبارتند از اتاقك هاي كوچك سرناپوشيده اي كه هر يك بر محوري متصل به دو چرخ بزرگ متكي است و با دو نريان كشيده مي شوند. در هر كدام از آنان يك گردونه ران- در لباس پارسي اما با موي بند خوزي- ديده مي شود كه به جلو خم شده و دهنه اسبان را در است دارد و با دست راست تركه اي را براي اشاره حركت به ستوران بلند كرده است. يال و دم و كاكل اسبان، به همان ترتيبي آراسته شده كه در نريان هاي تك روست ولي به هر يك از آنها پيش بند، تنگ و دهنه اي مجهز، كه از درون يك قلاب بزرگ چوبي مي گذرد و به منگوله اي بزرگ آراسته است، بسته اند.چرخ گردونه ها دندانه دندانه است(مثل چرخ هاي امروزي) و محوري گرد دارد كه از آن دوازده پره بيرون آمده است.ميخ ميان صفحه محور را با نقش برجسته يك زن- كه دستها را به سينه گذارد- نشان داده اند. (اين تصوير، تنها نقش زن در نقوش تخت جمشيد مي باشد.) دستگيره اي حلقه وار در لبه عقبي هر يك از گردونه ها تعبيه شده و از آن بندي دولا آويخته اند تا كار بالا رفتن را آسان سازد. شيئي همانند يك تركش، در جلو گردونه رانها به لبه پيشين گردونه آويخته است و چيزي مثل كمان دان، مزين به پولك هاي فراوان، بر كناره گردونه ها به طور اريب قرار گرفته. تنه گردونه نخستين با طرح لوزي تزئين شده و قابي دارد كه سرتاسر با رديفي از شيران غران دم علم كرده مزين شده است. گردونه دومي تنه اي ساده دارد، اما قاب آن با رديفي از گلهاي دوازده پر آرايش يافته است. چون عرض مجلس حجاري محدود بوده و طولش نيز چندان زياد نبوده است، هنرمند به ناچار اندام اين دو گردونه و رانندگان و ستوران شان را كوچك تر از حدي كه در نگاشتن نقوش مجاور منظور كرده بوده است نشان داده، به طوري كه تنه گردونه رانان، ريز مي نمايد.
    هيچ شكی نمي توان كرد كه اين گروه خدمه، اسباب و رستوران و گردونه هاي رستوران و گردونه هاي پادشاه را مي آورند. شهريار مورد بحث در اينجا، خشايارشا است. شايد بتوان گردونه ران نخستين را پاتريامفس، پسر هوتنه، كه به گفته هرودوت (كتاب هفتم، بند 40) گردونه ران خشايارشا بود، دانست. مرحوم پيتر كالمير به من گفت كه شايد گردونه دومي به وليعهد تعلق داشته است.


    http://www.persepolis.ir/index.php?option=com_content&view=article&id=24%3A apadana&catid=18%3Apersepolis-palaces&Itemid=72&limitstart=9


  2. #12
    یار همراه
    نوشته ها
    2,548
    ارسال تشکر
    17,332
    دریافت تشکر: 8,680
    قدرت امتیاز دهی
    15646
    Array

    پیش فرض پاسخ : کاخ بار - آپادانا

    بزرگان ايرانشهر
    پشت سر نگهبانان شاهي، در دو رديف پاييني، دو صف از بزرگان ايرانشهر مي آيند و همه يكي در ميان جامه مادي و پارسي پوشيده اند. چون اين نقش، ميهمانان گزيده دولتي را در جشن نوروز، مي نمايد، مشكل بتوان قبول كرد كه آن بزرگان فقط و فقط از ميان مادها و پارسيان دست چين مي شده اند و ديگر نژادگان ايراني- مانند سكاها، سغديان، خوارزميان، هراتيان، ارمني‌ها و جز آنان- را به ميهماني فرا نمي خوانده اند. پس شايد تعبير ديگري به ميان بتوان آورد و چنين انگاشت كه تين نقوش، والاترين بزرگان سرتاسر دولت هخامنشي را نشان مي دهند و جامه مادي يا پارسي در اينجا تعيين كننده مليت نيست بلكه مشخص كننده منصب است. هر گاه چنين فرضي درست باشد، اين دو صف 32 نفري را مي توان نماينده نخبه ترين صاحب منصبان درباري (در لباسي پارسي) و نظامي (در جامه مادي) ايران در عهد خشايارشا دانست.
    همه اين بزرگان كلاه بلند دارند و كلاه ترك دار و استوانه اي پارسي آنها از كلاه هاي پارسيان ديگر بلند تر است. به علاوه همه ريش نسبتاً بلند دارند كه نشان مي دهد مقامشان از ديگر افراد منقوش بر پلگان آپادانا بلند تر است اما از پادشاهان، كه ريش مصنوعي بسيار بلند مستطيلي دارند، پايين ترند.همه گوشوار، دستبند و طوق دارند و اينها همه نشانه بزرگي و سالاري به شمار مي رفته است و "نشان" هاي خاصي بوده كه در برابر خدمت نيك و به پاداش دلاوري داده مي شده است و الا هر فرد عادي و عامي نمي توانسته اينها را به خود بياويزد.
    به علاوه آنان كه جامه مادي به تن دارند، ردايي بلند آستين بر دوش افكنده اند كه با بندي ظريف در جلو سينه چفت مي خورده است. اين ردارا كنديز مي خوانده اند و سر آستين هايش دوخته و بسته بوده، به طوري كه اگر دستها را در آستينها مي كردند، از آن بيرون نمي آمد و كسي كه آن را بدين گونه مي پوشيد، نمي توانست دست به اسلحه برد و از اين جهت، بزرگان در پيشگاه پادشاهان دست ها را در آستين ها مي پوشانيدند تا احتمال هر گونه سوء قصدي از ميان برود- مجازات تخطي از اين قانون مرگ بود. اما در حالت عادي، ردا را مثل عبا، فقط بر دوش مي افكندند و آستين ها تهي و آويزان مي ماند و خود جامه،‌ با بندي در پيش سينه بسته مي شد. بسياري از بزرگان تنه خود را برگردانيده، از روبرو نمايانند و از اين جهت، حالت بدوش گرفتن كنديز را به خوبي نشان مي دهند. آستين تهي و آويخته ردا، در حاهايي كه فرد كنديز پوش را به حالت نيمرخ نشان داده اند، به روشني نمايان است.
    آنان كه جامه مادي پوشيده اند، كلاه نمدي گرد، آويزه دار و نيم تنه چرمين چسبان، شلوتر چرمين تنگ و چكمه پوشيده اند و كمربندي به ميان دارند كه دو سرش به قبه اي چون يك گل دوازده پر مي پيوندند و گره خورده، چونان دو آويزه به پايين مي افتد. نقوش همين افراد بر روي پلكان شمالي آپادانا كه طرف ديگر آنان را نشان مي دهد، مي رساند كه هر يك از آنان تيغ كوتاه (اكوناك، به يوناني اكي نكيز) در نيام كرده اي را به كمر آويخته بوده اند.
    آنان كه در لباس پارسي اند، كلاه استوانه اي ترك دار به سر دارند و نيم تنه و دامن چين دار و كفش سه بندي پوشيده اند و خنجري با قبضه ي سه دندانه اي دم چلچله اي به كمر زده اند.
    گروهي از اين بزرگان (هم در چامه ي مادي و هم در لباس پارسي) هر يك كمان داني بزرگ (كه در اصل چرمين بوده) با تسمه اي كه بدان دوخته شده به كمر آويختع اند، سر كمان دان به مانند كله ي طوطي مصور شده است. نقش هاي پلكان شرقي آپادانا اين كمان دان ها را از روبرو، به صورت واضحي نشان مي دهند در حالي كه نقوش پلكان شمالي، فقظ قسمتي از آنها را نمايان مي سازند و بقيه در پشت سر افراد منقوش، پنهان مانده اند.
    بيشتر بزرگان گلي و يا غنچه اي شبيه نيلوفر آبي در دست دارند، چنانكه امروز هم رسم شده است كه در مواقع تشريفاتي گل به دست گرفته و يا بوي خوش و عطر به خود بپراكنيم، در غهد باستان رسم بوده است كه با بوي خوش و عطر گل به ميهماني بروند و اين عادت بسيار نيكو از پدران ما به يادگار مانده است. گروهي هم اشياء كروي و بيضوي- شايد سيب، انار و تخم مرغ رنگين- به دست گرفته اند كه همه اينها از ويژگي هاي مراسن نوروزي است و هنوز هم در سفره هفت سين نوروزي مان جلوه گر است.
    حالت اين بزرگان فوق العاده گيرا و پر معني است و در نفرهاي اول و برخي ديگر از ميان دو گروه، رسمي و تشريفاتي است. مثلاً نفر نخستين هر گروه –كه جامه پارسي پوشيده- در يك دست گل دارد و دست ديگر را بر روي مچ دست اولي انداخته و مانند پرده داران، خشك و با احترام ايستاده است. از اين جهت احتمال داده اند كه شايد هزار پتيش ( هزار بد، فرمانده هزارگان يعني هزار تن نگهبانان ويژه شاهي، كه بن نيزه شان سيب زرين داشته) باشد. نفر دوم رديف پاييني، دستي را به نشانه درود فرستادن به لبان برده است و نفرهاي پشت سر او هم حالت احترام دارند و رسمي اند. اما گروه زيادي از بزرگان، وضع تشريفاتي را كنار گذاشته و مثل اين كه به ميهماني يكي از دوستان مي روند، شادان و گفت و گو كنان گام بر مي دارند؛ اين يكي دستش را بر كمان دان رفيقش گذلرده، آن يكي دست بر شانه دوستش نهاده و با او- كه برگشته و به وي گوش مي دهد- سخن مي گويد.بسياري از آنها دست همديگر را گرفته اند و حالت بسيار دوستانه اي در رفتار و حركاتشان ديده مي شود. اين صحنه ها، يكي از دلپسندترين و كمياب ترين نقش هاي درباري جهان باستان است و هر بيننده اي را شيفته مي سازد.

