علل گرایش افراد به فال و فالگیری و مسائل اینچنینی ...!!!

موضوع بحــث :

علل گرایش افراد به فال و فالگیری و مسائل اینچنینی ...!!!

بارها شاهد این بودیم که بسیاری از افراد تمام دغدغه زندگیشان پیدا کردن فالگیری هست که آینده زندگیشان را پیش بینی کنند و یااینکه با یک راه حل گره مشکلاتشان را باز کند

یا به شکلی دیگــــــر اغلب افراد یا حتی گاهی خود ما ، مجلاتی را تهیه میکنیم و بلافاصله صفحاتی که براساس ماه تولد وضعیت ماهانه یا هفتگی را در پیش روی شما قرار می دهند

و به نوعی به شما میگن که چه شخصیتی دارید





به نظر شما:

چـــــــرا اکثر افراد به این مسائل گرایش پیدا میکنن ؟، این در صورتی هست که روزبه روز شاهد رشد روزافزون گرایش به سمت این مسائل هستیم علی الخصوص جوانان !!!

بیشتر چه افرادی گرایش به این مسائل دارند ؟؟

چه چیزی باعث رشد آنها شده است ؟

به طور کلی دیدگاه خودتان را در مورد این مسئله بنویسید






باتشکر از همراهی شما [golrooz]

سلام
راستش فکر می کنم دلایلش می تونه اینها باشه :
فقدان آگاهی
براورده نشدن خواسته ها و طلب کردن آن ها در فال , ...
ضعف در برابر مشکلات
رفتار نکردن از روی منطق یا به قولی نتیجه ندادن منطق برای کارهایشان

مرسی

به نظر عدم اعتماد به نفسه

سلام به نظر من یکی از دلایل عمده اش میتونه ماهواره و این وسایل ارتباط جمعی باشه که تند تند اینجور چیزا رو تبلیغ میکنه و مردم ایران خصوصا جوونا دارای یه فقر فرهنگی ضعیفی هستن همچنین فاصله گرفتن جوونای ما از خدا دین و قرانم یکی دیگه از دلایلش

به نظر من افرادی که چیزایی که خودشون دوست دارن رو بشنون و مورد نظر اوناس بیشتر از همه به این جور مسایل رو میارن.
معمولا هم در اوج گرفتاری و به قول خودشون شکستهای زندگی به اینجور جاها مراجعه می کنه.

خیلی از انسان ها دوست دارند تعریف بشوند.ازشون تعریف نکنند تعریف بشوند.اینکه کی هستند.چجوری هستند.چه اخلاقهایی دارند.سعی نمیکنند در گذر زندگی و مواجه شدن با موقعیت های گوناگون خودشونو بشناسن.
و یک حس کنجکاوی نسبت به اینکه بدونن در اینده چه سرنوشتی منتظر انهاست و مهمتر اینکه سعی نمیکنند بفهمند در چه مسیری قرار بگیرند بهتر است.به جای تصمیم گیری بر مبنای اطلاعات درست میخواهند به راحتی به جواب برسند.

فکر کنم کاهش امید به زندگی و نداشتن کنترل روی افکار و خط سیر مشخص باعث افزایش گرایش مردم به این زمینه شده

سلام خدمت دوستان

از همگی شما بابت همراهی تشکر میکنم

همه این موارد میتونه وجود داشته باشه و اینکه شاید این حس غیرقابل پیش بینی بودن آینده و استرس و نگرانی که گاها به افراد فشار میاره ، باعث میشه بیشتر به این

امور پرایش پیدا کنن به نظر میرسه این افراد به این شکل برنامه زندگی خودشون رو صورت گرفته می بینن

انگار هرچه مشکلات بیشتر میشه ، افراد دوست دارن بیشتر مراجعه کنن ، شاید احساس میکنن اینطوری بهتر تخلیه میشن ، توانایی حودشون رو نادیده میگیرن و

مسئولیت پذیرش اعمال خودشون رونمیتونن قبول کنن

اکثرا به نظر من خانمها هستند که بیشتر به مراجعه به فالگیرها و اینجور مسائل علاقه نشان میدهند

شاید چون برخی به خاطر نگرانی ها و اضطرابهای روزمره گریبانگیرشان میشود ، برای برطرف کردن لحظه ای به اینها متوسل میشن ، ولی این درحالی هست که همین

فالگیران گاهی به استرس بیشتر دامن میزنه




نظرشما چیه ؟

به نظرتون برای رفع و کاهش این مسائل چه اعمالی میشه انجام داد ؟

سلام

همۀ بشر دنبال روزنۀ امیدی هستند تا به آن دلخوش کنند و باور کنند که نتیجۀ دلخواه حاصل خواهد شد.

بشر ذاتا به پیروزی علاقه مند و از شکست گریزان است و از طرف دیگه حس کنجکاوی که در درون بشر وجود دارد او را به سمت آینده نگری می کشونه تا هم زمینۀ پیروزی خود را فراهم آوره و هم از شکست احتمالی فرار کنه و به خواستۀ دلش برسه. در این مسأله حس کنجکاوی بیشتر بهش کمک میکنه.

اگر دلگرمی و حس اعتماد و... درون خونه و خونواده شکل بگیره خود بخود این قبیل کارها رنگ خودشونو از دست می دن و بشر بیشتر به حقایق زندگی و به تلاش خودش اعتقاد خواهد داشت. چنین وقایعی بیشتر در کشورهای جهان سوم مرسوم است چون در این کشورها بجای تلاش به راحت طلبی فکر می شود. امیدهای بی اساس برای افراد، خوشی های آنی را فراهم و ناراحتی و شکست آینده را رقم می زنند و مانع تلاش زیاد افراد می شوند.

اگر طوری شود که بشر بیشتر به توانایی ها و ایتعدادهای خودش ایمان بیاورد و امیدش به توانایی خودش که خدا داده باشد به نتایج بهتری خواهیم رسید.

جمع بندی مطالب بحث :

اعتقادات، پایه و اساس زندگی هر انسانی‌ست و توجه به آن می تواند جزء مهمترین و اصلی ترین توجهات هر انسانی باشد. از این روست که ادیان الهی و خصوصا اسلام توجه ویژه ای بر این بخش از زندگی انسان داشته و تلاش دارند استحکام و پیوستگی مناسبی را به اعتقادات انسان بدهند. چرا که اعتقادات سر منشاء بسیاری از رفتارها و عملکردهای اوست. از این رو هرگونه تغییر در اعتقادات انسان اثرات مستقیم بر رفتارهای او داشته و نظام رفتار و کردار او را تغییر داده و بعضا متحول می نمایند.



انسان از همان آغاز علاقه مند بود به ساده ترین روش ندانسته‌ها و مبهمات زندگی خود را برطرف کند و در صورت امکان بتواند از آینده خود نیز خبری هر چند مبهم و کم ارزش داشته باشد. این حس کنجکاوی همچنان نیز همراه و در کنار انسان عصر حاضر است و موجبات فراهم شدن انواع جدیدتری از فالگیری و رمالی را فراهم نموده است.


بسیاری از رسم و رسومات و اعتقادات سنتی انسان در سایه پیشرفت های علمی، تکنولوژیکی و اقتصادی کمرنگ و نخ نما شده اند ولی در این میان رمالی و فالگیری از این قاعده پیروی نکرده و چه بسا همزمان با پیشرفتهای انسان پیشرفت کرده و دامنه نفوذ خود را بر انسان گسترش داده است.



شاید اصلی‌ترین دلیل گرایش مردم به فالگیری، رمالی و از این دست موضوعات، ضعف ایمان باشد.با توجه به قدمت این موضوع ائمه اطهار نیز سخنان زیادی در خصوص هدایت امت اسلامی و دوری جستن از این مسائل و عدم آلودگی به آن دارند.

امام صادق ـ علیه السّلام ـ فرمودند: کسی که کهانت کند و کسی که نزد کاهنبرود تا برایش کهانت کند از دین محمد ـ صلّی الله علیه و آله ـ بیرون شده است.






علل :


-

فقدان آگاهی

- براورده نشدن خواسته ها و طلب کردن آن ها در فال , ...

- ضعف در برابر مشکلات

- عدم اعتماد به نفس

- تبلیغات و فقر فرهنگی

- شکستهایی در زندگی و نیافتن راه حل مناسب

- حس کنجکاوی نسبت به وقایع آینده

- گرایش به راه حل های سهل الوصول

- کاهش امید به زندگی

- نداشتن کنترل بر افکار

- نگرانی و استرس از غیرقابل پیش بینی بودن آینده

- عدم مسئولیت پذیری

- عدم اطمینان نسبت به توانایی های خود

- نداشتن برنامه مشخص برای زندگی

راه حل :

- تقویت ایمان

- توکل به خدا در همه امور

- بهره مندی از مشاوره با افراد مجرب و کارآزموده ، در هنگام مواجهه با مشکلات

- تقویت حس اعتماد به خود و خانواده

- تقویت خودباوری و خودآگاهی

- کاهش نگرانی و استرس و حفظ سلامت روانی

به نظر من چون انسانها کلا کنجکاو هستن و دوست دارن از آینده و ناشناخته ها خبر داشته باشن واسه همین به سمت این چیزا گرایش پیدا میکنن.

فال راسته جادو و... هم راسته ولی, ولی شاید در کل ایران نهایت 5 نفر قادر به انجام چنین کارایی باشن و بقیه کلا کلاهبردار و شیادن
در مدتی که رو متافیزیک و... تحقیق میکردم به نتایج خیلی جالبی رسیدم که البته به خاطر عدم کشش ذهن من و افراد معمولی نیمه کاره رها شد