دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 2 , از مجموع 2

موضوع: کـاریکـلماتـور !

  1. #1
    یار همیشگی
    رشته تحصیلی
    فیزیک
    نوشته ها
    4,093
    ارسال تشکر
    13,668
    دریافت تشکر: 24,625
    قدرت امتیاز دهی
    299
    Array

    پیش فرض کـاریکـلماتـور !




    کاریکلماتور، زبان گویایی‌ است که شوخی می‌کند، می‌خنداند و به طعنه سخن می‌گوید، به ناهنجاری‌ها و بدی‌ها شلیک می‌کند و گاهی ناملایمات و سختی‌های زندگی را با طنز تلخ بیان می‌کند. دردهای اجتماعی را خوب می‌شناسد و هر اتفاق کوچکی را شاید کمی اغراق‌آمیز با نیشخندی کنایه‌دار مورد توجه قرار می‌دهد و می توان گفت یکی از جلوه‌های زیبای ادب و هنر معاصر است. کاریکلماتور حاصل پیوند "کاریکاتور" و "کلمه" است. این نامی است که احمد شاملو بر نوشته‌های پرویز شاپور گذاشت. چون به نظر شاملو، نوشته‌های شاپور کاریکاتورهایی بود که با کلمه بیان شده ‌بود و بقول سهراب گل هاشم، به بازی با کلمات و شوخی با کلمات هم کاریکلماتور گفته میشود.

    کاریکلماتور، مخاطب‌های آگاه و اندیشمند دارد که آنها را با تبسم، به تفکر وادار می‌کند. بسیاری از جملات طنز در نگاه اول یک شوخی ساده و خنده‌دار به‌نظر می‌رسد ولی اثرات واقعی آن پس از کمی تفکر و شاید تعجب برای مخاطب آشكار می‌شود. نمونه های کاریکلماتور را می توان در عرصه های مختلف خصوصا اجتماعی دید یا شنید و بطورکلی وقتی عاشق طنز باشی و بزرگ‌ترین آرزویت فقرزدایی از شادی باشد آنوقت است که کاریکلماتور بیشتر برایت شیرین و دلنشین می شود ... کاریکلماتورهای زیر تقدیم به شما دوستانی که این سبک از طنز تلخ را می پسندید.



  2. کاربرانی که از پست مفید Rez@ee سپاس کرده اند.


  3. #2
    یار همیشگی
    رشته تحصیلی
    فیزیک
    نوشته ها
    4,093
    ارسال تشکر
    13,668
    دریافت تشکر: 24,625
    قدرت امتیاز دهی
    299
    Array

    پیش فرض پاسخ : کـاریکـلماتـور !


    - آغاز هر سلام، پایان خداحافظی است.

    - زندگی خیلی کوتاه است، ولی آنقدر بلند هست که آن را تباه نکنیم.


    - زندگی محبت است و محبت چیزی جز حقیقت نیست.

    - اغلب از بی وقتی شکایت می کرد ولی مشکل اصلی او بی هدفی بود.


    - دوست هرکس عقل اوست و دشمنش نادانی او.

    - آدم خوش بین، شیطان را هم فرشته می بیند.


    - وقتی خوابیدم، حقیقت را در خواب دیدم.

    - انسان باید انتخاب کند نه اینکه سرنوشت خود را بپذیرد.


    - دانش تنها سرمایه ای است که به تاراج نمی رود.

    - گوش شنوا زیر بنای مهارت های ارتباطی است.


    - دنیا برای آدم های غمگین به کوچکی یک قطره اشک است و برای آدم های شاد به بزرگی یک لبخند.

    - کسانی که دیر قول می دهند، خوش قول ترین مردم دنیا هستند.


    - آنچه امروز در دل دارم، ممکن است آرزوی فردایم باشد.

    - شاید زیباترین منحنی جهان لبخند باشد.


    - اگر برای خواسته هایت تلاش نکنی، مجبوری با داشته هایت بسازی.

    - عشق یک خواب شیرین است و ازدواج ساعت شماطه دار.


    - فریاد را همه می شنوند، هنر واقعی شنیدن صدای سکوت است.

    - پرنده بی بال با فکرش پرواز می کند.


    - اعتبار همه چیز نه در ارزش آنها، که در معنای آن هاست.

    - بعضی ها با اینکه خیاط نیستند، اما خوب وصله هایی به آدم می چسبانند !


    - زندگی مثل یک تابلو نقاشی است، با این تفاوت که در آن از پاک کن خبری نیست.

    - هر کس تاوان راهی را می دهد که خود برگزیده است.


    - در جزیره رنگ ها هم، همه از دو رنگی متنفر بودند.

    - کسی که در ساحل آرزوها گام بر می دارد، بالاخره در دریای رویا غرق می شود!


    - چیزی به نام شکست وجود ندارد، آن چه بدست می آید، نتیجه است و بس.

    - ثروتمند کسی نیست که بیشترین را دارد، کسی است که به کم ترین ها نیاز دارد.


    - از زندگی آن چه لیاقتش را داریم به ما می رسد، نه آن چه آرزویش را داریم.

    - وقتی آسمان دلم ابری می‌شود، باران اشک از دیدگانم فرو می‌ریزد.


    - عشق‌های امروزی به ماهی کوچکی می‌ماند که باید مواظب بود از دست لیز نخورد.

    - کار کردن خوب است اما زندگی کردن را نباید فراموش کرد.


    - از گذشته بگذر و حال را بساز و به آینده امیدوار باش.

    - توی بازار صداقت، گرانی بیداد می کند.


    - ظاهرسازها با هر سازی می رقصند.

    - به افکار بیدارم قرص خواب دادند.


    - به جز سیاستمداران، بنی آدم اعضای یکدیگرند.

    - همیشه درست می گویم، اما نمی دانم چرا حق با دیگران است.


    - بدون عینک تمام سازها را تار می بینم.

    - عجب زمانه ای شده ! گذشت هم درگذشت.


    - ارزانترین و زیباترین لوازم آرایش صورت، تلخند است.

    - بابا آب داد دیگر افسانه شده، قبر بابا را هم ایزوگام کردند.


    - دنبال لولوی نامرد می گشت تا ممه ربوده شده اش را پیدا کند.

    - همسر با گذشتی بود، از من هم گذشت.


    - بگذارید حقتان را بخورند، مرگ حق است.

    - خوش به حال فقیر، یک حرف بیشتر از غنی دارد.


    - شاید تفاوت دید من و تو در نمره عینکمان باشد.

    - در پایان محکمه، حکم قاضی به دار آویختن عدالت بود.


    - از نظر عوام، آزادی یعنی آن طرف دیوار زندان.

    - چقدر سخت است همرنگ جماعت شدن وقتی جماعت خودش هزار رنگ است.


    - گشادی جیب بعضی ها، بزرگتر از سوراخ لایه اُزون است.

    - نوک قلم پاچه خوار همیشه چرب است.


    - بعضی ها حساب پس می دهند و بعضی ها حق حساب.

    - نقاش فقیر، بر بومش خجالت می کشید.


    - عدد یک را دست کم نگیرید، یک عمر، یک زندگی، یک انسان!

    - بعضی ها رو دست ندارند و بعضی ها زیر دست.


    - با اسلحه ای به شکار طبیعت رفتم.

    - با یک ریال، دو ریال نمی توان سریال ساخت.


    - در بازار سرمایه، کم ضرر کردن یعنی سود کردن.

    - شیر بُز بُز قندی شکر نمی خواهد.


    - شرکت برق، حتی برای برق کفش هایم هم تعرفه صادر کرد.

    - برای باز شدن اشتهایش کلید ساز آورد.

    - چون ریاضی بلد نبود، دیگران را آدم حساب نمی کرد.

    - دریای غم ساحل ندارد پس بیخودی پارو نزن.


    - این روزها مرغ های گوشتی هم تخمی شدند.

    - از پررویی ی ِ بی حد ِ تورم پیداست که تخم مرغ هم بزودی جایگزین سکه می شود.


    - ماهی های پرنده عمری پشت میله های آبكی ی دریا حبس خواهند بود.

    - آدم ها وقتی به دنیا می آیند برای خودشون گریه میكنند وقتی هم از دنیا میروند دیگران براشون گریه میكنند.


    - سازها زودتر از آدمها كوك می شوند.

    - پریز برق دو سوراخ داره، یكیش میگیره و با همدستی با اون یكیش آدمو می کشه!


    - بهترین ترس، ترس از گناه است.

    - زندگی ِ باد در سرگردانی سپری میشود.


    - در بازی ِ زندگی داور ها هم اخراج می شوند.

    - دیدن ِ دریا نگاهی عمیق می خواهد.


    - پرنده صعود می كند، اما جاذبه سقوط.

    - خدا عمری دلم را پشت ِ میله های سینه ام حبس كرد تا فقط اسیر ِ دل ِ خودم باشم.


    - یك عمر دلم را پشت قفس ِ سینه ام زندانی كردم تا مبادا دلم اسیر ِ كسی شود.

    - میوه ی ِ درخت ِ خشكیده هیزم است.


