-
پاسخ : کانی شناسی
حالت فیزیکی :
انواع رخ (Cleavage )
کامل (Prefect cleavage ) :درصورتی که کانی به راحتی و به صورت صفحات نازک با سطوح صاف و و صیقلی بشکند می گویند که داری رخ کامل است . مانند میکا و ژیپس .
خوب:Good cleavage) ) هرگها کانی در امتداد سطوح معینی بشکند و سطوح صاف ایجاد کند در آن صورت می گویند که دارای رخ خوب است , در این کانیها همواره کانی در جهات سطوح رخ می شکند و سطوح شکست ناهموار ندارد . مانند کلسیت , نمک طعام , گالن .
مشخص : (Distinct cleavage) کانیهائی که دارای این نوع رخ هستند گاهی در جهات رخ و به صورت سطوح صاف و صیقلی میشکنند و گاهی با ایجاد سطوح ناهموار می شکنند مانند : فلدسپاتها , آمفیبولها .
ناقص : (Imperfect cleavage ) دراین نوع رخ ؛سطوح صاف بسیار کم است و عمدتاُ سطوح ناهموار ایجاد می شود . مانند بریل , آپاتیت .
انواع شکستگی (Fracture )
صدفی : (Conchoidal ) هرگاه سطح حاصل از شکستگی به صورت یک سطح صاف و مقعر که شبیه به سطح داخلی صرف دو کفه ایها است باشد به نام شکستگی صدفی نامیده می شود مانند شکستگی سنگ شیشه و کالسدوئن.
رشته ای : ( Fibrous ) در این نوع شکستگی محل شکستگی مانند شکسته شدن چوب است و حالت رشته ای دارد . این نوع شکستگی در تومولیت و آکتینولیت دیده می شود .
مضرس : ( Hackly ) دراین حالت سطح شکستگی حالت داندانه ای و تیز دارد . این شکستگی در اغلب عناصر طبیعی مانند : طلا , مس , پلاتین دیده می شود .
ناهموار : ( Uneven ) در این توع شکستگی سطح ناهموار و زبری ایجاد می شود . این حالت در کانیهای سولفیدی ,آپاتیت و کاسیتریت دیده می شود .
چگالی : (Specific ) جرم یک سانتیمتر مکعب از هر جسم
درجه سختی : سختی عبارت است از مقاومتی که هر کانی در مقابل خراش سایر کانیها و اجسام از خود نشان می دهد .
رنگ : ( Color )
در مطالعه کانیها اولین چیزی که توجه را جلب می کند رنگ آنها است . کانیها دارای رنگهای متنوعی هستند . بعضی از کانیها دارای رنگهای مشخصی هستند و به وسیله رنگشان تشخیص داده می شوند.
ایدیوکروماتیک : ( Idio chromatic ) کانیهای خود رنگ را گویند . رنگ این کانیها به دلیل ترکیب شیمیائی یا ساختمان داخلی آنها است و همواره ثابت است مانند سبز مالاکیت یا رنگ آبی در لازوریت .
آلوکرماتیک : ( Allo chromatic ) کانیهای دگر رنگ را گویند . این نوع رنگ بدلیل وجود ناخالصی در کانی به وجود می آید و با توجه به انواع ناخالصی ؛ تنوع رنگی نیز دیده می شود . مثل کانی کوارتز که به رنگهای متنوعی دیده میشود .
پزوروکرماتیک : (Pesudo chromatic ) کانیهای دارای رنگ کاذب را گویند . این نوع زنگ در اثر انعکاس نور در سطوح مختلف کانیهای شفاف یا نیمه شفاف اینجاد می شود ؛ بدین صورت که شعاعهای نوری پس از برخورد به سطوح کریستالی کانیها در جهات مختلف منعکس می شوند و در نتیجه تداخل آنها رنگهای متفاوتی به چشم می خورد . مثل کانی لابرادوریت . در بعضی از کانیها مانند کالکوپریت تداخلی از چند رنگ به صورت رنگین کمان منعکس می شود .
رنگ خاکه : ( Streak ) کانیهائی که سختی آنها خیلی زیاد نیست در اثر سایش بر روی چینی بدون لعاب مقداری خاکه یا پودر از خود به جای می گذارند که دارای رنگی متفاوت با رنگ خود کانی است که این اثر را رنگ خاکه گویند.
انواع جلا
فلزی : ( Luster ) این نوع جلا در کانیهائی که نور را از خود عبور نمی دهند و تماماُ منعکس می کنند دیده می شود مانند کانهای فلزی مثل : گالن , هماتیت و طلا.
نیمه فلزی : ( Sub metallic ) در این نوع کانیها که نور را از خود عبور نمی دهند مقدار انعکاس نور کمتر از حالت قبلی است مثل : ماگنتیت , پیرولوزیت , کرومیت و . .
شیشه ای : ( Vitreous ) کانیهای مانند شیشه که نور از آنها عبور میکند دارای این نوع جلا هستند مثل : لیمونیت , کوارتز , باریت و . . .
نیمه شیشه ای : (Sub vitreous ) در کانیهائی که مقدار نور عبوری از آنها کمتر از شیشه است دیده می شوند مثل : کلسیت , آلونیت و . . .
صمغی : ( Resinous ) این حات از جلا شبیه صمغ است مثل : بلاند , آپاتیت , ارپیمان , رآلگار و. . .
چرب : ( Greasy ) در این حالت جسم چرب نیست ولی حالت چربی دارد مثل : کوارتز , تالک , اپال و تورمالین نیز تا حدی داری جلای چرب می باشند .
مرواریدی : ( Pearly ) در انی حلت جسم جلائی مانند مروارید دارد مثل : سلستیت , دولومیت و . . .
الماسی : ( Adamantine ) در کانیهائی که شکست نور زیاد دارند این نوع جلا دیده می شود مثل : سروزیت , مالاکیت , اسفالریت و . . .
ابریشمی : ( Silky ) در اثر تجمع رشته های نازک بعضی از کانیهای این نوع جلا به وجود می آید مثل : آزبست , هورنبلند , الکسیت و . . .
شفافیت (Transparency )
شفاف : ( Transparent ) کانی نور را کاملا از خود عبور میدهد و میتوان از پشت آن اشیاء را دید مثل: ورقه نازک ژیپس یا کوارتز.
کدر : کانی نور را از خود عبور نمی دهد مثل مگنتیت , گالن و . . .
نیمه شفاف : ( Translucent ) کانی نور را خود عبور می دهد ولی از پشت آن اشیاء دیده نمی شوند مثل : کوارتز ناخالص , هالیت و . . .
اندک شفاف : ( Sub translucent ) نور از ورقهای نازک کانی عبور می کند مثل : فلوریت , پلاژیوکلاز , . . .
ضربه پذیری : ( Tenacity )
رفتار کانیها در مقابل ضربه های وارده به آنها می باشد که شامل چهار قسمت می باشد:
شکننده : ( Brittle ) که در اثر ضربه خرد می شوند مثل : گوگرد .
چکش خوار : ( Malleable ) که قابلیت چکش خواری را دارا می باشد مثل : کانیهای فلزی چون طلا , مس و . .
برش پذیر : ( Sectile ) که توانایی برش خوردگی را دارا می باشند مثل : ژیپس .
خم پذیر : ( Flexible ) که قابلیت ارتجاء را دارا می باشند مثل : میکا .
ماکل : ( Twinning ) هنگامی که دو یا چند بلور از یک کانی بخصوص ؛ یا دو کانی متفاوت که دارای ساختمان بلور شناسی مشابه باشند چنان که عناصر تقارن ( صفحه تقارن , محور تقارن و غیره ) اضافی ایجاد کنند , ماکل نامید می شود .
-
پاسخ : کانی شناسی
انوع ماکل :
تماسی : که به دو قسمت ساده و پلی سسنتتیک ( چند گانه )
تقسیممی شود
تداخلی : که به دو قسمت ساده و صلیبی تقسیم میشود
بو : از روی بوی بعضی از کانیها نیز تا حدی می توان نوع آنها راتعیین کرد مثلا : ارپیمان , گوگرد و به طور کلی کانیایی از این نوع بوی تند گوگردرا می دهند یا کلسیت مرطوب بوی خاصی مثل مورداب را می دهد .
مزه : ( Taste ) مزه کردن کانیها در بسیاری موارد درست نیست و حتی ممکن است خطرناک نیز باشدولی تا می توان از این طریق نوع کانی را تعیین کرد مثلا : هالیت طعم شوری دارد یاآلونیت (زاج سفید) طعم ترش و گسی را داراست .
خواص رادیواکتیویته : ( Radioactivity ) بعضی از کانیها دارای خواص رادیواکتیویته هستند که از لحاظ انرژیزایی دارای اهمیت زیادی هستند مثل : اورانیت و تورتیت (برسی این خاصیت توسط دستگاهرایواکتیوسنج یا شکارشگر گایگر صورت می گیرد )
خاصیت لومینسانس : ( Luminescence ) هرگونه تابش پرتو نورانی توسط یک کانی تحت تاثیر عموامل محرکه خارجیلومینسانس نامیده می شود . معمولا در ایجاد لومینسانس ناخالصیهائی که به نام فعالکننده نامیده می شوند دخالت دارند مثل : کالومل ( Calomel )
خاصیتفتولومینسانس : ( Photoluminescence ) اگر لومینسانس بر اثر تحریک کانیها با نورمرئی و یا پرتو فرابنفش پدیدار شود به نام فتولومینسانس نامیده می شود مثل : پیروفیلیت ( Pyrophylite )
خاصیت کاتولومینسانس : ( Cathodoluminescence ) اگر عامل محرکه پرتوهای کاتدیک یا پرتوx باشد به نامکاتدولومینسانس خوانده می شود مثل : گیبسیت Gibbsite ) )
خاصیتتریبولومینسانس : (Tribolumivescence ) گاهی پدیده لومینسانس بر اثر ضربه ایجاد میشود که به نام تریبولومینسانس نامیده می شود مثل : کوارتز ( Quartz )
خاصیت الکتولومینسانس : ( Electroluminedcenec ) گاهی اثر جریاناتالکتریکی بر لومینسانس موثر است که به آن الکترولومینسانس گفته می شود .
خاصیت کریستالولومینسانس : ( Crysthlloluinescence ) گاهی رشد وتشکیل کانی جدید نیز با تایش نور همراه است و بنام کریستالو لومینسانس خوانده میشود
خاصیت ترمولومینسانس : ( Thermoluminescence ) گاهی در اثرحرارت کانیها خاصیت لومینسانس از خود نشان می دهند که در این صورت پدیده را ترمولومینسانس گویند مثل : آپاتیت ( Apatite )
خاصیت فلوئورسانس : ( Fluorescence ) اگر تایش پرتو نورانی با حذف عامل محرکه قطع شود پدیده رافلوئورسانس گویند .
خاصیت فسفرسانس : ( Phosphorescence ) اگر پس ازقطع عامل محرکه تابش پرتو نورانی برای مدتی ادامه داشته باشد این خاصیت را فسفرسانسگویند .
-
پاسخ : کانی شناسی
خاصیت پیروالکتریسیته : ( Pyroelectricity ) کانیهایی که دراثر حرارت دادن و یا سرد کردن دارای بارهای الکتریکی می شوند را گویند . بارهایالکتریکی دو سر این کانیها مخالف همدیگر می باشد همچنین بارهای الکتریک هر قطب براثر سرد کردن مخالف با بارهای الکتریکی آن قطب بر اثر حرارت دادن است. از این خاصیتبرای تبدیل انرژی حرارتی به انرژی الکتریکی بخصوص بهره برداری از انرژی خورشیدیاستفاده می کنند . تورمالین یکی از کانیهایی است که دارای خاصیت پیروالکتریسیته میباشد.
خاصیت پیزوالکتریسته : ( Piezoelectricity ) بعضی از کانیهابر اثر فشارها و یا کششهای مکانیکی در جهات معینی دارای بارهای الکتریکی می شوند کهدر دو طرف کانی این بارها مخالف یکدیگرند هستند . مثلا کوارتز بر اثر فشار مکانیکیدر جهت محور x و یا کشش در جهت محور y دارای بار الکتریکی مخالف در دو سر کانی و درجهت محور c می شود و اگر جهت فشار یا کشش را عوض کنیم بارهای دو سر بلور تغییر میکند .
خواص مغناطیسی : ( Magnetic property ) وجود خاصیت مغناطیسی در بعضیاز کانیها باعث جذب شدن آنها توسط آهنربا می شود مثل : مگنتیت , پیریت و آهن . ( دربعضی مواقع به علت کم بودن خواص مغناطیسی برای برسی این خاصیت از دستگاه ماگناتومتراستفاده می شود. )
قرنها پيش از دستيابي انسان به فلزات و علم استخراج ومصرف آنها، برخي از سنگها و كانيها مهمترين ابزار دفاعي، زراعي و شكار بشر محسوبميشدهاند.بشر اوليه جهت تهيه ابزار سنگي از مولد داراي سختي زياد همچون سنگچمخاق، كوارتزيت،ابسيدين، كوارتز و ..... كه در محيط زندگياش فراوان بوده استفادهكرده است.
نحوه استفاده و بكارگيري اين مولد آنچنان در زندگي و پيشرفت انسانمؤثر بوده است كه بر اين اساس زمان زندگي انسان اوليه را به سه دوره ديرسنگي،ميانسنگي ونوسنگي تقسيم شدهاند. همزمان با شناخت فلزات و استخراج آنها عصر فلزاتآغاز گرديد. احتمالاً اولين فلز استخراج شده در حدود 4500 سال ق.م، مس بودهاست.
حدود 2700 سال قبل عصر مفرغ آغاز شد كه در اين عصر انسان ابزار خود رااز اين آلياژ تهيه مينموده است.
حدود 3000 سال ق.م مصريها از ذوب سيليسشيشه تهيه نمودند و قرنها پيش از ميلاد مسيح چينها در فسيلها از كائولن ابزار چينيميساختهاند. در طئل تاريخ اطلاعات بسياري در رابطه با چگونگي شكل گيري، جنس،ساختمان و ساير خصوصيات كانيها بدست آمده است.
حال اين سؤال مطرح ميشود كهكاني چيست؟
كاني عبارت است از عناصر يا تركيبات شيميايي طبيعي جامد، همگن،متبلور و ايزوتوپ با تركيبات شيميايي نسبتاً معين كه در زمين يافت ميشود. خواصفيزيكي كانيها در حدود مشخص ممكن است تغيير نمايند.
كانيها به صورت اجسامهندسي با ساختمان اتمي منظم متبلور ميگردند كه به آن بلور ميگويند. اگر بلور يككاني را به قطعات كوچك و كوچكتر تقسيم نماييم سرانجام به كوچكترين جزء داراي شكلهندسي منظم خواهيم رسيد كه آن را واحد تبلور، سلول اوليه و يا سلول واحد مينامند. از كنار هم قراردادن واحدهاي تبلور شبكه بلور كه سازنده اجسام متبلور است ايجادميگردد.
علاوه بر كانيهاي متبلور با دستهاي از تركيبات داراي تمامي خواصكاني بجز سيستم تبلور ميباشند كه اين دسته را شبهكاني مينامندو شرايط تشكيلكانيها بسيار متفاوت است، برخي مانند پيريت ممكن است در شرايط بسيار متنوعي ايجادگردند در حاليكه برخي ديگر به عنوان كاني شاخص، فشار، دما وجود عناصر راديواكتيو و ......... مورد استفاده قرار ميگيرند.
همه كانيها به استثناء شبهكانيهادر يكي از 7 سيستم تبلور شناخته شده متبلور ميگردند.
برخي از كانيها درشرايط مشابه در كنار هم تشكيل ميگردند كه به آنها پاراژنز با كانيهاي همراه گفتهميشود.
كانيها در طبيعت در اندازههاي بسيار متفاوتي يافت ميشوند كه براين اساس آنها را به درشت بلور، متوسط بلور، ريزبلور و مخفي بلور تقسيم مينمايند. برخي از انواع درشت بلور و متوسط بلور در نمونههاي دستي قايل تشخيص بوده، انواعريز بلور توسط ميكروسكوپهاي قوي و كانيهاي مخفي بلور را به كمك اشعه X وميكروسكوپهاي الكتروني ميتوان شناسايي نمود.
سنكا Seneca(4ق.مـ65م) براينخستين بار نشان داد كه سنگهاي پر بها درميان شنهاي رودخانه يافتميشوند.
ابوريحان بيروني (362ـ440) چگالسنج (پكينومتر) را جهت تعييين چگاليكانيها اختراع غدد و زكرياابنمحمدبنمحمودق?? ���ويني (600 هـ 682) كشف كرد كهياقوت سرخ و ياقوت كبود هر دو يك كاني هستند كه به دو رنگ مختلف ديده ميشوند. زيرااين كانيها از لحاظ شكل تبلور يك متر. اين نخستين باري بود كه شكل بلورين كانيمورد توجه قرار گرفته است.
نيكولا استنون (1638-1686)در رابطه با كوارتزاظهار داشت كه زاويه بين رويههاي اين كاني همواره ثابت است.حتي اگر طول رويههايآن تغيير نمايد.
گئوگورگ بوئر (1494ـ1555)در كتابي سختي شكستگي، رنگ و سايهخواص كانيها را مورد بررسي قرار داد. وي معتقد بود رگههاي كاني در شكافهايي كه دراثر حركت زمين تشكيل شده است از مواد محلول موجود در آبهاي فرورونده يا آبهايي كهاز اعماق زمين بالا مي آيند تشكيل شدهاند.
سيستم تبلور كانيها رارندژوستهائوي (1743ـ1822) به هفت دستگاه اصلي تقسيم نمود. كه امروزه نيز موردقبول است.
كانيها داراي ارزش اقتصادي بسيار زيادي ميباشند، بطوريكه اقتصادبسياري از كشورهاي جهان نظير سيگي، گپنه ....... بر اساس مواد معدني پايهريزي شدهاست.
اگر چه بسياري از كاني ها داراي ارزش درماني ويژه خود هستند و حتيتعدادي به عنوان مواد سمي و مهلك مورد استفاده قرار ميگيرند، ولي افرادي نيز وجوددارند كه همراه داشتن كانيهاي معين را در درمان برخي از بيماريهاي موثر ميدانند. در سراسر جهان عده زيادي علاقمند به جمعآوري مجموعههاي كاني هستند، در يك پيكنيك خانوادگي مي توان نمونههايي از اين خلقت زيباي خداوند جمعآوري نمود. با توجهبه اينكه در كشور ما كانيهاي متنوعي وجود دارند و بسياري از آنها قابل دسترسميباشند مي توان حتي به عنوان سرگرمي می توان از آن استفاده کرد.
-
پاسخ : کانی شناسی
قرنها پيش از دستيابي انسان به فلزات و علم استخراج و مصرف آنها، برخي از سنگها و كانيها مهمترين ابزار دفاعي، زراعي و شكار بشر محسوب ميشدهاند.بشر اوليه جهت تهيه ابزار سنگي از مولد داراي سختي زياد همچون سنگ چمخاق، كوارتزيت،ابسيدين، كوارتز و ..... كه در محيط زندگياش فراوان بوده استفاده كرده است.
نحوه استفاده و بكارگيري اين مولد آنچنان در زندگي و پيشرفت انسان مؤثر بوده است كه بر اين اساس زمان زندگي انسان اوليه را به سه دوره ديرسنگي، ميانسنگي ونوسنگي تقسيم شدهاند. همزمان با شناخت فلزات و استخراج آنها عصر فلزات آغاز گرديد. احتمالاً اولين فلز استخراج شده در حدود 4500 سال ق.م، مس بوده است.
حدود 2700 سال قبل عصر مفرغ آغاز شد كه در اين عصر انسان ابزار خود را از اين آلياژ تهيه مينموده است.
حدود 3000 سال ق.م مصريها از ذوب سيليس شيشه تهيه نمودند و قرنها پيش از ميلاد مسيح چينها در فسيلها از كائولن ابزار چيني ميساختهاند. در طئل تاريخ اطلاعات بسياري در رابطه با چگونگي شكل گيري، جنس، ساختمان و ساير خصوصيات كانيها بدست آمده است.
حال اين سؤال مطرح ميشود كه كاني چيست؟
كاني عبارت است از عناصر يا تركيبات شيميايي طبيعي جامد، همگن، متبلور و ايزوتوپ با تركيبات شيميايي نسبتاً معين كه در زمين يافت ميشود. خواص فيزيكي كانيها در حدود مشخص ممكن است تغيير نمايند.
كانيها به صورت اجسام هندسي با ساختمان اتمي منظم متبلور ميگردند كه به آن بلور ميگويند. اگر بلور يك كاني را به قطعات كوچك و كوچكتر تقسيم نماييم سرانجام به كوچكترين جزء داراي شكل هندسي منظم خواهيم رسيد كه آن را واحد تبلور، سلول اوليه و يا سلول واحد مينامند. از كنار هم قراردادن واحدهاي تبلور شبكه بلور كه سازنده اجسام متبلور است ايجاد ميگردد.
علاوه بر كانيهاي متبلور با دستهاي از تركيبات داراي تمامي خواص كاني بجز سيستم تبلور ميباشند كه اين دسته را شبهكاني مينامندو شرايط تشكيل كانيها بسيار متفاوت است، برخي مانند پيريت ممكن است در شرايط بسيار متنوعي ايجاد گردند در حاليكه برخي ديگر به عنوان كاني شاخص، فشار، دما وجود عناصر راديواكتيو و ......... مورد استفاده قرار ميگيرند.
همه كانيها به استثناء شبهكانيها در يكي از 7 سيستم تبلور شناخته شده متبلور ميگردند.
برخي از كانيها در شرايط مشابه در كنار هم تشكيل ميگردند كه به آنها پاراژنز با كانيهاي همراه گفته ميشود.
كانيها در طبيعت در اندازههاي بسيار متفاوتي يافت ميشوند كه بر اين اساس آنها را به درشت بلور، متوسط بلور، ريزبلور و مخفي بلور تقسيم مينمايند. برخي از انواع درشت بلور و متوسط بلور در نمونههاي دستي قايل تشخيص بوده، انواع ريز بلور توسط ميكروسكوپهاي قوي و كانيهاي مخفي بلور را به كمك اشعه X و ميكروسكوپهاي الكتروني ميتوان شناسايي نمود.
سنكا Seneca(4ق.مـ65م) براي نخستين بار نشان داد كه سنگهاي پر بها درميان شنهاي رودخانه يافت ميشوند.
ابوريحان بيروني (362ـ440) چگالسنج (پكينومتر) را جهت تعييين چگالي كانيها اختراع غدد و زكرياابنمحمدبنمحمودق ???? ���ويني (600 هـ 682) كشف كرد كه ياقوت سرخ و ياقوت كبود هر دو يك كاني هستند كه به دو رنگ مختلف ديده ميشوند. زيرا اين كانيها از لحاظ شكل تبلور يك متر. اين نخستين باري بود كه شكل بلورين كاني مورد توجه قرار گرفته است.
نيكولا استنون (1638-1686)در رابطه با كوارتز اظهار داشت كه زاويه بين رويههاي اين كاني همواره ثابت است.حتي اگر طول رويههاي آن تغيير نمايد.
گئوگورگ بوئر (1494ـ1555)در كتابي سختي شكستگي، رنگ و سايه خواص كانيها را مورد بررسي قرار داد. وي معتقد بود رگههاي كاني در شكافهايي كه در اثر حركت زمين تشكيل شده است از مواد محلول موجود در آبهاي فرورونده يا آبهايي كه از اعماق زمين بالا مي آيند تشكيل شدهاند.
سيستم تبلور كانيها را رندژوستهائوي (1743ـ1822) به هفت دستگاه اصلي تقسيم نمود. كه امروزه نيز مورد قبول است.
كانيها داراي ارزش اقتصادي بسيار زيادي ميباشند، بطوريكه اقتصاد بسياري از كشورهاي جهان نظير سيگي، گپنه ....... بر اساس مواد معدني پايهريزي شده است.
اگر چه بسياري از كاني ها داراي ارزش درماني ويژه خود هستند و حتي تعدادي به عنوان مواد سمي و مهلك مورد استفاده قرار ميگيرند، ولي افرادي نيز وجود دارند كه همراه داشتن كانيهاي معين را در درمان برخي از بيماريهاي موثر ميدانند. در سراسر جهان عده زيادي علاقمند به جمعآوري مجموعههاي كاني هستند، در يك پيك نيك خانوادگي مي توان نمونههايي از اين خلقت زيباي خداوند جمعآوري نمود. با توجه به اينكه در كشور ما كانيهاي متنوعي وجود دارند و بسياري از آنها قابل دسترس ميباشند مي توان حتي به عنوان سرگرمي می توان از آن استفاده کرد.
-
پاسخ : کانی شناسی
کانیشناسی یکی از شاخههای زمینشناسی است که به بررسیویژگیهای شیمیایی، ساختار بلورین و ویژگیهای فیزیکی کانیها میپردازد. پژوهش برروی فرایندهای پیدایش و نابودی کانیها نیز در گستره بررسیهای این دانش قرارمیگیرد. تا سال 2004 میلادی بیش از 4000 گونه کانی توسط انجمن جهانی کانیشناسی (ima) شناسایی شده است. از این تعداد، 150 کانی را میتوان جزو کانیهای معمول و 50کانی را میتوان از کانیهای تا ندازهای کمیاب بشمار آورد. بقیه آنها کانیهایکمیاب یا بسیار کمیاب هستند.سدهها پیش از دستیابی انسان به فلزات و دانش استخراج ومصرف آنها، برخی از سنگها و کانیها مهمترین ابزار دفاعی، زراعی و شکار بشر بشمارمیآمدهاند. بشر نخستین، جهت تهیه ابزار سنگی از مواد دارای سختی زیاد همچون سنگآتشزنه، کوارتزیت، ابسیدین، در کوهی و ... که در محیط زندگیاش فراوان بوده استفادهکرده است. نحوه استفاده و بکارگیری این مولد آنچنان در زندگی و پیشرفت انسان مؤثربوده است که بر این اساس زمان زندگی انسان اولیه را به سه دوره دیرینهسنگی،میانسنگی و نوسنگی تقسیم شدهاند. همزمان با شناخت فلزات و استخراج آنها عصر فلزاتآغاز گردید. احتمالاً اولین فلز استخراج شده در حدود 450 سال ق.م، مس بودهاست.
کانیها اجسامی طبیعی، بلورین، جامد، غیر آلی (معدنی) و همگن هستند کهمشخصات فیزیکی ثابت و ترکیب شیمیایی مشخصی دارند. با توجه به همگن بودن شیمیاییکانیها، ترکیب آنها را میتوان بوسیله فرمول نشان داد. با این وجود این فرمول دربسیاری از حالات، منظور عادی شمی را مجسم نمیکند، به این جهت در نگارش آن مفاهیمکریستال و شیمی به مقیاس وسیعی باید منظور گردد. برای معرفی کانیها علاوه بر فرمولآنها، تمام خواص فیزیکی مانند خواص نورانی، الکتریکی، مقاومت، سختی و بالاخره خاصیتبلورشناسی نیز مورد بررسی قرار میگیرد. اساس مطالعه این خواص موضوع کانیشناسیعمومی را تشکیل میدهد.
تاریخچه
مصریان قدیم شش هزار سال قبل ازمیلاد در صحرای سینا فیروزه را به خاطر رنگ زیبایش استخراج میکردند. انسانهایدوران نوسنگی، سنگ آتشزنه را که دارای سطح شکست تیز است، به عنوان چاقو و سرنیزه،جهت تراشیدن چوب و تهیه نوک تیز کمان به کار میبرند. علاوه بر تفریت که دارای سطحشکست منحنی شکل است برای تهیه تبر و از سنگ آتشزنه و پیریت جهت تهیه آتش استفادهمیکردند.
