شاید کیهان در حال انبساط نباشد!
کیهانشناسان با مشاهدهی سرخگرایی گسیلی کهکشانها، چنین نتیجه گرفتند که فضازمان در حالِ انبساط بوده و به همین دلیل کهکشانهایی که در دلِ فضازمان جای گرفتهاند نیز در حالِ دورشدن از یکدیگر هستند. همچنین میزانِ این سرخگرایی برای کهکشانهای دورتر، بیشتر است. کیهانشناسان از این مشاهده نیز چنین برداشت کردند که انبساطِ کیهان به صورت شتابدار است. اما یک کیهانشناس به تازگی چنین پیشنهاد کرده که شاید جرمِ متغیرِ ذرات بتواند سرخگراییِ دیدهشده در کهکشانهای دوردست را توضیح داده و روشن کند که چرا چنین به نظر میرسد که کهکشانهای دوردست به صورتِ شتابدار از ما دور میشوند.
کیهان با انفجاری زاییده شد و تاکنون در حالِ انبساط بوده است. این نمایی رایج است که برای نزدیک به یک قرن، تصویری از کیهانِ پیرامون ما ارائه کرده است. اما یکی از کیهانشناسان به تازگی تفسیری اساساً متفاوت از رویدادهای پیرامونِ ما معرفی کرده که در آن، کیهان به هیچ روی در حالِ انبساط نبوده و نیست.
کریستوف وِتریچ (Christof Wetterich) فیزیکدانی نظری از دانشگاهِ هیدلبرگ در آلمان، در مقالهای که در سروِرِ پیشازچاپِ arXiv منتشر کرده، کیهانشناختیِ متفاوتی را ابداع کرده که در آن، کیهان در حالِ انبساط نیست، اما جرمِ همهچیز پیوسته در حالِ افزایش است. چنین تفسیری میتواند فیزیکدانان را در درکِ بهترِ مطالبِ سخت همچون تکینگیِ شناختهشدهی بیگ بنگ، یاری کند.
اگرچه هنوز زمان لازم است تا این مقاله به دقت بازبینی شود، اما هیچیک از فیزیکدانانِ متخصص در این زمینه که با مجلهی Nature در تماس بودهاند اشتباهِ آشکاری در این ایده ندیده و آن را رد نکردهاند، حتی برخی پیگیریِ این ایده را کاری ارزشمند توصیف کردند. هانگشِنگ زائو (Hongsheng Zhao) کیهانشناسی از دانشگاهِ سنت اندروزِ انگلستان میگوید: «پژوهش و کاوش دربارهی این تفسیرِ جایگزین، کاری جذاب است. رویکردِ موشکافانهی شخصی که این ایده را پرورده برای سرگرمکردنِ یک فیزیکدان، کافی به نظر میرسد».
http://hupaa.com/db/pages/2013/08/14...mg_001_317.jpg
مدلِ رایج در کیهانشناختیِ امروز آن است که بیشترِ کهکشانها در حالِ دورشدن از یکدیگرند، چون خودِ فضازمان همچون سطحِ یک بالون در حالِ متورمشدن است. این دیدگاه میتواند توضیح دهد که چرا از دیدِ ناظرانِ قرارگرفته در کهکشانِ ما چنین به نظر میرسد که همهی کهکشانها جذبی خود دچارِ سرخگرایی شدهاند. اما یک کیهانشناس به تازگی تفسیری متفاوت از سرخگرایی ارایه کرده است.
پرتوهای نوری که توسطِ اتمهای تشکیلدهندهی ستارگان و اجرامِ آسمانی، درآشامیده (جذب) و یا گسیل شده و به ناظرانِ روی زمین میرسد، بسامدهای (یا به طورِ همارز رنگهای) ویژه و مشخصهای دارند که به ویژگیهای آن جرم مربوط میشوند. ستارهشناسان با بررسیِ این پرتوها درمییابند که آیا این اجرام، از زمین دور یا به آن نزدیک میشوند. هرگاه جسمی از ما دور شود بسامدِ نورِ جذبی یا گسیلیِ آن به سوی بخشِ قرمزرنگِ بیناب جابهجا میشود، یعنی بسامد آن کاهش مییابد. این پدیده (سرخگرایی) درست مانند حالتیست که ما صدای آژیرِ آمبولانسی که به سرعت از کنارِ ما رد میشود را بَمتر (با بسامدِ کمتر) میشنویم.
