پاسخ : ► •فقط مجنون ها بخوانند!•◄
اي
همراه
مـــــــــن
تنــــــها با تو
تا اوج عشـــــــق
هـم پـــــــــــــروازم
با قلب تودلدارمن هم آوازم
توهمپـــــــــای من، تنـــها با من
هـــــــــــــــــــم آوائـــــــــــــــــــی
با درد مــــــــــــــــن، آشنـــــــــــــــائی
تکیـــــــــــــــــــه گاهی ، همصــــــــــدائی
ما فریاد عشـــــــــــــــــــق، در قلب شــــــــب
دلگرمی عاشــــــــــقای بیصــــــــــــدائیــــــ ــــم
ما، دل میبازیم دریادریا ،تابیکران،عاشقای بی پروائیم
تو، با مــــــــــــن بمـــــــــــان، ای مهـــــــــــــــــــــرب ان
چون ماه شــــــب در آســــــــمان؛ بر من بتــــــــــــــــــــاب
تا بیـــــــــــــــــکران مثـــــــــــــــــل مهتــــــــــــــــــــــ اب
مــــن تا مـرز جان؛ از عشقمان میسـوزم ای آرام جـــان
بر من بتـــــــاب تا کهــــکشــان مثــــل آفتــــــــــاب
ما؛ فریــــاد عشـــق در قلــــب شب دلگـــــرمی
عاشقــــــــــــای بیصــــــــــــــــــــدا ئیم .
http://i4.glitter-graphics.org/pub/8...opg8q0dg8a.gif
پاسخ : ► •فقط مجنون ها بخوانند!•◄
لمس کن کلماتی را که برایت می نویسم
تا بخوانی و بفهمی چقدرجایت خالیست
تا بدانی نبودنت آزارم می دهد
لمس کن نوشته هایی را که لمس نشدنیست و عریان
که از قلبم بر قلم و کاغذ می چکد
گونه هایم را که خیس اشک است و پُر شیار
لمس کن لحظه هایم را
این با تو نبودن ها را
پاسخ : ► •فقط مجنون ها بخوانند!•◄
پاسخ : ► •فقط مجنون ها بخوانند!•◄
یاد سهراب بخیر.
آن سپهری که تا لحظه خاموشی گفت:
تو مرا یاد کنی یا نکنی من به یادت هستم.
آرزویم همه سرسبزی توست
پاسخ : ► •فقط مجنون ها بخوانند!•◄
بگذار اسوده برايت بگويم
ترا دوست دارم.....
به قدر سکوت تنهايي اتاقم.....
به اندازه سرخي گل هاي شقايق....
با همه دردها و رنج هايت!!!
به من نگاه کن....بين ما فاصله اي عميق خواهد افتاد
ميدانم به تو نخواهم رسيد....اما
تو مرا فراموش نکن!!!
پاسخ : ► •فقط مجنون ها بخوانند!•◄
اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است
دنیا برای از تو نوشتن مرا کم است
اکسیر من نهاینکه مرا شعر تازه نیست
من از تو می نویسم و این کیمیا کم است
دریا و من چه قدر شبیهیم گرچه باز
من سخت بیقرارم و او بیقرار نیست
با او چه خوب می شود از حال خویش گفت
دریا که از اهالی این روزگارنیست
امشب ولی هوای جنون موج میزند
دریا سرش به هیچ سری سازگار نیست
ای کاش از تو هیچ نمی گفتمش ببین
دریا هم اینچنین که منم بردبار نیست
پاسخ : ► •فقط مجنون ها بخوانند!•◄
لحظه ی دیدار نزدیک است
باز من دیوانه ام ,مستم
باز می لرزد,دلم,دستم
باز گویی در جهان دیگری هستم...
پاسخ : ► •فقط مجنون ها بخوانند!•◄
خانه ام آتش گرفته ست,آتشی جانسوز
هر طرف می سوزد این آتش
پرده ها و فرش ها را,تارشان با پود
من به هر سو می دوم گریان
در لهیب آتش پر دود
وز میان خنده هایم,تلخ
و خروش گریه ام,ناشاد
از درون خسته ی سوزان
می کنم فریاد ای فریاد
خانه ام آتش گرفته ست,آتشی بی رحم
همچنان می سوزد این آتش
نقش هایی را که من بستم به خون دل
بر سر و چشم در و دیوار
در شب رسوای بی ساحل
وای بر من,سوزد و سوزد
غنچه هایی را که پروردم به دشواری
در دهان گود گلدانم
روز های سخت بیماری
از فراز بامهاشان شاد
دشمنانم موذیانه خنده های فتحشان بر لب
بر من آتش به جان ناظر
در پناه این مشبک شب
من به هر سو می دوم,گریان از این بیداد
.....
پاسخ : ► •فقط مجنون ها بخوانند!•◄
گله هارو تو بگو
فاصله هارو تو ببر
من دراین حادثه ی تلخ
گرفتارم
من اسیر چشم تو و درد دلتنگی و دوری
...همچو مرغی به قفس
در بندم
راز دل را تو بگو
اشک چشم را تو ببر
من به مستانه نگاهی از دور
دلشادم....
پاسخ : ► •فقط مجنون ها بخوانند!•◄
یکشبی مجنون نمازش را شکست
بی وضو در کوچه لیلا نشست
عشق آن شب مست مستش کرده بود
فارغ از جام الستش کرده بود
سجده ای زد بر لب درگاه او
پـُر ز لیلا شد دل پـُر آه او
گفت یا رب از چه خوارم کرده ای
بر صلیب عشق...دارم کرده ای
جام لیلا را به دستم داده ای
وندر این بازی شکستم داده ای
نشتر عشقش به جانم می زنی
دردم از لیلاست آنم می زنی
خسته ام زین عشق، دل خونم مکن
من که مجنونم تو مجنونم مکن
مرد این بازیچه دیگر نیستم
این تو و لیلای تو ... من نیستم
گفت: ای دیوانه..لیلایت منم
در رگت پنهان و پیدایت منم
سال ها با جور لیلا ساختی
من کنارت بودم و نشناختی
عشق لیلا در دلت انداختم
صد قمار عشق یک جا باختم
کردمت آواره ی صحرا...نشد
گفتم عاقل می شوی...اما نشد
سوختم در حسرت یک یا رَبت
غیر لیلا ..بر نیامد از لبت
روز و شب او را صدا کردی ولی
دیدم امشب با منی گفتم بلی
مطمئن بودم به من سرمیزنی
در حریم خانه ام در میزنی
حال این لیلا که خوارت کرده بود
درس عشقش بیقرارت کرده بود
مرد راهش باش تا شاهت کنم
صد چو لیلا کشته در راهت کنم