#-o 8-> {i dont want to see}
نمایش نسخه قابل چاپ
اهمیت زیارت عاشورا، آثار اجتماعی و فردی آن و ....
درباره زیارت حضرت سیدالشهدا روایات فراوانی وجود دارد1 و در خصوص زیارت عاشورایمعروف، احادیث متعددی از امام باقر علیهالسلام و امام صادق علیهالسلام نقل شدهاست.2 امام باقر علیهالسلام این زیارت را به یکی از اصحابش به نام «علقمة بن محمدحضری» آموزش داده است.
از آن جا که زیارت، نوعی اعلام موضع و مشخص کردن خط فکری است و آثار سازندهعجیبی دارد، آن چه به عنوان متن زیارتی خوانده میشود، از نظر محتوا و جهتدهی، ازحساسیتی ویژه برخوردار است. به همین جهت، ائمه علیهمالسلام با آموختن نحوه زیارتبه یاران خود، به این عمل سازنده جهت و غنای بیشتری بخشیدهاند؛ به گونهای کهزیارتنامههای رسیده از معصومان علیهمالسلام - مانند زیارت جامعه کبیره، عاشورا،آل یاسین و ناحیه مقدسه - گنجینهای از تعالیم و آموزشهای عالی آنان است.
زیارت عاشورا - که از تعالیم امام باقر علیهالسلام است - به سبب آثار سازندهفردی و اجتماعی و بیان مواضع فکری و عقیدتی شیعه و نشانه گرفتن خط انحراف، اهمیتویژهای دارد. شماری از دستاوردهای این زیارت عبارت است از:
1. ایجاد پیوند معنوی با خاندان عصمت و تشدید علاقه و محبت به آنان
این محبت موجب میشود که زائر، آن بزرگان را الگوی خویش سازد و در جهت همسوییفکری و عملی با آنان بکوشد؛ همچنان که در قسمتی از زیارت، از خدا میخواهد که زندگیو مرگش را یکسره همانند آنان قرار دهد؛ «اللهم اجعل محیای محیا محمد و آل محمد ومماتی ممات محمد و آل محمد».
از آن جا که این محبت به خاطر خداوند است - و خاندان عصمت از آن جهت کهالهی ومنسوب به اویند، محبوب واقع شدهاند - مایه تقّرب به خداوند است. در قسمتی از اینزیارت چنین میخوانیم: «اللهم انی اتقرب الیک بالموالاة لنبیک و آل نبیک».
2. پیدایش روحیه ظلم ستیزی در زائر
تکرار لعن و نفرین بر ستمگران در این زیارت، موجب پیدایش روحیه ظلمستیزی درزائر میشود. او با اعلام برائت و نفرت از ستمگران و ابراز محبت به پیروان حق ودوستان خاندان عصمت، پایههای ایمان دینی خود را مستحکم میکند. مگر ایمان چیزی جزحب و بغض در راه خداست؛ «هل الایمان الاّ الحب و البغض»؟ موءمن واقعی در برابر ستم،بیموضع نیست؛ از ستمگر نفرت و انزجار آشکاری دارد و با مظلوم و جبهه حق، اعلامهمراهی میکند؛ «یا اباعبدالله! انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم».
3. دوری جستن از خط انحراف
در این زیارت، ریشههای ظلم هدف قرار میگیرد؛ «فلعن الله امةً اسّست اساس الظلمو الجور علیکم اهل البیت و لعن الله امة دفعتکم عن مقامکم و ازالتکم عن مراتبکمالتی رتّبکم الله فیها». ستمی که در عاشورا تحقق یافت، در قلب تاریخ ستم ریشه دارد. این ظلم، یک حلقه از حلقههای ستمی است که با انحراف مسیر اصیل خلافت آغاز شد.
4. الهام گرفتن، درس آموختن و الگو قرار دادن اسوههای هدایت
در این زیارت آمده است: «فاسئل الله الذی اکرمنی بمعرفتکم و معرفة اولیائکم ورزقنی البرائة من اعدائکم، ان یجعلنی معکم فی الدنیا و الآخرة و ان یثبّت لی عندکمقدم صدق فی الدنیا و الاخرة». زائر پس از آن که به حق معرفت پیدا کرد و ستم وستمگر را شناخت و از آنان دوری جست، با ثبات قدم در مکتب خاندان عصمت و پیروی عملیاز آنان، خود را در مسیر سعادت دنیا و آخرت قرار میدهد؛ یعنی، اسوهها و الگوهایهدایت را - که از سوی خداوند منصوب شدهاند - سرمشق خود قرار میدهد و همگامی باآنان را میطلبد.
5. ترویج روحیه شهادتطلبی و ایثار و فداکاری در راه خدا.
6. احیای مکتب و راه و هدف خاندان عصمت.
پینوشت
1. ابن قولویه، کامل الزیارات، ص180.
2. مجلسی، بحارالانوار، ج101، ص290؛ سید بن طاووس، اقبال الاعمال، ص38؛ شیخطوسی، مصباح المتهجد، ص 538، 542 و 547 .
به نقل از سایت حوزه
در سیره ابرار و نیکان آمده است که آنان حق آن مقام والا رامیشناختند و در سایهاین شناخت در مقام عمل حق او را گرامیمیداشتند. بزرگان از رهگذر این احتراماتبزرگی یافتهاند:
آیت الله العظمی اراکی:
یکی از ملازمان ایشان نقل نموده که برنامه معظم له این بود کههر روز بالای باممیرفتند و به حالت ایستاده به خواندن زیارتعاشورا میپرداختند و صد لعن و صدصلوات که در زیارت عاشوراوارد شده است مقید بودند بطور کامل قرائت کنند و اینبرنامهایشان به همین نحو یعنی بالای بام و رو به قبله حتی در روزهایبرفی و سرد همبدون کم و کاست ادامه داشت تا موقعی که تواناییجسمی داشتند. (4)
شیخ مرتضی نواده شیخ انصاری:
در شرح حال ایشان آوردهاند که از جمله عادات او خواندن زیارتعاشورا بوده که درهر روز دو بار، صبح و عصر آن را میخواندندو بر آن بسیار مواظب بودند، بعد از وفاتشکسی او را در خوابدید و از او احوالش را پرسید.
در جواب سه مرتبه فرمود: عاشورا، عاشورا، عاشورا. (5)
آیت الله میرزا ابو القاسم محمدی گلپایگانی:
فرزند ایشان در شرح احوال ایشان نقل نمودند که وی در تمامزندگی پشتباممیرفتند و حضرت امام حسین(ع) را زیارت مینمودندو گاهی در حالی که برف زیادی رویپشتبام بود، ایشان میرفت وحضرت را زیارت مینمود و جالب آن که نام همه فرزندانذکور خویشرا حسین گذاشت. (6)
آیت الله سید زین الدین طباطبایی:
روزی ایشان از وصف کربلا و روز عاشورا برای دوستان تعریفمیکردند و همچنین دراهمیت زیارت عاشورا گفتند:
شبی در حجره مشغول زیارت عاشورا بودم، در سجده شکر زیارت حالممنقلب شد و کربلابا آن صحنههای روز عاشورا و امام حسین(ع) رادیدم و غش کردم. (7)
آقانجفی قوچانی:
ایشان در ضمن خاطرات خود میگوید: روزی بنا گذاشتم چهل روززیارت عاشورا روی باممسجدشاه (اصفهان) بخوانم و سه حاجت درنظر داشتم، یکی قرض پدرم ادا شود و یکی مغفرتو دیگری علممزیاد شود و درجه اجتهاد، پیش از ظهر شروع کردم و هنوز ظهرنشده تماممیشد، از اول تا به آخر دو ساعت طول میکشید، چهلروز تمام شد. یک ماه نگذشت کهپدرم نوشته بود که قرض مرا موسیبن جعفر(ع) ادا کرده، من به او نوشتم بلکه سیدالشهداء اداکرد. (و کلهم نور واحد) چون قویدل شده در ماه محرم و صفر جهتمطلبی کهدر نظرم اهم مطالب بود، چهل روز زیارت عاشورا رویبام مسجد خواندم، با اهتمام تمامو کمال احتیاط، به این معنیکه در آن دو ساعت همه را رو به قبله، سر پا در مقابلآفتابایستاده بودم تا تمام میشد.
چهل روز ختم ما تمام شد، بعد از آن خوابی دیدم که مطلببرآورده شده است. (8)
پینوشتها:
4- به نقل از یکی از ملازمان ایشان.
5- مردان علم در میدان عمل، سید نعمت الله حسینی، انتشاراتسید الشهداء، ج 2،ص376.
6- به نقل از حجه الاسلام و المسلمین حاج آقای غلامحسین محمدیگلپایگانی.
7- برنامه سلوک در نامههای سالکان، علی شیروانی، انتشاراتدار الفکر،1376،ص233.
8- سیمای فرزانگان، رضا مختاری، ص 201.
به نقل از سایت حوزه
نام واقعی رقیه دختر امام حسین(ع)نام واقعی رقیه دختر امام حسین علیه السلام چیست؟ آیا این نام (رقیه) درست است و صحیح میباشد؟
اصل وجود دختری چهار ساله برای امام حسین علیه السلام در منابع شیعی آمده است در کتاب کامل بهائی نوشته علاء الدین طبری (قرن ششم هجری) قصه دختری چهار ساله که در ماجرای اسارت در خرابه شام در کنار سر بریده پدر به شهادت رسیده، آمده است.[1]
اما در مورد نام او، آیا رقیه بوده یا فاطمه صغری و... اختلاف است.
دو خطاب از امام حسین علیه السلام در کربلا در مصادر شیعی آمده است که یکی از دختران حرم خود را با نام رقیه صدا زده است.
1)- “یا اختاه یا ام کلثوم، و انت یا زینب و انت یا رقیه و انت یا فاطمه و انت یا رباب، ...”.[2]
2)- “ثم نادی: یا ام کلثوم و یا سکینه و یا رقیه و یا عاتکه و یا زینب یا اهل بیتی علیکن منی السلام”.[3]
اکثر محدثان دو دختر به نامهای سکینه و فاطمه برای امام حسین (ع) ذکر کردهاند اما علامه ابن شهر آشوب و محمد بن جریر طبری، سه دختر به نامهای سکینه فاطمه و زینب (ع) را برای آن حضرت برشمردهاند.
در میان محدثان قدیم تنها علی بن عیسی اربلی ـ صاحب کتاب کشف الغمه (که این کتاب را در سال687 ه ق تألیف کرده است) به نقل از کمال الدین گفته است که امام حسین (ع) شش پسر و چهار دختر داشت ولی او نیز هنگام شمارش دخترها، سه نفر به نامهای زینب سکینه و فاطمه را نام میبرد و از چهارمی ذکری به میان نمیآورد.
احتمال دارد که چهارمین دختر همین رقیه (ع) بوده است.
علامه حائری در کتاب معالی السبطین مینویسد: بعضی مانند محمد بن طلحه شافعی و دیگران از علمای اهل تسنن و شیعه مینویسند “امام حسین (ع) دارای ده فرزند، شش پسر، و چهار دختر بوده است.
سپس مینویسد: دختران او عبارتند از: سکینه، فاطمه صغری، فاطمه کبری و رقیه علیهن السلام.
آنگاه در ادامه میافزاید: رقیه پنج سال یا هفت سال داشت و در شام وفات کرد. مادرش “شاه زنان“ دختر یزجرد بود.[4]
باید دانست که گاهی بعضی از دختران دو نام داشتند مثلاً طبق قرائتی به احتمال قوی همین حضرت رقیه (س) را فاطمه صغری میخواندند و شاید همین موضوع باعث غفلت از نام اصلی او شده است.
بهرحال از لحاظ تحقیقی هیچ استبعادی وجود ندارد که نام این دختر امام حسین (ع) رقیه باشد.
[1] کامل بهائی، ج 2، ص 179
[2] اللهوف، سید بن طاووس ص 140 و 141
[3] مقتل ابن مخنف، ص 131
[4] سرگذشت جانسوز حضرت رقیه (س) ص 9 به نقل از معالی السبطین، ج 2، ص 214
قاتل واقعی امام حسین علیه السلام
فَلْینْظُرِ الْإِنْسَانُ إِلَى طَعَامِهِ
انسان باید به غذای خویش بنگرد! «عبس/24»
راز قتل امام حسین علیه السلام در کریمه یاد شده نهفته است!
خواهید پرسید چرا و چگونه؟
پاسخ را با یک سوال آغاز می کنیم:
چرا خداوند متعال خطاب به ابنای بشر می فرماید: انسان باید به غذای خویش بنگرد؟
در این نگریستن چه رازی نهفته است که حضرت باری تعالی در خطابی امر گونه و به تعبیر اهل اجتهاد نزدیک به وجوب انسان را بدان فرا می خواند؟
ممکن است بگویید غایت خداوند در شریفه یاد شده این است که انسان را به تامل در نحوه پیدایش و چگونگی آفرینش غذا فرا خواند.
ونیز ممکن است همچون اهل طب ظاهر آیه را گرفته بگویید:
نگاه به غذا در حین تناول طعام، موجب ترشح غدّه های بزاقی در سطح دهان و معده شده در نتیجه انسان مبتلا به سوء هاضمه نمیشود چنانکه یافته ای پزشکی نیز موید این مدعاست.
با نگاهی ژرفتر می توان باطن آیه را کاوید و گفت:
طعام کنایه از دانش است و آدمی باید به دانش خود بنگرد و ببیند علمش را وامدار چه کسی است و از که می ستاند.
همه آنچه گفته شد البته در جای خود درست است و قابل اعتنا؛ اما برداشت دیگری نیز وجود دارد که به جهاتی اندکی درستتر می نماید.آن برداشت سوم این است که انسان آنگاه که بر سفره طعام می نشیند می بایست کمی اندیشه کند و بنگرد این غذایی که بر سر سفره گذاشته اند آیا حلال است یا حرام؟
اکنون به پاسخ سوال ابتدایی خود تا حد زیادی نزدیک شدیم. با نگاهی به خطبه امام حسین علیه السلام در روز عاشورا، به خود حق می دهیم که بگوییم: غذای حرام و حتی شبهه ناک بود که امام حسین علیه السلام را کشت.
آری! این ادعا به هیچ روی گزاف نیست چه آنکه در روز عاشورا پس از آن که هر دو سپاه آماده پیکار شدند عمر سعد دستور داد تا لشکریانش پرچمهای خود را برافرازند و بر طبل جنگ بکوبند.
سید الشهدا با دیدن این صحنه از خیمه گاه بیرون آمد و در برابر صفوف دشمن ایستاد؛ آنگاه به قصد موعظه از ایشان خواست تا سکوت اختیار کنند و به سخنان وی گوش فرا دهند؛ ولی آنها با همهمه و هلهله نگذاشتند که صدای امام به لشکریان برسد.
حضرت ناگزیر خطاب به ایشان فرمود : "ویلکم ما علیکم أن تنصتوا إلی فتسمعوا قولی...؛ وای بر شما! چرا گوش فرا نمی دهید تا سخنم را بشنوید که هر کس از من پیروی کند نیکبخت است و هر کس راه عصیان پوید بی شک در جرگه هلاک شدگان فرو خواهد افتاد. و شما که به گفتارم گوش فرا نمی دهید البته عصیانگری بیش نیستید.
در اثر هدایای حرامی که دریافته اید و در نتیجه غذاهای حرام و لقمه های غیرمشروعی که شکم های خود را از آن انباشته اید، اینگونه خداوند بر دل های شما مهر زده است. وای بر شما! ...
آری! اگر نبود "ملئت بطونهم من الحرام" چه کسی این گستاخی را داشت که جگر گوشه پیامبر(ص) را سر بریده آنگاه بر فراز نیزه ها در هر کوی برزن بچرخاند و پیوسته هتک حرمت کند؟!
دین و اندیشه
ابوالقاسم شکوری
آيا اینكه در زیارت عاشورا مثلا یا ابا عبدالله ع را 4 بار می گوییم یعنی 3 بار بیشتر اشكال دارد؟
در زیارت عاشورا همه این ها یک بار آمده است، و شخص نباید به دلخواه خودش چیزی را اضافه کند و آن را جزء زیارت عاشورا بداند.
البته تکرار یک فراز با علم به این مطلب که این تکرار جزء زیارت نیست، اشکالی ندارد.
آیا گریه كردن كافیست؟!
چگونه حسینی شویم؟
حادثه کربلا، حادثهای است که دیگر تکرار نمیشود و تنها یکبار در سال 61 هجری قمری رخ داده است. اما این حادثه حاوی درسها و محتوای غنی فرهنگ انسانی از سوی امام حسین (علیهالسلام) و اصحابش میباشد و از سوی دیگر شامل وحشیانهترین اعمال پست و غیرانسانی است که از سوی اردوگاه کفر و نفاق یعنی یزید و یارانش اتفاق افتاده است.
امروز که پس از 1369 سال، این حادثه سینه به سینه و دست به دست به ما رسیده است باید چه کنیم؟ وظیفه ما چیست؟ آیا فقط وظیفه ما اینست كه با فرارسیدن ماه محرم شهر را سیهپوش کنیم و بیرقهای عزا بپا کنیم و لباس مشکی بر تن کنیم و ماتم گرفته و گریه کنیم؟!
در این شکی نیست که برای حفظ و برپایی شعائر الهی باید قطعاً این کارها انجام شود. ولی سوال ما اینست که باید به اینها بسنده شود؟!
پر واضح است که در چنین حادثهای بس عظیم، درسهای بسیاری نهفته است. و بلاشک در آن قیام خونین چیزیهایی نهفته است که فقط منحصر به آن زمان نبوده و آن موارد مربوط به تمامی زمانها میشود.
حال امروز دین به دست ما رسیده و در مقابل این دو دغدغه فرزند رسول خدا مسئولیت داریم. آیا ما برای زنده نگهداشتن سنت پیامبر اکرم تلاش میکنیم؟ آیا سنتهای رسول خدا را عمل میکنیم؟
چقدر روشهای اخلاقی رسول خدا را شناختهایم و به کار میگیریم؟ چقدر پایبند به اصول اخلاقی هستیم؟ تا چه میزان به دنبال اجرای عدالت نبوی هستیم؟ چقدر به احكام و دستورات دین توجه داریم؟ در برپایی نماز چقدر حساسیت داریم؟ چقدر در مورد بدعت گذاریهای در دین حساس هستیم؟ چقدر در مقابل بدعتها میایستیم و با آنها مبارزه میكنیم تا دین از آسیبها در امان بماند؟ و ...
قیام امام حسین(علیه السلام) از چنان عظمتی برخوردار است که در روایات آمده اگر کربلا نبود کعبه باقی نمیماند. چنانکه به کعبه حمله کردند و آن را تخریب نمودند. یعنی اگر قیام امام حسین (علیهالسلام) نبود، اسلام از بین میرفت.
خوردن هر خاکی، حرام است ولی خوردن تربت حرم امام حسین(علیه السلام) اگر به قصد استشفاء باشد، مستحب و خداوند شفای بیماریها را در آن قرار داده است.
سجده بر تربت پاک سیدالشهدا در نماز باعث قبولی نماز میشود و نُه امام معصوم بعد از واقعه کربلا بر تربت حرم امام حسین(علیه السلام) سجده نمودهاند.
بنابر روایات در روز عرفه خدای متعال اول به زائران امام حسین(علیه السلام) نگاه میکند بعد به زائران بیت الله الحرام در صحرای عرفات.
اینها عظمت واقعه کربلا و حضرت سیدالشهدا(علیه السلام) را میرساند. پس منطقی و عقلانی است که این واقعه بزرگ تاریخ که تنها یک رخداد تاریخی نیست بلکه یک فرهنگ است را بازکاوی نماییم و درسهای موجود در آن را آموخته و عامل باشیم.
امام حسین(علیه السلام) در نامهها و سخنرانیهایشان، انگیزه خود را از قیام ، بیان فرمودهاند. امام، زمانی که به مکه رسیدند برای سران قبایل مختلف؛ نامههایی نوشتند و توسط چهار سفیر آنها را به دست ایشان رساندند؛ چرا كه در آن عصر، نظام به صورت قبیلهای بود. اگر رئیس قبیله چیزی را میپذیرفت، مردم را نیز با خود همراه میکرد و اگر موردی را نمیپذیرفت مردم نیز حق پذیرش نداشتند. پس نامهها به سوی روسای قبایل ارسال شد.
دوست عزیز، ای همشهری و ای هموطن. ای كسی كه عاشق و شیدای حسین هستی و وقتی نام دلربایش را میشنوی از خود بیخود میشوی!اگر میخواهی امام حسین (علیهالسلام) را تجلیل کنی، سنت پیامبر گرامی را زنده کن .
ای خواهر و برادر اگر میخواهی با امام حسین(علیه السلام) همراه شوی در دین بدعت مگذار و با بدعتگذار مبارزه كن و برای ریشهكن شدن بدعتها تلاش كن.
بنا به نقل طبری، یکی از این نامهها توسط سفیر امام "سلیمان بن رزین" برای پنج نفر از سران قبایل شهر بصره که عبارت بودند از: مالک بن مسمع بکری، احنف بن قیس تمیمی، منذر بن جارود عبدی، مسعود بن عمرو ازدی، قیس بن هیثم ارسال شد.(1)
"منذر بن جارود" پس از دریافت نامه، سلیمان، سفیر امام را به همراه نامه تحویل ابن زیاد داد. و ابنزیاد یک شب قبل از حرکت به سوی کوفه، دستور داد سلیمان را گردن زدند.
نامه امام به سران قبایل بصره کوتاه است. اما در دو جمله انگیزه خود را از رفتن به کربلا و قیام خود را بیان میفرماید:
1- "فَانَّ السُّنَّة قد اُمیتَت" یعنی بدرستی که سنت و روش و منشهای پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) از میان جامعه اسلامی رخت بر بسته است و مرده است.
از رحلت پیامبر زمان زیادی نگذشته است اما دیگر خبری از سنتهای رسول خدا نیست. پیامبر اکرم جامعه نبوی ایجاد کرده بود ولی اکنون تبدیل شده به جامعه اموی و افرادی چون معاویه و یزید حاکمان آن بودهاند.
پیامبر جامعه ارزشی ایجاد کرده و اکنون تبدیل شده به جامعه غیر ارزشی.
پیامبر جامعه ولایی ایجاد کرده بود ولی اکنون به جامعه سلطنتی تبدیل شده و قصر و بارگاه و ثروتاندوزی و ظلم و ستم ایجاد شده است.
امام حسین(علیه السلام) وقتی دیدند که سنت پیامبر از بین رفته و بدعتها جای آن را گرفته سکوت را جایز ندیده و قیام کردند تا دین الهی را زنده نگه دارد که اگر این کار را نمیکردند معلوم نبود چه بلایی به سر دین میآمد.
پیامبر در مسجد در حضور مردم میفرماید من هیچ اجری از شما نمیخواهم فقط به خاندانم دوستی و محبت ورزید. "لا اسئلکم علیه اجراً الا مودة فی القربی."(2)
ولی آنان با اهل بیت پیامبر چه کردند؟
فدک را از حضرت زهرا(علیهاالسلام) غصب کرده و او را به شهادت رساندند. با امیرالمومنین علی(علیهالسلام) سه جنگ راه انداختند و بعد هم او را در محراب، به شهادت رساندند. امام حسن(علیهالسلام) را نیز به شهادت رساندند و در آخر با امام حسین(علیه السلام) به جنگ برخاستند.
آنان اجر رسالت پیامبر را اینگونه دادند و سنتشکنی کردند.
2- و البِدعَةَ قد اُحییَت؛ (جای عمل به سنت پیامبر) در دین، بدعت و تغییرات ایجاد كردهاند.
امام دومین علت قیام خود را بدعت گذاری در دین اعلام كردهاند.
ایشان احکام را تغییر دادهاند و برخی احکام حلال را حرام و اعمال حرام را حلال اعلام کردهاند. حتی در اذان هم تصرف کرده و آن را کم و زیاد نمودهاند.
امام حسین(علیه السلام) با قیام خود میخواهد، سنتهای پیامبر را زنده کند و مقابل بدعتها بایستد و آنها را از بین ببرد تا دین از خطرات مصون بماند.
امام حسین(علیه السلام) وقتی دیدند که سنت پیامبر از بین رفته و بدعتها جای آن را گرفته، سکوت را جایز ندیده و قیام کردند تا دین الهی را زنده نگه دارد که اگر این کار را نمیکردند معلوم نبود چه بلایی به سر دین میآمد.
پیامبر در مسجد در حضور مردم میفرماید من هیچ اجری از شما نمیخواهم فقط به اهل بیتم مودت و محبت داشته باشید. " لا اسئلکم علیه اجراً الا مودة فی القربی."ولی آنان با اهل بیت پیامبر چه کردند؟
فدک را از حضرت زهرا(علیهاالسلام) غصب کرده و او را به شهادت رساندند. با امیرالمومنین علی (علیهالسلام) سه جنگ راه انداختند و بعد هم او را در محراب، به شهادت رساندند. امام حسن (علیهالسلام) را نیز به شهادت رساندند و در اكنون در سال 61 با امام حسین(علیه السلام) به جنگ برخاستهاند.
و اکنون دین به دست ما رسیده و در مقابل این دو دغدغه فرزند رسول خدا مسئولیت داریم. آیا ما برای زنده نگهداشتن سنت پیامبر اکرم تلاش میکنیم؟ آیا سنتهای رسول خدا را عمل میکنیم؟
چقدر روشهای اخلاقی رسول خدا را شناختهایم و به کار میگیریم؟ در مقابل خانواده، دوستان و مردم چقدر با گذشت و ایثار هستیم؟ چقدر به نیازمندان و فقرا توجه داریم؟ حق همسایهها را چگونه ادا میکنیم؟ چقدر پایبند به اصول اخلاقی هستیم؟ تا چه میزان به دنبال اجرای عدالت نبوی هستیم؟ چقدر به احكام و دستورات دین توجه داریم؟ در برپایی نماز چقدر حساسیت داریم؟ چقدر در مورد بدعت گذاریهای در دین دقیق هستیم؟ چقدر در مقابل بدعتها میایستیم و با آنها مبارزه میكنیم تا دین از آسیبها در امان بماند؟ و ...
دوست عزیز، ای همشهری و ای هموطن. ای كسی كه عاشق و شیدای حسین هستی و وقتی نام دلربایش را میشنوی از خود بیخود میشوی! اگر میخواهی امام حسین(علیهالسلام) را تجلیل کنی، سنت پیامبر گرامی را زنده کن .
ای خواهر و برادر اگر میخواهی با امام حسین(علیه السلام) همراه شوی در دین بدعت مگذار و با بدعتگذار مبارزه كن و برای ریشهكن شدن بدعتها تلاش كن.
امام در نامه خود پس از بیان دو مطلب فوق، راه درمان را نیز میفرمایند که:
"فَإن تَسمعوا قَولی أهدِکُم إلی سَبیل الرّشاد؛ اگر سخن مرا بشنوید شما را به راه سعادت و خوشبختی هدایت خواهم کرد."
لازمه این که در دین بدعت نگذاریم اینست که دین را خوب بشناسیم، و بدانیم که فرمان الهی در احکام دین چیست؟ آنگاه است که درست عمل میکنیم. وقتی چهارچوب دین را شناختیم، وقتی سنتهای رسول خدا را آموختیم، دیگر جایی برای بدعت و کارهای سلیقهای و من درآوردی نمیماند. آنوقت هست كه دقیقا بنا بر دستورات الهی عمل خواهیم كرد.
یادمان باشد که حسینی بودن صرفاً به مشکی پوشیدن و گریه کردن برای آن امام نیست گر چه آن نیز بزرگداشت شعائر الله است بلکه حسینی بودن به نحو اکمل یعنی همانند امام حسین(علیه السلام) عمل کردن و دغدغههای امام را داشتن. چرا که امام در نامه خود پس از بیان دو مطلب فوق، راه درمان را نیز میفرمایند که: "فَإن تَسمعوا قَولی أهدِکُم إلی سَبیل الرّشاد" یعنی اگر سخن مرا بشنوید شما را به راه سعادت و خوشبختی هدایت خواهم کرد.
پینوشتها:
1- تاریخ طبری، حوادث سال 61 .
2- شوری/ آیه 23 .
مهری هدهدی
سلام به همه دوستان خوبم و تمام دوستداران اباعبدالله الحسين ع
اگه يادتون باشه يه ختم زيارت عاشورا در اوائل محرم راه انداختيم كه قرار بر اين شد تا اربعين حسيني ادامه پيدا كنه
دوستان خوبمون هم اومدن و اعلام آمادگي كردن و شركت كردن كه اجرتون با خود امام حسين ع. اميدوارم زيارت عتبات عاليات به زودي نصيب شما بشه . الهي آمين
الان براتون يه نويد و هديه دارم بعد از اين ختم و زحمتي كه شما كشيدين خوندنش خستگي رو از تنتون در مياره و اميدوار مي شين و به كاري كه كردين افتخار مي كنين.
معاويه بن وهب مي گويد (به خانه امام صادق ع رفتم) و از ايشان اذن دخول خواستم ؛ به من گفته شد كه داخل شو (خود امام نگفت) و من داخل شدم در حالي كه ديدم امام صادق ع در مصلاي خود در خانه در حال نماز است پس نشستم تا نمازش تمام شود.
(در همين حين) شنيدم از او كه با خدايش مناجات مي كرد و مي گفت « خدايا اي كه ما اهل بيت را به كرامت اختصاص دادي و به ما وعده شفاعت دادي (شفاعت از مومنين) و امامت را به ما اختصاص دادي و به ما علم آنچه بوده و آنچه خواهد بود را عطا كردي و قلب مردم را طوري قرار دادي كه به سمت ما حركت كنند ... اي خدا از تو طلب مغفرت مي كنم براي خودم و برادرانم و براي زوار قبر پدرم حسين ع كساني كه مالشان را انفاق مي كنند و خود را به سختي مي اندازند به خاطر رغبت به ما ، و...( و دعا مي كند در حق زوار امام حسين تا به اينجا مي رسد كه مي فرمايد ) خدايا رحم كن به آن صورتهايي كه در زير آفتاب تغيير مي كند و رحم كن به گونه هايي كه به خاطر حسين ع منقلب مي شود و رحم كن به چشمهايي كه اشك از آنها به خاطر ما جاري مي شود و رحم كن به قلبهايي كه ميسوزد و غمگين مي شود براي ما و رحم كن به كساني كه به ما استغاثه مي كنند. خدايا من اين بدنها و نفسها را به تو امانت مي دهم تا در حوض كوثر آنها را به من برساني در روز عطش اكبر (قيامت) .
معاويه بن وهب مي گويد : امام صادق ع دعا مي كرد در حالي كه در سجده بود و وقتي سر از سجده برداشت به ايشان عرض كردم : جانم به فداي شما اين دعاهايي كه از شما شنيدم حتي اگر درباره كسي بود كه خدا را هم نميشناخت فكر مي كردم كه ديگر آتش جهنم بر او حرام شده است و اينك از خدا تمنا ميكنم كاش قبر حسين را زيارت مي كردم و حج نمي رفتم . امام صادق فرمود : به زودي زيارتش نصيبت مي شود و چيزي هست كه تو را از زيارت حسين منع كند ( ارزشي بالاتر هست؟ ) سپس فرمود اي معاويه بن وهب زيارت قبر حسين را رها نكني عرض كردم نمي دانستم اين قدر زوار امام حسين ع اجر و قرب دارند سپس امام فرمود كساني كه براي زوار حسين ع در آسمانها دعا مي كنند بيشتر از كساني هستند كه در زمين براي آنها دعا مي كنند.
كامل الزيارات /116
--------------------------------------