دوره نوسنگی زمانی پایان یافت که انسان توانست در نتیجهآزمودههای گوناگون از مس و قلع آلیاژی به نام مفرغ یا برنز تهیه کند. در طی عهدبرنز بشر قرنها تجربه اندوخت تا سرانجام حدود 1000 سال قبل از میلاد مسیح به کشف وتهیه آهن توفیق یافت. به روایت دیگر حدود 2700 سال قبل عصر مفرغ آغاز شد که در اینعصر انسان ابزار خود را از این آلیاژ تهیه مینموده است. حدود 3000 سال پ.م مصریهااز ذوب سیلیس، شیشه تهیه نمودند و قرنها پیش از میلاد مسیح چینها در فسیلها ازکائولن ابزار چینی میساختهاند. در طول تاریخ اطلاعات بسیاری در رابطه با چگونگیشکل گیری، جنس، ساختمان و سایر خصوصیات کانیها بدست آمده است.
سیر تحولی ورشد
در باخترزمین اینگونه ادعا میشود که یونانیها نخستین ملتی بودند کهجنبه علمی کانیها را بررسی کردند مثل تالس ملطی که 485 سال پیش از میلاد به خاصیتکهربایی کانیها اشاره کرده و تمیش تکلس (527-549 ق.م) که دست به استخراج معادن زد. یک کتاب سنگشناسی که به ارسطو (322-384 ق.م) نسبت میدادند بعدها معلوم شد که درسده هشتم نوشته شده، ولی کتابی از شاگردش یتوفر است (288-372 ق.م) بجا مانده بنام "راجع به سنگها" که شاید بتوان گفت اولین کتاب علمی کانیشناسی است.
کتاب باارزش دیگری که بعدها نوشته شد بوسیله پزشک رومی جالینوس (201-113 م) بود. اثردانشمند بزرگ ایرانی، ابوعلی سینا (1037-970) تحت عنوان "درباره کانیها" را شایدبتوان گفت اولین کتابی است که کانیها را بطور سامانمند به چهار دسته تقسیم کردهاست. از اروپاییان از کانی شناس آلمانی آلبرت فون بول (280-119 م) یاد میکنیم اینشخص که به ماگنوس معروف است دارای پنج جلد کتاب از زمینه کانیشناسی است. از دوشخصیت دیگر آلمانی به نامهای باسیلوس والنتین و آگریکولا (1623-1555) یاد میکنیمکه شخص اخیر بعدها به پدر هواشناسی معروف گشت.
آخرین شخصی که کانیها را ازنظر ظاهری پژوهید، کانی شناس روسی لموسوف (1711-1765) بود. در سال 1669 یک دانشمنددانمارکی به نام نیلس استنسن قانون ثابت بودن زوایا را کشف کرد. در همین سال شخصدیگری به نام اراسموس بارتولینوس موفق به کلسیت گردید. قانون پارامتر وایس آلمانیدر دهه دوم سده بیستم وضع کرد. در سال 1830 هسل 32 کلاسه را ثابت کرد، پس از آن بابهرهگیری از محاسبات ریاضی فدروف روسی و شنفلیس آلمانی 230 شبکه فضایی را ثابتکردند. با کشف اشعه ایکس بوسیله رنتگن، تحول عظیمی در کانیشناسی بوجود آمدبدینوسیله برای اولین مرتبه ماکس فون لاوه موفق به بررسی ساختمان داخلی بلور گردید. بعد از اینکه استفاده از پرتو ایکس در کانیشناسی نشان داده شد، براگ در سال 1913اولین ساختمان یعنی شبکه نمک طعام را معرفی نمود
مواد جامدی که اجزایسازندهی آنها (مولکول،اتم یا یونها) در سه جهت فضایی به صورت منظمی کنار هم قرارگرفته باشند، کریستال یا بلور میگویند. ساختارهای بلورین نظم بلند دامنه داشته وخواص ناهمسانگرد دارند.
ریشهی لغوی
واژهی کریستال ریشهی یونانی داشتهو به معنی «منجمد شده در اثر سرما» است.
یونانیها کریستال را برای اشاره بهدُر کوهی به کار میبردند. آنها اعتقاد داشتند که اگر آب مدتی در دماهای بسیارپایین نگهداشته شود، به حالتی در میآید که در دماهای بالا پایدار است
-
پاسخ : کانی شناسی
مبانی کانی شناسی
تبلور
معمولا کانیها بصورت اشکال منظم هندسی متبلور میشوند که به آنها بلور میگویند. بلور را میتوان به عنوان جسمی که دارای ساختمان اتمی منظم است، تعریف کرد. هرگاه بلور را بطور مداوم به قطعات کوچک تقسیم کنیم، به جایی میرسیم که دیگر قابل تقسیم کردن نیست. این جز کوچک غیر قابل تقسیم ، معمولا دارای شکل هندسی منظم است که اتمهای تشکیل دهنده بلور در رئوس ، مراکز سطوح ، وسط یالها و یا مرکز آن قرار دارند و به نام واحد بلور یا سلول اولیه خوانده میشود. هر جسم متبلور از پهلوی هم قرار گرفتن تعداد زیادی سلول اولیه تشکیل شده است که به نام شبکه بلور نامیده میشود. بسته به عناصر قرینهای که در سلول اولیه وجود دارد، اجسام متبلور را به 7 سیستم شامل سیستم مکعبی ، تتراگونال ، تری گونال ، هگزا گونال ، ارتورومبیک ، مونوکلینیک و تری کلینیک تقسیم میکنند.
خواص عمومی کانیها
سختی
سختی را میتوان به صورت مقاومت کانی در برابر خراشیده شدن تعریف کرد. در کانی شناسی ، سختی یک جسم را با جسم دیگر میسنجند. طبق تعریف اگر جسمی ، جسم دیگر را مخطط کند از آن سخت تر است. برای سنجش سختی کانیهای مختلف 10 کانی را به عنوان مبنای سختی انتخاب کردهاند و سختی سایر کانیها را نسبت به آنها میسنجند. این مقیاس به نام مقیاس موس معروف است.
1 تالک - 2ژیپس - 3کلسیت - 4فلوئورین - 5 آپاتیت - 6 ارتوز - 7 کوارتز - 8 توپاز - 9 کرندوم 10- الماس
کلیواژ
برخی از بلورها در امتدادهای بخصوصی به آسانی و به صورت سطوح صاف شکسته میشوند. این سطوح به نام سطوح رخ یا کلیواژ خوانده میشود. باید توجه داشت که سهولت شکستن کلیواژ در کانیهای مختلف متفاوت است و حتی ممکن است یک کانی دارای امتداد کلیواژهای مختلف باشد.
جرم مخصوص
جرم مخصوص به علت ناخالصیهای موجود در کانی ثابت نیست و همیشه مقدار آن بین دو حد در نظر گرفته میشود. جرم مخصوص یکی از مشخصات مهمی است که توسط آن میتوان نوع کانی را مشخص کرد.
رنگ
رنگ کانیها معمولا خیلی متغیر است و بسته به عوامل فیزیکی و شیمیایی در حد وسیعی تغییر میکند. بطوری که نمیتوان آن را جز مشخصههای اصلی در نظر گرفت. ولی رنگ خاکه کانی یعنی رنگی که در اثر مالش آن با یک صفحه چنین حاصل میشود، نسبتا ثابت تر است و در خیلی موارد به شناسایی کانی کمک میکند.
جلا
اشعهای که در سطح کانی منعکس میشود منظره ویژهای به آن میدهد که به نام جلای کانی خوانده میشود. جلای کانی به خواص سطح و قدرت جذب آن بستگی دارد و به انواع فلزی ، الماسی ، شیشهای ، صمغی ، مومی ، صدفی ، چرب و ابریشمی تقسیم میشود.
خواص مغناطیسی
بعضی از کانیها دارای خواص آهنربایی طبیعیاند که کمک موثری در شناسایی آنها بشمار میرود.
خواص شیمیایی
از خواص شیمیایی کانیها نیز میتوان برای شناسایی آنها استفاده کرد. از جمله این خواص میتوان قابلیت انحلال کانی در آب و محلولهای شیمیایی ، تشکیل املاح با اسیدها و بازها و ... نام برد.
انواع کانی از نظر نحوه تشکیل
کانی اولیه یا درون زاد
کانیهای درون زاد همان طور که از نامشان پیدا است، در درون زمین یعنی کیلومترها زیر زمین تشکیل شدهاند. ماده اصلی تشکیل دهنده کانیهای درون زاد و بطور کلی مادر همه کانیها جسم سیال خمیر مانندی است که به نام ماگما خوانده میشود. با توجه به نحوه تشکیل کانیهای مختلف از ماگما ، میتوان مراحل مختلفی برای تشکیل کانیها تشخیص داد که این مراحل شامل مراحل ماگمایی اولیه ، پگماتیتی ، پنوماتولیتیک و گرمابی است.
کانیهای ثانویه یا برون زاد
این کانیها از تغییر و تبدیل کانیهای اولیه یا درون زاد بوجود میآیند. کانیهای اولیه عموما در شرایط فشار و درجه حرارت بالا تشکیل شدهاند و به همین خاطر این کانی در شرایط سطح زمین که متفاوت با شرایط تشکیل آنها میباشد چندان سازگار نیستند. کانیهای اولیه برای سازگار شدن با شرایط سطح زمین ، خرد و تجزیه شده و به کانیهای ثانویه یا برون زاد تبدیل میشوند. فرآیندهای مختلفی همچون هوازدگی ، رسوبی و بیولوژیکی به تشکیل کانیهای ثانویه کمک میکنند.
