دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 3 , از مجموع 3

موضوع: سيمين دانشور

  1. #1
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    مدیریت
    نوشته ها
    217
    ارسال تشکر
    1,742
    دریافت تشکر: 527
    قدرت امتیاز دهی
    33
    Array

    Post سيمين دانشور




    سیمین دانشور (زاده ۸ اردیبهشت سال ۱۳۰۰ خورشیدی در شیراز-سن:۹۰ سال) نویسنده و مترجم ایرانی است. وی نخستین زن ایرانی است که به صورتی حرفه‌ای در زبان فارسی داستان نوشت.مهم‌ترین اثر او رمان سووشون است که نثری ساده دارد و به ۱۷ زبان ترجمه شده است و از جمله پرفروش‌ترین آثار ادبیات داستانی در ایران محسوب می‌شود.دانشور همچنین عضو و نخستین رئیس کانون نویسندگان ایران بود.

    زندگی

    دانشور در سال ۱۳۰۰ شمسی در شیراز متولد شد. او فرزند محمدعلی دانشور (پزشک) و قمرالسلطنه حکمت (مدیر هنرستان دخترانه و نقاش) بود. تحصیلات ابتدایی و دبیرستان را مدرسهٔ انگلیسی مهرآیین انجام داد و در امتحان نهایی دیپلم شاگرد اول کل کشور شد. سپس برای ادامهٔ تحصیل در رشتهٔ ادبیات فارسی به دانشکدهٔ ادبیاتدانشگاه تهران رفت.
    دانشور، پس از مرگ پدرش در ۱۳۲۰ شمسی، شروع به مقاله‌نویسی برای رادیو تهران و روزنامهٔ ایران کرد، با نام مستعار شیرازی بی‌نام.
    در ۱۳۲۷ مجموعهٔ داستان کوتاه آتش خاموش را منتشر کرد که اولین مجموعهٔ داستانی است که به قلم زنی ایرانی چاپ شده‌است. مشوق دانشور در داستان‌نویسی فاطمه سیاح، استاد راهنمای وی، و صادق هدایت بودند. در همین سال با جلال آل‌احمد، که بعداً همسر وی شد، آشنا شد.
    در ۱۳۲۸ با مدرک دکتری ادبیات فارسی از دانشگاه تهران فارغ‌التحصیل شد. عنوان رسالهٔ وی «علم‌الجمال و جمال در ادبیات فارسی تا قرن هفتم» بود (با راهنمایی سیاح و بدیع‌الزمان فروزانفر).
    دکتر سیمین دانشور به سال ۱۳۲۷ زمانی که در اتوبوس نشسته بود تا راهی شیراز شود با جلال آل‌احمد نویسنده و روشنفکر ایرانی آشنا شددر سال ۱۳۲۹ با آل‌احمد ازدواج کرد. دانشور در ۱۳۳۱ با دریافت بورس تحصیلی به دانشگاه استنفورد رفت و در آنجا دو سال در رشتهٔ زیبایی‌شناسی تحصیل کرد. وی در این دانشگاه نزد والاس استنگر داستان‌نویسی و نزد فیل پریک نمایش‌نامه‌نویسی آموخت.در این مدت دو داستان کوتاه که دانشور که به زبان انگلیسی نوشته بود در ایالات متحده چاپ شد.
    پس از برگشتن به ایران، دکتر دانشور در هنرستان هنرهای زیبا به تدریس پرداخت تا این که در سال ۱۳۳۸ استاد دانشگاه تهران در رشتهٔ باستان‌شناسی و تاریخ هنر شد. اندکی پیش از مرگ آل‌احمد در ۱۳۴۸، رمان سَووشون را منتشر کرد، که از جملهٔ پرفروش‌ترین رمان‌های معاصر است. در ۱۳۵۸ از دانشگاه تهران بازنشسته شد. از سیمین دانشور همواره بعنوان یک جریان پیشرو و خالق آثار کم نظیر در ادبیات داستانی ایران نامبرده می‌شود.
    کتاب‌ها

    مجموعه داستان

    رمان‌ها

    ترجمه‌ها

    آثار غیرداستانی

    • غروب جلال، انتشارات رواق، ۱۳۶۰
    • شاهکارهای فرش ایران
    • راهنمای صنایع ایران
    • ذن بودیسم
    • مبانی استتیک
    سرقت آخرین رمان او

    مجله ادبی ـ هنری نافه در شماره آبان ۱۳۸۹ خود در گزارشی که علیرضا غلامی با عنوان «در جستجوی کوه سرگردان» نوشته بود برای نخستین بار خبر داد که رمان کوه سرگردان سیمین دانشور مفقود شده‌است.
    در این گزارش گفته شد که سیمین دانشور نگارش این رمان را قبل از تیر ۱۳۸۶ یعنی قبل از بیماری تمام کرده‌است. اما بعد از بهبودی نسبی دانشور در پائیز همان سال، ناشر پی می‌برد که رمان کوه سرگردان ناپدید شده‌است. انتشارات خوارزمی دو سال تلاش کرده بود خبر مفقود شدن این رمان در رسانه‌ها درز نکند.
    مجله ادبی ـ هنری نافه در گزارش خود گفته‌است این رمان می‌توانست قبل از مرگ علیرضا حیدری، مدیر انتشارات خوارزمی منتشر شود. اما موضوع رمان و حساسیت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نسبت به آن و همچنین محافظه‌کاری مدیران انتشارات خوارزمی از علل تأخیر در انتشار آن بوده‌است.
    بیماری

    ۳۰ تیر ۱۳۸۶ خورشیدی دانشور به علت مشکلات حاد تنفسی در بیمارستان پارس بستری شد، نیز شایع شد که وی درگذشته‌است اما این خبر تکذیب شد[۱۲]، او در ۲۲ مرداد۱۳۸۶ با تشخیص تیم پزشکی از بیمارستان پارس مرخص شد.
    چراغي داشتم، كردند خاموش،
    خروشي داشتم، كردند تاراج

  2. کاربرانی که از پست مفید سا را سپاس کرده اند.


  3. #2
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    مدیریت
    نوشته ها
    217
    ارسال تشکر
    1,742
    دریافت تشکر: 527
    قدرت امتیاز دهی
    33
    Array

    پیش فرض پاسخ : سيمين دانشور







    چراغي داشتم، كردند خاموش،
    خروشي داشتم، كردند تاراج

  4. کاربرانی که از پست مفید سا را سپاس کرده اند.


  5. #3
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    مدیریت
    نوشته ها
    217
    ارسال تشکر
    1,742
    دریافت تشکر: 527
    قدرت امتیاز دهی
    33
    Array

    پیش فرض پاسخ : سيمين دانشور


    گفتگو با سيمين دانشور در آستانه 90 سالگي

    دانشور در آستانه ی 90 سالگی تنهایی را بیش از هر چیز دیگری دوست دارد. گفت و گو با او در خانه اش انجام شده؛ خانه ای که کنار خانه نیما قرار دارد و ود به بخشی از تاریخ ادبیات معاصر تبدیل شده است.

    در آستانه نود سالگی زندگی را چطور می گذرانید؟
    کاری نمی کنم.

    تلویزیون نگاه می کنید؟
    هر چی باشد نگاه می کنم. فیلم. سریال.

    اخبار تلویزیون هم نگاه می کنید؟
    نه حوصله ش را ندارم.

    تلویزیون ظاهرا چندین بار خواسته با شما مصاحبه کند و کتاب هایتان را نقد و معرفی کند. مثل اینکه شما قبول نکرده اید.

    خیلی گفته اند. نه. قبول نکردم.

    چرا؟
    خب دیگر حوصله ندارم. الان جوان ها باید کار کنند.

    جوان ها را که نمی گذارند کار کنند. توقیف شان می کنند.

    این دیگر مشکل خود جوان هاست. باید تلاش کنند.

    روزنامه ها را می خوانید؟
    نه.

    چرا نمی خوانید؟
    اگر بیاید می خوانم. روزنامه برایم نمی آید. مجله هایی که برایم می آیند می خوانم.(مجله بخارا و بررسی کتاب و خبر شیراز به صورت منظم برای او فرستاده می شوند.)

    کتاب های تازه را هم می خوانید؟
    کتاب های تازه هم اگر بیاید می خوانم.

    قبلا شما خیلی مهمان نواز بودید. در خانه تان به روی همه باز بودو ظاهرا حتی مهمان های نیما هم خانه شما می آمدند. ولی چند سال است منزوی شده اید. تنهایی را دوست دارید؟
    آره. خیلی. دوست دارم تنها باشم.

    چرا تنهایی را دوست دارید؟
    خب آدم ها از یک سنی تنها می شوند. منم خو گرفتم و تنهایی را دوست دارم.

    دوست دارید جوان ها کتاب هایتان را بیاورند و شما برایشان امضا کنید؟
    آره دوست دارم.

    تنهایی تان را به هم نمی زنند؟
    آنها نه.

    چند سال پیش که بیمارستان بودید خیلی ها بیمارستان آمدند و کتاب نامه هایتان به جلال را آورده بودند تا امضا کنید.
    آره. یادم هست. آن کتاب چقدر خوب بود. خیلی ها آمدند.



    ولی فروش رمان هاتان خیلی بیشتر بوده. آنها را بیشتر خوانده اند.
    خب آنها داستان اند. خواننده بیشتر دارند.

    از "کوه سرگردان" چه خبر؟
    هیچی.

    چرا چاپش نمی کنید؟
    نیست. کسی هم چاپش نمی کند.

    چرا چاپش نمی کنند؟
    نمی دانم. اگر پیدا کردید برش دارید ببرید.

    منبع: نافه
    چراغي داشتم، كردند خاموش،
    خروشي داشتم، كردند تاراج

  6. کاربرانی که از پست مفید سا را سپاس کرده اند.


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. معرفی: جلال آل احمد
    توسط سا را در انجمن زندگي نامه
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: 30th June 2011, 06:26 PM
  2. سيمين غانم 17 آبان دوباره در تالار وحدت مي‌خواند
    توسط NeshaNi در انجمن آرشیو بخش هنر
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 4th November 2010, 02:07 PM
  3. فاطمه معتمد آریا :در سينماي ما گويي بمب افتاده و همه پراكنده شده‌اند
    توسط neginekimiya در انجمن معرفی هنرمندان هنر هفتم
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 2nd August 2010, 05:41 PM
  4. مقاله: بررسی کتاب تاریخ شفاهی ادبیات ایران
    توسط Admin در انجمن نقد و بررسی ادبی
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: 4th June 2010, 03:52 PM
  5. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 22nd January 2010, 06:43 PM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •