-
آیات قرآن کریم بصورت صفحه به صفحه..(تفسیر و توضیح)
صفحه ی 1 از قرآن کریم شامل سوره ی الفاتحة
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
پناه میبرم به خدا از شر شیطان رانده شده
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ(1)
به نام خداوند رحمتگر مهربان(1)
الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَٰلَمِينَ(2)
ستايش خدايي را كه پروردگار جهانيان(2)
الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ(3)
[خداوند] رحمتگر مهربان،(3)
مَٰلِكِ يَوْمِ الدِّينِ(4)
مالك [و پادشاه] روز جزا [است](4)
إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ(5)
تو را مي پرستيم تنها و بس، بجز تو نجوييم ياري ز كس(5)
اهْدِنَا الصِّرَٰطَ الْمُسْتَقِيمَ(6)
به راه راست ما را راهبر باش،(6)
صِرَٰطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلَا الضَّآلِّينَ(7)
راه آنهايي كه برخوردارشان كرده اي، همانان كه نه درخور خشم اند و نه گمگشتگان(7)
صدق الله العلي العظيم
-
پاسخ : آیات صفحه ی 1 از قرآن کریم
-
پاسخ : آیات صفحه ی 1 از قرآن کریم
-
پاسخ : آیات صفحه ی 1 از قرآن کریم
سلام
بااجازه شروع کننده کاربر گرامی: soham 313
از همه کاربران خواهشمندم بخاطر منسجم بودن و فاصله نیفتادن بین آیات قرآن کریم از ایجاد پست اسپم خودداری کنند.
لذا از ارسال پست های تشکر و پست های چند کلمه ای و .. خودداری کنید.
مدیربخش در حذف اسپم ها مختار است.
این پست مدیریتی هم نیز بعد از چند روز حذف خواهد شد.
-
پاسخ : آیات قرآن کریم بصورت صفحه به صفحه..
مرسی عزیزم مطلب خوبی بودش...[golrooz]
-
پاسخ : آیات قرآن کریم بصورت صفحه به صفحه..
با سلام
ممنون از مطالب خوبتون[tashvigh]
-
پاسخ : آیات قرآن کریم بصورت صفحه به صفحه..
يَٰٓأَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا۟ رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ وَالَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ(21)
اعبدوا : بندگی کنید(فعل امر)
خلق : به اندازه و مقدار آفرید
در این آیه خداوند به همۀ انسانها دستور داده است به قشر خاصی مثل مسلمان یاغیر مسلمان اشاره نکرده است پس مخاطب آیه همه انسانها هستند.پس وظیفۀ همۀ انسانها عبادت کردن خالقشان است. یعنی آن کسی که خلقشان کرده است نه بت و...
چرا خدا را عبادت می کنیم؟
1- چون خالق و مربی ماست {اعبدوا ربکم الذی خلقکم}(بقره آیۀ 121)
2- چون تأمین کنندۀ رزق و روزی و امنیت شماست{فلیعبدوا رب هذا البیت الذی أطعمهم من جوع و آمنهم من خوف} (قریش آیۀ3و4)
3- چون معبودی جز او نیست{لا اله إلّا أنا فاعبدنی}(طه آیۀ4)
چرا خداوند از بین این همه نعمت فقط به نعمت آفرینش اشاره کرده است؟
الف) برای بر انگیختن حس شکرگزاری مردم و جذب آنان به عبادت پروردگار از مهمترین نعمت که نعمت آفرینش است شروع می کند.
ب) چون آنهایی که در برابر خدا خاضع نیستند و او را نمی پرستند معمولا در آفرینش خود و پیشینیان نمی اندیشند.
پس یادآوری نعمت خلقت هم دلیلی بر خداشناسی است و هم محرکی برای شکر گزاری و عبادت
هدف از عبادت چیست؟
عبادت عامل ایجاد تقوا است{ اعبدوا.... لعلکم تتقون} و تقوا راه رسیدن به فلاح و رستگاری است {وتقوا الله لعلکم تفلحون}(بقره آیه 189)
منبع:کتاب تفسیر همراه جلد اول
-
پاسخ : آیات قرآن کریم بصورت صفحه به صفحه..
وَاتَّقُوا۟ يَوْمًا لَّا تَجْزِي نَفْسٌ عَن نَّفْسٍ شَئًْا وَلَا يُقْبَلُ مِنْهَا شَفَٰعَةٌ وَلَا يُؤْخَذُ مِنْهَا عَدْلٌ وَلَا هُمْ يُنصَرُونَ(48)
شفاعت در اصطلاح:
شخصی که به شفیع متوسل می شود در حقیقت نیروی خودش را به تنهایی برای رسیدن به هدف کافی نمی بیند لذا نیروی خود را -که آمیزه ای از ایمان، تقوا و عمل صالح است- به نیروی شفیع پیوند می دهد و در نتیجه به آنچه می خواهد نائل می شود و از قهر خداوند نجات می یابد.
آیات قرآن دربارۀ شفاعت:
آیات قرآن دربارۀ شفاعت به 4 دسته تقسیم می شود:
الف) آیاتی که به طور مطلق شفاعت را نفی می کنند{آیۀ 48(همین آیه) و 254 سورۀ مبارکۀ بقره}
ب) آیاتی که شفیع را فقط خدا می داند{ آیۀ 4 سورۀ سجده و آیۀ 44 سورۀ زمر}
ج) آیاتی که شفاعت را به اذن و فرمان خدا مشروط می کند{ بقره آیۀ255 و سبأ آیۀ 23 }
د) آیاتی که برای شفاعت شونده شرایطی را بیان می کند. وشرایط عبارتند از:
1- رضایت و خشنودی خدا :{ سورۀ انبیا آیۀ 28}
2- داشتن عهد و پیمان[ منظور از این عهد وپیمان ، ایمان به خدا و پیامبران است] {سورۀ مریم آیۀ 87}
آیاتی که شفاعت را انکار می کنند، شفاعت استقلالی را نفی می نمایند؛ یعنی ، هیچ کس بدون اجازۀ خداوند و برنامۀ او ، قادر به شفاعت از کسی نیست. اما آیاتی که شفاعت را اثبات می کند ، نخست آن را اصالتا برای خدا می داند و به صورت تبعی برای غیر خدا؛ البته به شرط اذن او ، یعنی کسانی در قیامت با اذن پروردگار و تحت برنامۀ او ، از افرادی شفاعت کرده و موجب نجات آنان از عذاب می شوند.
منبع: کتاب تفسیر همراه
-
پاسخ : آیات قرآن کریم بصورت صفحه به صفحه..
کمی تفکر بیشتر روی این آیات داشته باشید...[negaran][nadidan][negaran]
فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ فَزَادَهُمُ اللَّهُ مَرَضًا وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌۢ بِمَا كَانُوا۟ يَكْذِبُونَ(10)
در دلهايشان مرضي است و خدا بر مرضشان افزود و به [سزاي] آنچه به دروغ مي گفتند عذابي دردناك [در پيش] خواهند داشت(10)
وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ لَا تُفْسِدُوا۟ فِي الْأَرْضِ قَالُوٓا۟ إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ(11)
و چون به آنان گفته شود در زمين فساد مكنيد مي گويند ما خود اصلاحگريم(11)
أَلَآ إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَلَٰكِن لَّا يَشْعُرُونَ(12)
بهوش باشيد كه آنان فسادگرانند ليكن نمي فهمند(12)
وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ ءَامِنُوا۟ كَمَآ ءَامَنَ النَّاسُ قَالُوٓا۟ أَنُؤْمِنُ كَمَآ ءَامَنَ السُّفَهَآءُ أَلَآ إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهَآءُ وَلَٰكِن لَّا يَعْلَمُونَ(13)
و چون به آنان گفته شود همان گونه كه مردم ايمان آوردند شما هم ايمان بياوريد مي گويند آيا همان گونه كه كم خردان ايمان آورده اند ايمان بياوريم هشدار كه آنان همان كم خردانند ولي نمي دانند(13)
وَإِذَا لَقُوا۟ الَّذِينَ ءَامَنُوا۟ قَالُوٓا۟ ءَامَنَّا وَإِذَا خَلَوْا۟ إِلَيٰ شَيَٰطِينِهِمْ قَالُوٓا۟ إِنَّا مَعَكُمْ إِنَّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِءُونَ(14)
و چون با كساني كه ايمان آورده اند برخورد كنند مي گويند ايمان آورديم و چون با شيطانهاي خود خلوت كنند مي گويند در حقيقت ما با شماييم ما فقط [آنان را] ريشخند مي كنيم(14)
-
پاسخ : آیات قرآن کریم بصورت صفحه به صفحه..
وَإِذِ اسْتَسْقَيٰ مُوسَيٰ لِقَوْمِهِ فَقُلْنَا اضْرِب بِّعَصَاكَ الْحَجَرَ فَانفَجَرَتْ مِنْهُ اثْنَتَا عَشْرَةَ عَيْنًا قَدْ عَلِمَ كُلُّ أُنَاسٍ مَّشْرَبَهُمْ كُلُوا۟ وَاشْرَبُوا۟ مِن رِّزْقِ اللَّهِ وَلَا تَعْثَوْا۟ فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ(60)
واژۀ «کلوا» 42 بار ددر قرآن کریم آمده است که نشان می دهداستفاده نکردن از نعمت های الهی مردود است.
در بعضی آیات نیز شرایطی را برای خوردن بیان نموده؛ می فرماید: «کُلُوا مِمّا فِی الْاَرْض حَلالَاً طَیِّباً» {از آنچه در زمین حلال و پاکیزه است بخورید}(سورۀ بقره آیۀ 168 )
در بعضی آیات نیز به وظیفۀ سنگین انسان در مقابل نعمت ها اشاره شده است{آیۀ مورد بحث،بقره آیات 60 و168، سبأ آیۀ 15 ، ،حج آیۀ 28، اعراف آیۀ 31 ، مومنون آیۀ 51}
نعمت و مسئولیت :
بعد از بیان اینکه خداوند با ، معجزه نعمت را بر بنی اسرائیل کامل کرده ، یک قانون کلی را برای بشر بیان می کند:
«كُلُوا۟ وَاشْرَبُوا۟ مِن رِّزْقِ اللَّهِ وَلَا تَعْثَوْا۟ فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ»
این فرمان الهی برای همۀ انسانها و برای همیشه است.
در این آیۀ شریف، خداوند به حلیت استفاده از نعمت ها اشاره می کند ولی در مقابل، مسئولیت آن را برای انسان بیان می کند. اگر انسان از نعمت های مادی استفاده می کند، هدفش آن است که قوت گرفته ،بتواند خداوند را عبادت کند نه اینکه به فساد بپردازد. خداوند در این آیه به مسئولیت سنگین انسان، در برابر نعمت ها اشاره می کند.
ارتباط «لا تعثوا» با «مفسدین»:
بسیاری از انسانها وقتی شکم هایشان سیر و نیازهایشان برطرف می شود خدا را فراموش و در زمین فساد می کنند، از این رو خداوند می فرماید: « لاتعثوا».
جملۀ « لاتعثوا» همان معنای افساد را می رساند ولی با تأکید و شدت بیشتر. البته این احتمال نیز وجود دارد که مجموع جملۀ « وَلَا تَعْثَوْا۟ فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ» به این حقیقت اشاره داشته باشد که فساد از نقطۀ کوچکی شروع می شود و گسترش و شدت می یابد. به تعبیر دیگر،«مفسدین»به آغاز برنامه های فساد انگیز اشاره دارد و « تعثوا» به ادامه و گسترش آن.
جملۀ «قَدْ عَلِمَ كُلُّ أُنَاسٍ مَّشْرَبَهُمْ» می رساند که توزیع منظم و عادلانه و حساب شده ، مایۀ امنیت و صفا و مانع پیدا شدن اختلاف است.
برگرفته از کتاب تفسیر همراه
-
صفحه ی 2 از قرآن کریم شامل آیات 1 تا 5 سوره ی بقره
صفحه ی 2 از قرآن کریم شامل آیات 1 تا 5 از سوره ی البقرة
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
پناه میبرم به خدا از شر شیطان رانده شده
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
الٓمٓ(1)
الف لام ميم(1)
ذَٰلِكَ الْكِتَٰبُ لَا رَيْبَ فِيهِ هُدًي لِّلْمُتَّقِينَ(2)
اين است كتابي كه در [حقانيت] آن هيچ ترديدي نيست [و] مايه هدايت تقواپيشگان است(2)
الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَيُقِيمُونَ الصَّلَوٰةَ وَمِمَّا رَزَقْنَٰهُمْ يُنفِقُونَ(3)
آنان كه به غيب ايمان مي آورند و نماز را بر پا مي دارند و از آنچه به ايشان روزي داده ايم انفاق مي كنند(3)
وَالَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِمَآ أُنزِلَ إِلَيْكَ وَمَآ أُنزِلَ مِن قَبْلِكَ وَبِالْءَاخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ(4)
و آنان كه بدانچه به سوي تو فرود آمده و به آنچه پيش از تو نازل شده است ايمان مي آورند و آنانند كه به آخرت يقين دارند(4)
أُو۟لَٰٓئِكَ عَلَيٰ هُدًي مِّن رَّبِّهِمْ وَأُو۟لَٰٓئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ(5)
آنان برخوردار از هدايتي از سوي پروردگار خويشند و آنان همان رستگارانند(5)
صدق الله العلي العظيم
-
صفحه ی 3 از قرآن کریم شامل آیات 6 تا 22 سوره ی بقره
صفحه 3 از قرآن کریم شامل آیات 6 تا 22 از سوره ی البقرة
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
پناه میبرم به خدا از شر شیطان رانده شده
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا۟ سَوَآءٌ عَلَيْهِمْ ءَأَنذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنذِرْهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ(6)
در حقيقت كساني كه كفر ورزيدند چه بيمشان دهي چه بيمشان ندهي بر ايشان يكسان است [آنها] نخواهند گرويد(6)
خَتَمَ اللَّهُ عَلَيٰ قُلُوبِهِمْ وَعَلَيٰ سَمْعِهِمْ وَعَلَيٰٓ أَبْصَٰرِهِمْ غِشَٰوَةٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ(7)
خداوند بر دلهاي آنان و بر شنوايي ايشان مهر نهاده و بر ديدگانشان پرده اي است و آنان را عذابي دردناك است(7)
وَمِنَ النَّاسِ مَن يَقُولُ ءَامَنَّا بِاللَّهِ وَبِالْيَوْمِ الْءَاخِرِ وَمَا هُم بِمُؤْمِنِينَ(8)
و برخي از مردم مي گويند ما به خدا و روز بازپسين ايمان آورده ايم ولي گروندگان [راستين] نيستند(8)
يُخَٰدِعُونَ اللَّهَ وَالَّذِينَ ءَامَنُوا۟ وَمَا يَخْدَعُونَ إِلَّآ أَنفُسَهُمْ وَمَا يَشْعُرُونَ(9)
با خدا و مؤمنان نيرنگ مي بازند ولي جز بر خويشتن نيرنگ نمي زنند و نمي فهمند(9)
فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ فَزَادَهُمُ اللَّهُ مَرَضًا وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌۢ بِمَا كَانُوا۟ يَكْذِبُونَ(10)
در دلهايشان مرضي است و خدا بر مرضشان افزود و به [سزاي] آنچه به دروغ مي گفتند عذابي دردناك [در پيش] خواهند داشت(10)
وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ لَا تُفْسِدُوا۟ فِي الْأَرْضِ قَالُوٓا۟ إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ(11)
و چون به آنان گفته شود در زمين فساد مكنيد مي گويند ما خود اصلاحگريم(11)
أَلَآ إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَلَٰكِن لَّا يَشْعُرُونَ(12)
بهوش باشيد كه آنان فسادگرانند ليكن نمي فهمند(12)
وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ ءَامِنُوا۟ كَمَآ ءَامَنَ النَّاسُ قَالُوٓا۟ أَنُؤْمِنُ كَمَآ ءَامَنَ السُّفَهَآءُ أَلَآ إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهَآءُ وَلَٰكِن لَّا يَعْلَمُونَ(13)
و چون به آنان گفته شود همان گونه كه مردم ايمان آوردند شما هم ايمان بياوريد مي گويند آيا همان گونه كه كم خردان ايمان آورده اند ايمان بياوريم هشدار كه آنان همان كم خردانند ولي نمي دانند(13)
وَإِذَا لَقُوا۟ الَّذِينَ ءَامَنُوا۟ قَالُوٓا۟ ءَامَنَّا وَإِذَا خَلَوْا۟ إِلَيٰ شَيَٰطِينِهِمْ قَالُوٓا۟ إِنَّا مَعَكُمْ إِنَّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِءُونَ(14)
و چون با كساني كه ايمان آورده اند برخورد كنند مي گويند ايمان آورديم و چون با شيطانهاي خود خلوت كنند مي گويند در حقيقت ما با شماييم ما فقط [آنان را] ريشخند مي كنيم(14)
اللَّهُ يَسْتَهْزِئُ بِهِمْ وَيَمُدُّهُمْ فِي طُغْيَٰنِهِمْ يَعْمَهُونَ(15)
خدا [است كه] ريشخندشان مي كند و آنان را در طغيانشان فرو مي گذارد تا سرگردان شوند(15)
أُو۟لَٰٓئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُا۟ الضَّلَٰلَةَ بِالْهُدَيٰ فَمَا رَبِحَت تِّجَٰرَتُهُمْ وَمَا كَانُوا۟ مُهْتَدِينَ(16)
همين كسانند كه گمراهي را به [بهاي] هدايت خريدند در نتيجه داد و ستدشان سود[ي به بار] نياورد و هدايت يافته نبودند(16)
مَثَلُهُمْ كَمَثَلِ الَّذِي اسْتَوْقَدَ نَارًا فَلَمَّآ أَضَآءَتْ مَا حَوْلَهُ ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ وَتَرَكَهُمْ فِي ظُلُمَٰتٍ لَّا يُبْصِرُونَ(17)
مثل آنان همچون مثل كساني است كه آتشي افروختند و چون پيرامون آنان را روشنايي داد خدا نورشان را برد و در ميان تاريكيهايي كه نمي بينند رهايشان كرد(17)
صُمٌّۢ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لَا يَرْجِعُونَ(18)
كرند لالند كورند بنابراين به راه نمي آيند(18)
أَوْ كَصَيِّبٍ مِّنَ السَّمَآءِ فِيهِ ظُلُمَٰتٌ وَرَعْدٌ وَبَرْقٌ يَجْعَلُونَ أَصَٰبِعَهُمْ فِيٓ ءَاذَانِهِم مِّنَ الصَّوَٰعِقِ حَذَرَ الْمَوْتِ وَاللَّهُ مُحِيطٌۢ بِالْكَٰفِرِينَ(19)
يا چون [كساني كه در معرض] رگباري از آسمان كه در آن تاريكيها و رعد و برقي است [قرار گرفته اند] از [نهيب] آذرخش [و] بيم مرگ سر انگشتان خود را در گوشهايشان نهند ولي خدا بر كافران احاطه دارد(19)
يَكَادُ الْبَرْقُ يَخْطَفُ أَبْصَٰرَهُمْ كُلَّمَآ أَضَآءَ لَهُم مَّشَوْا۟ فِيهِ وَإِذَآ أَظْلَمَ عَلَيْهِمْ قَامُوا۟ وَلَوْ شَآءَ اللَّهُ لَذَهَبَ بِسَمْعِهِمْ وَأَبْصَٰرِهِمْ إِنَّ اللَّهَ عَلَيٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ(20)
نزديك است كه برق چشمانشان را بربايد هر گاه كه بر آنان روشني بخشد در آن گام زنند و چون راهشان را تاريك كند [بر جاي خود] بايستند و اگر خدا مي خواست شنوايي و بينايي شان را برمي گرفت كه خدا بر همه چيز تواناست(20)
يَٰٓأَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا۟ رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ وَالَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ(21)
اي مردم پروردگارتان را كه شما و كساني را كه پيش از شما بوده اند آفريده است پرستش كنيد باشد كه به تقوا گراييد(21)
الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ فِرَٰشًا وَالسَّمَآءَ بِنَآءً وَأَنزَلَ مِنَ السَّمَآءِ مَآءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَٰتِ رِزْقًا لَّكُمْ فَلَا تَجْعَلُوا۟ لِلَّهِ أَندَادًا وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ(22)
همان [خدايي] كه زمين را براي شما فرشي [گسترده] و آسمان را بنايي [افراشته] قرار داد و از آسمان آبي فرود آورد و بدان از ميوه ها رزقي براي شما بيرون آورد پس براي خدا همتاياني قرار ندهيد در حالي كه خود مي دانيد(22)
صدق الله العلي العظيم
-
صفحه ی 4 از قرآن کریم شامل آیات 23 تا 34 سوره ی بقره
صفحه 4 از قرآن کریم شامل آیات 23 تا 34 از سوره ی البقرة
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
پناه میبرم به خدا از شر شیطان رانده شده
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَإِن كُنتُمْ فِي رَيْبٍ مِّمَّا نَزَّلْنَا عَلَيٰ عَبْدِنَا فَأْتُوا۟ بِسُورَةٍ مِّن مِّثْلِهِ وَادْعُوا۟ شُهَدَآءَكُم مِّن دُونِ اللَّهِ إِن كُنتُمْ صَٰدِقِينَ(23)
و اگر در آنچه بر بنده خود نازل كرده ايم شك داريد پس اگر راست مي گوييد سوره اي مانند آن بياوريد و گواهان خود را غير خدا فرا خوانيد(23)
فَإِن لَّمْ تَفْعَلُوا۟ وَلَن تَفْعَلُوا۟ فَاتَّقُوا۟ النَّارَ الَّتِي وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ أُعِدَّتْ لِلْكَٰفِرِينَ(24)
پس اگر نكرديد و هرگز نمي توانيد كرد از آن آتشي كه سوختش مردمان و سنگها هستند و براي كافران آماده شده بپرهيزيد(24)
وَبَشِّرِ الَّذِينَ ءَامَنُوا۟ وَعَمِلُوا۟ الصَّٰلِحَٰتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّٰتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَٰرُ كُلَّمَا رُزِقُوا۟ مِنْهَا مِن ثَمَرَةٍ رِّزْقًا قَالُوا۟ هَٰذَا الَّذِي رُزِقْنَا مِن قَبْلُ وَأُتُوا۟ بِهِ مُتَشَٰبِهًا وَلَهُمْ فِيهَآ أَزْوَٰجٌ مُّطَهَّرَةٌ وَهُمْ فِيهَا خَٰلِدُونَ(25)
