-
كيا بچه گي هاشون اين كار رو كردن :)))
سلام به همه دوستان عزيز[golrooz]
كيا تو بچه گي هاشون اين كار رو كردند؟؟؟[nishkhand][nishkhand]
راستش رو بگيد ها!!![khanderiz]
من كه خودم از ديوار صاف بالا ميرفتم با داداشم چه برسه به اين!!! ...يادش بخير[sootzadan][bamazegi]
http://img4up.com/up2/55477946740514217114.jpg
-
پاسخ : كيا بچه گي هاشون اين كار رو كردن :)))
من که اونقدر این کار رو انجام دادم که حد ندااااااره!
یعنی کلا کارم بود!
کلی هم روش های جدید و نوین ابداع میکردم در بالا رفتن و اینکه اون بالا چیکار کنم و....!! :دی
یادش بخیر
-
پاسخ : كيا بچه گي هاشون اين كار رو كردن :)))
اینا که خیلی راحته من از هرچی میدیم میرفتم بالا.تلویزیون.ادم دیوار نرده راه پله یک بارم رفتم بالای سرسره ترسیدم بیام پایین همون جا خشکم زد
-
پاسخ : كيا بچه گي هاشون اين كار رو كردن :)))
من تعریف کنم چی کار میکردم [nishkhand][sootzadan]
-
پاسخ : كيا بچه گي هاشون اين كار رو كردن :)))
علاقه ی من لیز خوردن از نرده ی پله ها بود....میرم مینشستم روی نرده و سررررر.............ررررررررررر میخوردم تا پایین[alaghemand]
البته برمیگرده به زمانی که هنوز کمرم آسیب ندیده بود
بعد که یکم بزرگتر شدم دیگه شیطنتم کم شد و رفتم سر نقاشی کشیدنو تفریحات سالم[nishkhand]
-
پاسخ : كيا بچه گي هاشون اين كار رو كردن :)))
http://giltiti.ir/picture/upload/139...-164195682.jpg
ماازین کارا زیاد کردیم [nishkhand]
دلیلشو نمیدونم[tafakor][golrooz]
-
پاسخ : كيا بچه گي هاشون اين كار رو كردن :)))
من اینقدر آروم بودم که پدر و مادرم آرزو داشتن یه بار از این کارا بکنم!
-
پاسخ : كيا بچه گي هاشون اين كار رو كردن :)))
منم ازینجور کارا نمیکردم.
اصلا معنی نداره.
معلومه دارم الکی میگم؟[nishkhand]
خب یکم شیطونی میکردم.
ای بابا.حالا یکم از یکم بیشتر.
دیگه بالا رفتن از ستون و دویدن رو دیوار و با دوچرخه روی جدول تکچرخ زدن و بالانس و پشتک و ... که شیطنت حساب نمیشه...[khejalat] یبارم با دوچرخه رفتم تو زیرگذر [nishkhand]
-
پاسخ : كيا بچه گي هاشون اين كار رو كردن :)))
-
پاسخ : كيا بچه گي هاشون اين كار رو كردن :)))
فقط همینو بگم که
الان نمی دونم چرا و چجوری زنده ام [nishkhand]
به قول وحید الهام دلیلشو نمی دونم (قشنگ گفتی ای ول ) [tafakor]
-
پاسخ : كيا بچه گي هاشون اين كار رو كردن :)))
بر عکس همه بچه ها من خیلی ارام و ساکت بودم و به در و دیوار اطرافم کاری نداشتم[labkhand]
-
پاسخ : كيا بچه گي هاشون اين كار رو كردن :)))
بابا این کارا که خوبش بود ،وقتی آدامس می چسبوندی رو زنگ خونه مردم تا زنگ ممتد بزنه خیلی فاز میداد[nishkhand]
-
پاسخ : كيا بچه گي هاشون اين كار رو كردن :)))
در و دیوار خونه از جای انگشتان پا و دست بنده پر بود!!!![nishkhand]
-
پاسخ : كيا بچه گي هاشون اين كار رو كردن :)))
منم والله بچه ی آرومی بودم گاها که یه شیطنت هایی میکردم تصادفا میشد واز شانس بد من بودمثلا یه شکستنی رو میشکوندم یا یه چیزی میدادن نگه دارم از دستم می افتاد ا[nadidan]از قصد نبود از بدشانسی بود فکر کنم .وگرنه من زیاد اهل شیطنت نبودم
-
پاسخ : كيا بچه گي هاشون اين كار رو كردن :)))
منم از این کارها انجام دادم .اعتراف می کنم.[khande]
-
پاسخ : كيا بچه گي هاشون اين كار رو كردن :)))
من بچه بودم؛ کلا از هر چیزی که امان بالا رفتن ازش بود؛ بالا میرفتم. توی خونه بابا بزرگم ، وسط ایوان یه ستون بود. هر وقت که خونه شون میرفتم؛ محال بود؛ از اون ستون بالا نرم.یه درخت انجیر هم خونه اون یکی بابا بزرگم بود؛ از اونم خیلی بالا میرفتم ؛جزء جاهای مورد علاقم بود.کلی حلزون از رو اون درخت جمع می کردم. بعد با ان حلزونا بازی میکردم. یادش بخیر!
یکی از بابا بزرگام که مرد؛ اون یکی هم سکته مغزی کرده؛دکتر گفت :چند ماه بیشتر زنده نمیمونه.چشم به هم بزنیم؛ عمر آدم میگذره.
-
پاسخ : كيا بچه گي هاشون اين كار رو كردن :)))
من که با دختر عمم از یک ستون بلند میرفتیم بالا بعد از همون بالا میپریدیم پایین[khejalat]
از چارچوب در بالا رفتن که چیزی نیست![nishkhand]
-
پاسخ : كيا بچه گي هاشون اين كار رو كردن :)))
نه ه ه ه ه ه ه....من با اینکه بچه ی خیلیییییییییییییییییییییی ییی آرومی بودم.[droogh]...نمیدونم چرا همه میگفتن کی میخوابی؟؟ !!؟؟[khande][tafakor]
-
پاسخ : كيا بچه گي هاشون اين كار رو كردن :)))
سید دستت درد نکنه اینقدر لذت بردم از این موضوعت که نگووو...[tashvigh]
اینجا شده پر از خاطره های قشنگ[alaghemand][alaghemand]
من شیطون نبودم متاسفانه[nishkhand] ترسو هم بودم[nishkhand] بالا نمیرفتم از جایی.. تازه پایینم نمیومدم[nishkhand][nishkhand]
اما بگماااااا گیس و گیس کشی زیاد داشتیم با آبجی پس سری[khejalat] جوری که مامانم از دستمون به سطوح اومده بود و گذاشت رفت خونه خاله[khande]
الان هی با هم از این خاطره ها میگیم و میخندیم[nishkhand] والا من هیچ کاره بودم[khanderiz]
-
پاسخ : كيا بچه گي هاشون اين كار رو كردن :)))
[QUOTE=آسد مرتضي;412126]سلام به همه دوستان عزيز[golrooz]
كيا تو بچه گي هاشون اين كار رو كردند؟؟؟[nishkhand][nishkhand]
راستش رو بگيد ها!!![khanderiz]
من كه خودم از ديوار صاف بالا ميرفتم با داداشم چه برسه به اين!!! ...يادش بخير[sootzadan][bamazegi]
http://img4up.com/up2/55477946740514217114.jpg عاشق این کار بودم ولی الان هر کار میکنم نمیتونم انجام بدم
-
پاسخ : كيا بچه گي هاشون اين كار رو كردن :)))
منم از این کارا میکردم مدل بندیم داشت واسم بالارفتن از در اتاقا[khejalat]
تازه خونه قبلیمون که 2بلکس بود پله میخورد به اتاق خودم با داداشم مسابقه میذاشتیم که هر کی از پله بالاتری بپره پایین[cheshmak][cheshmak]
نمیدونم چرا پامون نشکست [nishkhand]من یادمه از بالای پله 8م دیگه بیشتر نمیتونستم بپرم [narahat][khanderiz]
-
پاسخ : كيا بچه گي هاشون اين كار رو كردن :)))
اووووووووووف من که اینقد از این کار ها کردم که همه شک کردن من دخترم هیچ وقت عروسک نداشتم در عوض تا دلتون بخواد تفنگ و ماشین و این جور چیزا داشتم .
اصلا رو زمین بند نبودم و همش رو در و دیوار آویزون بودم بخاطر همینم مامانم من و فرستاد ژیمناستیک که از اون به بعد تو باشگاه تمام انرژیم میرفت و خونه دیگه مثل قبل شیطونی نمیکردم[nishkhand][nishkhand]
-
پاسخ : كيا بچه گي هاشون اين كار رو كردن :)))
اره چه کیفی هم داشت مامانم داد میزد بچه بیا پایین[khande][khande]
-
پاسخ : كيا بچه گي هاشون اين كار رو كردن :)))
وای من که عااااشق این کار بودم و مهارت عجیبی هم در انجامش داشتم!... خونه خودمون و فامیل و آشنا فرقی نداشت ,روزی چندبار به روش های مختلف و با نوآوری های خلاقانه از این کارا میکردم.... همیشه هم تهش به جیغ و ناسزاهای مامانم مستفیض میشدم[nishkhand]