دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
صفحه 4 از 4 نخستنخست 1234
نمایش نتایج: از شماره 31 تا 37 , از مجموع 37

موضوع: اشعار دفتر آخر شاهنامه

  1. #31
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    مهندسی عمران
    نوشته ها
    530
    ارسال تشکر
    884
    دریافت تشکر: 1,512
    قدرت امتیاز دهی
    60
    Array

    پیش فرض پاسخ : اشعار دفتر آخر شاهنامه

    ساعت بزرگ
    يادمان نمانده كز چه روزگار
    از كدام روز هفته ، در كدام فصل
    ساعت بزرگ
    مانده بود يادگار
    ليك همچو داستان دوش و دي
    مانده يادمان كه ساعت بزرگ
    در ميان باغ شهر پر غرور
    بر سر ستوني آهنين نهاده بود
    در تمام روز و شب
    تيك و تاك او به گوش مي رسيد
    صفحه ي مسدسش
    رو به چارسو گشاده بود
    با شكفته چهره اي
    زير گونه گون نثار فصلها
    ايتساده بود
    گرچه گاهگاه
    چهرش اندكي مكدر از غبار بود
    ليكن از فرودتر مغاك شهر
    وز فرازتر فراز
    با همه كدورت غبار ‌، باز
    از نگار و نقش روي او
    آنچه بايد آشكار بود
    با تمام زودها و ديرها ملول و قهر بود

    ساعت بزرگ
    ساعت يگانه اي كه راستگوي دهر بود
    ساعتي كه طرفه تيك و تاك او
    ضرب نبض شهر بود
    دنگ دنگ زنگ او بلند
    بازويش دراز
    همچو بازوان ميتراي ديرباز
    ديرباز دور ياز
    تا فرودتر فرود
    تا فراز تر فراز
    سالهاي سال
    گرم كار خويش بود
    ما چه حرفها كه مي زديم
    او چه قصه ها كه مي سرود
    ساعت بزرگ شهر ما
    هان بگوي
    كاروان لحظه ها
    تا كجا رسيده است ؟
    رهنورد خسته گام
    با ديار آِنا رسيده است ؟
    تيك و تاك - تيك و تاك
    هر كرانه جاودان دوان
    رهنورد چيره گام ما
    با سرود كاروان روان

    ساعت بزرگ شهر ما
    هان بگوي
    در كجاست آفتاب
    اينك ، اين دم ، اين زمان؟
    در كجا طلوع ؟
    در كجا غروب ؟
    در كجا سحرگهان
    تاك و تيك - تيك و تاك
    او بر آن بلند جاي
    ايستاده تابناك
    هر زمان بر اين زمين گرد گرد
    مشرقي دگر كند پديد
    آورد فروغ و فر پرشكوه
    گسترد نوازش و نويد
    يادمان نمانده كز چه روزگار
    مانده بود يادگار
    مانده يادمان ولي كه سالهاست
    در ميان باغ پير شهر روسپي
    ساعت بزرگ ما شكسته است
    زين مسافران گمشده
    در شبان قطبي مهيب
    ديگر اينك ، اين زمان
    كس نپرسد از كسي
    در كجا غروب
    در كجا سحرگهان

  2. کاربرانی که از پست مفید GUNNER_2020 سپاس کرده اند.


  3. #32
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    مهندسی عمران
    نوشته ها
    530
    ارسال تشکر
    884
    دریافت تشکر: 1,512
    قدرت امتیاز دهی
    60
    Array