و كساني را كه ايمان آورده اند و كارهاي شايسته انجام داده اند مژده ده كه ايشان را باغهايي خواهد بود كه از زير [درختان] آنها جويها روان است هر گاه ميوه اي از آن روزي ايشان شود مي گويند اين همان است كه پيش از اين [نيز] روزي ما بوده و مانند آن [نعمتها] به ايشان داده شود و در آنجا همسراني پاكيزه خواهند داشت و در آنجا جاودانه بمانند(25)
۞ إِنَّ اللَّهَ لَا يَسْتَحْيِۦٓ أَن يَضْرِبَ مَثَلًا مَّا بَعُوضَةً فَمَا فَوْقَهَا فَأَمَّا الَّذِينَ ءَامَنُوا۟ فَيَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّهِمْ وَأَمَّا الَّذِينَ كَفَرُوا۟ فَيَقُولُونَ مَاذَآ أَرَادَ اللَّهُ بِهَٰذَا مَثَلًا يُضِلُّ بِهِ كَثِيرًا وَيَهْدِي بِهِ كَثِيرًا وَمَا يُضِلُّ بِهِۦٓ إِلَّا الْفَٰسِقِينَ(26)
خداي را از اينكه به پشه اي يا فروتر [يا فراتر] از آن مثل زند شرم نيايد پس كساني كه ايمان آورده اند مي دانند كه آن [مثل] از جانب پروردگارشان بجاست ولي كساني كه به كفر گراييده اند مي گويند خدا از اين مثل چه قصد داشته است [خدا] بسياري را با آن گمراه و بسياري را با آن راهنمايي مي كند و[لي] جز نافرمانان را با آن گمراه نمي كند(26)
الَّذِينَ يَنقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنۢ بَعْدِ مِيثَٰقِهِ وَيَقْطَعُونَ مَآ أَمَرَ اللَّهُ بِهِۦٓ أَن يُوصَلَ وَيُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ أُو۟لَٰٓئِكَ هُمُ الْخَٰسِرُونَ(27)
هماناني كه پيمان خدا را پس از بستن آن مي شكنند و آنچه را خداوند به پيوستنش امر فرموده مي گسلند و در زمين به فساد مي پردازند آنانند كه زيانكارانند(27)
كَيْفَ تَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَكُنتُمْ أَمْوَٰتًا فَأَحْيَٰكُمْ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يُحْيِيكُمْ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ(28)
چگونه خدا را منكريد با آنكه مردگاني بوديد و شما را زنده كرد باز شما را مي ميراند [و] باز زنده مي كند [و] آنگاه به سوي او بازگردانده مي شويد(28)
ُوَ الَّذِي خَلَقَ لَكُم مَّا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا ثُمَّ اسْتَوَيٰٓ إِلَي السَّمَآءِ فَسَوَّيٰهُنَّ سَبْعَ سَمَٰوَٰتٍ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ(29)
اوست آن كسي كه آنچه در زمين است همه را براي شما آفريد سپس به [آفرينش] آسمان پرداخت و هفت آسمان را استوار كرد و او به هر چيزي داناست(29)
وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَٰٓئِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً قَالُوٓا۟ أَتَجْعَلُ فِيهَا مَن يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَآءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ قَالَ إِنِّيٓ أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ(30)
و چون پروردگار تو به فرشتگان گفت من در زمين جانشيني خواهم گماشت [فرشتگان] گفتند آيا در آن كسي را مي گماري كه در آن فساد انگيزد و خونها بريزد و حال آنكه ما با ستايش تو [تو را] تنزيه مي كنيم و به تقديست مي پردازيم فرمود من چيزي مي دانم كه شما نمي دانيد(30)
وَعَلَّمَ ءَادَمَ الْأَسْمَآءَ كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَي الْمَلَٰٓئِكَةِ فَقَالَ أَنۢبُِٔونِي بِأَسْمَآءِ هَٰٓؤُلَآءِ إِن كُنتُمْ صَٰدِقِينَ(31)
و [خدا] همه [معاني] نامها را به آدم آموخت سپس آنها را بر فرشتگان عرضه نمود و فرمود اگر راست مي گوييد از اسامي اينها به من خبر دهيد(31)
قَالُوا۟ سُبْحَٰنَكَ لَا عِلْمَ لَنَآ إِلَّا مَا عَلَّمْتَنَآ إِنَّكَ أَنتَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ(32)
گفتند منزهي تو ما را جز آنچه [خود] به ما آموخته اي هيچ دانشي نيست تويي داناي حكيم(32)
قَالَ يََٰٓٔادَمُ أَنۢبِئْهُم بِأَسْمَآئِهِمْ فَلَمَّآ أَنۢبَأَهُم بِأَسْمَآئِهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُل لَّكُمْ إِنِّيٓ أَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَٰوَٰتِ وَالْأَرْضِ وَأَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا كُنتُمْ تَكْتُمُونَ(33)
فرمود اي آدم ايشان را از اسامي آنان خبر ده و چون [آدم] ايشان را از اسماءشان خبر داد فرمود آيا به شما نگفتم كه من نهفته آسمانها و زمين را مي دانم و آنچه را آشكار مي كنيد و آنچه را پنهان مي داشتيد مي دانم(33)
وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَٰٓئِكَةِ اسْجُدُوا۟ لِءَادَمَ فَسَجَدُوٓا۟ إِلَّآ إِبْلِيسَ أَبَيٰ وَاسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَٰفِرِينَ(34)
و چون فرشتگان را فرموديم براي آدم سجده كنيد پس بجز ابليس كه سر باز زد و كبر ورزيد و از كافران شد [همه] به سجده درافتادند(34)
صدق الله العلي العظيم
-
صفحه ی 5 از قرآن کریم شامل آیات 35 تا 51 سوره ی بقره
صفحه ی 5 از قرآن کریم شامل آیات 35 تا 51 از سوره ی البقرة
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
پناه میبرم به خدا از شر شیطان رانده شده
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَقُلْنَا يََٰٓٔادَمُ اسْكُنْ أَنتَ وَزَوْجُكَ الْجَنَّةَ وَكُلَا مِنْهَا رَغَدًا حَيْثُ شِئْتُمَا وَلَا تَقْرَبَا هَٰذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ الظَّٰلِمِينَ(35)
و گفتيم اي آدم خود و همسرت در اين باغ سكونت گير[يد] و از هر كجاي آن خواهيد فراوان بخوريد و[لي] به اين درخت نزديك نشويد كه از ستمكاران خواهيد بود(35)
فَأَزَلَّهُمَا الشَّيْطَٰنُ عَنْهَا فَأَخْرَجَهُمَا مِمَّا كَانَا فِيهِ وَقُلْنَا اهْبِطُوا۟ بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَلَكُمْ فِي الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَٰعٌ إِلَيٰ حِينٍ(36)
پس شيطان هر دو را از آن بلغزانيد و از آنچه در آن بودند ايشان را به درآورد و فرموديم فرود آييد شما دشمن همديگريد و براي شما در زمين قرارگاه و تا چندي برخورداري خواهد بود(36)
فَتَلَقَّيٰٓ ءَادَمُ مِن رَّبِّهِ كَلِمَٰتٍ فَتَابَ عَلَيْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ(37)
سپس آدم از پروردگارش كلماتي را دريافت نمود و [خدا] بر او ببخشود آري او[ست كه] توبه پذير مهربان است(37)
قُلْنَا اهْبِطُوا۟ مِنْهَا جَمِيعًا فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُم مِّنِّي هُدًي فَمَن تَبِعَ هُدَايَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ(38)
فرموديم جملگي از آن فرود آييد پس اگر از جانب من شما را هدايتي رسد آنان كه هدايتم را پيروي كنند بر ايشان بيمي نيست و غمگين نخواهند شد(38)
وَالَّذِينَ كَفَرُوا۟ وَكَذَّبُوا۟ بَِٔايَٰتِنَآ أُو۟لَٰٓئِكَ أَصْحَٰبُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَٰلِدُونَ(39)
و[لي] كساني كه كفر ورزيدند و نشانه هاي ما را دروغ انگاشتند آنانند كه اهل آتشند و در آن ماندگار خواهند بود(39)
يَٰبَنِيٓ إِسْرَٰٓءِيلَ اذْكُرُوا۟ نِعْمَتِيَ الَّتِيٓ أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَأَوْفُوا۟ بِعَهْدِيٓ أُوفِ بِعَهْدِكُمْ وَإِيَّٰيَ فَارْهَبُونِ(40)
اي فرزندان اسرائيل نعمتهايم را كه بر شما ارزاني داشتم به ياد آريد و به پيمانم وفا كنيد تا به پيمانتان وفا كنم و تنها از من بترسيد(40)
وَءَامِنُوا۟ بِمَآ أَنزَلْتُ مُصَدِّقًا لِّمَا مَعَكُمْ وَلَا تَكُونُوٓا۟ أَوَّلَ كَافِرٍۭ بِهِ وَلَا تَشْتَرُوا۟ بَِٔايَٰتِي ثَمَنًا قَلِيلًا وَإِيَّٰيَ فَاتَّقُونِ(41)
و بدانچه نازل كرده ام كه مؤيد همان چيزي است كه با شماست ايمان آريد و نخستين منكر آن نباشيد و آيات مرا به بهايي ناچيز نفروشيد و تنها از من پروا كنيد(41)
وَلَا تَلْبِسُوا۟ الْحَقَّ بِالْبَٰطِلِ وَتَكْتُمُوا۟ الْحَقَّ وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ(42)
و حق را به باطل درنياميزيد و حقيقت را با آنكه خود مي دانيد كتمان نكنيد(42)
وَأَقِيمُوا۟ الصَّلَوٰةَ وَءَاتُوا۟ الزَّكَوٰةَ وَارْكَعُوا۟ مَعَ الرَّٰكِعِينَ(43)
و نماز را بر پا داريد و زكات را بدهيد و با ركوع كنندگان ركوع كنيد(43)
۞ أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَتَنسَوْنَ أَنفُسَكُمْ وَأَنتُمْ تَتْلُونَ الْكِتَٰبَ أَفَلَا تَعْقِلُونَ(44)
آيا مردم را به نيكي فرمان مي دهيد و خود را فراموش مي كنيد با اينكه شما كتاب [خدا] را مي خوانيد آيا [هيچ] نمي انديشيد(44)
وَاسْتَعِينُوا۟ بِالصَّبْرِ وَالصَّلَوٰةِ وَإِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلَّا عَلَي الْخَٰشِعِينَ(45)
از شكيبايي و نماز ياري جوييد و به راستي اين [كار] گران است مگر بر فروتنان(45)
الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُم مُّلَٰقُوا۟ رَبِّهِمْ وَأَنَّهُمْ إِلَيْهِ رَٰجِعُونَ(46)
همان كساني كه مي دانند با پروردگار خود ديدار خواهند كرد و به سوي او باز خواهند گشت(46)
يَٰبَنِيٓ إِسْرَٰٓءِيلَ اذْكُرُوا۟ نِعْمَتِيَ الَّتِيٓ أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَأَنِّي فَضَّلْتُكُمْ عَلَي الْعَٰلَمِينَ(47)
اي فرزندان اسرائيل از نعمتهايم كه بر شما ارزاني داشتم و [از] اينكه من شما را بر جهانيان برتري دادم ياد كنيد(47)
وَاتَّقُوا۟ يَوْمًا لَّا تَجْزِي نَفْسٌ عَن نَّفْسٍ شَئًْا وَلَا يُقْبَلُ مِنْهَا شَفَٰعَةٌ وَلَا يُؤْخَذُ مِنْهَا عَدْلٌ وَلَا هُمْ يُنصَرُونَ(48)
و بترسيد از روزي كه هيچ كس چيزي [از عذاب خدا] را از كسي دفع نمي كند و نه از او شفاعتي پذيرفته و نه به جاي وي بدلي گرفته مي شود و نه ياري خواهند شد(48)
وَإِذْ نَجَّيْنَٰكُم مِّنْ ءَالِ فِرْعَوْنَ يَسُومُونَكُمْ سُوٓءَ الْعَذَابِ يُذَبِّحُونَ أَبْنَآءَكُمْ وَيَسْتَحْيُونَ نِسَآءَكُمْ وَفِي ذَٰلِكُم بَلَآءٌ مِّن رَّبِّكُمْ عَظِيمٌ(49)
و [به ياد آريد] آنگاه كه شما را از [چنگ] فرعونيان رهانيديم [آنان] شما را سخت شكنجه مي كردند پسران شما را سر مي بريدند و زنهايتان را زنده مي گذاشتند و در آن [امر بلا و] آزمايش بزرگي از جانب پروردگارتان بود(49)
وَإِذْ فَرَقْنَا بِكُمُ الْبَحْرَ فَأَنجَيْنَٰكُمْ وَأَغْرَقْنَآ ءَالَ فِرْعَوْنَ وَأَنتُمْ تَنظُرُونَ(50)
و هنگامي كه دريا را براي شما شكافتيم و شما را نجات بخشيديم و فرعونيان را در حالي كه شما نظاره مي كرديد غرق كرديم(50)
وَإِذْ وَٰعَدْنَا مُوسَيٰٓ أَرْبَعِينَ لَيْلَةً ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِنۢ بَعْدِهِ وَأَنتُمْ ظَٰلِمُونَ(51)
و آنگاه كه با موسي چهل شب قرار گذاشتيم آنگاه در غياب وي شما گوساله را [به پرستش] گرفتيد در حالي كه ستمكار بوديد(51)
صدق الله العلي العظيم
-
صفحه ی 6 از قرآن کریم شامل آیات 52 تا 63 سوره ی بقره
صفحه ی 6 از قرآن کریم شامل آیات 52 تا 63 از سوره ی البقرة
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
پناه میبرم به خدا از شر شیطان رانده شده
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
ثُمَّ عَفَوْنَا عَنكُم مِّنۢ بَعْدِ ذَٰلِكَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ(52)
پس از آن بر شما بخشوديم باشد كه شكرگزاري كنيد(52)
وَإِذْ ءَاتَيْنَا مُوسَي الْكِتَٰبَ وَالْفُرْقَانَ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ(53)
و آنگاه كه موسي را كتاب و فرقان [=جداكننده حق از باطل] داديم شايد هدايت يابيد(53)
وَإِذْ قَالَ مُوسَيٰ لِقَوْمِهِ يَٰقَوْمِ إِنَّكُمْ ظَلَمْتُمْ أَنفُسَكُم بِاتِّخَاذِكُمُ الْعِجْلَ فَتُوبُوٓا۟ إِلَيٰ بَارِئِكُمْ فَاقْتُلُوٓا۟ أَنفُسَكُمْ ذَٰلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ عِندَ بَارِئِكُمْ فَتَابَ عَلَيْكُمْ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ(54)
و چون موسي به قوم خود گفت اي قوم من شما با [به پرستش] گرفتن گوساله برخود ستم كرديد پس به درگاه آفريننده خود توبه كنيد و [خطاكاران] خودتان را به قتل برسانيد كه اين [كار] نزد آفريدگارتان براي شما بهتر است پس [خدا] توبه شما را پذيرفت كه او توبه پذير مهربان است(54)
وَإِذْ قُلْتُمْ يَٰمُوسَيٰ لَن نُّؤْمِنَ لَكَ حَتَّيٰ نَرَي اللَّهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْكُمُ الصَّٰعِقَةُ وَأَنتُمْ تَنظُرُونَ(55)
و چون گفتيد اي موسي تا خدا را آشكارا نبينيم هرگز به تو ايمان نخواهيم آورد پس در حالي كه مي نگريستيد صاعقه شما را فرو گرفت(55)
ثُمَّ بَعَثْنَٰكُم مِّنۢ بَعْدِ مَوْتِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ(56)
سپس شما را پس از مرگتان برانگيختيم باشد كه شكرگزاري كنيد(56)
وَظَلَّلْنَا عَلَيْكُمُ الْغَمَامَ وَأَنزَلْنَا عَلَيْكُمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَيٰ كُلُوا۟ مِن طَيِّبَٰتِ مَا رَزَقْنَٰكُمْ وَمَا ظَلَمُونَا وَلَٰكِن كَانُوٓا۟ أَنفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ(57)
و بر شما ابر را سايه گستر كرديم و بر شما گزانگبين و بلدرچين فرو فرستاديم [و گفتيم] از خوراكيهاي پاكيزه اي كه به شما روزي داده ايم بخوريد و[لي آنان] بر ما ستم نكردند بلكه بر خويشتن ستم روا مي داشتند(57)
وَإِذْ قُلْنَا ادْخُلُوا۟ هَٰذِهِ الْقَرْيَةَ فَكُلُوا۟ مِنْهَا حَيْثُ شِئْتُمْ رَغَدًا وَادْخُلُوا۟ الْبَابَ سُجَّدًا وَقُولُوا۟ حِطَّةٌ نَّغْفِرْ لَكُمْ خَطَٰيَٰكُمْ وَسَنَزِيدُ الْمُحْسِنِينَ(58)
و [نيز به يادآريد] هنگامي را كه گفتيم بدين شهر درآييد و از [نعمتهاي] آن هر گونه خواستيد فراوان بخوريد و سجده كنان از در [بزرگ] درآييد و بگوييد [خداوندا] گناهان ما را بريز تا خطاهاي شما را ببخشاييم و [پاداش] نيكوكاران را خواهيم افزود(58)
فَبَدَّلَ الَّذِينَ ظَلَمُوا۟ قَوْلًا غَيْرَ الَّذِي قِيلَ لَهُمْ فَأَنزَلْنَا عَلَي الَّذِينَ ظَلَمُوا۟ رِجْزًا مِّنَ السَّمَآءِ بِمَا كَانُوا۟ يَفْسُقُونَ(59)
اما كساني كه ستم كرده بودند [آن سخن را] به سخن ديگري غير از آنچه به ايشان گفته شده بود تبديل كردند و ما [نيز] بر آنان كه ستم كردند به سزاي اينكه نافرماني پيشه كرده بودند عذابي از آسمان فرو فرستاديم(59)
۞ وَإِذِ اسْتَسْقَيٰ مُوسَيٰ لِقَوْمِهِ فَقُلْنَا اضْرِب بِّعَصَاكَ الْحَجَرَ فَانفَجَرَتْ مِنْهُ اثْنَتَا عَشْرَةَ عَيْنًا قَدْ عَلِمَ كُلُّ أُنَاسٍ مَّشْرَبَهُمْ كُلُوا۟ وَاشْرَبُوا۟ مِن رِّزْقِ اللَّهِ وَلَا تَعْثَوْا۟ فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ(60)
و هنگامي كه موسي براي قوم خود در پي آب برآمد گفتيم با عصايت بر آن تخته سنگ بزن پس دوازده چشمه از آن جوشيدن گرفت [به گونه اي كه] هر قبيله اي آبشخور خود را مي دانست [و گفتيم] از روزي خدا بخوريد و بياشاميد و[لي] در زمين سر به فساد برمداريد(60)
وَإِذْ قُلْتُمْ يَٰمُوسَيٰ لَن نَّصْبِرَ عَلَيٰ طَعَامٍ وَٰحِدٍ فَادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُخْرِجْ لَنَا مِمَّا تُنۢبِتُ الْأَرْضُ مِنۢ بَقْلِهَا وَقِثَّآئِهَا وَفُومِهَا وَعَدَسِهَا وَبَصَلِهَا قَالَ أَتَسْتَبْدِلُونَ الَّذِي هُوَ أَدْنَيٰ بِالَّذِي هُوَ خَيْرٌ اهْبِطُوا۟ مِصْرًا فَإِنَّ لَكُم مَّا سَأَلْتُمْ وَضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ وَالْمَسْكَنَةُ وَبَآءُو بِغَضَبٍ مِّنَ اللَّهِ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ كَانُوا۟ يَكْفُرُونَ بَِٔايَٰتِ اللَّهِ وَيَقْتُلُونَ النَّبِيِّۦنَ بِغَيْرِ الْحَقِّ ذَٰلِكَ بِمَا عَصَوا۟ وَّكَانُوا۟ يَعْتَدُونَ(61)
و چون گفتيد اي موسي هرگز بر يك [نوع] خوراك تاب نياوريم از خداي خود براي ما بخواه تا از آنچه زمين مي روياند از [قبيل] سبزي و خيار و سير و عدس و پياز براي ما بروياند [موسي] گفت آيا به جاي چيز بهتر خواهان چيز پست تريد پس به شهر فرود آييد كه آنچه را خواسته ايد براي شما [در آنجا مهيا]ست و [داغ] خواري و ناداري بر [پيشاني] آنان زده شد و به خشم خدا گرفتار آمدند چرا كه آنان به نشانه هاي خدا كفر ورزيده بودند و پيامبران را بناحق مي كشتند اين از آن روي بود كه سركشي نموده و از حد درگذرانيده بودند(61)
إِنَّ الَّذِينَ ءَامَنُوا۟ وَالَّذِينَ هَادُوا۟ وَالنَّصَٰرَيٰ وَالصَّٰبِِٔينَ مَنْ ءَامَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْءَاخِرِ وَعَمِلَ صَٰلِحًا فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ(62)
در حقيقت كساني كه [به اسلام] ايمان آورده و كساني كه يهودي شده اند و ترسايان و صابئان هر كس به خدا و روز بازپسين ايمان داشت و كار شايسته كرد پس اجرشان را پيش پروردگارشان خواهند داشت و نه بيمي بر آنان است و نه اندوهناك خواهند شد(62)
وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَٰقَكُمْ وَرَفَعْنَا فَوْقَكُمُ الطُّورَ خُذُوا۟ مَآ ءَاتَيْنَٰكُم بِقُوَّةٍ وَاذْكُرُوا۟ مَا فِيهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ(63)
و چون از شما پيمان محكم گرفتيم و [كوه] طور را بر فراز شما افراشتيم [و فرموديم] آنچه را به شما داده ايم به جد و جهد بگيريد و آنچه را در آن است به خاطر داشته باشيد باشد كه به تقوا گراييد(63)
صدق الله العلي العظيم
-
پاسخ : صفحه ی 2 از قرآن کریم شامل آیات 1 تا 5 سوره ی بقره
سلام منظورتونو متوجه نشدم
-
پاسخ : صفحه ی 2 از قرآن کریم شامل آیات 1 تا 5 سوره ی بقره
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
یاس آبی
سلام منظورتونو متوجه نشدم
سلام
هر روز قراره یک صفحه از قرآن را خانم کریمی اینجا بگذارن تا همه باتفکر در معنی آیات همون صفحه را بخونیم .تا انشاالله یک بار در سال ختم قرآن همراه با تفکر در آیات کرده باشیم.برا زندگیمون هم تاثیر گذار خواهد بود.ممنون
یامولاعلی(ع)
-
پاسخ : صفحه ی 2 از قرآن کریم شامل آیات 1 تا 5 سوره ی بقره
کاش علاوه بر تفکر در آیات به آن نیز عمل کنیم
-
پاسخ : صفحه ی 2 از قرآن کریم شامل آیات 1 تا 5 سوره ی بقره
برداشت من از این آیات...
تنها کسانی به وسیله قرآن هدایت میشوند که پرهیزگار باشند....هُدًي لِّلْمُتَّقِينَ(2)
ویژگیهای متقین:1-ایمان به غیب2-به پا داشتن نماز(یاد خدا)3-انفاق4-ایمان به تمامی پیابران5- یقین به آخرت
-
پاسخ : صفحه ی 2 از قرآن کریم شامل آیات 1 تا 5 سوره ی بقره
-
پاسخ : صفحه ی 2 از قرآن کریم شامل آیات 1 تا 5 سوره ی بقره
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
saman151
برداشت من از این آیات...
تنها کسانی به وسیله قرآن هدایت میشوند که پرهیزگار باشند...
اینم برداشت بنده{فقط از این صفحه بدون در نظر گرفتن صفحات بعد}:
به نظرم کسانی که دنبال پرهیزکاری یا همان تقوا پیشه یا پرهیزکار پیشه باشند یعنی دغدغۀ پرهیزکارشدن دارند به وسیلۀ قرآن هدایت می شوند و خصوصیات این افراد:
1-ایمان به غیب
2-به پا داشتن نماز(یاد خدا)
3-انفاق کننده از روزی هایشان
4-ایمان به تمامی پیامبران و هرچیزی که نازل شده
5- یقین به آخرت
و کسانی که این ویژگیها را دارند خدا آنها را هدایت میکند و در واقع هدایت خدا نصیبشان شده و در آخر به رستگاری که همان عاقبت بخیری است می رسند.یعنی از نقطۀ دنبال تقوا بودن شروع و به عاقبت بخیری میرسد
این نظر شخصی است منبعی ندارد
-
پاسخ : صفحه ی 2 از قرآن کریم شامل آیات 1 تا 5 سوره ی بقره
با عرض سلام و احترام خدمت خانم کریمی و سایر دوستان
برداشت شخصی بدون دخالت کوچکترین منبعی یا تفسیری:خدا خداست و آدمی آدمی (خواهشی که دارم خصلت های آدمی رو بر خدایی که معبود و خالق هست رو کپی پیست نفرمایید)بنابراین من حتم دارم به یقین مطمئنم دیر یا زود همه به خداوند به روش خود ایمان خواهند یافت و یگانه خود را کشف خواهند کرد (داستان خرگوش و هویج ریاضی دبستان ؛ شاید راهها یکسان نباشه اما خرگوش همیشه میل به هویج در فطرت ؛ این فقط یه مثال برای درک عرایض بنده است لطفا سوء تعبیر نفرمایید)
و اما حقانیت قرآن و وسیله ای برای هدایت انسان هایی که متقی ، و فاعلین به اوامر خداوند قطعا درسته اما صرفا منظور به عدم هدایت سایرین نیست
به دید شخص من احساس میکنم کلام خدا پرده ای داره و باید برداشته شه اینه که تمام خوانندگان کلام خدا تنها وظیفه روخوانی قرآن (مثل دستور آشپزی و انجام قدم به قدم آن برای خود رو ندارندیه آشپز هر ان در معرض پرسش راجع به پخت غذاش خواهد بود بنابراین باید تحلیل کرده و درست آموزش بده
گفته هام منتج به :
1- خداوند و انچه فرمودند با عقل و منطق بپذیر
2- مروّج باش چون اسمت خلیفةالله ست
-
پاسخ : صفحه ی 3 از قرآن کریم شامل آیات 6 تا 22 سوره ی بقره
ازت ممنونم که این آیاتو با معنی میذاری
-
پاسخ : صفحه ی 4 از قرآن کریم شامل آیات 23 تا 34 سوره ی بقره
وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَٰٓئِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً قَالُوٓا۟ أَتَجْعَلُ فِيهَا مَن يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَآءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ قَالَ إِنِّيٓ أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ(30)
جملۀ «إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً»{ من روی زمین جانشین و حاکمی قرار خواهم داد} نشان می دهد که انتصاب خلیفه و جانشین و حاکم الهی ، به دست خداوند است.
به سبب انحراف یا فساد گروهی، نباید از امکان رشد دیگران جلوگیری کنیم؛ زیرا خداوند با اینکه می دانست گروهی از انسانها فساد می کنند اما نعمت آفرینش را از همه سلب نکرد.
به دیگران اجازه دهیم سوال کنند زیرا خداوند نیز به فرشتگان اذن داد تا سوال کنند و گر نه ملائکه بدون اجازه حرف نمی زدند
خدایی که همیشه حاضر و ناظر و قیوم است به جانشین چه نیازی دارد؟
اولا : جانشینی انسان در زمین به سبب نیاز و عجز خداوند نیست ؛ بلکه این مقام به سبب کرامت و فضیلت رتبۀ انسان است.
ثانیا : نظام آفرینش ، نظام اسباب است ،یعنی خداوند به طور مستثیم بر انجام هر کاری توانا است؛ ولی برای اجرای امور، واسطه هایی قرار داده است برای مثال:
1- با اینکه مدبر اصلی خداست{استوی علی العرش یدبِّر}(یونس آیۀ 3) فرشتگان را سبب تدبیر امور قرار داده است{فاالمدبّرات أمرا}(نازعات آیۀ 5)
2- شفا به دست خداوند است{فهو یشفین}( شعراء آیۀ80) اما آن را در عسل قرار داده است{فیه شفاء}(نحل آیۀ 69)
3- با اینکه علم غیب مخصوص خداوند است {انّما الغیب لله} ولی بخشی از آن را برای بعضی از بندگان صالحش ظاهر می کند{عالم الغیب فلا یظهر علی غیبه أحدا إلّا من ارتضی من رسول...}( سورۀ جن آیۀ 26 و 27 )
منبع:کتاب تفسیر همراه
-
پاسخ : صفحه ی 4 از قرآن کریم شامل آیات 23 تا 34 سوره ی بقره
چقدخوبه هرروزقران میخونیم.ممنون عزیزم
-
پاسخ : صفحه ی 5 از قرآن کریم شامل آیات 35 تا 51 سوره ی بقره
۞ أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَتَنسَوْنَ أَنفُسَكُمْ وَأَنتُمْ تَتْلُونَ الْكِتَٰبَ أَفَلَا تَعْقِلُونَ(44)
آيا مردم را به نيكي فرمان مي دهيد و خود را فراموش مي كنيد با اينكه شما كتاب [خدا] را مي خوانيد آيا [هيچ] نمي انديشيد(44)
..........................[negaran]
-
پاسخ : صفحه ی 5 از قرآن کریم شامل آیات 35 تا 51 سوره ی بقره
دستتوت درد نکنه
بسیار عالی
-
پاسخ : صفحه ی 6 از قرآن کریم شامل آیات 52 تا 63 سوره ی بقره
عزیزم برای گذاشتن این ایه های زیبا ازت متشکرم واقعا زیبان
-
پاسخ : صفحه ی 6 از قرآن کریم شامل آیات 52 تا 63 سوره ی بقره
سلام دوست عزیز ممنون از لطفی که کردید ولی چرا صفحه 5 واسم نفرستادین ؟ ازتون خواهش میکنم که هر روز واسم بفرستین یه دنیا ممنون [golrooz]
-
صفحه 7 از قرآن کریم شامل آیات 64 تا 78 سوره ی بقره
صفحه 7 از قرآن کریم شامل آیات 64 تا 78 سوره ی بقره
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
پناه میبرم به خدا از شر شیطان رانده شده
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
ثُمَّ تَوَلَّيْتُم مِّنۢ بَعْدِ ذَٰلِكَ فَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَكُنتُم مِّنَ الْخَٰسِرِينَ(64)
سپس شما بعد از آن [پيمان] رويگردان شديد و اگر فضل خدا و رحمت او بر شما نبود مسلما از زيانكاران بوديد(64)
وَلَقَدْ عَلِمْتُمُ الَّذِينَ اعْتَدَوْا۟ مِنكُمْ فِي السَّبْتِ فَقُلْنَا لَهُمْ كُونُوا۟ قِرَدَةً خَٰسِِٔينَ(65)
و كساني از شما را كه در روز شنبه [از فرمان خدا] تجاوز كردند نيك شناختيد پس ايشان را گفتيم بوزينگاني طردشده باشيد(65)
فَجَعَلْنَٰهَا نَكَٰلًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهَا وَمَا خَلْفَهَا وَمَوْعِظَةً لِّلْمُتَّقِينَ(66)
و ما آن [عقوبت] را براي حاضران و [نسلهاي] پس از آن عبرتي و براي پرهيزگاران پندي قرار داديم(66)
وَإِذْ قَالَ مُوسَيٰ لِقَوْمِهِۦٓ إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَن تَذْبَحُوا۟ بَقَرَةً قَالُوٓا۟ أَتَتَّخِذُنَا هُزُوًا قَالَ أَعُوذُ بِاللَّهِ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْجَٰهِلِينَ(67)
و هنگامي كه موسي به قوم خود گفت خدا به شما فرمان مي دهد كه ماده گاوي را سر ببريد گفتند آيا ما را به ريشخند مي گيري گفت پناه مي برم به خدا كه [مبادا] از جاهلان باشم(67)
قَالُوا۟ ادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُبَيِّن لَّنَا مَا هِيَ قَالَ إِنَّهُ يَقُولُ إِنَّهَا بَقَرَةٌ لَّا فَارِضٌ وَلَا بِكْرٌ عَوَانٌۢ بَيْنَ ذَٰلِكَ فَافْعَلُوا۟ مَا تُؤْمَرُونَ(68)
گفتند پروردگارت را براي ما بخوان تا بر ما روشن سازد كه آن چگونه [گاوي] است گفت وي مي فرمايد آن ماده گاوي است نه پير و نه خردسال [بلكه] ميانسالي است بين اين دو پس آنچه را [بدان] ماموريد به جاي آريد(68)
قَالُوا۟ ادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُبَيِّن لَّنَا مَا لَوْنُهَا قَالَ إِنَّهُ يَقُولُ إِنَّهَا بَقَرَةٌ صَفْرَآءُ فَاقِعٌ لَّوْنُهَا تَسُرُّ النَّٰظِرِينَ(69)
گفتند از پروردگارت بخواه تا بر ما روشن كند كه رنگش چگونه است گفت وي مي فرمايد آن ماده گاوي است زرد يكدست و خالص كه رنگش بينندگان را شاد مي كند(69)
قَالُوا۟ ادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُبَيِّن لَّنَا مَا هِيَ إِنَّ الْبَقَرَ تَشَٰبَهَ عَلَيْنَا وَإِنَّآ إِن شَآءَ اللَّهُ لَمُهْتَدُونَ(70)
گفتند از پروردگارت بخواه تا بر ما روشن گرداند كه آن چگونه [گاوي] باشد زيرا [چگونگي] اين ماده گاو بر ما مشتبه شده و[لي با توضيحات بيشتر تو] ما ان شاء الله حتما دايت خواهيم شد(70)
قَالَ إِنَّهُ يَقُولُ إِنَّهَا بَقَرَةٌ لَّا ذَلُولٌ تُثِيرُ الْأَرْضَ وَلَا تَسْقِي الْحَرْثَ مُسَلَّمَةٌ لَّا شِيَةَ فِيهَا قَالُوا۟ الَْٰٔنَ جِئْتَ بِالْحَقِّ فَذَبَحُوهَا وَمَا كَادُوا۟ يَفْعَلُونَ(71)
گفت وي مي فرمايد در حقيقت آن ماده گاوي است كه نه رام است تا زمين را شخم زند و نه كشتزار را آبياري كند بي نقص است و هيچ لكه اي در آن نيست گفتند اينك سخن درست آوردي پس آن را سر بريدند و چيزي نمانده بود كه نكنند(71)
وَإِذْ قَتَلْتُمْ نَفْسًا فَادَّٰرَْٰٔتُمْ فِيهَا وَاللَّهُ مُخْرِجٌ مَّا كُنتُمْ تَكْتُمُونَ(72)
و چون شخصي را كشتيد و در باره او با يكديگر به ستيزه برخاستيد و حال آنكه خدا آنچه را كتمان مي كرديد آشكار گردانيد(72)
فَقُلْنَا اضْرِبُوهُ بِبَعْضِهَا كَذَٰلِكَ يُحْيِ اللَّهُ الْمَوْتَيٰ وَيُرِيكُمْ ءَايَٰتِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ(73)
پس فرموديم پاره اي از آن [گاو سر بريده را] به آن [مقتول] بزنيد [تا زنده شود] اين گونه خدا مردگان را زنده مي كند و آيات خود را به شما مي نماياند باشد كه بينديشيد(73)
ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُكُم مِّنۢ بَعْدِ ذَٰلِكَ فَهِيَ كَالْحِجَارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً وَإِنَّ مِنَ الْحِجَارَةِ لَمَا يَتَفَجَّرُ مِنْهُ الْأَنْهَٰرُ وَإِنَّ مِنْهَا لَمَا يَشَّقَّقُ فَيَخْرُجُ مِنْهُ الْمَآءُ وَإِنَّ مِنْهَا لَمَا يَهْبِطُ مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ وَمَا اللَّهُ بِغَٰفِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ(74)
سپس دلهاي شما بعد از اين [واقعه] سخت گرديد همانند سنگ يا سخت تر از آن چرا كه از برخي سنگها جويهايي بيرون مي زند و پاره اي از آنها مي شكافد و آب از آن خارج مي شود و برخي از آنها از بيم خدا فرو مي ريزد و خدا از آنچه مي كنيد غافل نيست(74)
۞ أَفَتَطْمَعُونَ أَن يُؤْمِنُوا۟ لَكُمْ وَقَدْ كَانَ فَرِيقٌ مِّنْهُمْ يَسْمَعُونَ كَلَٰمَ اللَّهِ ثُمَّ يُحَرِّفُونَهُ مِنۢ بَعْدِ مَا عَقَلُوهُ وَهُمْ يَعْلَمُونَ(75)
آيا طمع داريد كه [اينان] به شما ايمان بياورند با آنكه گروهي از آنان سخنان خدا را مي شنيدند سپس آن را بعد از فهميدنش تحريف مي كردند و خودشان هم مي دانستند(75)
وَإِذَا لَقُوا۟ الَّذِينَ ءَامَنُوا۟ قَالُوٓا۟ ءَامَنَّا وَإِذَا خَلَا بَعْضُهُمْ إِلَيٰ بَعْضٍ قَالُوٓا۟ أَتُحَدِّثُونَهُم بِمَا فَتَحَ اللَّهُ عَلَيْكُمْ لِيُحَآجُّوكُم بِهِ عِندَ رَبِّكُمْ أَفَلَا تَعْقِلُونَ(76)
و [همين يهوديان] چون با كساني كه ايمان آورده اند برخورد كنند مي گويند ما ايمان آورده ايم و وقتي با همديگر خلوت مي كنند مي گويند چرا از آنچه خداوند بر شما گشوده است براي آنان حكايت مي كنيد تا آنان به [استناد] آن پيش پروردگارتان بر ضد شما استدلال كنند آيا فكر نمي كنيد(76)
أَوَلَا يَعْلَمُونَ أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ مَا يُسِرُّونَ وَمَا يُعْلِنُونَ(77)
آيا نمي دانند كه خداوند آنچه را پوشيده مي دارند و آنچه را آشكار مي كنند مي داند(77)
وَمِنْهُمْ أُمِّيُّونَ لَا يَعْلَمُونَ الْكِتَٰبَ إِلَّآ أَمَانِيَّ وَإِنْ هُمْ إِلَّا يَظُنُّونَ(78)
و [بعضي] از آنان بي سواداني هستند كه كتاب [خدا] را جز خيالات خامي نمي دانند و فقط گمان مي برند(78)
صدق الله العلي العظيم
-
پاسخ : صفحه 7 از قرآن کریم شامل آیات 64 تا 78 سوره ی بقره
سلام خدمت همۀ عزیزان
ماجرای گاو بنی اسرائیل یه ماجرای عجیبی است که ماجراش رو بدونیم بهتره.البته شیرین و خواندنی هم هست.
ماجرای گاو بنیاسرائیل، مختلف نقل شده، ما در اینجا نظر شما را به ذكر یكی از آن روایات، با توجّه به روایات دیگر و آیات 67 تا 73 سوره بقره، جلب میكنیم.
مرد نیكوكاری به پدر و مادر خود احترام میكرد. در یكی از روزها كه پدرش در خواب بود معامله پر سودی برایش پیش آمد، ولی مغازهاش بسته بود و كلید مغازه نزد پدرش بود و پدرش نیز در آن وقت خوابیده بود. فروختن كالا، بستگی به بیدار كردن پدر داشت، تا كلیدی را كه در نزد پدر بود بگیرد. مرد نیكوكار آن معامله پرسود را به خاطر بیدار نكردن پدر، انجام نداد (و به خاطر احترام به پدر، از سود كلانی كه معادل 70 هزار درهم بود، گذشت) و مشتری رفت. وقتی پدر بیدار شد و از ماجرا اطّلاع یافت، از پسر مهربانش تشكّر كرد و گاوی را كه داشت به پسرش بخشید و گفت: «امیدوارم خیر و بركت بسیار، از ناحیه این گاو به تو برسد.»
این از یك سو، و از سوی دیگر یكی از جوانان نیك بنیاسرائیل از دختری خواستگاری كرد، به او جواب مثبت دادند، پسرعموی او كه جوان آلوده به گناه بود، از همان دختر خواستگاری كرد. خواستگاری او را رد كردند، او كینه پسرعمویش را به دل گرفت تا اینكه شبی او را غافلگیر كرده و كشت و جنازهاش را در یكی از محلّهها انداخت. فردای آن روز كنار جنازه آمد و با گریه و داد و فریاد، تقاضای خونبها كرد و گفت: «هر كس او را كشته، خونبهایش به من میرسد، و اگر قاتل پیدا نشد، اهل آن محل باید خونبها را بپردازند!»
موضوع پیچیده شد و اختلاف، شدید گردید، چون تعیین قاتل از طریق عادی ممكن نبود و ادامه این وضع ممكن بود موجب فتنه و قتل عظیم شود، نزد موسی ـ علیه السلام ـ آمدند تا او از خدا بخواهد قاتل را معرّفی كند.
موسی ـ علیه السلام ـ حلّ مشكل را از درگاه خدا خواست، خداوند دستوری به او داد، موسی ـ علیه السلام ـ آن دستور را به قوم خود چنین بیان كرد:
خداوند به شما دستور میدهد ماده گاوی را ذبح كنید و قطعهای از بدن آن را به مقتول بزنید، تا زنده شود و قاتل را معرّفی كند و درگیری پایان یابد.
بنیاسرائیل: آیا ما را مسخره میكنی؟
موسی: به خدا پناه میبرم از اینكه از جاهلان باشم.
بنیاسرائیل اگر كار را در همین جا ختم میكردند، زود به نتیجه میرسیدند، ولی بر اثر سؤالهای مكرّر، خودشان كار خود را دشوار نمودند، به موسی گفتند: «از خدا بخواه برای ما روشن كند كه این ماده گاو، باید چگونه باشد؟»
موسی: خدا میفرماید: ماده گاوی كه نه پیر و از كار افتاده، و نه جوان باشد، بلكه میان این دو باشد، آنچه به شما دستور داده شد زود انجام دهید.
بنیاسرائیل: از خدا بخواهد كه چه رنگی داشته باشد.
موسی: خداوند میفرماید: گاوی زردرنگ كه رنگ آن بینندگان را شاد سازد.
بنیاسرائیل: از خدا بخواه بیشتر توضیح دهد، زیرا چگونگی این گاو برای ما مبهم است، اگر خدابخواهد ما هدایت خواهیم شد.
موسی: خداوند میفرماید: گاوی باشد كه برای شخم زدن رام نشده، و برای زراعت آبكشی ننموده است و هیچ عیب و رنگ دیگری در او نیست.
بنیاسرائیل: اكنون مطلب روشن شد. حقّ مطلب را برای ما آوردی.
بنیاسرائیل به جستجو پرداختند تا گاوی را با همین اوصاف بیابند، سرانجام چنین گاوی را از خانه همان مرد نیكوكاری كه به پدر و مادر احترام میكرد و پدرش گاوی به او بخشیده بود یافتند، آن گاو را پس از چانهزنیهای مكرّر به قیمت بسیار گران یعنی به پُر بودن پوست آن از طلا، خریدند و گاو را آوردند. به دستور موسی ـ علیه السلام ـ آن گاو را ذبح كرده، دم او را قطع كردند و به مقتول زدند، او به اذن خدا زنده شد و گفت: «فلان پسرعمویم كه ادّعای خونبهای مرا دارد، قاتل من است.»
معمّا حل شد و قاتل به مجازات رسید و مقتول زنده شده با دختر عموی خود ازدواج كرد و مدّت زمانی با هم زندگی كردند و آن مرد نیكوكار، كه به پدر و مادر نیكی میكرد به سود كلانی رسید و پاداش نیكوكاریش را گرفت،
حضرت موسی ـ علیه السلام ـ فرمود:
«اُنْطُرُوا اِلی الْبِرِّ ما بَلَغَ بِاَهْلِهِ؛ به نیكی بنگرید كه چه پاداش سودمندی به صاحبش میبخشد!
منبع
-
صفحه 8 از قرآن کریم شامل آیات 79 تا 88 سوره ی بقره
صفحه 8 از قرآن کریم شامل آیات 79 تا 88 سوره ی بقره
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
پناه میبرم به خدا از شر شیطان رانده شده
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
فَوَيْلٌ لِّلَّذِينَ يَكْتُبُونَ الْكِتَٰبَ بِأَيْدِيهِمْ ثُمَّ يَقُولُونَ هَٰذَا مِنْ عِندِ اللَّهِ لِيَشْتَرُوا۟ بِهِ ثَمَنًا قَلِيلًا فَوَيْلٌ لَّهُم مِّمَّا كَتَبَتْ أَيْدِيهِمْ وَوَيْلٌ لَّهُم مِّمَّا يَكْسِبُونَ(79)
پس واي بر كساني كه كتاب [تحريف شده اي] با دستهاي خود مي نويسند سپس مي گويند اين از جانب خداست تا بدان بهاي ناچيزي به دست آرند پس واي بر ايشان از آنچه دستهايشان نوشته و واي بر ايشان از آنچه [از اين راه] به دست مي آورند(79)
وَقَالُوا۟ لَن تَمَسَّنَا النَّارُ إِلَّآ أَيَّامًا مَّعْدُودَةً قُلْ أَتَّخَذْتُمْ عِندَ اللَّهِ عَهْدًا فَلَن يُخْلِفَ اللَّهُ عَهْدَهُ أَمْ تَقُولُونَ عَلَي اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ(80)
و گفتند جز روزهايي چند هرگز آتش به ما نخواهد رسيد بگو مگر پيماني از خدا گرفته ايد كه خدا پيمان خود را هرگز خلاف نخواهد كرد يا آنچه را نمي دانيد به دروغ به خدا نسبت مي دهيد(80)
بَلَيٰ مَن كَسَبَ سَيِّئَةً وَأَحَٰطَتْ بِهِ خَطِيَٓٔتُهُ فَأُو۟لَٰٓئِكَ أَصْحَٰبُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَٰلِدُونَ(81)
آري كسي كه بدي به دست آورد و گناهش او را در ميان گيرد پس چنين كساني اهل آتشند و در آن ماندگار خواهند بود(81)
وَالَّذِينَ ءَامَنُوا۟ وَعَمِلُوا۟ الصَّٰلِحَٰتِ أُو۟لَٰٓئِكَ أَصْحَٰبُ الْجَنَّةِ هُمْ فِيهَا خَٰلِدُونَ(82)
و كساني كه ايمان آورده و كارهاي شايسته كرده اند آنان اهل بهشتند و در آن جاودان خواهند ماند(82)
وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَٰقَ بَنِيٓ إِسْرَٰٓءِيلَ لَا تَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ وَبِالْوَٰلِدَيْنِ إِحْسَانًا وَذِي الْقُرْبَيٰ وَالْيَتَٰمَيٰ وَالْمَسَٰكِينِ وَقُولُوا۟ لِلنَّاسِ حُسْنًا وَأَقِيمُوا۟ الصَّلَوٰةَ وَءَاتُوا۟ الزَّكَوٰةَ ثُمَّ تَوَلَّيْتُمْ إِلَّا قَلِيلًا مِّنكُمْ وَأَنتُم مُّعْرِضُونَ(83)
و چون از فرزندان اسرائيل پيمان محكم گرفتيم كه جز خدا را نپرستيد و به پدر و مادر و خويشان و يتيمان و مستمندان احسان كنيد و با مردم [به زبان] خوش سخن بگوييد و نماز را به پا داريد و زكات را بدهيد آنگاه جز اندكي از شما [همگي] به حالت اعراض روي برتافتيد(83)
وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَٰقَكُمْ لَا تَسْفِكُونَ دِمَآءَكُمْ وَلَا تُخْرِجُونَ أَنفُسَكُم مِّن دِيَٰرِكُمْ ثُمَّ أَقْرَرْتُمْ وَأَنتُمْ تَشْهَدُونَ(84)
و چون از شما پيمان محكم گرفتيم كه خون همديگر را مريزيد و يكديگر را از سرزمين خود بيرون نكنيد سپس [به اين پيمان] اقرار كرديد و خود گواهيد(84)
ثُمَّ أَنتُمْ هَٰٓؤُلَآءِ تَقْتُلُونَ أَنفُسَكُمْ وَتُخْرِجُونَ فَرِيقًا مِّنكُم مِّن دِيَٰرِهِمْ تَظَٰهَرُونَ عَلَيْهِم بِالْإِثْمِ وَالْعُدْوَٰنِ وَإِن يَأْتُوكُمْ أُسَٰرَيٰ تُفَٰدُوهُمْ وَهُوَ مُحَرَّمٌ عَلَيْكُمْ إِخْرَاجُهُمْ أَفَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتَٰبِ وَتَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ فَمَا جَزَآءُ مَن يَفْعَلُ ذَٰلِكَ مِنكُمْ إِلَّا خِزْيٌ فِي الْحَيَوٰةِ الدُّنْيَا وَيَوْمَ الْقِيَٰمَةِ يُرَدُّونَ إِلَيٰٓ أَشَدِّ الْعَذَابِ وَمَا اللَّهُ بِغَٰفِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ(85)
[ولي] باز همين شما هستيد كه يكديگر را مي كشيد و گروهي از خودتان را از ديارشان بيرون مي رانيد و به گناه و تجاوز بر ضد آنان به يكديگر كمك مي كنيد و اگر به اسارت پيش شما آيند به [دادن] فديه آنان را آزاد مي كنيد با آنكه [نه تنها كشتن بلكه] بيرون كردن آنان بر شما حرام شده است آيا شما به پاره اي از كتاب [تورات] ايمان مي آوريد و به پاره اي كفر مي ورزيد پس جزاي هر كس از شما كه چنين كند جز خواري در زندگي دنيا چيزي نخواهد بود و روز رستاخيز ايشان را به سخت ترين عذابها باز برند و خداوند از آنچه مي كنيد غافل نيست(85)
أُو۟لَٰٓئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُا۟ الْحَيَوٰةَ الدُّنْيَا بِالْءَاخِرَةِ فَلَا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ وَلَا هُمْ يُنصَرُونَ(86)
همين كسانند كه زندگي دنيا را به [بهاي] جهان ديگر خريدند پس نه عذاب آنان سبك گردد و نه ايشان ياري شوند(86)
وَلَقَدْ ءَاتَيْنَا مُوسَي الْكِتَٰبَ وَقَفَّيْنَا مِنۢ بَعْدِهِ بِالرُّسُلِ وَءَاتَيْنَا عِيسَي ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّنَٰتِ وَأَيَّدْنَٰهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ أَفَكُلَّمَا جَآءَكُمْ رَسُولٌۢ بِمَا لَا تَهْوَيٰٓ أَنفُسُكُمُ اسْتَكْبَرْتُمْ فَفَرِيقًا كَذَّبْتُمْ وَفَرِيقًا تَقْتُلُونَ(87)
و همانا به موسي كتاب [تورات] را داديم و پس از او پيامبراني را پشت سر هم فرستاديم و عيسي پسر مريم را معجزه هاي آشكار بخشيديم و او را با روح القدس تاييد كرديم پس چرا هر گاه پيامبري چيزي را كه خوشايند شما نبود برايتان آورد كبر ورزيديد گروهي را دروغگو خوانديد و گروهي را كشتيد(87)
وَقَالُوا۟ قُلُوبُنَا غُلْفٌۢ بَل لَّعَنَهُمُ اللَّهُ بِكُفْرِهِمْ فَقَلِيلًا مَّا يُؤْمِنُونَ(88)
و گفتند دلهاي ما در غلاف است [نه چنين نيست] بلكه خدا به سزاي كفرشان لعنتشان كرده است پس آنان كه ايمان مي آورند چه اندك شماره اند(88)
صدق الله العلي العظيم
-
پاسخ : صفحه 8 از قرآن کریم شامل آیات 79 تا 88 سوره ی بقره
وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَٰقَ بَنِيٓ إِسْرَٰٓءِيلَ لَا تَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ وَبِالْوَٰلِدَيْنِ إِحْسَانًا وَذِي الْقُرْبَيٰ وَالْيَتَٰمَيٰ وَالْمَسَٰكِينِ وَقُولُوا۟ لِلنَّاسِ حُسْنًا وَأَقِيمُوا۟ الصَّلَوٰةَ وَءَاتُوا۟ الزَّكَوٰةَ ثُمَّ تَوَلَّيْتُمْ إِلَّا قَلِيلًا مِّنكُمْ وَأَنتُم مُّعْرِضُونَ(83)
قرآن کتاب عهد الهی است و این عهد و میثاق را با شیوه های مختلف بیان داشته است؛ یکی از آن روش ها، توجه دادن به میثاق های گرفته شده از اقوام پیشین است.یکی از آن ها میثاقی است که از بنی اسرائیل گرفته شده است.این آیه و آیۀ بعد ده دستور و پیمان را بیان می کند که ضامن سعادت دنیا و آخرت است و خدا از بنی اسرائیل و همۀ اهل ادیان، دربارۀ این ده فرمان ، پیمان گرفته است.
بیان ده فرمان:
1- تعهد به توحید و بندگی خداوند یگانه
2- نیکی به پدر ومادر
3- نیکی به خویشان
4- نیکی به یتیمان(که شامل تأدیب ،حفظ حقوق، محبت و تعلیم آنان می شود)
5- نیکی به مستمندان
6- نیکو سخن گفتن با مردم
7- برپا داشتن نماز
8- پرداخت زکات و کوتاهی نکردن در حق محرومان
{دوعهد دیگر در آیۀ84 که آیۀ بعد است}
9- نریختن خون یکدیگر
10- بیرون نکردن یکدیگر از خانه ها و کاشانه ها
مهمترین عامل سربلندی ملت ها:
از دیدگاه قرآن مهمترین عامل برقراری و سربلندی ملت ها، درصورتی است که خود را به بزرگترین نیروها و قدرت ها متکی سازند و در همه حال از او مدد بگیرند.آنان به قدرتی تکیه کنند که فنا و زوال در او راه ندارد و تنها در برابر او سر تعظیم فرود آورند.
نیکی به پدر و مادر:
در اهمیت احسان به والدین همین بس که همراه توحید، مطرح شده است. دربارۀ چگونگی احسان به والدین، مولا امام صادق(ع) در تفسیر این بخش از آیه می فرمایند:
{تفسیرمولا امام جعفرصادق(ع)}:
«احسان ،آن است که با آنان، نیکو همنشینی کنی؛ خواسته هایشان را برآوری ، حتی قبل از آنکه از تو بخواهند هرچند که بی نیاز باشند. آیا در کلام خدا نشنیده ای که می فرماید:
"هرگز به خیر نمی رسید، تا اینکه از آنچه دوست دارید انفاق کنید..."{آل عمران آیۀ92}
در گفتۀ الهی است که:
"هرگاه یکی از آن دو، یا هر دوی آنها نزد تو به سن پیری رسند، کمترین اهانتی به آنها روا مدار! گرچه تو را سخت آید، کمترین اهانتی به آنان روا مدار"{اسراء آیۀ23}
"وبر آنها فریاد مزن"{اسراء آیۀ23}
و "و گفتار لطیف و سنجیده و بزرگوارانه به آنها بگو"{اسراء آیۀ23}
این گونه به آنها بگو[دعا کن]:"خداوند شما را ببخشاید"که این گفتاری کریمانه با آنان است.
"و بال های تواضع خویش را از روی محبت و لطف، برابر آنان فرود آر و بگو: پروردگارا ! آنان را مورد رحمت خویش قرار بده چنان که مرا در کودکی مراقبت کردند"{اسراء آیۀ24}
چشمانت را بر آنان ندوز ،مگر با رحمت و مهربانی و صدایت را در برابر آنان بلند نکن، ودستت را بالاتر از دست آنان قرار نده و جلوتر از آنان قدم برندار.»
نیکو سخن گفتن با مردم:
به همۀ مردم نمی توان احسان کرد ؛ ولی با همه می توان خوب سخن گفت.«قول حسن» گفتاری است که باعث استحکام روابط اجتماعی و موجب رشد و پویایی شود.
مراتب ادای حقوق:
با توجه به این آیه ادای حقوق دارای مراتب و مراحلی است؛ اول حق خدا، آنگاه والدین، سپس خویشان، سپس یتیمان که کمبود محبت دارند و مساکین که کمبود مادی دارند.
جملۀ {وَأَقِيمُوا۟ الصَّلَوٰةَ وَءَاتُوا۟ الزَّكَوٰةَ} نشان می دهد که نماز و رابطه با خداوند، از زکات و رابطه با فقیران جدا نیست
برگرفته از کتاب تفسیرهمراه
-
پاسخ : صفحه 8 از قرآن کریم شامل آیات 79 تا 88 سوره ی بقره
ثُمَّ أَنتُمْ هَٰٓؤُلَآءِ تَقْتُلُونَ أَنفُسَكُمْ وَتُخْرِجُونَ فَرِيقًا مِّنكُم مِّن دِيَٰرِهِمْ تَظَٰهَرُونَ عَلَيْهِم بِالْإِثْمِ وَالْعُدْوَٰنِ وَإِن يَأْتُوكُمْ أُسَٰرَيٰ تُفَٰدُوهُمْ وَهُوَ مُحَرَّمٌ عَلَيْكُمْ إِخْرَاجُهُمْ أَفَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتَٰبِ وَتَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ فَمَا جَزَآءُ مَن يَفْعَلُ ذَٰلِكَ مِنكُمْ إِلَّا خِزْيٌ فِي الْحَيَوٰةِ الدُّنْيَا وَيَوْمَ الْقِيَٰمَةِ يُرَدُّونَ إِلَيٰٓ أَشَدِّ الْعَذَابِ وَمَا اللَّهُ بِغَٰفِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ(85)
[ولي] باز همين شما هستيد كه يكديگر را مي كشيد و گروهي از خودتان را از ديارشان بيرون مي رانيد و به گناه و تجاوز بر ضد آنان به يكديگر كمك مي كنيد و اگر به اسارت پيش شما آيند به [دادن] فديه آنان را آزاد مي كنيد با آنكه [نه تنها كشتن بلكه] بيرون كردن آنان بر شما حرام شده است آيا شما به پاره اي از كتاب [تورات] ايمان مي آوريد و به پاره اي كفر مي ورزيد پس جزاي هر كس از شما كه چنين كند جز خواري در زندگي دنيا چيزي نخواهد بود و روز رستاخيز ايشان را به سخت ترين عذابها باز برند و خداوند از آنچه مي كنيد غافل نيست(85)
چقدر جالب واقعا!!!
الانم دقیقا همینجوریه!!!
-
پاسخ : صفحه 8 از قرآن کریم شامل آیات 79 تا 88 سوره ی بقره
تعهد به توحید و بندگی «= این معنیش یعنی چی؟
-
پاسخ : صفحه 8 از قرآن کریم شامل آیات 79 تا 88 سوره ی بقره
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
بلدرچین
تعهد به توحید و بندگی «= این معنیش یعنی چی؟
سلام
اگه با نقل قول پاسخ بدین بهتر میتونیم بیاییم و تبادل نظر کنیم.
تعهد به توحید و بندگی یعنی اینکه خدا از ما عهد گرفته که خدا را به یگانگی بشناسیم و شریکی برای او قائل نشویم و برای همین فقط بندگی خدا را بکنیم و اطاعت از شیطان و... را نکنیم. قبل از آمدن ما به این دنیا خدا از ما عهد گرفته که جز او را نپرستیم.
شیوه های عهد گرفتن قرآن متفاوت بیان شده همانطور که اشاره شد یکی از این شیوه ها اشاره به عهد گرفتن از اقوام گذشته بوده است و..سرتان را به درد نیاورم ممنون از لطف و توجهی که کردین
-
پاسخ : صفحه 8 از قرآن کریم شامل آیات 79 تا 88 سوره ی بقره
مترین درسی که من از این موضوع میگیرم متعهد بودن به پیمان الهی و عدم افترا به خداوند (جل جلاله)است....
-
پاسخ : صفحه 8 از قرآن کریم شامل آیات 79 تا 88 سوره ی بقره
نیکو سخن گفتن با مردم:
به همۀ مردم نمی توان احسان کرد ؛ ولی با همه می توان خوب سخن گفت.«قول حسن» گفتاری است که باعث استحکام روابط اجتماعی و موجب رشد و پویایی شود.
واقعا خیلی جالبه می تونه درس کاربردی روزمره باشه، خوب سخن گفتن نه تنها نه خرج داره نه زحمت بلکه هم اجر داره هم رحمت.
-
پاسخ : صفحه ی 6 از قرآن کریم شامل آیات 52 تا 63 سوره ی بقره
لطفا یکی این جمله رو برام تفسیر کنه
و [خطاكاران] خودتان را به قتل برسانيد كه اين [كار] نزد آفريدگارتان براي شما بهتر است
-
صفحه 9 از قرآن کریم شامل آیات 89 تا101 سوره ی البقرة
صفحه 9 از قرآن کریم شامل آیات 89 تا101 سوره ی البقرة
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
پناه میبرم به خدا از شر شیطان رانده شده
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَلَمَّا جَآءَهُمْ كِتَٰبٌ مِّنْ عِندِ اللَّهِ مُصَدِّقٌ لِّمَا مَعَهُمْ وَكَانُوا۟ مِن قَبْلُ يَسْتَفْتِحُونَ عَلَي الَّذِينَ كَفَرُوا۟ فَلَمَّا جَآءَهُم مَّا عَرَفُوا۟ كَفَرُوا۟ بِهِ فَلَعْنَةُ اللَّهِ عَلَي الْكَٰفِرِينَ(89)
و هنگامي كه از جانب خداوند كتابي كه مؤيد آنچه نزد آنان است برايشان آمد و از ديرباز [در انتظارش] بر كساني كه كافر شده بودند پيروزي مي جستند ولي همين كه آنچه [كه اوصافش] را مي شناختند برايشان آمد انكارش كردند پس لعنت خدا بر كافران باد(89)
بِئْسَمَا اشْتَرَوْا۟ بِهِۦٓ أَنفُسَهُمْ أَن يَكْفُرُوا۟ بِمَآ أَنزَلَ اللَّهُ بَغْيًا أَن يُنَزِّلَ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ عَلَيٰ مَن يَشَآءُ مِنْ عِبَادِهِ فَبَآءُو بِغَضَبٍ عَلَيٰ غَضَبٍ وَلِلْكَٰفِرِينَ عَذَابٌ مُّهِينٌ(90)
وه كه به چه بد بهايي خود را فروختند كه به آنچه خدا نازل كرده بود از سر رشك انكار آوردند كه چرا خداوند از فضل خويش بر هر كس از بندگانش كه بخواهد [آياتي] فرو مي فرستد پس به خشمي بر خشم ديگر گرفتار آمدند و براي كافران عذابي خفت آور است(90)
وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ ءَامِنُوا۟ بِمَآ أَنزَلَ اللَّهُ قَالُوا۟ نُؤْمِنُ بِمَآ أُنزِلَ عَلَيْنَا وَيَكْفُرُونَ بِمَا وَرَآءَهُ وَهُوَ الْحَقُّ مُصَدِّقًا لِّمَا مَعَهُمْ قُلْ فَلِمَ تَقْتُلُونَ أَنۢبِيَآءَ اللَّهِ مِن قَبْلُ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ(91)
و چون به آنان گفته شود به آنچه خدا نازل كرده ايمان آوريد مي گويند ما به آنچه بر [پيامبر] خودمان نازل شده ايمان مي آوريم و غير آن را با آنكه [كاملا] حق و مؤيد همان چيزي است كه با آنان است انكار مي كنند بگو اگر مؤمن بوديد پس چرا پيش از اين پيامبران خدا را مي كشتيد(91)
۞ وَلَقَدْ جَآءَكُم مُّوسَيٰ بِالْبَيِّنَٰتِ ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِنۢ بَعْدِهِ وَأَنتُمْ ظَٰلِمُونَ(92)
و قطعا موسي براي شما معجزات آشكاري آورد سپس آن گوساله را در غياب وي [به خدايي] گرفتيد و ستمكار شديد(92)
وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَٰقَكُمْ وَرَفَعْنَا فَوْقَكُمُ الطُّورَ خُذُوا۟ مَآ ءَاتَيْنَٰكُم بِقُوَّةٍ وَاسْمَعُوا۟ قَالُوا۟ سَمِعْنَا وَعَصَيْنَا وَأُشْرِبُوا۟ فِي قُلُوبِهِمُ الْعِجْلَ بِكُفْرِهِمْ قُلْ بِئْسَمَا يَأْمُرُكُم بِهِۦٓ إِيمَٰنُكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ(93)
و آنگاه كه از شما پيمان محكم گرفتيم و [كوه] طور را بر فراز شما برافراشتيم [و گفتيم] آنچه را به شما داده ايم به جد و جهد بگيريد و [به دستورهاي آن] گوش فرا دهيد گفتند شنيديم و نافرماني كرديم و بر اثر كفرشان [مهر] گوساله در دلشان سرشته شد بگو اگر مؤمنيد [بدانيد كه] ايمانتان شما را به بد چيزي وامي دارد(93)
قُلْ إِن كَانَتْ لَكُمُ الدَّارُ الْءَاخِرَةُ عِندَ اللَّهِ خَالِصَةً مِّن دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا۟ الْمَوْتَ إِن كُنتُمْ صَٰدِقِينَ(94)
بگو اگر در نزد خدا سراي بازپسين يكسر به شما اختصاص دارد نه ديگر مردم پس اگر راست مي گوييد آرزوي مرگ كنيد(94)
وَلَن يَتَمَنَّوْهُ أَبَدًۢا بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌۢ بِالظَّٰلِمِينَ(95)
ولي به سبب كارهايي كه از پيش كرده اند هرگز آن را آرزو نخواهند كرد و خدا به [حال] ستمگران داناست(95)
وَلَتَجِدَنَّهُمْ أَحْرَصَ النَّاسِ عَلَيٰ حَيَوٰةٍ وَمِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا۟ يَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ يُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَةٍ وَمَا هُوَ بِمُزَحْزِحِهِ مِنَ الْعَذَابِ أَن يُعَمَّرَ وَاللَّهُ بَصِيرٌۢ بِمَا يَعْمَلُونَ(96)
و آنان را مسلما آزمندترين مردم به زندگي و [حتي حريص تر] از كساني كه شرك مي ورزند خواهي يافت هر يك از ايشان آرزو دارد كه كاش هزار سال عمر كند با آنكه اگر چنين عمري هم به او داده شود وي را از عذاب دور نتواند داشت و خدا بر آنچه مي كنند بيناست(96)
قُلْ مَن كَانَ عَدُوًّا لِّجِبْرِيلَ فَإِنَّهُ نَزَّلَهُ عَلَيٰ قَلْبِكَ بِإِذْنِ اللَّهِ مُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ وَهُدًي وَبُشْرَيٰ لِلْمُؤْمِنِينَ(97)
بگو كسي كه دشمن جبرئيل است [در واقع دشمن خداست] چرا كه او به فرمان خدا قرآن را بر قلبت نازل كرده است در حالي كه مؤيد [كتابهاي آسماني] پيش از آن و هدايت و بشارتي براي مؤمنان است(97)
مَن كَانَ عَدُوًّا لِّلَّهِ وَمَلَٰٓئِكَتِهِ وَرُسُلِهِ وَجِبْرِيلَ وَمِيكَيٰلَ فَإِنَّ اللَّهَ عَدُوٌّ لِّلْكَٰفِرِينَ(98)
هر كه دشمن خدا و فرشتگان و فرستادگان او و جبرئيل و ميكائيل است [بداند كه] خدا يقينا دشمن كافران است(98)
وَلَقَدْ أَنزَلْنَآ إِلَيْكَ ءَايَٰتٍۭ بَيِّنَٰتٍ وَمَا يَكْفُرُ بِهَآ إِلَّا الْفَٰسِقُونَ(99)
و همانا بر تو آياتي روشن فرو فرستاديم و جز فاسقان [كسي] آنها را انكار نمي كند(99)
أَوَكُلَّمَا عَٰهَدُوا۟ عَهْدًا نَّبَذَهُ فَرِيقٌ مِّنْهُم بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ(100)
و مگر نه اين بود كه [يهود] هر گاه پيماني بستند گروهي از ايشان آن را دور افكندند بلكه [حقيقت اين است كه] بيشترشان ايمان نمي آورند(100)
وَلَمَّا جَآءَهُمْ رَسُولٌ مِّنْ عِندِ اللَّهِ مُصَدِّقٌ لِّمَا مَعَهُمْ نَبَذَ فَرِيقٌ مِّنَ الَّذِينَ أُوتُوا۟ الْكِتَٰبَ كِتَٰبَ اللَّهِ وَرَآءَ ظُهُورِهِمْ كَأَنَّهُمْ لَا يَعْلَمُونَ(101)
و آنگاه كه فرستاده اي از جانب خداوند برايشان آمد كه آنچه را با آنان بود تصديق مي داشت گروهي از اهل كتاب كتاب خدا را پشت سر افكندند چنانكه گويي [از آن هيچ] نمي دانند(101)
صدق الله العلي العظيم