    - دود ِ آتش به چشم ِ آسمان می رود.

    - سقوط ِ آبشار آبكیست.


    - گوركن آرزوی ِ زندگی كردن را به دست خودش به گور می برد.

    - تنها ماهی ی داخل تنگ هم از زندگی سیراب شد.


    - پزشكی ی ِ قانونی، مرگ ماهی ی ِ درون حوض را، خفگی ِ در آب به دلیل شنا بلد نبودن اعلام كرد.

    - زندگی بدون عشق مثل پیژامه بدون کش است.


    - مارمولک مدعی شد که در دوران جوانی تمساح بوده است.

    - تجربه نامی ست که انسان روی اشتباهاتش می گذارد.


    - دیگران کاشتند ولی ما خریدیم و خوردیم!

    - کاکتوس مادرزن گل هاست.


    - درخت باردار با تکاندن باغبان فارغ می شود.

    - آب که گل آلوده شد، ماهی ها از فرصت استفاده کردند و همدیگر را بوسیدند.


    - بعضی ها برای سربلندی دیگران تا کمر خم می شوند.

    - خیلی از معتادها تابلو هستند ولی ارزش هنری ندارند.


    - معلمی شغلی با کلاس است.

    - دسته تبر جزء درختان خائن شناخته شد.


    - کاش ماشین زندگی هم دنده عقب داشت !

    - وقتی آبله مرغان گرفتم، بیش از همه، از خروس ها وحشت داشتم.


    - فقط حرف های استاد ریاضیات حرف حساب بود.

    - شیرین ترین بازی ها نامزد بازی است، به شرطی که به ازدواج منتهی شود!


    - قبض آب را که دیدم، برق از سرم پرید.

    - آن هایی که بلند فکر می کنند هیچ وقت کوتاه نمی آیند.


    - بعضی ها با نردبان قدرت، از دیوار حاشا بالا می روند.

    - به علت خالی نگه داشتن جیب مردم، جیب بُرها متحصن شدند.


    - قیافه ام پاییزی است، اما دلم بهاری.

    - همه انسان ها شاعرند، چرا كه روزی غزل خداحافظی را می خوانند.


    - هوا مجانی، برف و باران، سرما و گرما مجانی، دیگر چه می خواهیم ؟

    - بعضی ها به پای هم پیر می شوند و بعضی ها به دست هم.


    - در محضر عشق، شش دانگ دلش را به نام معشوق سند زد.

    - بعضی ها در خوابند و بعضی ها قسطی چرت می زنند.


    - به لطف شرکت برق، برق چشمانم را مجانی مصرف می کنم.

    - بارش باران، رنگ سیاه شب را برد.


    - افکارم را با سکوت زندانی می کنم.

    - آن قدر به زندگی لبخند زدم که مرا دیوانه پنداشت و ترکم کرد.


    - از هم آغوشی آب و آتش، فرزندی به نام خاکستر متولد شد.

    - شاید پیش نیاز درس زندگی، یک واحد دروغ باشد.


    - برای اینکه احساس خود بزرگی کند، از کوه غرور بالا رفت!

    - شاید اتحاد یک نوع ظاهر سازی برای پنهان کردن دشمنی باشد.


    - تمام ارزها را در صرافی معامله می کردند، بجز عرض معذرت!

    - گاهی احساس دل بالاتر از منطق است.


    - كبوتر آزادی از آسمان هفتم تقاضای پناهندگی كرد.

    - در بیشتر سفیدی ها یک نقطه سیاه نفس می کشد.


    - وقتی قلمم شكست، سانسور با خوشحالی شروع به بشكن زدن كرد.

    - بیهوده متاز، مقصد همه خاک است.

    - چون گوش شنوایی نیافتم، حرف هایم را می نویسم.

    - قند خون مزه تلخی به زندگی می دهد.

    - رشته سخن را بدست گرفت و كلاهی نو برای مردم بافت.

    - بیشتر اوقات افكارم را با سكوت، سانسور می كنم.

    - به غصه هایم خندیدم و دردهایم را به تعصب وا داشتم.

    - به دنبال شادی باشید غم ها خودشان ما را پیدا می کنند.


    - برای آنکه به بیراهه نروم، پشت سر حقیقت راه می روم.

    - بعضی ها برای به جایی رسیدن و بعضی ها بعد از به جایی رسیدن، همه چیز را زیر پا می گذارند.


    - اعداد درشت، با صفرها رشد می كنند.

    - اگر قلمم را بشكنند، قلم پایم را می تراشم و با آن می نویسم.

  4. 3 کاربر از پست مفید Rez@ee سپاس کرده اند .


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •