پاسخ : ► •فقط مجنون ها بخوانند!•◄
عاشق نشوید اگر توانید
تادر غم عاشقی نمانید
این عشق به اختیار کس نیست
دانم که همین قدر بدانید
هرگز نبرید نام عاشق
تا دفتر عشق بر نخوانید
آب رخ عاشقان مریزید
تا آب ز چشم خود نرانید
معشوقه وفای کس نجوید
هرچند زدیده خون چکانید
این است رضای او که اکنون
بر روی زمین یکی نمانید
این است سخن که گفته آمد
گر نیست درست بر مخوانید
بسیار جفا کشید آخر
او را به مراد او رسانید
این است نصیحت سنایی
عاشق نشوید اگر توانید
[golrooz][alaghemand][alaghemand][golrooz]
پاسخ : ► •فقط مجنون ها بخوانند!•◄
حسرت شبهای خوش را روزگار از ما گرفت
ای خوش آن روزی که ما هم روزگاری داشتیم....
گویی در امتداد جاده زندگی،من باید بی همسفر راهی شوم!
بی تو موج می زند بر دلم غمی غریب
آیینه ها دچار فراموشی اند
و نام تو
ورد کوچه های خاموشی
امشب
تکلیف پنجره
بی چشم های باز تو روشن نیست!
http://night-gallery.ir/images/galle...aneh-27794.jpg
پاسخ : ► •فقط مجنون ها بخوانند!•◄
به دلم گفتم ای ساده فراموشش کن تا کجا چشم بر این جاده فراموشش کن
دست برداراز او خاطره بازی کافیست
فرض کن گل نفرستاده فراموشش کن ان نگاه اخر رو دلم
جامانده پیش او برده و پس داده فراموشش کن
مردمان قله نشینند هنوز دل که در دره نیفتاده فراموشش کن
گفتم تکه غزل را بفرستم نزد دلش دل ولی گفت نشو ساده فراموشش کن
به شما برنخورد غزل بودو گذشت اتفاقی یست که افتاده فراموشش کن
نمی دانم خدای اشکها کیست؟تفاوت بین چشمها چیست؟تو چشمت موقعیت را می شناسد
ولی من گریه ام دست خودم نیست گریه هایم گریه های بی صداست عشق من دریای بی انتهاست
ردپای اشکهایم را بگیر تا بدانی خانه ی عاشق کجاست
http://night-gallery.ir/images/galle...aneh-72802.jpg
پاسخ : ► •فقط مجنون ها بخوانند!•◄
اگر بعد از مرگم از تو پرسیدند : آن وجودي را كه زماني با تو ميديدند كه بود؟
بگو: دنيايي از عشق بود كه درحسرت رسیدن به كرانه عشق مرد.
بگو: ديوانه ی بت پرستی بود كه بتش را ديوانه وار دوست مي داشت.
بگو: اشك در بدری بود كه به هيچ ديده اي به جز ديده ی من آشيان نداشت.
بگو: برای اندك زمانی با من بود ولی تا آخرين لحظه هايش می گفت:
تــا ابـــد دوستت دارم
http://night-gallery.ir/images/galle...aneh-45616.jpg
پاسخ : ► •فقط مجنون ها بخوانند!•◄
دید مجنون را یکی صحرانورد
در میان بادیه بنشسته فرد
صفحه ای از خاک و انگشتان قلم
مینویسدنام لیلی دم به دم
چیست این مجنون شیدا کیست این
بهرکه نامه نویسی چیست این
گفت مشق نام لیلی میکنم
خاطر خود را تسلی میکنم
چون میسر نیست من را کام او
عشق بازی میکنم با نام او
http://shubuni.persiangig.com/image/86_03_21_nature.jpg
پاسخ : ► •فقط مجنون ها بخوانند!•◄
مي خواهم از باهم بودن حرف بزنم ميخواهم از با تو بودن بگويم از اينكه
چه لذتي داره گرفتن دست گرم تو غرق شدن در نگاه مهربانت.
ميدانم حضور تو در زندگي من ريشه دوانده ومن حيران حضور ت و در وجودم هستم
باز مي خواهم برايت بنويسم از نوشتن خسته نمي شوم . . . . . چون مخاطبم تو
هستي چون مي خواهم از عشق بگويم.
امشب باز هم براي تو مي نويسم ..... آري تو باز هم تو فقط تو
براي تويي كه آبي ترين آبي ها هستي
هنگامي كه با چشمان پر تمنا به دنبال واژه اي براي گفتگو با تو مي گردم
آن هنگام كه تمام توان باقي مانده ام براي گفتن چند حرف ساده از چشمانم بيرون مي زند
ديگر احتياجي به گفتن و خواستن نيست چشمانم با تو مي بينند و لبانم با تو مي گويند
من هميشه خيال مي كردم كه خودم را مي شناسم و مي ديدم كه نوع نگاهم با بقيه متفاوت است
خيال مي كردم كه متفاوت هستم و راستش بيشتر دلم مي خواست كه اينطور باشم
دلم ميخواست نكته و كانونم تو باشي و از سر همين موضوع به خودم مي پيچيدم
حال ميبينم نسبت به همه چيز احساس تازه اي يافته ام چرا كه تو لطيفترين احساسات مرا بر انگيخته اي
. . . .
در گذشته عشق براي من واژه اي نا شناخته بود اما حالا مي بينم كه در اعماق وجودم ، هر بافت ، هر عصب
هر هيجان ، هر احساس من در التهاب است در شور شگفت انگيز .... عشق
حال دريافتم كه عشق ما حتي از آنچه در روياها مي ديدم نيز زيبا تر است و آن عشق تنها از آنٍ توست
من عاشق تو هستم. . . . تو همان ستاره در اوج آسمان روياهايم هستي كه من هر شب تو را در آسمان رويايم مي بينم
و تو نيز با حضورت شبم را روشن مي كني و با درخشندگيت مهتاب را گوشه گير
بدون تو هميشه ويرانم ، آبي تر از وجود تو پيدا نمي شود
دريا بدون تو معنا نمي شود اما. . . . افسوس كه بين ما فاصله اي است ، فاصله اي كه عشق من وتو را زير سوال مي برد
عاشقت هستم اما فاصله بين من و تو اين رنگ عشق را كم رنگ و اسير خودش كرده
ولي من همان آسمانم كه عاشق تو هستم اي دريا
http://shubuni.persiangig.com/image/2m46m9g.jpg
پاسخ : ► •فقط مجنون ها بخوانند!•◄
پاسخ : ► •فقط مجنون ها بخوانند!•◄
من شكستم آري تو شكستم دادي باده رنگ و ريا را تو به دستم دادي من غريبم آري تو غريبم كردي بي خبر از آيينه ها پر فريبم كردي تو مرا همچون شمع از سر جور و جفا سوزاندي تو مرا سوزاندي تو مرا بر در و ديوار بدي كوباندي من شكستم آري تو شكستم دادي تو مرا از بودن تو مرا از من و از ما و تو پنجره ها ترساندي... تو مرا از فردا... تو مرا از دريا... تو مرا ترساندي من اسيرم آري تو اسيرم كردي... بي خبر از باران.. تو كويرم كردي
از شراب دوري تو چه سيرم كردي من شكستم آري ..
http://sl.glitter-graphics.net/pub/8...bf0rwcljoj.gif
پاسخ : ► •فقط مجنون ها بخوانند!•◄
گفتمش دل ميخري ؟
پرسيد چند؟
گفتمش دل مالتو تنها به خند
خنده كرد و دل زدستانم ربود
http://galory59.persiangig.com/image/VuAJG1.jpg تا به خد باز آمدم او رفته
دل زدستش روي خاك اوفتاده بود
جاي پايش روي دل جا مانده بود
نمي دانم براچي
و چرا؟
اونيكه دوسش داري ميره و تنهات ميزاره
شايد دنيا رو اينجوري ساختند
حداقل مجنون كه تونست به ليلي بفهمونه كه دوسش داره اما ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
پاسخ : ► •فقط مجنون ها بخوانند!•◄
دست من نيست گاهي وقتا روزم آفتابي نميشه
حتي با معجزه ي عشق آسمون آبي نميشه
دست من نيست گاهي وقتا تلخ و بي حوصله مي شم
بين ما بين من و تو من خودم فاصله مي شم
دست من نيست...دست من نيست
يه شبايي باد و بارون ميزنه به برگ و بارم
اون شبا هواي آشتي حتي با خودم ندارم
يه روزاي ابر تيره منو ميبره از اينجا
مي بره اونوره ديروز گم مي شم اون دور دورا
مي دونم گاهي بلور قلبتو مي ***ه حرفام
صبر تو به سر رسيده از من و سرگشتگي هام
با گذشت به من نگاه کن تو که مي بيني چه تنهام
رو نگردون از من اي خوب اگه بدترين دنيام
وقتي که دور مي شم از تو اي هواي مهربوني
غمو تو چشات مي بينم اما اي کاش که بدوني
من گمشده.....من بد....با همه سرگشتگي هام
تو را از هميشه بيشتر بيشتر از هميشه مي خوام ..
http://night-gallery.ir/images/galle...aneh-41112.jpg