خاطره ای ار دوران دبستانت داری؟
پاسخ : خاطره ای ار دوران دبستانت داری؟
بهترین سال تحصیلیم راهنمایی بود اما خاطرات زیاد و جالبی از دوران دبستان دارم مخصوصا اول دبستان
دوران اول دبستان نماینده هامونو بغل میکردیم میبردیم دور مدرسه دورشون میدادیم طفلیا فشاراشون میوفتاد از ترس[nishkhand]
کلاس اول دبستانم هیچ وقت رویه نیمکت نشستم همیشه لب طاقچه بودم یا روی میز معلممون که خیلی دوستش داشتم [khande]
اون زمانا 20 که میگرفتیم بهمون 1 عکس برگردون می دادن 1 بار دیکتمو 19و نیم گرفتم انقد گریه کردم معلممون بهم2 تا عکس برگردون داد از اون روز به بعد یاد گرفته بودم موقع دیکته همیشه یه تشدید کم می زاشتم بعد گریه میکردم معلممونم که خیلی دوستم داشت بهم 2 تا عکس برگردون بهم می داد [nishkhand][khanderiz]
مرسی از پست خوبت خیلی خاطره ها رو یادم انداخت [khanderiz]
دلم واسه معلم کلاس اولم تنگ شده ازش بخاطر همه شیطنتایی که کردم سر کلاسش عذر میخام خانم نویدی جان هنوزم دوستت دارم
دوست دارم 1 بار دیگه ببینمش
خییلی شیطون بودم [khejalat][nishkhand]
پاسخ : خاطره ای ار دوران دبستانت داری؟
من اصولا تو مدرسه شیطنت نمیکردم ولی در عوض آتیش پاره بودم توخونه مامانم هروقت می اومد مدرسه ناظممون میگفت دختر خوبیه شیطنت نمیکنه مامانم تعجب میکرد باورش نیشد [khejalat]
ولی سال دوم راهنمایی 1شیطنت کردم و رفتم بیمارستان بادست بخیه خورده برگشتم خونه خون تمام مدرسه رو برداشته بود هنوزم جای بخیه هست ولی خیلی کمرنگ شده ولی نمیدونید چیقده از فرداش احوالمو میگرفتن بیچاره ناظم خوف برش داشته بود که الانه بابام شکایت کنه[khanderiz][nishkhand]
پاسخ : خاطره ای ار دوران دبستانت داری؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
golden3
من اصولا تو مدرسه شیطنت نمیکردم ولی در عوض آتیش پاره بودم توخونه مامانم هروقت می اومد مدرسه ناظممون میگفت دختر خوبیه شیطنت نمیکنه مامانم تعجب میکرد باورش نیشد [khejalat]
ولی سال دوم راهنمایی 1شیطنت کردم و رفتم بیمارستان بادست بخیه خورده برگشتم خونه خون تمام مدرسه رو برداشته بود هنوزم جای بخیه هست ولی خیلی کمرنگ شده ولی نمیدونید چیقده از فرداش احوالمو میگرفتن بیچاره ناظم خوف برش داشته بود که الانه بابام شکایت کنه[khanderiz][nishkhand]
عجب ناقلابودی آجیه گلم مامان طفلی نمیتونسته یکم درد دل کنه سریع ازت حمایت می کردن [cheshmak] اما من به جاش همه جا شیطون بودم و آتیش میسوزوندم[nishkhand][nishkhand]
پاسخ : خاطره ای ار دوران دبستانت داری؟
اجی بمب گذاری کردی؟ازدست تو اجیه بد!!!!
اجی عوضش من تا بخای شیطون بانمک بودم روزی که توی مدرسه نبودم دیگه مدرسه نبود عذاخونه بودش هههه اجی تو اینجوری کردی من مدرسه رو خراب کردم اجی چندده دفعه تا مرز اخراجی رفتم پروندمم دراوردن دادن دستم اجی یادش بخیر.بگو ببینم اجی چه کار کردی عملیات تروریستی فروغی کردی؟هان؟
پاسخ : خاطره ای ار دوران دبستانت داری؟
یادش به خیر
مدرسه قشنگ روبروی خونه تو یه کوچه بود
همیشه منتظر بودم تا زنگ بخوره بعد راه بیفتم!
گرچه وقتی به دوران دانشگاه رسیدم روزی 6 تا 7 ساعت برای رفت و برگشت تو راه بودم
پاسخ : خاطره ای ار دوران دبستانت داری؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
بلدرچین
اجی بمب گذاری کردی؟ازدست تو اجیه بد!!!!
اجی عوضش من تا بخای شیطون بانمک بودم روزی که توی مدرسه نبودم دیگه مدرسه نبود عذاخونه بودش هههه اجی تو اینجوری کردی من مدرسه رو خراب کردم اجی چندده دفعه تا مرز اخراجی رفتم پروندمم دراوردن دادن دستم اجی یادش بخیر.بگو ببینم اجی چه کار کردی عملیات تروریستی فروغی کردی؟هان؟
بادوستم دعوا کردم کیفش رو دوشش بود اومد نامرد بزنه بادست حریفم نبود باکیف زد چگک کیف رفت تو انگشتم قفل شد خلاصه با کیف اون رفتم بیمارستان[nishkhand]
پاسخ : خاطره ای ار دوران دبستانت داری؟
من یه روز تو مدرسه با یه کلاس پنجمی دعوا کردم ناظم اومده بود جدا کنه زده بودم تو دماغش دماغش پره خون شده بود بعدم وقتی فهمیدم اونقدر نارحت شدم که نگو
پاسخ : خاطره ای ار دوران دبستانت داری؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
Alpha110
من یه روز تو مدرسه با یه کلاس پنجمی دعوا کردم ناظم اومده بود جدا کنه زده بودم تو دماغش دماغش پره خون شده بود بعدم وقتی فهمیدم اونقدر نارحت شدم که نگو
تو دماغ ناظم زدی؟ [khanderiz]
معلومه بدجور گرم شده بودی آ[nishkhand]
پاسخ : خاطره ای ار دوران دبستانت داری؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
golden3
تو دماغ ناظم زدی؟ [khanderiz]
معلومه بدجور گرم شده بودی آ[nishkhand]
آره دیگه نمی دونستم چیکار میکنم از بس که اعصابمو خورد کرده بود
پاسخ : خاطره ای ار دوران دبستانت داری؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
Alpha110
آره دیگه نمی دونستم چیکار میکنم از بس که اعصابمو خورد کرده بود
طفلی ناظمتون اومده ثواب کنه کبابش کردی که[khande][khande]
قیافه ناظمتون دیدن داشته ها[nishkhand]
پاسخ : خاطره ای ار دوران دبستانت داری؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
golden3
بادوستم دعوا کردم کیفش رو دوشش بود اومد نامرد بزنه بادست حریفم نبود باکیف زد چگک کیف رفت تو انگشتم قفل شد خلاصه با کیف اون رفتم بیمارستان[nishkhand]
نوچ نوچ نوچ نوچ نوچ [negaran]
پاسخ : خاطره ای ار دوران دبستانت داری؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
shabhayebarare
طفلی ناظمتون اومده ثواب کنه کبابش کردی که[khande][khande]
قیافه ناظمتون دیدن داشته ها[nishkhand]
آره ولی دیگه روم نمی شد بهش نگاه کنم وای الان که یادش می افدم نمی دونی چقدر خجالت میکشم[khejalat]
پاسخ : خاطره ای ار دوران دبستانت داری؟
به یه دختر که مذهبش با من فرق میکنه پیشنهاد ازدواج دادم،قبول نکرد،بعدش فهمیدم که واقعا دوست داشتن کسی که لایق دوست داشتن نیست اسراف محبت است.