    http://www.persepolis.ir/index.php?option=com_content&view=article&id=24%3A apadana&catid=18%3Apersepolis-palaces&Itemid=72&limitstart=10


  3. #13
    یار همراه
    نوشته ها
    2,548
    ارسال تشکر
    17,332
    دریافت تشکر: 8,680
    قدرت امتیاز دهی
    15646
    Array

    پیش فرض پاسخ : کاخ بار - آپادانا

    سنگ نوشته ها و نقش شير گاوشكن
    در سمت راست اين مجلس حجاري مفصل، فضايي مستطيل شكل از ديوار پلكان را به كتيبه اي اختصاص داده اند كه دو قسمت دارد؛ بخش باليي در 18 سطر، به خط و زبان عيلامي است و بخش پاييني در 19 سطر به زبان و خط بابلي. هر دو متن، يك مضمون دارند و مفادشان مثل متن كتيبه اي است كه به فارسي باستان، بر ديواره ي جنوبي پلكان شرقي نقر شده و در جاي خود از آن ياد خواهيم كرد. هرسه كتيبه به فرمان خشايارشا كنده شده اند؛ پادشاه پس از ستايش اهورامزدا خود را معرفي مي كند و مي گويد كه " اين سراي (مقصود او آپادانا و يا قسمتي از آن است) را من به تأييد اهورامزدا ساختم. باشد كه اهورامزدا و ايزدان ديگر، مرا بپايند و كشورم را و هر آنچه را كه ساخته ام" (روايت بابلي).
    از اينجا بر مي آيد كه ساختمان آپادانا در زمان داريوش و در حدود سال 515 ق.م. آغاز شده بود، در روزگار خشايارشا به پايان رسيده است.
    پس از اين كتيبه ، مثلث نسبتاً بزرگي را مي بينيم كه وتر آن توسط لبه ي پلكان به وجود آمده است. اين سه گوش، منقوش است به شيري كه گاوي را مي شكند و رديفي از درختان نخل و سرو كه بارها آن را توصيف كرده ايم.

    http://www.persepolis.ir/index.php?option=com_content&view=article&id=24%3A apadana&catid=18%3Apersepolis-palaces&Itemid=72&limitstart=11


  4. #14
    یار همراه
    نوشته ها
    2,548
    ارسال تشکر
    17,332
    دریافت تشکر: 8,680
    قدرت امتیاز دهی
    15646
    Array