    پیش فرض پاسخ : اشعار دفتر آخر شاهنامه

    جراحت
    ديگر اكنون ديري و دوري ست
    كاين پريشان مرد
    اين پريشان پريشانگرد
    در پس زانوي حيرت مانده ، خاموش است
    سخت بيزار از دل و دست و زبان بودن
    جمله تن، چون در دريا، چشم
    پاي تا سر، چون صدف، گوش است
    ليك در ژرفاي خاموشي
    ناگهان بي ختيار از خويش مي پرسد
    كآن چه حالي بود ؟
    آنچه مي ديديم و مي ديدند
    بود خوابي، يا خيالي بود ؟
    خامش، اي آواز خوان ! خامش
    در كدامين پرده مي گويي ؟
    وز كدامين شور يا بيداد ؟
    با كدامين دلنشين گلبانگ، مي‌خواهي
    اين شكسته خاطر پژمرده را از غم كني آزاد ؟
    چركمرده صخره اي در سينه دارد او
    كه نشويد همت هيچ ابر و بارانش
    پهنه ور درياي او خشكيد
    كي كند سيراب جود جويبارانش ؟
    با بهشتي مرده در دل ،‌كو سر سير بهارانش ؟
    خنده ؟ اما خنده اش خميازه را ماند
    عقده اش پير است و پارينه
    ليك دردش درد زخم تازه را ماند
    گرچه ديگر دوري و ديري ست
    كه زبانش را ز دندانهاش
    عاجگون ستوار زنجيري ست
    ليكن از اقصاي تاريك سكوتش ، تلخ
    بي كه خواهد ، يا كه بتواند نخواهد ، گاه
    ناگهان از خويشتن پرسد
    راستي را آن چه حالي بود ؟
    دوش يا دي ، پار يا پيرار
    چه شبي ، روزي ، چه سالي بود ؟
    راست بود آن رستم دستان
    يا كه سايه ي دوك زالي بود ؟

  4. کاربرانی که از پست مفید GUNNER_2020 سپاس کرده اند.


  5. #33
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    مهندسی عمران
    نوشته ها
    530
    ارسال تشکر
    884
    دریافت تشکر: 1,512
    قدرت امتیاز دهی
    60
    Array

    پیش فرض پاسخ : اشعار دفتر آخر شاهنامه

    رباعي
    گر زري و گر سيم زراندودي ، باش
    گر بحري و گر نهري و گر رودي باش
    در اين قفس شوم، چه طاووس چه بوم
    چون ره ابدي ست، ‌هر كجا بودي، باش

  6. کاربرانی که از پست مفید GUNNER_2020 سپاس کرده اند.


  7. #34
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    مهندسی عمران
    نوشته ها
    530
    ارسال تشکر
    884
    دریافت تشکر: 1,512
    قدرت امتیاز دهی
    60
    Array

    پیش فرض پاسخ : اشعار دفتر آخر شاهنامه

    خفتگان
    خفتگان نقش قالي، دوش با من خلوتي كردند
    رنگشان پرواز كرده با گذشت ساليان دور
    و نگاه اين يكيشان از نگاه آن دگر مهجور
    با من و دردي كهن،‌ تجديد عهد صحبتي كردند
    من به رنگ رفته شان، وز تار و پود مرده شان بيمار
    و نقوش در هم و افسرده شان، غمبار
    خيره ماندم سخت و لختي حيرتي كردم
    ديدم ايشان هم ز حال و حيرت من حيرتي كردند
    من نمي گفتم كجا يند آن همه بافنده ي رنجور
    روز را با چند پاس از شب به خلط سينه اي
    در مزبل افتاده بنام سكه اي مزدور
    يا كجايند آن همه ريسنده و چوپان و گله ي خوش چرا
    در دشت و در دامن
    يا كجا گلها و ريحانهاي رنگ افكن
    من نمي رفتم به راه دور
    به همين نزديكها انديشه مي كردم
    همين شش سال و اندي پيش
    كه پدرم آزاد از تشويش بر اين خفتگان مي هشت
    گام خويش
    ياد از او كردم كه اينك سر كشيده زير بال خاك و خاموشي
    پرده بسته بر حديثش عنكبوت پير و بي رحم فراموشي
    لاجرم زي شهر بند رازهاي تيره ي هستي
    شطي از دشنام و نفرين را روان با قطره اشك عبرتي كردم
    ديدم ايشان نيز
    سوي من گفتي نگاه عبرتي كردند
    گفتم: اي گلها و ريحانهاي رويات برمزار او
    اي بي آزرمان زيبا رو
    اي دهانهاي مكنده ي هستي بي اعتبار او
    رنگ و نيرنگ شما آيا كدامين رنگسازي را بكار آيد
    بيندش چشم و پسندد دل
    چون به سير مرغزاري ، بوده روزي گورزار ، آيد ؟
    خواندم اين پيغام و خنديدم
    و ، به دل ،‌ ز انبوه پيغام آوران هم غيبتي كردم
    خفتگان نقش قالي همنوا با من
    مي شنيدم كز خدا هم غيبتي كردند

  8. کاربرانی که از پست مفید GUNNER_2020 سپاس کرده اند.


