دریایم و نیست باکم از طوفان دریا همه شب خوابش اشفته است
دریایم و نیست باکم از طوفان دریا همه شب خوابش اشفته است
ای بازیگر گریه نکن
ما همهمون مثل همیم
صبحا که از خواب پا میشیم
نقاب به صورت میزنیم
یکی معلم میشه
و یکی میشه خونه به دوش
یکی ترانهساز میشه،
یکی میشه غزل فروش
کهنه نقاب زندگی،
تا شب رو صورتهای ماست
گریههای پشت نقاب
مثل همیشه بیصداست
هر کسی هستی
یه دفعه قد بکش از پشت نقاب
از رو نوشته حرف نزن،
رها شو از پیلهی خواب
نقش یک دریچه رو،
رو میلهی قفس بکش
برای یک بار که شده
جای خودت نفس بکش
کاشکی میشد تو زندگی
ما خودمون باشیم و بس
تنها برای یک نگاه
حتا برای یک نفس
تا کی به جای خود ما
نقاب ما حرف بزنه
تا کی سکوت و رج زدن
نقش نمایش منه
هر کسی هستی
یه دفعه قد بکش از پشت نقاب
از رو نوشته حرف نزن،
رها شو از پیلهی خواب
نقش یک دریچه رو،
رو میلهی قفس بکش
برای یک بار که شده جای خودت نفس بکش
میخوام همین ترانه رو،
رو صحنه فریاد بزنم
نقابمو پاره کنم جای خودم داد بزنم
یغما گلرویی
ویرایش توسط mogan/k : 5th August 2015 در ساعت 11:46 AM
حَسْبِيَ اللّهُ لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَهُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ
یک تیر فقط زمانی قابل پرتاب است که کمان به عقب کشیده شود.پس وقتی زندگی با مشقت در حال عقب کشیدن شماست
این یعنی قرار است بسوی چیزی بی نظیر پرتاب شوید.[tashvigh]
یک تیر فقط زمانی قابل پرتاب است که کمان به عقب کشیده شود.پس وقتی زندگی با مشقت در حال عقب کشیدن شماست
این یعنی قرار است بسوی چیزی بی نظیر پرتاب شوید.
این ابرهای بی تعادل خسته کردند...
یا سیل می بارند یا باران ندارند
حَسْبِيَ اللّهُ لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَهُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ
,,,,,,
ویرایش توسط اوای بارون : 20th November 2015 در ساعت 08:41 PM
نشانه میگیری
سنگ می اندازی و بعد خنده کنان
لِی .. لِی .. لِی ..
پای میکوبی و میروی
بد جور با دلم “بــــــــــازی” میکنی
ادمها که عوض میشوند از سلام و شب بخیر گفتنشان میشود این را فهمید........
ویرایش توسط ابراهیم ناظمی : 7th January 2016 در ساعت 12:47 PM
دلم تنگه پرتقال ِ من ...
دلم تنگه پرتقالِ من!
امسال نتوانستم بروم شلمچه
آرزوی مسافرت به آن نقطه پاک را دارم
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)