    پیش فرض پاسخ : کاخ بار - آپادانا

    جبهه ي جنوبي: سان هديه آوران
    بر ديواره ي اين قسمت از پلكان شرقي، 23 گروه نمايندگي را نقش كرده اند كه هديه هاي نوروزي براي خشايارشا مي آورند. افراد پيشكش هايشان –با تفاوت ههايي مختصر –همان افراد منقوش بر جبهه ي غربي پلكان شمالي اند. اين هيئت ها در سه رديف كرده اند و هر هيئتي توسط درخت سروي از هيئت ديگر جدا شده است. گروهاي يكم، دوم و سوم را بر روي جبهه ي دروني پلكان نقش كرده اند، گروههاي چهارم تا هيجدهم در سه صف –هر صف شامل پنج هيئت- يكي بر فراز ديگري و گروهاي نوزدهم تا بيست و سوم، در زير كنگره ي پلكان جنوبي نقش شده اند. هر هيئتي را حاجبي بلند پايه در لباس مادي (كلاه نمدي گرد،نيم تنه ي چسبان ، شلوار تنگ، كفش چكمه اي، كمر بندي با تيغ كوتاه مادي و گوشواره) و يادر جامه ي پارسي (كلاه استوانه اي ترك دار، نيم تنه و دامن چين دار، كفش سه بندي، گوشواره و خنجري به كمر) هدايت مي كند. اين پرده داران معمولا طوق ( نشلنه ي مقام بلند) و عصا ( نشانه ي حاجبي) دارند و هر يك دست رهبر هيئتي از هديه آوران را گرفته و با مهرباني او و همراهانش را به پيشگاه پادشاه مي برد. رئيس اين حاجبان، بارسالار است كه در نقش بارعام شاهي، در جامه ي مادي و با عصا در پيشگاه فرمانروا ايستاده است. اينك هيئت هاي هديه آور را يكي يكي توصيف مي كنيم.
    1. مادها: نه نفرند، نيم تنه، شلوار چرمين و چكمه پوشيده اند. رهبر گروه، تيغ كوتاه مادي به كمر آويخته است و كلاه معمولي مادي- يعني گرد و نمدي –به سر دارد. بقيه بي اسلحه اند و كلاه سه قبه اي بزرگي كه مثل دستار و شال گردن، چانه، رخان و پشت گردن را مي پوشاند، به سر دارند. هديه هاي آنان عبارت است از سبو، كاسه، تيغ مادي با نيام و يراق، طوق و دستبند، جبه، قبا و شلوار مادي. حاجبي پارسي اين گروه را هدايت مي كند.
    2. خوزي ها: شش نفرند، با قبا و دامن چين دار و نيم چكمه ي بند شده ي شش سوراخي. به جاي كلاه، موي بند مشهور ميترا بر سر دارند كه به پشت سر گره مي خورد، و كاملاً بي اسلحه اند. هديه ي آنان عبارت است از يك جفت كمان تزييني با دو سري كه مانند كله ي اردك درست شده، يك جفت خنجر پارسي با قبضه ي دندانه دار دم چلچله اي كه در نيام اند و يك ماده شير و دو توله اش. ماده شير با حالتي نگران و خشمناك سر بر گردانده، توله هايش را مي نگرد كه دو شيربان، به زور آنها را گرفته و مي آورند. اين تنها حيوان ماده اي است كه در تخت جمشيد نقش شده است. اينجا بايد اين نكته ي مهم ياد آور شويم كه خوزستان استان پر نعمت و توانگري بوده و پذيرفتني نيست كه به عنوان باج سالانه، توله شير و ماده شير به درگاه مي فرستاده، پس بايد قبول كنيم كه اين حجاري، آن چنان كه برخي از غريبان ادعا مي كنند، سان "باج پردازان" را نمي نمايد\ بلكه سان "هديه اوران" را مجسم مي كند. حاجبي در جامه ي مادي و با تيغ و كمر، اين گروه را هدايت مي كند.
    3. ارمني ها: سه نفرند كه جامه ي مادي دارند، اما باشلقشان را نبسته اند، يعني طوري پوشيده اند كه دنباله هايش از روي موي سر به پايين مي افتد و چانه و رخسار را پنهان نمي سازد. هديه هاي آنان اسبي است با يال و يراق آهسته و دم گره خورده و سبويي با دسته ي عقاب وار بسيار آراسته كه دسته ي مقدم آن با نوعي آبريز مجهز شده است. حاجبي در جامه ي پارسي اينها را هدايت مي كند.
    4- هراتيان: چهار نفرند، كه جبه و شلوار چسبان مادي دارند و چكمه بلند به پا كرده اند و سر، گردن، چانه و رخسار را با شالي بزرگ و چند لايه پيچيده اند. رهبر گروه رداي مادي پوشيده و اين نشان از مقام بلندش دارد. هديه هاي ايشان مشتمل است بر ظروف دهان گشاد جام مانند، شتر دو كوهانه و پوست جانوري وحشي (شايد پلنگ سياه). حاجبي در جامه پارسي اين گروه را هدايت مي كند.