  9. #35
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    مهندسی عمران
    نوشته ها
    530
    ارسال تشکر
    884
    دریافت تشکر: 1,512
    قدرت امتیاز دهی
    60
    Array

    پیش فرض پاسخ : اشعار دفتر آخر شاهنامه

    قاصدك
    قاصدك! هان... ، چه خبر آوردي ؟
    از كجا... وز كه خبر آوردي ؟
    خوش خبر باشي،
    اما، ‌اما...
    گرد بام و در من...
    بي ثمر مي‌گردي.

    انتظار خبري نيست مرا
    نه ز ياري نه ز ديار و دياري باري

    برو آنجا كه بود چشمي و گوشي با كس
    برو آنجا كه تو را منتظرند

    قاصدك
    در دل من همه كورند و كرند
    دست بردار از ين در وطن خويش غريب

    قاصد تجربه‌هاي همه تلخ
    با دلم مي‌گويد
    كه دروغي تو، دروغ
    كه فريبي تو، فريب

    قاصدك... هان،
    ولي... آخر...
    اي واي...
    راستي آيا رفتي با باد؟
    با تو ام،
    آي!
    كجا رفتي؟
    آي!

    راستي آيا جايي خبري هست هنوز ؟
    مانده خاكستر گرمي، جايي ؟
    در اجاقي طمع شعله نمي‌بندم...
    خردك شرري هست هنوز ؟

    قاصدك
    ابرهاي همه عالم شب و روز
    در دلم مي‌گريند

  10. کاربرانی که از پست مفید GUNNER_2020 سپاس کرده اند.


  11. #36
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    شیمی کاربردی
    نوشته ها
    286
    ارسال تشکر
    6,393
    دریافت تشکر: 1,576
    قدرت امتیاز دهی
    186
    Array
    RAHA.G's: جدید27

    پیش فرض پاسخ : اشعار دفتر آخر شاهنامه

    ممنون .من عاشق شعرم مخصوصا شعرای حافظ
    به هر حال بازم ممنون

  12. کاربرانی که از پست مفید RAHA.G سپاس کرده اند.


  13. #37
    دوست جدید
    رشته تحصیلی
    شیلات
    نوشته ها
    153
    ارسال تشکر
    369
    دریافت تشکر: 555
    قدرت امتیاز دهی
    92
    Array

    پیش فرض پاسخ : اشعار دفتر آخر شاهنامه

    خانه ام ابری ست
    ...

    خانه ام ابری ست
    یکسره روی زمین ابری ست با آن
    .

    از فرازِ گَردَنِه خُرد و خراب و مست
    باد می پیچد
    .

    یکسره دنیا خراب از اوست
    و حواس من
    !

    آی نِی زن که تُرا آوای نی برده ست دور از رَه کجایی؟
    خانه ام ابری ست اما
    ابر بارانش گرفته ست
    .

    در خیالِ روزهای روشنم کَز دست رفتَندَم،
    من به روی آفتاب
    می برم در ساحَتِ دریا نظاره
    .

    و همه دنیا خراب و خُرد از باد است
    و به ره، نی زن که دایم می نوازد نی، در این دنیای ابر اندود
    راه خود را دارد اندر پیش
    .


    نيما يوشيج

    مسوم شد هواي بهشت ازاين سر به زيرها

    ما بچه هاي سر به هواي جهنميم!

صفحه 4 از 4 نخستنخست 1234

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. شمار بیت های شاهنامه
    توسط MR_Jentelman در انجمن نقد و بررسی ادبی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 5th January 2011, 03:04 PM
  2. آموزشی: متن كامل قانون ماليات هاي مستقيم
    توسط پديده در انجمن حسابداری مالياتی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 18th May 2010, 04:00 PM
  3. شاهنامه قلب زبان و ادبیات فارسی
    توسط آبجی در انجمن ادبیات حماسی و اساطیری
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 1st May 2010, 10:55 PM
  4. مدیریت پروژه ومهندسي مديريت پروژه
    توسط ریپورتر در انجمن سایر موضوعات مهندسی صنایع
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: 13th April 2010, 11:15 AM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •