چه حرفی رو نتونستی بگی ولی دلت میخواست بگی

سلام دوستای گلم .ینی عاشق مهربونی وپاکی همتونم خوبین ؟
تا حالا حتما پیش اومده که تو یه شرایطی بودین دوس داشتین یه حرفی بگین ونتونستین ینی ندونستین با چه کلمه هایی یا که یکی بهتون حرفی زده وشما از حرفش خوشتون نیومده وبهتون برخورده یا حقتون رو با حرفش ضایع کرده وتو اون لحظه جوابی به ذهنتون نرسیده واز اونجا که جوابای خوب بعدا یاد آدم میفته خوب دیگه..............[nishkhand] شما بگین ماجرا رو بچه ها هم کمکتون کنن که چه جوابی میدادین بهتر بودوآیا واقعا حق باشما بوده یه جور تقویت روابط عمومی میشه
خلاصه یه همچی چیزایی رو اینجا مطرح کنین تا با هم بحث کنیم واینکه اگه توآداب معاشرت مشکلی دارین بگین بچه هایی که میتونن کمک کنن............................................ .........................ممنون گلای یه دونه سایت

من یادم نمیاد شاید همچین شرایطی پیش اومده باشه
اما همیشه سعی کردم که نزارم کسی با حرفش منو برنجونه

اگه حق با من باشه خیلی سختگیرم

البته همیشه جواب دادن ملاک نیست.

یادمه وقتی چند سال پیش یه تاکسی زد به صندوق عقب ماشین ما (و میدونستم اون مقصر بود ) پیاده شدم و راننده تاکسی شروع کرد به داد و بیداد و اااای هوااار میخواست بیاد یقه منو بگیره همینجوری وایستادم نگاش کردم خودش دستشو انداخت.پلیس که اومد بیمه نامشو گرفت[nishkhand]

حالا فردا نیاید بگید شوماخر لو رفت سابقه تصادف داشت [khande] اون مقصر بود

منم اعتراف میکنم که چند روز پیش که میخواستیم از دوستامون جدا بشیم وبریم تعطیلات هیچکی حرفی واسه خدافظی پیدا نمیکرد همه فقط هی میگفتن خوش بگذره وبعدم خدافظ [nishkhand]بابا قراره یه مدتی همونبینیم بنظرتون مشکل چیه ینی ما کم آورده بودیم یا روال همونه ؟؟؟؟

حرف رو هر جور که شده باید زد و نذاشت ته دل بمونه گرچه اگه پاسخ رندانه و خالی از بی احترامی باشه ایده آل میشه

ولی وقتی میرسه که نشه اون موقع حرف زد ولی با اعمال صورت گرفته خیلی رساتر منظور رو رسوند

یه بار یه بازدیدکننده داشتیم برای نمایشگاه ایراد بسی بی نمک گرفت به طرح و پروژه ام.
مشکل اصلی اینجا بود که خودم سر غرفه نبودم، دوستم بود، پاسخ هم نداده بود منم وقتی رسیدم که دیگه کار از کار گذشته بود.
خیلی اعصابم خرد شد سرش!!!
ولی خودم عموما حرفم رو می زنم، ترجیح می دم همون جا دعوا شه تا تو مغزم!!![nishkhand]

اگه کسی بعد امتحان نمرتونو بپرسه وشما نخواین نمرتونو بگین چطوری میگین که هم اون طرف ناراحت نشه هم نمرتونو بهش نگین؟؟؟؟؟؟؟؟؟/

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط بحث

اگه کسی بعد امتحان نمرتونو بپرسه وشما نخواین نمرتونو بگین چطوری میگین که هم اون طرف ناراحت نشه هم نمرتونو بهش نگین؟؟؟؟؟؟؟؟؟/

---

میپیچونمش[nishkhand]با بیان جمله ای از هوا.....[nishkhand]

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط kahrupay

ولی خودم عموما حرفم رو می زنم، ترجیح می دم همون جا دعوا شه تا تو مغزم!!!

---

عصبانیت و خشم از قدرت تفکر می کاهه. تو دعوا همیشه ناراحتی و عصبانیت هست حتی ماندگاریش بیشتر از زمان ساکت شدنه. پس اگه خواهان تفکر و خلاقیت باشین باید کلا فقرۀ خشم و ناراحتی رو بگذاری کنار.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط عبدالله91

عصبانیت و خشم از قدرت تفکر می کاهه. تو دعوا همیشه ناراحتی و عصبانیت هست حتی ماندگاریش بیشتر از زمان ساکت شدنه. پس اگه خواهان تفکر و خلاقیت باشین باید کلا فقرۀ خشم و ناراحتی رو بگذاری کنار.

---

پس شما میگید حرفمونو نزنیم اگه احتمال بدیم که دعوا میشه یا طرف از حرفمون ناراحت بشه پس شما چه طوری حقتو میگیری ؟

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط بحث

پس شما میگید حرفمونو نزنیم اگه احتمال بدیم که دعوا میشه یا طرف از حرفمون ناراحت بشه پس شما چه طوری حقتو میگیری ؟

---

نه بنده نمیگم حرفتو نزن میگم اگه با گفتن حقیقت خودت ناراحت و عصبی میشی پس بهتره این کارو نکنی{اکثر زن و شوهرها هم دقیقا مشکلشون همینه که دنبال حق هستند نه سازش، بر طبل حقانیت می کوبن و ناراحت میشن و راه کج میرن}. حق رو میشه با ملایم بودن هم گرفت. اما جاهایی هست که چاره ای نیست باید ناراحت شد که اینجور مواقع بسیار نادر و کم است.شاید در عمرمان یکی دوبار اتفاق بیفته.

بشر وقتی بزرگترین اشتباهات رو مرتکب شده که شروع کرده از خودش دفاع کنه. اگه در دفاع کردن یه خورده ناراحت بشی دیگه نه تنها حقی نخواهی دید بلکه محکوم هم میشوی. در اکثر مواقع تقریبا99درصدشون نیازی به ناراحتی نیس. بذار طرفت عصبی بشه اما خودت کنترلت رو حفظ کن. یه تمرین بزرگی است که هر کسی موفق نمیشه. گفتنش راحت است اما در عمل تقریبا خیلی سخته اما شدنیه.

خیلی جاها حرفی نزدیم اومدن بعدا عذرخواهی کردن. البته باید بیشتر کار کنم. این توصیه ها رو به خودم کردما.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط عبدالله91

نه بنده نمیگم حرفتو نزن میگم اگه با گفتن حقیقت خودت ناراحت و عصبی میشی پس بهتره این کارو نکنی{اکثر زن و شوهرها هم دقیقا مشکلشون همینه که دنبال حق هستند نه سازش، بر طبل حقانیت می کوبن و ناراحت میشن و راه کج میرن}. حق رو میشه با ملایم بودن هم گرفت. اما جاهایی هست که چاره ای نیست باید ناراحت شد که اینجور مواقع بسیار نادر و کم است.شاید در عمرمان یکی دوبار اتفاق بیفته.

بشر وقتی بزرگترین اشتباهات رو مرتکب شده که شروع کرده از خودش دفاع کنه. اگه در دفاع کردن یه خورده ناراحت بشی دیگه نه تنها حقی نخواهی دید بلکه محکوم هم میشوی. در اکثر مواقع تقریبا99درصدشون نیازی به ناراحتی نیس. بذار طرفت عصبی بشه اما خودت کنترلت رو حفظ کن. یه تمرین بزرگی است که هر کسی موفق نمیشه. گفتنش راحت است اما در عمل تقریبا خیلی سخته اما شدنیه.

خیلی جاها حرفی نزدیم اومدن بعدا عذرخواهی کردن. البته باید بیشتر کار کنم. این توصیه ها رو به خودم کردما.

---

اتفاقا توصیه های خیلی خوبی کردین بخصوص راجب اینکه بیشتر دنبال حق گرفتنیم نه سازش
بنظرم با کسی میشه حرف زد وحقتو ازش خواست که منطقی باشه واااااااااااااااااای از روزی که گیر آدم بی منطق بیفتی دیگه بقول شما نباید حرفی زد بعدا معذرت خواهی نکرد مسئله ای نیس فقط شرشو کم کنه .

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط عبدالله91

عصبانیت و خشم از قدرت تفکر می کاهه. تو دعوا همیشه ناراحتی و عصبانیت هست حتی ماندگاریش بیشتر از زمان ساکت شدنه. پس اگه خواهان تفکر و خلاقیت باشین باید کلا فقرۀ خشم و ناراحتی رو بگذاری کنار.

---

البته، ولی ترجیح می دم حرفم رو بزنم تا اینکه بعدا بهش فکر کنم که چرا نگفتم منظورم این بود.
مرسی

وختی برای مدت طولانی میخواین ازدوستاتون دورشین چیا بگین بهتره ؟اگه دوستاصمیمی بودن که باید گف دلمون تنگ میشه سعی کنین در ارتباط باشیم خوش بگذره فعلاهمینا [shaad]

لطفا دوستان علاقه مند شرکت کنن من مشابه همین تاپیک هارو توسایتای دیگه دیدم خیلی جالب شده.

می خواستم یکی از دوستام رو راهنمایی کنم
اما انگار کلا دلش نمی خواست حرف های من رو بشنوه
حدود3 سال پیش بود این قضیه
اما تا حالا توی دلم مونده و دوست داشتم بهش بگم تا بلکه استفاده کنه از چیزی که گفتم
میشه گفت که نتونستم بگم

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط بحث

منم اعتراف میکنم که چند روز پیش که میخواستیم از دوستامون جدا بشیم وبریم تعطیلات هیچکی حرفی واسه خدافظی پیدا نمیکرد همه فقط هی میگفتن خوش بگذره وبعدم خدافظ [nishkhand]بابا قراره یه مدتی همونبینیم بنظرتون مشکل چیه ینی ما کم آورده بودیم یا روال همونه ؟؟؟؟

---

سلام عزیزم..بنظره من روال همینه..آن چیز را نپاید..دلبستگی نشاید...
من همیشه با این جمله اول هرچیزی خودمو واسه اخرش آماده میکنم...
البته بعضی کس ها و چیزهارو میشه پایدار نگه داشت...
اون بحثش سواستاااااا

سلام به همه

بله بوده کلمه های زیادی واژه های بیشماری بوده

ولی اینم یه حکمت بوده که گفته نشده شاید اگه گفته میشد خیلی خوب نبود

ولی آدم عاشق خب این چیزا سرش نمیشه باید اگه نگفته دید چرا؟

چون الان همه به هم احساس محبت دارن!

ولی عشق و حرفای عاشقانه باید از طرف لیلی و مجنون باشه نه دوتا .........[golrooz]

میخامش

ولی خفه شدم. چیزی نگفتم

اوووف خیلی زیادن خیلیییییییییی!!!!!!!!

من کلا اکثر اوقات اون حرفی رو که تو دلمه به دلایل مختلف نمی تونم بزنم!!!!!!!

به خاطر احترام...به خاطر ترس...به خاطر اینکه با خودم گفتم من این حقو ندارم!!!!!.....

خیلی صبر می کنم...خیلی حرفارو نمی زنم....خیلی سکوت می کنم.....کلا کم حرفم.....

اما اگه صبرم سر بیاد.......

دیگه هیچی جلومو نمیگیره!!!!!

نابود می کنم!!!!!

اما اکثر اوقات سکوت می کنم و کلمه هارو زورکی قورت می دم!!!.....

گیر می کنن تو گلوم!!!!......

آخرشم میشن ......

بغضی که آخر شب زیر پتو می ترکه!!!.........

خیلی زیادن[khabalood]

همیشه میخواستم به دخترخالم بگم عاشقتم

نمیتونم بگم....smilee_new1 (11)

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط 1=1+1

میخامش



ولی خفه شدم. چیزی نگفتم

---

دوستان اصن قضیه عشقی نیس

یه کالا میخاستم . برام نخریدن[nishkhand]