    5- بابليان: شش نفرند، كلاه زنگوله شكل بلند منگوله دار به سر دارند و قبايي عباوار و گشاد و كفشي تخت پوشيده اند.هديه هايشان عبارت است از پياله هاي آراسته، عبا و يا رداي بافته چين داري كه حاشيه تور مانند و گلدوزي شده آن به خوبي نمايان است و گاو كوهان دار.رهبر گروه دست را بالا آورده، در حال سخن گفتن است. حاجبي در جامه مادي اين دسته را هدايت مي كند.
    6- لوديه اي ها(مردمان باستان ناحيه غرب تركيه امروز): شش نفرند و جبه ظريف چين خورده اي از پارچه نازك و چسبان به تن دارند و شالي به طور مايل بر آن بسته اند.ساق پايشان لخت است و نيم چكمه نوك برگشته به پا كرده اند. چهار نفر اول دستاري چون مخروط كند نوكي به سر دارند، ولي دو نفر ديگر سر برهنه اند. همه آنها يك حلقه منفرد از موي سر را از پشت گوش تا به گردن آويخته اند. اين تك گيسوي عجيب در چند تصوير ايونيه اي كهن ديده مي شود و احتمالاً يك رسم لوديه اي بوده است.(شباهت آن با گيس بر بناگوش آويخته فرقه اي از يهوديان سنتي كاملاً تصادفي است). پيشكش هاي اين گروه عبارت است از گلدان هاي بسيار آراسته با شيارهاي عمودي و دسته هايي به شكل گاو بالدار، كاسه هاي ساده، بازوبندهاي بسيار شاهانه كه دو سرشان همچون شيردال درست شده و گردونه اي سواري كه دو نريان كوچك اندام با زمام و دم آراسته، آن را مي كشند، ميخ محور چرخ اين گردونه را هم، مانند گردونه شاهي، به صورت آدمكي كه دست به سينه ايستاده، درست كرده اند. حاجبي در جامه پارسي اين گروه را هدايت مي كند.
    7- رخجي هاي افغانستان: چهار نفرند و جبه، شلوار مادي و شال چند لايه اي دارند كه سر، گردن، رخسار و چانه را مي پوشاند.چكمه بلند به پا كرده و شلوار را در آن فرو برده اند. هديه هاشان كاسه جام مانند، شتر دو كوهانه زنگوله دار و پوست جانوري وحشي است. حاجبي در جامه مادي آنان را هدايت مي كند.
    8- آشوريان بين النهرين: هفت نفرند، كه جبه بلند و آستين كوتاهي از جنس پارچه كلفت (پشمين) پوشيده اند و شال نازكي به كمر بسته و نيم چكمه اي كه در جلو با بندي به شكل پروانه گره خورده است به پا كرده اند و دستار چند رشته اي به سر پيچيده اند. رهبر گروه دست خود را به نشانه احترام و يا سخن گفتن بالا آورده است و به دنبال سر حاجبي كه در جامه پارسي است، گام بر مي دارد. هديه هاي اين دسته عبارت است از كاسه هاي بزرگ پياله مانند، پوست بره كوچك، جبه عبا مانند و قوچ هاي پروار زيباست.
    9- كاپادوكيه اي ها ( مردمان باستاني ناحيه جنوب درياي سياه): پنج نفرند كه جامه مادي پوشيده اند و كلاهشان باشلق قبه دار است. روي نيم تنه، ردايي بر دوش افكنده اند كه با يك سنجاق قفلي شبيه به دستي با بازوي خم شده، در جلوي سينه بسته شده است. از اين نوع سنجاق قفلي در حفاري هاي كاپادوكيه زياد يافته اند. پيشكش هاي اينان نريان درشت اندام با يال و دم گره خورده، جبه مادي و شلواري است كه پاي پوش (جوراب) آن سر خود است. حاجبي در جامه مادي اين گروه را هدايت مي كند.
    10- مصريان: قسمت اعظم اين نقش از ميان رفته است.همين اندازه پيداست كه اين گروه شش نفر بوده اند و با پاي برهنه و جبه قبا مانندي كه تا قوزك پا مي رسيده و حاشيه پاييني اش راه راه و ريشه دار بوده است، آمده بوده اند. پيداست كه نفر چهارم شال گردني (از كرباس) و نفر پنجم ورزاوي نيرومند هديه مي كند و حاجبي در جامه پارسي اين گروه را رهنمون است.
    11- سكائيان تيز خود (مردمان شمال خوارزم، كه ايرانيان شمالي بوده اند): شش نفرند و كلاه بلند نوك تيز و محاسن صاف دارند. جامه آنان درست مانند جامه مادهاست. به علاوه، اين گروه اسلحه هم دارند؛ همه تيغ كوتاه مادي به كمر آويخته اند و رهبر گروه، كمان دان بزرگ ايراني بر پهلو دارد. اين وضع نشانه امتياز و بلند مقامي سكائيان در روزگار هخامنشي است كه از خلال نوشته هاي مورخان كهن نيز به خوبي روشن است. پيشكش هاي اين گروه عبارت است از نرياني درشت اندام با دم و يال آراسته و يراق كامل، دست بندهايي با سر حيوانات، جبه مادي و شلوار مادي جوراب دار. حاجبي در جامه مادي اين گروه را هدايت مي كند.

    http://www.persepolis.ir/index.php?option=com_content&view=article&id=24%3A apadana&catid=18%3Apersepolis-palaces&Itemid=72&limitstart=12


  5. #15
    یار همراه
    نوشته ها
    2,548
    ارسال تشکر
    17,332
    دریافت تشکر: 8,680
    قدرت امتیاز دهی
    15646
    Array

    پیش فرض پاسخ : کاخ بار - آپادانا


    12- ايونيه اي ها (مردمان يوناني نژاد و يوناني شده غرب تركيه امروز): از تعداد زياد افراد اين هيئت پيداست كه اهميت فراوان داشته اند. اينان جبه اي- كتاني يا پشمين- كه تا ميان ساق پا مي رسد و عبايي پهن از پارچه نازك و مزين به منگوله هاي كوچك دارند و نيم چكمه اي نوك برگشته به پا كرده اند. پيشكش هاي اين افراد عبارت است از؛ كاسه هاي جام مانند و پياله وار، قواره تا شده پارچه پشمي، عباي تا شده آراسته و كلاف هاي كروي پشم تابيده و ريسيده، كه احتمالاً با رنگي كمياب و پر ارزش رنگين شده بوده است. حاجبي در جامه پارسي اين گروه را هدايت مي كند.
    13- بلخيان: چهار نفرند. مقام والايشان از گوشوار و محاسن صاف (كه نشان مي دهد مجبور نبوده اند رسوم درباري را رعايت كنند) و نسبتاً بلندشان پيداست. قباي كمردار مادي و شلوار سواري پا پوش سر خود پيچيده اند و دستمالي زلف پوش و دنباله دار دارند. هديه هاي آنان كاسه هاي بهادار و شتر دو كوهانه زنگوله دار است. حاجبي در جامه مادي را هدايت‌شان مي كند.
    14- گنداريا دره كابل: شش نفرند كه قبايي نازك با آستين نيم بلند، لنگ كوتاه و رداي بلند مستطيل شكل منگوله دار پوشيده اند و به جاي كلاه، رشته اي پارچه اي به سر بسته اند. هديه‌هاشان عبارت است از؛ گاو نر كوهان دار، سپر گرد بزرگ و نيزه. حاجبي در جامه پارسي آنان را هدايت مي كند.
    15- پارثوي ها (خراسانيان كهن): چهار نفرند، با موي بند ديهيم دار، قباي كمر دار مادي، شلوار گشاد با چين هاي افقي كه با بند به ساق پا بسته شده و نيم چكمه.محاسن آنان صاف و نسبتاً بلند است. هداياشان مشتمل است بر كاسه هاي جام مانند با شيار هاي افقي، پياله هاي اراسته به خطوط افقي با لبه مزين به گلبرگهاي عمودي و يك شتر دو كوهانه زنگوله دار. حاجبي در جامه مادي آنان را هدايت مي كند.
    16- اسه گرتيان (ساگارتيان كناره ماد، يا حدود يزد امروز) : پنج نفرند كه درست مانند مادهاي گروه يكم جامه پوشيده اند و هديه هاشان هم شبيه به هديه مادهاست. از اين روي بايد قومي مادي (مثل ساگارتيان) باشند.رهبر گروه كلاه گرد دارد و نفرهاي دوم و چهارم گروه باشلق بسته و نفر سوم و پنجم باشلق نابسته دارند. هداياي آنام جبه مادي، شلوار و اسب با يال و دم آراسته است. حاجبي در جامه پارسي آنان را هدايت مي كند.
    17- سكاهاي هوم پرست (ايرانيان شمالي حدود فرغانه) پنج نفرند كه كلاه كمي نوك تيز و باشلق وار، قباي جبه مانند اريب بريده شده و شلوار گشادي كه پايينش را بسته اند، پوشيده اند. كفش ساده و محاسن صاف نسبتاً بلند دارند. همه با اسلحه آمده اند و كمان دان بزرگ ايراني بر ران آويخته اند. اين خصوصيات نشانگر مقام والاي آنان است. هداياشان عبارت است از اكوناك (تيغ مادي) با نيام و يراق، بازوبند، تبرزين جنگي و اسب سواري. نريان اينها دم كشيده گره نخورده دارد. حاجبي در لباس مادي آنان را هدايت مي كند.
    18- هندوان (مردم ناحيه سند): پنج نفرند. رهبر گروه، عبايي نازك به تن و صندل به پا دارد،‌بقيه فقط لنگي به كمر آويخته اند. محاسنشان و صاف و سربند پهني پوشيده اند كه هر دو انتهايش را پشت سر گره زده اند. هداياشان عبارت است از كيسه هاي حاوي ادويه گران بها- يا خاك زر كه درون ترازويي است و يكي از هندوان آن را بر دوش گرفته است- گورخر- يا قاطر- و تبر دو دمه جنگي. حاجبي در جامه پارسي آنان را هدايت مي كند
    از اين گروه به بعد، افراد را در جاي تنگي در شيب پلكان حجاري كرده اند و به همين دليل ناچار شده اند از تفصيل هيئت ها بكاهند.
    19- سكاهاي اروپايي (تركيه يا مقدوني امروزي): اين گروه چهار نفرند. كلاه نوك تيز و باشلق وار دارند، جبه بلند و بي كمر و نيم چكمهاي نوك تخت پوشيده اند. پيشكش هاشان عبارت است از سپر نئين و مدور، نيزه، و نرياني كشيده اندام كه دمش گره نخورده است. حاجبي در لباس مادي آنان را هدايت مي كند.
    20- تازيان ناحيه اردن و فلسطين: سه نفرند كه با قباي پيراهن مانند، عباي نازك منگوله دار، محاسن صاف و كفش صندل آمده اند. هداياشان عبايي تا شده با حاشيه قلابدوزي و چهار گوشه منگوله دار، يك شتر جمازه، با يك دست لجام كامل است. حاجبي در جامه پارسي هدايت شان مي كند.
    21- زرنگيان (سيستانيان باستاني): اين گروه چهار نفرند.جبه كمردار بلند، آستين مادي و بر روي آن شالي از پاچه نازك دارند. به جاي كلاه، موي بندي صاف و ديهيم وار به سر گذارده اند و شلوار مادي پوشيده اند. هداياشان سپر گرد حاشيه دار، نيزه و گاو نر پيچيده شاخي است. حاجبي در جامه مادي آنان را هدايت مي كند.
    22- ليبيايي ها: سه نفرند كه قبا و روي آن عبايي با حاشيه مضرس پوشيده اند اما سر و پاي شان تهي است. هداياشان نيزه، غزال آفريقايي و گردونه اي دو اسبي است. حاجبي در جامه پارسي آنان را هدايت مي كند.
    23- حبشيان: سه نفرند كه به صورت زنگيان كوتاه اندام و پيچيده موي و پهن بيني مجسم شده اند. دامن جلو باز و شال به تن دارند. رهبر گروه برهنه پاي و دو نفر ديگر با صندل آمده اند. پيشكش هاي شان عبارت است از يك قوطي دربسته كه احتمالاً محتوي عطريات و يا روغن خوشبوي بوده، دندان فيل (عاج) و جانوري شبيه زرافه با حثه اي خرد. حاجبي در جامه مادي آنان را راهبر است.
    ولي اين نقش ها را با حجاري هاي پلكان شمالي برابر مي نهيم، تفاوت هايي مي يابيم كه چشمگيرند. مادهاي پلكان شرقي اسب ندارند، حاجب گروه هيجدهم همين پلكان بدون طوق است. تعداد افراد هيئت ها بر پلكان شرقي، كمتر از پلكان شمالي است. گروه اول (مادها) بر پلكان شمالي شش نفرند، در حالي كه بر پلكان شرقي 9 نفر شده اند. حاجبان پلكان شمالي آزادانه تر را مي روند و عصايشان را مورب تر گرفته اند. كلاه افراد گروه هفدهم روي پلكان شمالي ( سكاهاي هوم پرست) تيز تر از كلاه همان ها، روي پلكان شرقي نموده شده است. اين تفاوت ها احتمالاً نشانه و حاكي از گذشت زمان است و مي توان قبول كرد كه پلكان شمالي را داريوش آغاز كرد و خشايارشا به انجام رسانيد اما پلكان شرقي را خشايارشا بساخت.
    سنگ نوشته خشايارشا (ب)
    در زير نقوش گروه هاي 19، 20، 21، 22 و بر روي مثلث ناشي از شيب پلكان، نقش شير گاوشكن و درختان نخل تكرار شده است و در سمت راست اين نقش، فضايي مستطيل شكل به كتيبه اي از خشايارشا اختصاص يافته كه به زبان و خط فارسي باستان است. متن آن بر جبهه غربي پلكان شمالي و مفاد آن- به زبان هاي بابلي و عيلامي- بر جبهه شمالي پلكان شرقي تكرار شده است. اين كتيبه را به عنوان نمونه اي از خط و زبان هخامنشي، همراه با متن اصلي و آوا نوشت و ترجمه واژه به واژه، در شكل 97 آورده ايم و اينك برگردان آزاد فارسي آن:
    " خداي بزرگ اهورامزدا (است) كه اين جهان را آفريد، كه آن آسمان را آفريد، كه مردم را آفريد، كه خوشبختي مردمان را آفريد، كه خشايارشا را شاه كرد، يكي را شاه بسياري، يكي را فرمانرواي بسياري.منم خشايارشا، شاه بزرگ، شاه شاهان، شاه كشورهايي كه همه گونه مردم دارد، شاه اين جهان دور و فراخ، پسر داريوش شاه، (از تخمه) هخامنشي. گويد خشايارشا، شاه بزرگ: هر آنچه اينجا بر دست من درست شد، و هر آنچه جاي ديگر بر دست من انجام پذيرفت، همه اينها را من به تأييد اهورامزدا ساختم. چنان باد كه اهورامزدا و ايزدان ديگر مرا بپايند و كشورم را و هر آنچه بر دست من ساخته آمد."
    چنان كه پيشتر ديديم، روايت بابلي اين نوشته صريحاً دلالت دارد كه "اين سراي" ( آپادانا) را خشايارشا ساخته است. اين كاخ شكوهمند و نقوش برجسته اش با رنگ هاي زيبا مي درخشيده است. در سال 1932 كه ارنست هرتسفلد پلكان شرقي آپادانا را از زير خاك بيرون آورد، هنوز به قول خودش " همه جا بر نقوشي كه زير خاك" پوشيده مانده بود، آثار رنگ پيدا بوده است. امروز اثري از اين رنگها نمانده است و هر آنچه هم از خود نقوش برجاست، چنان گزند ديده كه اگر به دقت نگهباني و نگهداري نشود به زودي فرسوده و ديگرگون مي شود و زياني جبران ناپذير به ميراث فرهنگي ما و جهانيان مي رسد.دشمن اين نقش ها آب و هواي ناسازگار و به ويژه نم و رطوبت و دود حاصل از سوخت ماشين آلات و تجمل محل هاي مسكوني و كارخانجات، در نزديكي تخت جمشيد است كه را مي تركاند و تكه تكه مي كند. دستمالي كردن و خراشيدن آنها نيز عمرشان را كوتاه مي كند و به همين جهت بايد از توسعه كارخانه ها و مجتمع هاي مسكوني در درون دشت و نزديك به آثار جلوگيري كرد و اين ميراث گرانبها را نگهدار بود.

    http://www.persepolis.ir/index.php?option=com_content&view=article&id=24%3A apadana&catid=18%3Apersepolis-palaces&Itemid=72&limitstart=13



صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •