پاسخ : منتخبی از قابوسنامه؛ اثری ماندگار از کیکاوس بن اسکندر عنصر المعالی
مزدوج و موازان و مضمن و مضمر و مسلسل و مسجع و مستوی و موشح و موصل و مقطع و مخلع و مسمط و مستحیل ذوقافیتین و جز و متقارب و مقلوب ، اما اگر خواهی که سخن تو عالی باشد و بماند بیشتر سخن مستعار گوی و استعارت بر مکنات گوی در مدح استعارت بکاردار ، و اگر غزل و ترانه گویی سهل و لطیف و بقوافی گویی که معروف باشد و تازیهای سرد و غریب مگوی و حسب حالهای عاشقانه و سخنهای لطیف گوی و امثال خوش بکار دار چنانکه خاص و عام را خوش آید و شعر عروضی و گران مگوی ، که گرد عروض و وزنهای گران کسی گردد که طبع ناخوش دارد و عاجز بود از لفظ خوش و معنی ظریف ، اما اگر بخواهند آنگه بگوی که روا باشد و علم عروض بدان و علم شاعری و القاب و نقد شعر بیاموز ، تا اگر میان شاعران مناظره افتد یا با تو کسی مکاشفه بکند یا اگر امتحان کنند عاجز نباشی و این هفده بحر که از دایره های عروض پارسیان بر خیزد نامهای این دایرها ونام هفده بحر بدان چون هزج و جز ورمل و هزج مکفوف و هزج اخراب ورجز مطوی ورمل مخبون و منسرح و خفیف و مضارع (ومضارع اخرب) ومقتضب و سریع و متقارب و قرینه اخرب و طویل و وزنهای تازیان چون بسیط و مدید
پاسخ : منتخبی از قابوسنامه؛ اثری ماندگار از کیکاوس بن اسکندر عنصر المعالی
ومقتضب و سریع و متقارب و قرینه اخرب و طویل و وزنهای تازیان چون بسیط و مدید و کامل و وافر و مانند آن ، جمله معلوم خویش گردان و آن سخن که گویی اندر شعر در ز هدیه و در مدح و غزل و هجاو مرثیه ، (آنچه گویی ) داد آن سخن بتمامی بده و هرگز سخن نا تمام مگوی و هر آنسخن که در نثر بگویند در نظم مگوی که نثر چون رعیت و نظم چون پادشاه ، آن چیزی که پادشاهرا شاید ، رعیت را نشاید و غزل و ترانه آبدار مگوی و در مدح قوی و دلیر و بلند همت باش و سزای هر کس بدان که مدح که گویی در خور همدوح گوی و آن کسی را که هرگز کارد بر میان نبسته باشد ؛ مگوی شمشیر نو شیر افکن است و به نیزه کوه بیستون بر داری و بتیر موی شکافی و آنکه هرگز برخری نشسته باشد ، اسب اورا بدلدل و براق و رخش و شبدیز مانند مکن و بدانکه هر کسرا چه باید گفت اما بر شاعر واجب بودکه از طبح ممدوح آگاه باشد و بداند که او را چه خوش اید ، که تا نو آن نگویی که او خواهد ، او ترا آن ندهد که ترا باید و حقیر همت مباش و در قصیده ؛ خود را پنده و خام مخوان الا در مدحی که ممدوح بدان ارزد و هجا گفتن عادت مکن ، که سبو پیوسته درست از آب در نیاید . اما اگر برزهد و توحید قادر باشی تقصیر مکن ، که در هر دو جهان نکوست . و در شعر دروغ از حدمبر هر چند مبالغت در شعر هنرست و مرثیت دوستان و محتشمان نیز واجب کند و اگر هجا خواهی که گویی ، همچنان که در مدح کسی را بستایی بر ضد ان بگوی ، که هر چند ضد مدح بود هجا باشد و غزل و مرثییه همچنین اما هر چه گویی از جعبه خود گوی
پاسخ : منتخبی از قابوسنامه؛ اثری ماندگار از کیکاوس بن اسکندر عنصر المعالی
و گرد سخن مردمان مگرد تا طبع تو گشاده شود و میدان شعر بر تو فراخ گردد و هم بدان قاعده نمانی که در اول در شعر آمده باشی ، اما چون بر شاعری قادر شده باشی و طبع تو گشاده شود و ماهر گشته باشی ، اگر جایی معنی غریب شنوی و ترا خوش آید ، اگر خواهی که بر گیری و دیگر جای استعمال کنی ، مکابره مکن و بعینه همان لفظ بکار مبر ، اگر آن معنی در مدح بود در هجو بکار بر و اگر در هجو بود در مدح بکار بر و اگر در غزل شنوی در مرثیه بکار برو اگر در مرثیه شنوی در غزل بکار بر ، تا کسی نداند که از کجاست و اگر ممدوح طلب کنی و گرد بازار گردی بر روی و پلید جامه مباش و دایم تازه روی و خندان باش و حکاست و نوا در شخن و مضحکات بسیار حفظ کن و در پیش ممدوح گوی که شاعر را ازین چاره مبود
پایان
پاسخ : منتخبی از قابوسنامه؛ اثری ماندگار از کیکاوس بن اسکندر عنصر المعالی
با تشكر از كاربران عزيز diana3 ، Sa.n ، setayesh7777 و Outta_Breathe1020 كه زحمت تايپ و گذاشتن اين متون رو كشيدند.
انشاءالله در تمامي مراحل زندگي با اين پشتكاري كه نشون دادند به قله هاي رفيع موفقيت برسند.
اين تاپيك گزيده اي بود از اثر قابوس نامه كه اين عزيزان زحمت اون رو كشيدند و فايل pdf اين اثر رو مي تونيد از ضميمه اي كه گذاشته ميشه دريافت كنيد
ضمن سپاس فراوان از اين عزيزان،براي ادامه اين روند كتابي ديگر در زمينه طنز در نظر گرفته شده كه با برنامه ريزي هاي انجام شده به زودي شاهد آغاز اين پست خواهيم بود.