مسلمان دیدم ولی مسلمانی ندیدم
دروووووووووووودبر همه بزرگواران
یه موضوع که به نظرم خیلی قابل تامله :
ما مسلمانها و تمام اقلیتهای مذهبی در این کشور با تمام شرایط خاص خودش ، داریم با هم زندگی میکنیم...گرانی و تورم و هزار تا مشکل دیگه برای مسلمانها هست و برای اقلیتهای مذهبی گرامی هم هست
حال چرا ما اینقدر داریم روز به روز از سجایای اخلاقی انسانی ( و نه حتی اسلامی) دور و بی توجه تر و بی رحم تر میشیم ...ولی پیروان این مذاهب و فرقه های دیگه به عنوان انسانهای شریف و قابل اعتماد دربین ما شهرت دارن و انصافا هستن..مگه این شرایط زندگی برای اونها نیست ؟؟؟ پس چرا اونها عوض نشدن؟؟؟
پاسخ : مسلمان دیدم ولی مسلمانی ندیدم
سلام
شاید برا اینه که من قلبا مسلمون نبودم که با این شرایط دور و بی توجه میشم!
چند وقت پیش توی یه پیاده رویی که ساختموناش تجاری بودن و فروشگاه های دور و بر ... یه مردی که موهاشون سفید شده بود با گاری، گردو و یسری چیزای دیگه میفروختن! همش کم کم بود! از محصولات خودشون بود! برا یه روستای دوری هم بودن!
ساعت 2و خورده ای بود که همه صاحب فروشگاه ها و مدیر عاملا تو راه خداحافظی میکردنو هر کی میرفت به سمتی
چند نفر گردوهارو سوال پرسیدن و چند نفر دیگه هم همینجوری دورش جمع شده بودن برا اینکه حرفای نهایی رو با همکاراشون بزنن!
از روستا و کیفیت گردو شروع کردن تا روزگارو نخوردن دخل به خرج و .... از زمین و زمان بد گفتن! همین اقایون مدیران!!!
یدفعه این اقای گردو فروش شروع کردن به صحبت کردن با لهجه محلی! از زندگی و شکر و بزرگ دیدن نعمت ها و راضی بودن و نونِ بازو و برکت و روزی حلال....گفتن
همین اقایی که همه سرمایش یه درخت گردو بود و یه تیکه زمینی که توش سیر و .... میکاشت!
همه رو نصیحت میکرد که شکر کنید و روزی رو از خدا بخواین!! و .....
ایمان باید تو وجود ادم ریشه داشته باشه و قوی باشه! که بشه مثل این مرد گردو فروش با پای پیاده سر ظهر! زیر نور افتاب! اینجوری واستاد جلو نا امیدی!!
اما منی که از ایمان فقط حرفشو دارم خب معلومه جا میزنم!
مسلمون و غیر مسلمون درین زمینه بنظرم نداره!! هر دو طرف اگر فقط حرف درستی و ایمان رو داشته باشن خب اخرش میشه این
پاسخ : مسلمان دیدم ولی مسلمانی ندیدم
چه جالب!!!! هیچکس حاضر نیست نظر بده...یعنی اینقدر اوضاع خرابه؟؟؟؟!!!!
پاسخ : مسلمان دیدم ولی مسلمانی ندیدم
سلام
با تشکر از آقا ماهان برای طرح موضوع
موضوع با اهمیتیه برای همین بررسی اش میتونه مفید باشه هر چند ممکنه این دور شدنها شامل همه نشه ولی از اون مورداییه که کمش هم زیاده.
فکر میکنم بزرگترین مشکل جامعه ما اینه. هر کی ساز موافق خودشو میزنه(بازهم شامل همه نمیشه) بعد انتظار اینه که بقیه باهاش برقصن، چه میخوای چه نمیخوای.
از چارچوب و محدوده های تعیین شده نه تنها حمایت نمی کنیم بلکه می خوایم که ساختار شکنی کنیم، برا بعضیا که اصلا انجام اینکار میشه ارزش(ساختارشکنی رو میگم).
مشکل دیگه اینه که انگار به اعتقادات خودمون ایمان نداریم، مثلا تابلو قشنگی رو دیوار می چسبونیم : شکر نعمت ، نعمتت افزون کند. یا از این قبیل جملات که واقعا بار مثبت خوبی هم دارن الا ماشالا
بلدیم و حفظیم ، ولی در عمل اعتقادی نداریم. خیلی راحت به همون گردو فروش که دوستمون مثال زد می گیم بابا دلت خوشه ، نفست از جای گرم میاد.
پاسخ : مسلمان دیدم ولی مسلمانی ندیدم
سلام
ممنون از ایجاد بحث مفید [golrooz]
به نظر من برخی افراد اولویت های مهم رو دارن با توجه به منافعشون تغییر میدن ....... اینکه به طور مثال فردی میبینه اینجا که دین اینو گفته به ضررش تموم میشه ، پس پایبندی بهش
رو فراموش میکنه
اینها همه ممکنه برای بعضی به دلیل آموزش غلط آموزه های دینی باشه ، که ممکنه از طرفی با سخت گیری بیش از اندازه و سهل گیری ، به افراط و تفریط پرداخته شده باشه و به این
صورت مفهوم واقعی و درستش یادگرفته نشده . و از طرفی نحوه تربیت از کودکی در این امر میتونه دخیل باشه .
تو فرقه ها و مذاهب دیگه میدونیم که برخی تحریف هایی تو کتاب های آسمانی انجام دادن و باز هم نمیتونیم صددرصد بگیم که اونها به تمام اصول پایبندن ، چه بسا تو برخی موارد
پایبندی به قواعد برای ما قویتر از اونا هست .
پاسخ : مسلمان دیدم ولی مسلمانی ندیدم
آیا میشه به این مورد هم اشاره کرد به عنوان یکی از دلایل مهم ؟؟؟؟
که بر خلاف سایر ادیان رسمی کشور، برخی از مبلغان دینی اسلام در بیان افراط کردن و کار به تحمیل عقاید کشیده و به دنبال این تحمیل ، ایجاد حالت تدافعی برای مردم در برابر آموزه ها و دستورات دینی شده و نتیجه این شده که حالا دیگه عده ای ساز مخالف میزنن و به قول معروف دین گریز شدن و حتی عده ای اسلام ستیز ...متاسفانه آمار بالایی از مسلمانان دارن از اسلام خارج میشن و به ادیان دیگه مخصوصا مسیح روی میارن...اما اصل موضوع و نظر من اینه که بیایم اصلا دین رو از زندگی فاکتور بگیریم ..حال یک انسان خالی از قانون و عقیده شدیم ...آیا بهتر نیست که رفتارمون رو طوری تنظیم کنیم که برای همه انسانها ( دیندار و لائیک) و در همه دنیا و از هر فرقه ای ، قابل احترام و قابل اعتماد باشیم ؟؟؟
پاسخ : مسلمان دیدم ولی مسلمانی ندیدم
یعنی منظور شما اینه که اقلیتها بر عقایدشون پابرجاهستن و فقط مردم مسلمان و خاصه شیعه مذهب هستن که از اسلام دور شدن؟
اما بنظر من دور شدن از دین برای همه هست. چیزی که هست اینه که از اونجا که مملکت ما یه مملکت اسلامی هستش که مردم خودشون اونو انتخاب کردن و حالا با بوجود آمدن یه سری شرایط بد اقتصادی و حالا اجتماعی و سیاسی، خیلی ها ریشه این مسائل رو توی صحیح اجرا نشدن قوانین اسلامی می دون و خیلی ها هم چون به کعبه آمالشون نرسیدن دنباله رو بقیه همه چی رو گردن دین میندازن.
کمرنگ شدن این مسائل دینی ریشش عمیقتر از این ظواهر سطحی هست. تا اعتقاد آدم ضعیف نشه بصورت ظاهری نمود پیدا نمی کنه. بهر حال ممنون از ریزبینی و حساسیتتون روی این مسائل
پاسخ : مسلمان دیدم ولی مسلمانی ندیدم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
نیماماهان
آیا میشه به این مورد هم اشاره کرد به عنوان یکی از دلایل مهم ؟؟؟؟
که بر خلاف سایر ادیان رسمی کشور، برخی از مبلغان دینی اسلام در بیان افراط کردن و کار به تحمیل عقاید کشیده و به دنبال این تحمیل ، ایجاد حالت تدافعی برای مردم در برابر آموزه ها و دستورات دینی شده و نتیجه این شده که حالا دیگه عده ای ساز مخالف میزنن و به قول معروف دین گریز شدن و حتی عده ای اسلام ستیز ...متاسفانه آمار بالایی از مسلمانان دارن از اسلام خارج میشن و به ادیان دیگه مخصوصا مسیح روی میارن...اما اصل موضوع و نظر من اینه که بیایم اصلا دین رو از زندگی فاکتور بگیریم ..حال یک انسان خالی از قانون و عقیده شدیم ...آیا بهتر نیست که رفتارمون رو طوری تنظیم کنیم که برای همه انسانها ( دیندار و لائیک) و در همه دنیا و از هر فرقه ای ، قابل احترام و قابل اعتماد باشیم ؟؟؟
دنبال مقصر گشتن کافی نیست ، آسیب شناخته شد باید برطرف بشه ، اگر اغراق و افراط شد که شد ، خواننده و شنونده هم باید عاقل باشند ، با کمی مطالعه و پژوهش با جاهای خوبی خواهد رسید.
از اونجاییکه دین اسلام کاملترین دین معرفی شده است فاکتور گرفتن آن حتی برای فرض هم کار را به جای باریک خواهد کشاند.
ممکن است بعضیا جمله بالا را متعصبانه بدانند ولی با یک نگاه اجمالی به دعای مکارم االاخلاق امام سجاد علیه السلام خواهیم دید که همه جروه چسبیدن به دینمان ما را غنی خواهد کرد.
طی صحبتای یکی از بزرگواران(احتمالا آقای قرائتی) مکارم الاخلاق نه محاسن الاخلاق، مکارم یعنی بزرگوارانه عمل کردن:
حدود جغرافیایی نداشتن، خود را فقط ندیدن، بالاتر از انسانیت، بالاتر از اقلیت گرایی و...... بقیه مواردی که گفته بودن خیلی جالب بود که متاسفانه یادم نمیاد.
اگر خالی از قانون و عقیده شدیم آیا همان مشکل نپذیرفتن چارچوب نخواهد بود؟
پاسخ : مسلمان دیدم ولی مسلمانی ندیدم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
zina_a
یعنی منظور شما اینه که اقلیتها بر عقایدشون پابرجاهستن و فقط مردم مسلمان و خاصه شیعه مذهب هستن که از اسلام دور شدن؟
اما بنظر من دور شدن از دین برای همه هست. چیزی که هست اینه که از اونجا که مملکت ما یه مملکت اسلامی هستش که مردم خودشون اونو انتخاب کردن و حالا با بوجود آمدن یه سری شرایط بد اقتصادی و حالا اجتماعی و سیاسی، خیلی ها ریشه این مسائل رو توی صحیح اجرا نشدن قوانین اسلامی می دون و خیلی ها هم چون به کعبه آمالشون نرسیدن دنباله رو بقیه همه چی رو گردن دین میندازن.
کمرنگ شدن این مسائل دینی ریشش عمیقتر از این ظواهر سطحی هست. تا اعتقاد آدم ضعیف نشه بصورت ظاهری نمود پیدا نمی کنه. بهر حال ممنون از ریزبینی و حساسیتتون روی این مسائل
. حلقه گمشده دربین بسیاری از مسلمانان ایران رو ، من سجایای اخلاقی انسانی میدونم...دروغ و تهمت و کلاهبرداری و خیانت و غیبت و بی ادبی و بی احترامی به قانون ...عدم اعتمادسازی....عدم صداقت در گفتار و رفتار...
اینها دربین ما کمرنگ شده ولی چرا در بین اقلیتهای مذهبی همین ایران کمرنگ نشده...چرا ما هر روز داریم بی رحم تر میشیم ولی مسیحی و زرتشتی و...نمیشن؟؟؟؟
پاسخ : مسلمان دیدم ولی مسلمانی ندیدم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
نیماماهان
. حلقه گمشده دربین بسیاری از مسلمانان ایران رو ، من سجایای اخلاقی انسانی میدونم...دروغ و تهمت و کلاهبرداری و خیانت و غیبت و بی ادبی و بی احترامی به قانون ...عدم اعتمادسازی....عدم صداقت در گفتار و رفتار...
اینها دربین ما کمرنگ شده ولی چرا در بین اقلیتهای مذهبی همین ایران کمرنگ نشده...چرا ما هر روز داریم بی رحم تر میشیم ولی مسیحی و زرتشتی و...نمیشن؟؟؟؟
به شما حق می دم که نگران باشید اما می دونید مشکل شما کجاس، اینجاس که شما فقط دارید ظواهر رو می بینید. به قول یکی از بزرگان دینمون (البته مضموناً چون عین جمله دقیقاً یادم نبود. از این بابت عذر می خوام...) طبیعت انسان ناخودآگاه به سمت خوبی میره و خوبی رو جستجو میکنه مگراینکه طبیعتش دگرگون شده باشه.
همه خوبیها نمود عملی اعتقادات درونی ماست. روزی که این اعتقادات بنا به هر دلیلی کمرنگ بشه ظواهر هم از بین خواهد رفت.
از این گذشته کی میگه اعتقادات اقلیتها پابرجا و بدون خدشس؟؟؟؟؟؟؟؟؟
پا گرفتن مجدد اعتقاداتی مثل زردشت و اهورا مزاد و ... در ایران با علم به دین برتر، خیلی دلایل عمیقی می تونه داشته باشه که دلایل سیاسی هم جزئش هست. شاید اینجا خیلی مجال گفتنش نباشه.