کانیهای دگرگونی
تغییر مشخصات کانیها و سنگها در اثر حرارت و فشار ، دگرگونی نامیده میشود. در اثر دگرگونی کانیها ممکن است شکل بلورین اولیه خود را از دست داده و به شکل جدیدی متبلور شوند. البته تغییر تبلور کانیها در جهتی است که با شرایط جدید سازگار باشند. ضمن تغییرات دگرگونی ممکن است ترکیب شیمیایی کانیها نیز عوض شده و عناصری از ساختمان آن خارج و یا به آن وارد شوند. دگرگونی به سه نوع مجاورتی ، ناحیهای و حرکتی تقسیم میشود که درطی هر یک از این دگرگونیها کانیهای مختلفی بوجود میآید.
انواع کانیها
تاکنون سه هزار کانی در دنیا شناخته شده است. برای مطالعه آنها ابتدا باید به طریقی آنها را طبقه بندی کرد. اولین طبقه بندی نسبتا علمی کانیها را ابوعلی سینا ، دانشمند ایرانی انجام داده است. در این تقسیم بندی کانیها به چهار گروه اصلی سنگها و مواد خاکی ، مواد سوختنی ، نمکها و فلزات تقسیم میشدند. امروزه کانیها را بر اساس نحوه تشکیل ، ترکیب شیمیایی و ساختمان آنها طبقه بندی میکنند. بر اساس ترکیب شیمیایی و ساختمان داخلی کانیها میتوان آنها را به انواع زیر تقسیم کرد.
* کانیهایی که دارای اتم های آزاد بوده و شامل کانیهایی هستند که بطور آزاد و به شکل عنصر در طبیعت یافت میشوند.
* کانیهایی که از ترکیب کاتیونها با آنیونهای ساده تشکیل شدهاند و شامل سولفورها ، هالیدها و اکسیدها هستند.
نامگذاری کانیها
کانیها عموما اسامی ناآشنا دارند و تنها عده معدودی از آنها دارای نام ایرانی هستند. اسامی کانیها بر اساس یک سری ضوابط و قوانین بین المللی تعیین میشود که عبارتند از:
* نام عده زیادی از کانیها در واقع اسم محلی است که برای اولین بار در آنجا پیدا شدهاند و به انتهای نام منطقه پسوند ایت اضافه شده است. به عنوان مثال ایلینیت از نام کوههای ایلمن واقع در اورال و تیرولیت از تیرول که محلی در اتریش است گرفته شده است.
* نام بعضی از کانیها از اصطلاحات خاص بعضی کشورها گرفته شده است. مثلا سافیر از اصطلاحات محلی هندوستان است.
* نام عده دیگری از کانیها از رنگ آنها در زبان یونانی گرفته شده است. مثلا هماتیت به معنی قرمز خونی، آزوریت به معنی آبی رنگ ، کلریت به معنی سبز رنگ و آلبیت به معنی سفید رنگ است.
* بعضی از کانیها نام خود را از خواص ویژهای که داشتند گرفتهاند. مثلا دیستین ، در زبان یونانی به معنی دارای «دو سختی» است.
* نام بعضی از کانیها مربوط به عناصر موجود در آنهاست. مثلا نیلکین دارای نیکل و کوپریت دارای مس است.
* نام بعضی از کانیها از اسم محققینی که آنها را برای اولین بار یافتهاند مشتق شده است. مثلا براگیت به نام کاشف آن «براگ» و بیرونیت به نام یابنده آن ابوریحان بیرونی و ... گرفته شده است.
-
پاسخ : کانی شناسی
مفاهیم پایه ای
.1.تعریف کانی : کانی جسمی است هموژن (یعنی از نظر خواص فیزیکی و شیمیایی در جهات موازی یکسان باشد ) که به وسیله عوامل طبیعی بوجود آمده و از ترکیب جامد زمین باشد .
.2. اجسامایزوتروپ:جسم ایزوتروپ جسمی است که در تمام جهات به یک اندازه رشد کرده به طوریکه جسم به شکل کروی به وجود می آید .
.3. اجسام آن ایزوتروپ : جسمی استکه بر خلاف اجسام ایزوتروپ در جهات غیر موازی از نظر فیزیکی و شیمیایی متفاوت بودهو رشد آن در جهات متفاوت با یکدیگر فرق می کند و یکسان نیست .
.4.تعریفکریستال : کریستال جسمی است هموژن و آنیزوتروپ که نظام اتمی تکراری سه بعدیدارد .
.5. تراخت : عبارت است از مجموعه صفحاتی که در یک بلور وجود دارد .
.6. هابیتوس : به مجموع فرم و یا تراخت یک بلور هابیتوس می گویند .
.7.آمورف : اجسامی هستند که هیچ گونه علامت و مشخصه بلوری در آنهاوجود ندارد.
.8. اگرگات : هرگاه بلور های یک کانی تشکیل یک توده متراکمرا بدهند به طوری که بلور ها دارای صفات بلوری نباشند ، به چنین تجمعی اگرگات گفتهمی شود .
.9. ایزومورفی (همشکلی) : کانی های مختلفی را که از نظر شیمیاییمشابه و دارای فرم و شکل بلوری یکسانی باشند را می گویند .
.10. پلی مورف(چندشکلی) : شکل های مختلف یک کانی که از نظر ترکیب شیمیایی یکسان بوده ولی از نظرشکل و فرم شبکه متفاوت باشند را پلی مورف یا چند شکلی می گویند .
.11. مدیفیکاسیون : حالت های مختلف فرم یک جسم با ترکیب شیمیایی ثابت رامدیفیکاسیون می گویند .
.12. پیزوالکتریسیته: بعضی از بلورها مانندکوارتز در اثر انقباض و یا انبساط ، سطح خارجی شان دارای بار الکتریکی می شود که بهآن خاصیت پیزوالکتریکی می گویند . تورمالین نیز دارای این خاصیت است .
.13. پیروالکتریسیته : در این حالت سطح خارجی بلور توسط حرارت دارای بار الکتریکیمی شود که به آن خاصیت پیرو الکتریکی می گویند .
.14. فلورسانس: هرگاهیک کانی در اثر تحریک اشعه ایکس یا اشعه ماورا بنفش نورافشانی کند به این حالتفلورسانس می گویند . الماس ، کلسیت ،فلوئوریت و...
.15. فسفر سانس : اینپدیده مثل فلورسانس بوده با این تفاوت که تا چند لحظه بعد از قطع منبع اشعه خاصیتنورافشانی در آن باقی می ماند .
.16. پاراژنز : کانی هایی که شرایط تشکیلآنها یکسان بوده و در کنار یکدیگر یافت می شوند ولی از گروههای مختلف کانی ها باشندبه آنها پاراژنز می گویند .
.17. پسودومورفیسم : هرگاه یک کانی در سیستمتبلوری غیر از سیستم تبلور خودش متبلور شود به این پدیده گفته می شود .
.18. میرمکیت : هم رشدی کوارتز و پلاژیکلاز .
.19. گرانیت خطی : همرشدیکوارتز و فلدسپات آلکان
مقیاس موس
سری موس برای تعیین درجه سختیکانیها:
۱تالک
۲ژیپس مثل: ناخن حدود ۲.۵
۳کلسیت مثل: سکهمسی حدود۳
۴فلوریت
۵آپاتیت مثل: چاقوی جیبی حدود۵
۶فلدسپاتمثل: شیشه پنجره حدود۵.۵
۷کوارتز مثل: سوهان فولادی حدود ۶.۵
۸توپاز مثل: چینی بدون لعاب حدود ۷
۹کرندوم مثل: سمباده
۱۰الماس
انواع رخ (Cleavage )
کامل (Prefect cleavage ) :درصورتی که کانی به راحتی و به صورت صفحات نازک با سطوح صاف و و صیقلی بشکند می گویند که داری رخ کامل است . مانند میکا و ژیپس .
خوب:Good cleavage) ) هرگها کانی در امتداد سطوح معینی بشکند و سطوح صاف ایجاد کند در آن صورت می گویند که دارای رخ خوب است , در این کانیها همواره کانی در جهات سطوح رخ می شکند و سطوح شکست ناهموار ندارد . مانند کلسیت , نمک طعام , گالن .
مشخص : (Distinct cleavage) کانیهائی که دارای این نوع رخ هستند گاهی در جهات رخ و به صورت سطوح صاف و صیقلی میشکنند و گاهی با ایجاد سطوح ناهموار می شکنند مانند : فلدسپاتها , آمفیبولها .
ناقص : (Imperfect cleavage ) دراین نوع رخ ؛سطوح صاف بسیار کم است و عمدتاُ سطوح ناهموار ایجاد می شود . مانند بریل , آپاتیت .
انواع شکستگی (Fracture )
صدفی : (Conchoidal ) هرگاه سطح حاصل از شکستگی به صورت یک سطح صاف و مقعر که شبیه به سطح داخلی صرف دو کفه ایها است باشد به نام شکستگی صدفی نامیده می شود مانند شکستگی سنگ شیشه و کالسدوئن.
رشته ای : ( Fibrous ) در این نوع شکستگی محل شکستگی مانند شکسته شدن چوب است و حالت رشته ای دارد . این نوع شکستگی در تومولیت و آکتینولیت دیده می شود .
مضرس : ( Hackly ) دراین حالت سطح شکستگی حالت داندانه ای و تیز دارد . این شکستگی در اغلب عناصر طبیعی مانند : طلا , مس , پلاتین دیده می شود .
ناهموار : ( Uneven ) در این توع شکستگی سطح ناهموار و زبری ایجاد می شود . این حالت در کانیهای سولفیدی ,آپاتیت و کاسیتریت دیده می شود .
چگالی : (Specific ) جرم یک سانتیمتر مکعب از هر جسم
درجه سختی : سختی عبارت است از مقاومتی که هر کانی در مقابل خراش سایر کانیها و اجسام از خود نشان می دهد .
رنگ : ( Color )
در مطالعه کانیها اولین چیزی که توجه را جلب می کند رنگ آنها است . کانیها دارای رنگهای متنوعی هستند . بعضی از کانیها دارای رنگهای مشخصی هستند و به وسیله رنگشان تشخیص داده می شوند.
ایدیوکروماتیک : ( Idio chromatic ) کانیهای خود رنگ را گویند . رنگ این کانیها به دلیل ترکیب شیمیائی یا ساختمان داخلی آنها است و همواره ثابت است مانند سبز مالاکیت یا رنگ آبی در لازوریت .
آلوکرماتیک : ( Allo chromatic ) کانیهای دگر رنگ را گویند . این نوع رنگ بدلیل وجود ناخالصی در کانی به وجود می آید و با توجه به انواع ناخالصی ؛ تنوع رنگی نیز دیده می شود . مثل کانی کوارتز که به رنگهای متنوعی دیده میشود
-
پاسخ : کانی شناسی
کانی یا ماده معدنی از مهمتریناجزا سنگ است.
کانی عبارت است از عناصر یا ترکیبات شیمیایی طبیعیجامد، همگن، متبلور و ایزوتوپ با ترکیبات شیمیایی نسبتاً معین که در زمین یافتمیشود. خواص فیزیکی کانیها در حدود مشخص ممکن است تغییر نمایند. کانیها به صورتاجسام هندسی با ساختمان اتمی منظم متبلور میگردند که به آن بلور میگویند. اگربلور یک کانی را به قطعات کوچک و کوچکتر تقسیم نماییمسرانجام به کوچکترین جزءدارای شکل هندسی منظم خواهیم رسید که آن را واحد تبلور، سلول اولیه و یا سلول واحدبلور مینامند. از کنار هم قراردادن واحدهای تبلور شبکه بلور که سازنده اجساممتبلور است ایجاد میگردد.
علاوه بر کانیهای متبلور با دستهای از ترکیباتدارای تمامی خواص کانی بجز سیستم تبلور هستند که این دسته را شبه کانی مینامند وشرایط تشکیل کانیها بسیار متفاوت است، برخی مانند پیریت ممکن است در شرایط بسیارمتنوعی ایجاد گردند در حالیکه برخی دیگر به عنوان شاخص کانی، فشار، دما وجود عناصرپرتوزا و ... مورد استفاده قرار میگیرند. همه کانیها به استثنا شبهکانیها در یکیاز 7 سیستم تبلور شناخته شده متبلور میگردند. برخی از کانیها در شرایط مشابه درکنار هم تشکیل میگردند که به آنها پاراژنز با کانیهای همراه گفته میشود. کانیهادر طبیعت در اندازههای بسیار متفاوتی یافت میشوند که بر این اساس آنها را به درشتبلور، متوسط بلور، ریز بلور و مخفی بلور تقسیم مینمایند. برخی از انواع درشت بلورو متوسط بلور در نمونههای دستی قابل تشخیص بوده، انواع ریز بلور توسط میکروسکوپهایقوی و کانیهای مخفی بلور را به کمک پرتو ایکس و میکروسکوپهای الکترونی میتوانشناسایی نمود.
اهمیت اقتصادی کانیها کانیها دارای ارزش اقتصادی بسیار زیادیهستند، بطوری که اقتصاد بسیاری از کشورهای جهان نظیر سیگی، گینه ... بر اساس موادمعدنی پایهریزی شده است. اگر چه بسیاری از کانیها دارای ارزش درمانی ویژه خودهستند و حتی تعدادی به عنوان مواد سمی و مهلک مورد استفاده قرار میگیرند، ولیافرادی نیز وجود دارند که همراه داشتن کانیهای معین را در درمان برخی از بیماریهایموثر میدانند. در سراسر جهان عده زیادی علاقمند به جمعآوری مجموعههای کانیهستند، در یک پیکنیک خانوادگی میتوان نمونههایی از این خلقت زیبای خداوندجمعآوری نمود. با توجه به اینکه در کشور ما کانیهای متنوعی وجود دارند و بسیاری ازآنها قابل دسترس هستند.
کانیها از دوران پیش از تاریخ، نقشی اصلی در نحوهزندگی بشر و استاندارد زندگی وی داشتهاند. با گذشت هر سده، اهمیت اقتصادی کانیهابه گونهای فزاینده بیشتر شده و امروزه به اشکال بیشماری، از احداث آسمانخراشهاگرفته تا ساخت رایانه به آنها وابستهایم. تمدن جدید، به طور شگفت آوری به کانیهاوابسته است و کاربرد گسترده آنها را الزامی کرده است. تعداد کمی از کانیها مانندتالک، آزبست، گوگرد و ... به همان شکل استخراج شده، معروف میشوند. اما بسیاری ازآنها را برای به دست آوردن یک ماده مفید، باید در آغاز فرآوری کرد. برخی از محصولاتآشناتر عبارتند از: آجر، شیشه، سیمان، گچ و چیزی در حدود بیست فلز از آهن گرفته تاطلا. کانسنگهای فلزی و کانیهای صنعتی در همه قارهها و در هر جا که کانیهای خاص بهاندازه کافی تمرکز یافته و استخراج آنها اقتصادی باشد، استخراج میشوند.
بهمواد تشکیل دهنده سنگها کانی میگو یند یک سنگ ممکن است از یک یا چند کانی ساختهشده باشد در دنیا سه هزار کانی وجود دارد
-
پاسخ : کانی شناسی
كاني و منشاءكانيها
تصوير نمادين براي منشاءكانيها
كاني
كاني عنصر ياتركيبات شيميايي، طبيعي، جامد، همگن، متبلور با تركيبات شيميايي نسبتاً معين است كهسازنده اصلي سنگهاي پوسته جامد زمين ميباشد.اين مواد كه بر اساس قوانين خاصيمتبلور ميگردند بر اساس خواص فيزيكي، سيستمتبلور، ماكل يا دوقلوييو خواص شيمياييخود قابل شناسايي و تشخيص هستند.اين مواد علاوه بر زيبايي ظاهري خود به دليل دارابودن ارزش اقتصادي و علمي از ديرباز مورد توجه خاص انسان بودهاند. چرا كه بسيارياز جواهرات، سنگهاي معدني و ......... در واقع كاني هستند.
منشاءكانيها
كانيها از نظر تشكيل به سه دسته تقسيم ميشوند.
1- كانيهاي اوليهيا درونزاد كه خود مستقيماً تشكيل شدهاند.
2- كانيهاي ثانويه كه از تغيير وتبديل كانيهاي دسته اول به وجود آمدهاند.
3- كانيهاي دگرگوني كه از دگرگوني دوگروه ياد شده حاصل شدهاند.
الف) كانيهاي اوليه يا درونزاد كه خودمستقيماً تشكيل شدهاند: ماده اصلي تشكيل دهنده كانيهاي درونزاد به طور كلي در همهكانيها جسم سيال خميرمانندي به نام ماگما ميباشد. ماگما در محل تشكيل خود در داخلزمين به طرف بالا حركت ميكند. با توجه به نحوه تشكيل كانيهاي مختلف از ماگما مراحلماگمايي را به چهار دسته اوليه، پگماتيتي، پنومانولتيك و گرمابي تقسيمميكنند.
1) مرحله ماگمايي اوليه : در اين مرحله كانيها مستقيماً از ماگما تشكيلميشوند و كليه كانيهاي سيليكاته از اليوين تا كوارتر تشكيل ميشود.
2) مرحلهپگماتيتي : از ماگماي اوليه در اين مرحله جسم سيال و مذاب مانند باقي مانده است، كهحركت خود را به سمت بالا ادامه داده و شكستگيها و فضاي خالي مخزن ماگما را پرميكند. و كانيهاي جديدي متبلور ميشوند يكي از اختصاصات اين مرحله اين است كهعناصر در داخل كانيهاي تشكيلدهنده سنگها نفوذ ميكنند. از نظر درشتي بلورهايپگماتيت مهم مي باشند و از ارزش اقتصادي بالايي برخوردار هستند.
3) مرحلهپنوماتولتيك يا مرحله گازي : پس از جدا شدن كانيهاي ماگمايي ونيز تشكيل پگماتيتها،قسمت گازي ماگما جدا شده و به سمت بالا در اطراف مسير خود سنگها را تغيير ميدهد كهفرآيند دگرساني اتفاق ميافتد. كه اين مرحله هم در سنگهاي آذرين دروني و هم درسنگهاي آذرين بيروني در مجاورت سطح زمين انجام ميگيرد.
4) مرحله گرمابي : دراين مرحله تنها چيزي كه از ماگما باقي مانده است محلولهاي گرمابي، آبهاي داغ محتويتعداد زيادي كاني مي باشد كه از آنها جدا شده و به حركت خود ادامه ميدهند. و بهتدريج كه به سطح زمين نزديكتر ميشوند سرد شده و به خلل و فرج سنگها وارده شده وكانيها در آنجا رسوب ميكنند و به همين دليل كانيهاي متشكله از قبل تشكيل ممكن استتغييري در آنها ايجاد كنند كه باعث جانشيني بعضي كانيها با يكديگرميشود.
