جام اسب شاخدار يک جام زرين با نقشهايی زيبايی از اسب شاخدار است که در جايی به نام چراغعلی تپه(تپهی مارليک) در رودبار رحمت آباد سپيد رود گيلان به هنگام کاوشهای گروه باستانشناسی دانشگاه تهران به سرپرستی دکتر عزت الله نگهبان در سالهای 1340 و 1341 خورشيدی پيدا شد. در اين جا چکيدهی توصيف باستانشناسی دکتر نگهبان را از اين جام بسيار بارزشمند میخوانيد. جام سه هزار سالهی مارليک با نقش اسب شاخدار نزديک 5/17 سانتیمتر بلندی دارد و قطر دهانهی آن نزديک 12 سانتیمتر است. لبهی جام در اثر تاب دادن فلز به صورت مفتولی درآمده و استحکام بيشتری پيدا کرده است. نزديک کف جام نيز بخش برجسته و نوارمانندی دارد که پيرامون جام ادامه میيابد و استحکام بيشتری برای جام در نزديکی کف ظرف به وجود آورده است.
نقشهای روی جام برجسته و برآمدهاند و روی بخشهای برجسته ريزهکاریهای بسيار دقيق و ظريفی وجود دارد. نقشهای روی جام در دو رديف کار شده که با خطی برجسته از هم جدا شدهاند. در هر رديف نقش اسب شاخدار سه بار دور تا دور جام تکرار شده است. اين اسب بسيار متناسب و با گردن کشيده و خميده، کمر باريک، دست و پای ظريف و عضلانی و در حال راه رفتن،گرداگرد جام نمايش داده شده است. بخشهای خالی نيز با نقش گل هشتپر تزيين شده که شباهت زيادی به گل نيلوفر دارد.
اسب شاخدار دارای سری کشيده و دراز با چشمانی برجسته و گرد است. خطهای موجداری پيرامون چشمها ديده میشود که نمايش دهندهی ابروان هستند. بخشهای بينی، پوزه و دهان و منخرين بسيار روشن و دقيقی نمايش داده شدهاند. از پيشانی جانور شاخی خميده و نوکتيز روييده است که بيشتر آن، مگر نوک خميدهی آن، با هاشورهای جناغی موازی تزيين شده است. در پايهی شاخ گوشهای دراز و برگمانند جانور ديده میشود.
سطح گردن دراز و خميدهی جانور با نقش شطرنجی پوشيده شده و خانههای شطرنجی با نوارهايی از خطهای کوتاه هاشوری موازی، از يکديگر جدا شدهاند. اين نوع نقش که همه جای گردن جانور را پوشانده، ديگر بخشهای بدن را تا ناحيهی کپل و دم نيز فراگرفته است. پشت گردن، از جای گوش به سوی دم، يال کوتاه جانور به صورت نواری از خطهای موازی مايل به صورت هاشور ادامه دارد که انتهای آن در محل شانهی جانور به صورت گوی برجستهای نمايش داده شده است. سه گوی بزرگ ديگر که شايد منگولههای ابريشمی يا پشمی را نمايش میدهند، بر پشت جانور ديده می شود. اين منگولهها در بخش پايه با هاشورهای ظريف جناغی و در بخش گویمانند با خطهای خميدهی موازی تزيين شدهاند.
دو خط موازی خميده نواری را میسازند که گلوی جانور را که با رديف نقشهای خطهای کوتاه موازی پوشانده شده است، از گردن جانور متمايز و مجزا میسازند. اين رديف خطهای موازی کوتاه تا ناحيهی سينه جانور ادامه میيابد و بخشی از شکم را نيز فراگرفته است. يک گوی تزيينی از اين بخش روی سينهی جانور آويزان است که به مانند گویهای ديگر با هاشورهای جناغی تزيين شده است.
سطح ناحيهی شانهی جانور که تا اندازهی زيادی مشلثشکل است، از دايرههای ظريف نقطهچين پوشيده شده و با دو خط موازی خميده متمايز گرديده و در بخش جلو و پشت با خطهای موازی خميده پوشيده شده است. اين دايرههای نقطهچين تا بخش بالايی پاهای جلو تا حدود زانو نيز ادامه میيابد.
تزيينات نقشهای شطرنجی که بدن جانور را پوشاندهاند، تا ناحيهی بالايی پاياهای عقبی نيز ادامه دارند. بخش داخلی پاهای جلو و عقب جانور با خطهای موازی نقطهچين تزيين شدهاند. محل پيوند شدن استخوانها در مفصلها با خطهای خميده موازی هممرکز نمايش داده شده است و بندها و مفصلهای پاهای جلو و عقب با گویهای ابريشمی يا پشمی زينت شدهاند که به مانند گویهای ديگر با هاشورهای جناغی موازی و خطهای خميدهی موازی پوشيده شدهاند.
دم دراز جانور نخست به سوی بالا جهت گرفته و سپس با يک خم زاويهدار به پايين سرازير میشود. خطهای موازی دورادور پيوندگاه دم جانور و همچنين جای خميدگی و تاشدگی دم را متمايز ساختهاند. سطح دم جانور با نقشهای موازی زيگزاگی نقطهچين تزيين شده است. در انتهای دم نخست خطهای موازی نمايش داده شده و سپس انبوه موهای انتهای دم جانور با خطهای متعدد موجدار عمودی موازی نمايش داده شده است.
زير لبهی جام يک حاشيهی تزيينی بافتهی زنجيری سه رديفه دورادور جام را تزيين نموده است. در وسط جام بين دو صحنهی زبرين و زيرين که هر کدام نقش اسب شاخدار دارند، يک نوار از خطهای جناغی دوتايی وجود دارد که دو صحنه را از هم جدا میکند. در بخش نزديک به کف نيز حاشيهی تزيينی با نقش نوار مارپيچ سه خطی دورادور جام را فراگرفته است. کف جام با نقش بسيار جالب و درهم مثلثهای استليزه زينت شده است که به شيوهی زيبايی در کنار هم جای گرفتهاند و در نوک هر گوشهی آنها نقوش خميدهی پيچيده ديده میشود. پيرامون اين نقش را دايرهای فراگرفته است.
اسب شاخدار اگر چه يک جانور خيالی بوده است، ولی به عنوان يک جانور اشرافی دلاور، نترس، شجاع، مغرور، قويی ولی نجيب و پشتيبان جانوران ديگر در اسطورهها و افسانههای باستانی شناخته شده است. اما اين اسب با زيبايی بسيار چشمگير روی جام طلايی مارليک نقش بسته که مانند آن کمتر ديده شده است. پرفسور پورادا( Porada ) زيبايی اين اثر را اين گونه بيان کرده است:
"چنين عناصر نقشی استليزه و زيبايی مانند تزيين بدن جانور با خطها و نواحی متفاوت نقش که بخشهای مختلف بدن جانور را متمايز و مشخص از يکديگر نموده است، سبک و روش يک مکتب هنری ظريف، تزيينی و استليزه و ابسترهايست که ما به عنوان سبک هنری مارليک آن را نام نهادهايم."
برای آگاهی بيشتر:
ظروف فلزی مارليک: دکتر عزت الله نگهبان، انتشارات سازمان ميراث فرهنگی کشور، تهران 1368
دربارهی دکتر عزت الله نگهبان
دکتر عزت الله نگهبان، پدر باستانشناسی ايران در سال ۱۳۰۰ در اهواز به دنيا آمد. او که در سال ۱۳۲۸ کارشناسی باستانشناسی را از دانشگاه تهران دريافت کرد، به سال ۱۳۲۹ به بنياد شرقشناسی دانشگاه شيکاگو وارد شد و درجهی کارشناسی ارشد باستانشناسی را در سال ۱۳۳۳ دريافت کرد. او به خاطر پژوهشهای بسيار در باستانشناسی، به ويژه در منطقهی گيلان، و بنيانگذاری موسسهی باستانشناسی دانشگاه تهران، در سال ۱۳۴۵ دکترای افتخاری را از دانشگاه تهران دريافت کرد. از او چند کتاب و بيش از هفتاد مقالهی پژوهشی به جای مانده است. با دکتر نگهبان بيشتر آشنا شويد ...
http://www.jazirehdanesh.com/find.php?item=9.568.808.fa
علاقه مندی ها (Bookmarks)