چند وقته عصبانی هستم با ظاهر اروم
به نتایجی رسیدم که باید خیلی جاها رو ترک کنم هر چقدر که براشون زحمت کشیده باشم.کلا بهم ریختم
نوع: ارسال ها; کاربر: ریپورتر; کلمات کلیدی:
چند وقته عصبانی هستم با ظاهر اروم
به نتایجی رسیدم که باید خیلی جاها رو ترک کنم هر چقدر که براشون زحمت کشیده باشم.کلا بهم ریختم
تاریخ عضویت 16th October 2008
[nishkhand]
جوشکاری الکترونی
در این روش از یک تفنگ الکترونی استفاده کرده است، یک جریان یکنواخت الکترونی، روی قطعه کار ایجاد می کنند و حرارت لازم را در لبه محل اتصال به وجود می آورند. دما ی ایجاد شده با این...
جوشکاری لیزری
جوشکاری لیزری فرایند اتصال قطعات است که حرارت به دست آمده برای جوشکاری از تقویت یک موج نور تک فاز به دست می آید و به سطح برخورد کرده، باعث اتصال می شود. برای جوشکاری، اشعه لیزر...
دفتر سوم
حکایت مارگیر کی اژدهای فسرده را مرده پنداشت در ریسمانهاش پیچید و آورد به بغداد
یک حکایت بشنو از تاریخگوی
تا بری زین راز سرپوشیده بوی
مارگیری رفت سوی کوهسار
دفتر سوم
وحی آمدن به مادر موسی کی موسی را در آب افکن
باز وحی آمد که در آبش فکن
روی در اومید دار و مو مکن
دفتر سوم
بوجود آمدن موسی و آمدن عوانان به خانهٔ عمران و وحی آمدن به مادر موسی کی موسی را در آتش انداز
خود زن عمران که موسی برده بود
دامن اندر چید از آن آشوب و دود
دفتر سوم
دعوی طاوسی کردن آن شغال کی در خم صباغ افتاده بود
و آن شغال رنگرنگ آمد نهفت
بر بناگوش ملامتگر بکفت
دفتر سوم
آمن بودن بلعم باعور کی امتحانها کرد حضرت او را و از آنها روی سپید آمده بود
بلعم باعور و ابلیس لعین
ز امتحان آخرین گشته مهین
او بدعوی میل دولت میکند
معدهاش نفرین سبلت میکند
دفتر سوم
چرب کردن مرد لافی لب و سبلت خود را هر بامداد به پوست دنبه و بیرون آمدن میان حریفان کی من چنین خوردهام و چنان
پوست دنبه یافت شخصی مستهان
هر صباحی چرب کردی سبلتان
در میان منعمان...
دفتر دوم
جواب اشکال
این بداند کانک اهل خاطرست
غایب آفاق او را حاضرست
پیش مریم حاضر آید در نظر
مادر یحیی که دورست از بصر
دفتر دوم
اشکال آوردن برین قصه
ابلهان گویند کین افسانه را
خط بکش زیرا دروغست و خطا
زانک مریم وقت وضع حمل خویش
بود از بیگانه دور و هم ز خویش
دفتر دوم
سجده کردن یحیی علیه السلام در شکم مادر مسیح را علیه السلام
مادر یحیی به مریم در نهفت
پیشتر از وضع حمل خویش گفت
که یقین دیدم درون تو شهیست
کو اولوا العزم و رسول آگهیست
دفتر دوم
قصهٔ منافقان و مسجد ضرار ساختن ایشان
یک مثال دیگر اندر کژروی
شاید ار از نقل قرآن بشنوی
این چنین کژ بازیی در جفت و طاق
با نبی میباختند اهل نفاق
دفتر دوم
فوت شدن دزد بواز دادن آن شخص صاحبخانه را کی نزدیک آمده بود کی دزد را دریابد و بگیرد
این بدان ماند که شخصی دزد دید
در وثاق اندر پی او میدوید
تا دو سه میدان دوید اندر پیش
تا در...
دفتر دوم
تتمهٔ اقرار ابلیس به معاویه مکر خود را
پس عزازیلش بگفت ای میر راد
مکر خود اندر میان باید نهاد
گر نمازت فوت میشد آن زمان
میزدی از درد دل آه و فغان
دفتر دوم
بیدار کردن ابلیس معاویه را کی خیز وقت نمازست
در خبر آمد که خال مؤمنان
خفته بد در قصر بر بستر ستان
قصر را از اندرون در بسته بود
کز زیارتهای مردم خسته بود
دفتر دوم
وصیت کردن پیغامبر علیه السلام مر آن بیمار را و دعا آموزانیدنش
گفت پیغامبر مر آن بیمار را
این بگو کای سهلکن دشوار را
آتنا فی دار دنیانا حسن
آتنا فی دار عقبانا حسن
دفتر دوم
تتمهٔ نصیحت رسول علیه السلام بیمار را
گفت پیغامبر مر آن بیمار را
چون عیادت کرد یار زار را
که مگر نوعی دعایی کردهای
از جهالت زهربایی خوردهای
دفتر اول
متهم کردن غلامان و خواجهتاشان مر لقمان را کی آن میوههای ترونده را که میآوردیم او خورده است
بود لقمان پیش خواجهٔ خویشتن
در میان بندگانش خوارتن
دفتر اول
پرسیدن پیغمبر صلی الله علیه و سلم مر زید را که امروز چونی و چون برخاستی و جواب گفتن او که اصبحت ممنا یا رسول الله
گفت پیغامبر صباحی زید را
کیف اصبحت ای رفیق با صفا
دفتر اول
قصهٔ مری کردن رومیان و چینیان در علم نقاشی و صورتگری
چینیان گفتند ما نقاشتر
رومیان گفتند ما را کر و فر
گفت سلطان امتحان خواهم درین
خیالت راحت من بلدم چه خلافی کنیم که دقیقا اینجا ببرم[khande][khande]
ناموسا دلم خواست برم این زندان.اینجا کویت هست عمرا خلافکار بیاد بیرون[khande][khande]
بالاخره ضربه رو زدم منتظر بازتاب ضربه هستم [nishkhand]خدا با ضربه زنندگان است[nishkhand]