ب) كانيهايي كه از تغييرو تبديل كانيهاي دسته اول به وجودآمدهاند: ميدانيم كه كانيهاي گروه اول در شرايط تحت فشار و درجه حرارت بالاتشكيل شدهاند و اين كانيها در سطح زمين پايدار نبوده و خرد و تجزيه شده تحت عواملمختلف چون رودخانه و باد حمل ميشوند و در حوضههاي رسوبي تهنشست كرده و سنگهايرسوبي را ميسازند.
عواملي كه در تشكيل كانيهاي ثانويه نقش دارند عبارتند از :
1- هوازدگي 2- فرآيندهاي رسوبي 3- فر آيندهاي حياتي
2) فرآيندهاي رسوبي :
به سبب اشباع آبها از مواد محلول موجب تهنشين شدن مواد ميشود كه مثلاًتهنشين شدن نمك در درياچه اروميه از منشاء رسوبي تشكيل شده است و همچنين كانيهاييچون ژيپس و ايندريت كه به همين صورت تهنشين و تشكيل ميشوند.
3) فرآيندهايحياتي :
نقش حيوانات و گياهان در تشكيل مواد معدني بسيار مهم ميباشد و مواداوليه تشكيل زغالسنگ و نفت از موجودات زنده ميباشد. بعضي از پوسته آهكي ياسيليسي و همچنين صدفهاي موجودات پس از مرگشان كانيهاي سيليسي و كربناته راميسازد.
ج) كانيهاي دگرگوني :
در اثر گرما و فشار تغييراتي درمشخصات كانيها و سنگها ايجاد ميشود كه دگرگوني ميناميم. كانيها در اثر دگرگونيممكن است شكل بلورين خود را از دست بدهند و به شكل جديدي متبلور شوند و همچنينتغيير در تركيب شيميايي آنها هم اتفاق ميافتد
بررسى اورميکروسکوپى کانه ها Ore Microscopy نامى مرسوم در بررسى کانى هاى کدر به کمک ميکروسکوپ با پرتوهاى پلاريزه فرودى incident light است که به ((ميکروسکوپى نور منعکس )) نيز نامبردار است. کاربردهاى آن در زمينه هاى کانى شناسى، زمين شناسى اقتصادى ، کانه آرايى ، متالورژى،Metallurgy ودر بررسى سنگ هاى آذرين ،دگرگونى ورسوبى حاوى کانى هاى کدر است.با آنکه يکى از موارد مهم بررسى کانى هاى فلزى کدر تشخيص وتعيين نوع کانى است اما بررسى ساخت وبافت آنها نيز مورد توجه است.
اين کتاب به صورت پيش در آمدى بر موضوع طراحى شده است ؛ خواننده خواهان اطلاعات بيشتر ودقيق تر مى بايد به کتاب هايى جامع تر که در زير به شمارى از آنها اشاره شده است مراجعه کند.
کامرون Cameron (1961) ، شوتنShouten (1962)،فرويند )Freund ّ1966) ، گالوپين وهنرى Galopin &Henry (1972)،اوتن بوگارت وبورکه Oytenbogaardt& Burke (1973) ،رامدور Ramdohr(1980) ،کريگ ووقان Craig & Vaughan (1981) وپيکوت يوهان Picot& Johan. به هر حال دراين کتاب روش هاى اصلى تشخيص ومتداول تر بافت ها در منتخبى از کانى ها بيان شده است که براى بيشتر دانشجويان کافى به نظر مى آيد. انجمن زمين شناسان مى توانند پودرهاى دانه نبدى شده ونيز اندازه هاى (يا عيار)غير عادى کانى ها را نيز بررسى کنند.
اما دانشجويان دانشگاهها ،کالج هاى فنى ،دانشکده هاى معدن ،موزه هاو ديگر سازمان هاى همانند آن تنها نمونه هاى غير عادى يا پر عيار را مى بينند ،هر چند اين نمونه ها مى تواند در يادگيرى فن سودمند افتد ولى در عمل مى تواند به گمراهى بيانجامد.اين نکته در گزيده اى از کانى هاى توصيف شده در اين نوشتار منظور شده است.
بررسى ميکروسکوپى کانى هاى کدر وبکارگيرى ميکروسکوپ نور منعکس با تجهيزات فرعى مى تواند مطالعه اى جامع تلقى شود.در بيشتر موارد ضرورى است که از ساير روش ها نظير:تجزيه هاى شيميايى (توسط طيف نگارى Spectrographic ، فلوئورسانس پرتوهاى ايکس x-ray Fluorescence ميکروسکوپ يا ريزنماى الکترونى electron microprobe، جذب اتمى atomic absorption ،شيمى تر وروش هاى ديگر) ،پراش پرتوهاى ايکس x-ray diffraction بکار گيرى يونيورسال استيج universal stage وهمچنين سنجش ابعاد دانه ها کمک گرفت. بطور کلى در چنين بررسى هايى ،مطالعه ميکروسکوپى ،کانى هاى کدر ،آغازگرى مفيد وحتى ضرورى واساسى به شمار مى آيد.ولى نياز به يادآورى است که تا اطلاعات درباره بسترى که کانى هاى فلزى در آن جاى مى گيرد در دست نباشد شناخت کامل ودقيق آن ميسر نمى شود.متون وکتاب هايى شايسته وفراوان ،دربرگيرنده موارد ياد شده ،در دسترس است ولى نمونه هاى معرفى شده در ذيل نيز مفيد است پارک ومک ديارميد park&Mac Diarmid (1964)،براون Brown (1967) استانتون Stanton(1972) ،باومان Baumann (1976) ،ولفwolf (1976) ،بارنز Barnes(1979) ،ايوانز Evans(1980) جنسن وبتمن Jensen& Bateman (1981)وهوچى سون Hutchison(1983).
کتب کانى شناسى نيز فراوان است ولى در سطوح مقدماتى مطالعه آثار زير بنظر کافى مى رسد:دير ،هاوى وسوسمان Howie&Zussman ، DEER(1962) ،ريب Ribbe (1974)،رامبل Rumble (1976)ووفان وکرايگ (1978).
از روش هاى متداول شناخت کانى هاى کدر ، بررسى ومشاهده اين کانه ها در ميکروسکوپ با نور منعکس است ،تنوع وطيف گسترده آنها در طبيعت ايجاب مى نمايد که دانشجويان زمين شناسى بويژه کارشناسان زمين شناسى اقتصادى در پى کسب تجربه وتبحر هرچه بيشتر براى شناخت صحيح وتجزيه وتحليل دقيق تر اين کانه ها باشند.
بررسى کانه هاى کدر نه تنها پاسخگوى مسائلى در کانى شناسى ،کانه آرائى ،زمين شناسى اقتصادى ومتالوژنى است بلکه در انواع سنگ هاى آذرين ،دگرگونى ورسوبى حاوى کانى هاى کدر نيز کاربرد دارد.
-
پاسخ : کانی شناسی
فرض شود که تنها يک ميکروسکپ انعکاسى بدون اصلاحات وتغيير دستگاه يا لوازم اضافى در دسترس است .اگر چنين باشد ،در حقيقت يک امتياز است،چون پيش از درک واشرااف کامل به روش هاى پايه اى تر ،هر گونه تلاش در راستاى بکارگيرى روش هاى پيچيده تر مى تواند فريب دهنده يا گمراه کننده باشد.در مقايسه با مطالعه برش هاى نازک در نور عبورى،در حالت بررسى ميکروسکپى کانى هاى فلزى،ويژگيها در بيشتر زمينه هاى کيفى است وبراى مهارت وتجربه هيچ جانشينى وجود ندارد(کسب تجربه ومهارت در بررسى کانى هاى جوراجور ،گردآورى شده از موقعيت ها ومحيطهاى گوناگون،بى شک به مهارت وتبحر خواهد انجاميد.
فزون بر يک نمونه صيقل شده ،در دسترس بودن نمونه اى از ماده اى که هنوز بريده ،چسبانده وصيقلى نشده مى تواند مفيد وموثر باشد .رنگ کلى يا عمومى ،رنگ پودر کانى streak وجلاى هر کانى در نمونه دستى در جدول کانى (فصل 8) آمده است.
رجوع به هر متنى در کانى شناسى توصيفى اطلاعاتى بمراتب بيشتر درباره اشکال يا ويژگيهاى تشخيص دادنى با چشم غير مسلح megascopic در دسترس خواهد گذاشت .ممکن است اين بخش از جدول هاى کانى ،براى نمونه هاى دانه درشت يا در هم تنيده intergrowth سود بخش افتد ،ولى در نمونه هاى بسيار دانه ريز ،از اين رو که ممکن است رنگ يا ساير ويژگيهاى يک کانى معين براثر همجوارى با ديگر کانى ها يا کانى هاى سنگ ميزبان پوشيده شود masked ورخ ننمايد،در حقيقت کارآمد نيست.
ميکروسکپ به منظور مشاهده ويژگيهاى نورى کانى ها مى تواند به دو روش اصلى بکار گرفته شود.
بدون جداساز يا آناليزور يعنى تنها قطبى ساز يا پلاريزر درگير باشد.(پلاريزر به گونه اى پايدار وهميشه در ميکروسکپ درگير است).در اين حالت مى گويند نمونه با نور قطبى (پلاريزه)خطى يا صفحه اى بررسى مى گردد،وبراى مشاهده موارد زير به کار مى رود.
رنگ انعکاسreflectance
دو انعکاسى bireflectance وچند رنگى انعکاسى reflectance paleochroism
با گذاشتن ودرگير کردن جداساز يا آناليزور (با زاويه 90 درجه نسبت به پلاريز)گفته مى شود که نمونه ،در وضعيت قطب هاى عمود بر هم تحت بررسى است که براى مشاهده موارد زير کاربرد دارد:
همروندى (ايزوتروپيسم isotropism) ناهمروندى (انيزوتروپيسم anisotropism)
رنگ هاى قطبش يا پولاريزاسيون polarisation colours (خواص چرخشى)
انعکاس هاى داخلى internal reflections
مشاهدات ممکن است با بکارگيرى عدسى هاى شناور در روغن/يا هوا صورت پذيرد.
2-1-4- رنگ
در هنگام مشاهده کانى در نور قطبى (پلاريزه)صفحه اى plan polarized light يا بين قطب هاى عمود بر هم،رنگ يکى از مهمترين ويژگيهاى آن است،که به هنگام آغاز يادگيرى بررسى ميکروسکپى کانى فلزى،متاسفانه دشوارترين کار است.فهرست تطبيق زير ممکن است به رفع برخى از مشکلات ومسائل کمک نمايد:
ميکروسکپ بطور صحيح نصب شود.
نمونه بتازگى (جديداً) صيقلى شده باشد يا ،در صورتى که چنين نيست ،نمونه حتى المقدور در هواى خشک نگهدارى شده باشد.چنانکه نمونه شرايط ياد شده را نداشته باشد ،ممکن است مشکلات متعددى را بوجود آورد ،زيرا کانيهاى مشخص ومعين (نظير نقره ومس طبيعى) هنگام ماندن در هوا به آسانى کدر مى شوند ودر نتيجه براى نماياندن رنگهاى (واقعى وصحيح)هميشه به صيقل دوباره نياز دارند.
نمونه ها در نور ثابت ومناسب مشاهده شوند، شدت نور ميکروسکپ بايد(در صورت امکان)تا بدان جا که چشم هاى شخص نياز دارد ، باشد.
شما کور رنگ نيستيد .گروه کثيرى از مردم بطور جزئى وتا اندازه اى کور رنگند وهرگز به آن رنگ پى نمى برند ،يا نمى توانند آن را تاييد کنند،دراين صورت از دوستى بخواهيد با نگاه به نمونه ،رنگ هاى مشاهده شده را ذکر کند يا بپذيرد.اگر چه توصيف وذکر رنگ از شخصى به شخص ديگر ممکن است کمى متفاوت باشد.
با توجه به اينکه رنگ بيشتر کانى ها بين سفيد محض تا خاکسترى تيره تغيير مى کندوتنها معدودى از آنها شديداً رنگى اند (جدول4-1)،تشخيص وشناسايى تفاوت هاى جزئى رنگ در درجات رنگى ملايم که از خاکسترى وسفيد به غير سفيد تغيير مى کند، ضرورى است،ممکن است توصيه هاى زير مفيد واقع باشد:
تا آنجا که مى توانيد نمونه هاى جورواجور از يک کانى را ببينيد ودر تفاوت هاى که رنگ يک کانى مى تواند آشکار سازد دقيق شويد.
رنگ مشاهده شده را يادداشت کنيد وبه جدول هاى اين کتاب يا هر کتاب ديگر ،کاملاً مطمئن نباشيد،اين احتمال وجود دارد که نمونه مورد بررسى در بعضى از شرايط هيچيک از رنگ هاى قيده شده در جدول مذبور را آشکار نسازد.
در روند مشاهده يک کانى ، آن کانى را برگزينيد که نيمى از ميدان يا بيشتر گستره آن را بپوشاند سپس افروزش يا نور را تغيير دهيد.تفاوت هاى شدن رنگ ،نظير زرد روشن به زرد کمرنگ يا حتى از زرد روشن به سفيد بايد ديده شود. نور يا افروزش را به آنجايى برگردانيد که در آغاز بود ،اين کار مسائل ومشکلاتى را که بررسى نمونه هاى مختلف يک کانى به هنگام ناپايدارى شدت افروزش يا نور ايجاد مى کند،آشکار مى سازد.
بپذيريم که که ناهمسانى در رنگ يک کانى به کانى هاى احاطه کننده آن نيز مربوط مى شود. بدين سان که احتمال دارد کانى در يک سنگ ميزبان بدور از کانى کدر مى باشد يا در همسايگى کانى هايى با رنگ هاى روشن يا تيره تر از خود ، باشند.اين اثر ((تداخل رنگى خنثى neutral colour interference ناميده شده است.اين تفاوت هاى مى تواند بسته به اينکه نمونه ((در روغن )) يا ((هوا)) باشد تغيير يابد. جدول کانى (فصل 8)به گونه اى تنظيم شده که اين پديده را چاره ساز باشد. به عنوان مثال صفحه 28 بخش ((رنگ)) کالکوپيريت را ببنيد.علامت-> رنگ کالکوپيريت را در همسايگى .... مشخص مى کند. وقتى کالکوپيريت در همسايگى گالن است ممکن است زردتر از جايى باشد که دو کالکوپيريت ديوار به ديوار يکديگرند، يا چنانچه که در کنار طلا/نقره جاى گيرد شايد کالکوپيريت رنگ زرد مايل به سبز يا تيره تر نشان دهد. به همين سان ،آن کانى که همه گستره ميدان ديد را مى پوشاند ،مى تواند رنگى بطور کامل ناهمسان با رنگى آشکار سازد که همين کانى در وضعيت ريز دانگى چسبيده به ديگر کانى ها يا قطعات سنگ ميزبان از خود نشان مى دهد ،از اين رو لازم است که بررسى ميکروسکپى از عدسى شيئى قدرت پائين آغاز شود تا بدين سان، بيشترين شمار ممکن دانه هابه زير ديد روند وهمچنين تا آنجا که ممکن است همه ديافراگم ها بار گذاشته شود.
رنگ غالب ايروتروپ نا ايزوتروپ
(نسبى) (يا بگونه اى ضعيف ناايزوتروپ)
1- بشدت رنگى آبى کالکوسيت کووليت
زرد طلا کالکوپييت
قرمز/قهوه اى بورنيت ،مس ميلريت
صورتى/ارغوانى/بنفش برونيت ،مس کوبانيت
2- کمى رنگى :آبى تترائدريت پسيلوملان
(در مقايسه با کانى هاى همسايه)
سبز تترائدريت هماتيت هماتيت
زرد پيريت،پنتلانديت پروستيت
پيرارژريت
استانيت
مارکاسيون
نيکوليت
جزئى رنگى رنگى در مقايسه با کانى هاى همسايه در غير از آن صورت رنگ شديد) آبى کوپريت
رنگى سينابر
صورتى/ارغوانى/بنفش/زرد کوبالتيت نيکوليت
زرد پيريت مارکاسيت
قرمز/قهوه اى منيتيت پيروتيت
انارژيت
ايلمنيت
رنگ تابعى از http://iran-eng.com/images/smilies/frown.gifالف)- ضريب انکسار نوع محيط يا ماده موجود بين عدسى ونمونه (معمولاً هوا)؛ و(ب) شفافيت کانى است.بيشتر کانيهاى طبيعى ،کدر ولى اکثر کانى هاى باطله (گانگ)شفاف يا نيمه شفاف اند.اين قبيل کانى ها چون نمى توانند به اندازه کانى هاى کدر نور را منعکس کنند در نتيجه تيره تر به نظر مى رسند.
3-1-4- دوانعکاسى و چند رنگى انعکاسى
هنگام بررسى يک کانى با نور پلاريزه (قطبى) صفحه اى ، ممکن است،در اثر گرداندن کانى بدور خود ،در انعکاس آن(روشنى) و/يا رنگ آن تغييرى رخ دهد. تغيير در انعکاس را دو انعکاسى گويند.
تغيير در رنگ (يا ته رنگ هاى آن) را چند رنگى انعکاسى نامند.
شايان ذکر است که کانى هاى سيستم کوبيک با هر گونه جهت يافتگى دامنه يا بلورها بطور معمول هيچ يک از ويژگيهاى ياد شده را آشکار نمى سازند،برش هاى قاعده اى کانى هاى هگزاگونال وتترا گونال نيز بطور معمول دو انعکاسى يا چند رنگى انعکاسى را نشان مى دهند.
دو انعکاسى تحت تاثير موارد زير است:
ضريب انکسارRefrective Index(RI) محيط يا ماده ميان عدسى ونمونه :هر اندازه ضريب محيط بزرگتر باشد ،دوانعکاسى شديدترى بيان مى شود
جهت يافتگى کانى .بسته به جهت يک کانى نسبت به پرتوهاى تابيده ،احتمال دارد دو انعکاسى در آن از صفر تابيشترين مقدار تغيير کند.برخى مولفين بر آنند که با بکارگيرى اصلاحاتى همچون http://iran-eng.com/images/smilies/frown.gif( خيلى ضعيف))،((ضعيف))، ((متوسط))،((قوى)) و((خيلى قوى)) اين اثر را بيان نمايند.
شايد اين اثر در کانى هاى شفاف مشخص ومعين (در بيشتر موارد کانى هاى گانگ) که داراى دو انعکاسى قوى هستند يعنى کربنات هاى کلسيم ،منيزيم ،آهن وسرب ديده شود. دو انعکاسى در کانى هاى اصلى سازنده سنگ آشکار نمى شود.
منبع: عنوان کتاب : پيش درآمدى اور ميکروسکپى کاربردى
نويسنده : محمود مهر پرتو , فريده حلمى
ناشر : سازمان زمين شناسى
تاريخ نشر : فروردين 1379
عنوان فصل : شناسايى کانى
Forum Modifications By
Marco Mamdouh