لغات پیشرفته تافل همراه با ترجمه فارسی و انگلیسی
Who soever exalt himself shall be abased and who humble himself shall be exalted
هر کسی هر که باشد اگر خودش را تمجید کند سر آخر خوار میشود و هرکس که فروتن باشد بلند میشود.
Soever: To any possible or known extent
Exalt: Praise or regard highly
تمجید کردن، تجلیل کردن، بلند کردن
Abase: To lower in rank, office, prestige or esteem
پست کردن، تحقیر کردن
پاسخ : لغات پیشرفته تافل همراه با ترجمه فارسی و انگلیسی
You are so great that our prowess extinguished and abased in the presence of yours
تو آنقدر خوبی که با وجود تو قابلیتهای ما خاموش و تحقیر شده است.
لغات:
Prowess: Bravery or skill or expertise in a particular activity or field
قابلیت، رشادت، دلاوری
Extinguish: To bring to an end, make an end
خاموش کردن، خفه شدن، فرونشاندن
پاسخ : لغات پیشرفته تافل همراه با ترجمه فارسی و انگلیسی
Perfectly aware of the veiled disapproval, his kindly feelings abated, to be replaced by a resurgence of ill humor
او که کاملا از عدم موافقت آنها که آشکار نمیکردند با خبر بود، احساسات ملاطفت آمیزش فروکش کرد جایش را به خوی بدش که دوباره طغیان کرده بود داد.
Veil: To cover, provide, obscure, conceal with or as if with a veil
مخفی کردن، واضح و آشکار نکردن، زیر پوششی پنهان گذاشتن
Abate: Become less intense or widespread
فروکش کردن، تعدیل شدن، فرو نشستن
Resurgence: A rising again into life, activity, prominence
بد اخلاقی، ترشرویی، بدخویی
پاسخ : لغات پیشرفته تافل همراه با ترجمه فارسی و انگلیسی
As you are republicans, and hold kings in detestation, of course you’ll abdicate at once
از آنجا که شما جمهوری خواه هستید و به پادشاهان به دید تنفر مینگرید، یقینا (در آینده) از خودتان سلب مسولیت خواهید کرد.
لغات:
Detestation: extreme hatred or dislike
تنفر، نفرت
Abdicate: fail to fulfill of undertake (a duty
از خود سلب مسولیت کردن، مسولیتی را دیگر قبول نکردن
پاسخ : لغات پیشرفته تافل همراه با ترجمه فارسی و انگلیسی
She is a woman tossed about, all alone, with aberrant passion, and unaccountable antipathies.
او زنی هست که کاملا تنها با احساساتی نابهنجار(غیر عادی) و احساس ناسازگاری کنترل نشده ای بی هدف حرکت میکرد(پرسه میزد).
لغات:
Tossed about: to move about restlessly or turbulently in a violent or uncontrolled way.
بی هدف حرکت کردن، پرسه زدن
Aberrant: deviating from the usual or natural type
غیر عادی، نابهنجار، منحرف
Antipathy: a deep-seated feeling of aversion
احساس مخالفت، ناسازگاری، انزجار
پاسخ : لغات پیشرفته تافل همراه با ترجمه فارسی و انگلیسی
.It is true the practice has fallen into abeyance through disuse
این مسئله حقیقت دارد که تمرینات اینکه مورد استفاده قرار نمیگرفتند، بلا تکلیف باقی مانده اند.
Abeyance: temporary inactivity
Disuse: to discontinue the use or practice of
استعمال چیزی را ترک کردن، دیگر از چیزی استفاده نکردن
پاسخ : لغات پیشرفته تافل همراه با ترجمه فارسی و انگلیسی
خیلی خوب بودن...
خسته نباشی
پاسخ : لغات پیشرفته تافل همراه با ترجمه فارسی و انگلیسی
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
mrs mamar
خیلی خوب بودن...
خسته نباشی
ممنون منتظر پستهای بعدی باشید!!!;)
پاسخ : لغات پیشرفته تافل همراه با ترجمه فارسی و انگلیسی
.She abhorred all forms of discrimination on the basis of *** and race
او از هر نوع تبغیضی که بر اساس جنس و نژاد باشد (تبعیض جنسی و نژادی) متنفر است.
لغات:
Abhor: to regard with extreme repugnance
متنفر بودن، بیزار بودن
Discriminate: make an unjust distinction in the treatment of different categories of people, especially of the grounds of race, *** or age
تبعیض قایل شدن
پاسخ : لغات پیشرفته تافل همراه با ترجمه فارسی و انگلیسی
For the first three years he endured abject misery
به مدت سه سال او بدبختی رقت باری را تحمل کرد.
لغات:
Abject: sunk to or existing in a low state or condition
ترحم انگیز، رقت بار، خفت بار