در دههی ۱۹۲۰ ستارهشناسان از جمله ژرژ لمایتر (Georges Lemaître) و ادوین هابل (Edwin Hubble) دریافتند که چنین سرخگراییای در بیشترِ کهکشانها مشاهده میشود. نکتهی شگفت آنکه میزانِ این سرخگرایی برای کهکشانهای دورتر، بیشتر بود. بر پایهی همین یافتهها بود که فیزیکدانان چنین نتیجه گرفتند که کیهان باید در حالِ انبساط باشد.
رد گمکردن
اما همانگونه که وِتریچ نیز اشاره میکند، بسامدِ نورِ مشخصهای که از اتمها گسیل میشود به جرمِ ذراتِ بنیادیِ سازندهی آنها، به ویژه الکترونهای موجود در ساختارِ اتمها نیز بستگی دارد. اگر جرمِ یک اتم افزایش یابد، فوتونهایی که گسیل میکند نیز پرانرژیتر خواهد بود و از آنجا که انرژیهای بالاتر همارزِ بسامدهای بالاتر است، بسامدِ نورهای در جذب یا گسیلی توسطِ این اتم نیز به سوی بخشِ آبیرنگِ جذبی جابهجا خواهد شد. برعکس، اگر ذرات رفتهرفته سبکتر شوند، بسامدها نیز به سوی بخشِ قرمزِ حذبی جابهجا میشوند.
چون سرعتِ نور متناهیاست هنگامی که به کهکشانهای دوردست نگاه میکنیم، گویی در زمان به گذشته سفر کرده و کهکشانها را چنان میبینیم که در لحظهی گسیلِ پرتوی دریافتیِ ما بودهاند. اگر در آنهنگام جرمِ ذرات کمتر بوده و پس از آن به صورتِ پیوسته افزایش یافته باشد، بنابراین چنین به نظر میرسد که رنگِ کهکشانهای پیرتر، نسبت به رنگها و بسامدهای کنونی دچارِ سرخگرایی شده و میزانِ این سرخگرایی نیز، متناسب با فاصلهی این کهکشانها از زمین خواهد بود. وجودِ این سرخگرایی چنین القا میکند که کهکشانها در حالِ دورشدن از ما هستند، حتی اگر چنین نباشد.
این تفسیرِ تازه، گزینهی دیگری برای توجیهِ سرخگرایی به دست میدهد. کارکردن بر روی محاسباتِ ریاضیِ مربوط به این تفسیر، کیهانشناختیِ کاملاً متفاوتی را به دست میدهد. در این کیهانشناختی، کیهان همچنان در طولِ دورهای کوتاه و محدود که «دورهی تورم» نامیده میشود، به سرعت انبساط مییابد (یعنی انبساطِ کیهان در پایانِ این دوره، خاتمه میپذیرد). اما به گفتهی وِتریچ ویژگیِ متفاوتِ این کیهانشناختی آن است که بیگ بنگ، که حالتِ کیهان پیش از آغازِ دورهی تورم را توصیف میکند، دیگر «نقطهی تکینگیای» در بر ندارد که چگالیِ کیهان در آن بینهایت باشد. بلکه دورهی بیگ بنگ تا زمانِ گذشتهی بینهایت دوردست، گسترش مییابد. بنابر این ساختار، کیهانِ کنونی میتواند ایستا و یا حتی در حالِ انقباض باشد.
کاملاً نظری
ممکن است این ایده موجه به نظر برسد، اما پذیرشِ آن ایرادِ بزرگی در پی خواهد داشت: این ایده را نمیتوان آزمود. جرم از کمیتهای ابعادیاست و آن را تنها میتوان در مقایسه با چیزِ دیگری اندازه گرفت. جسمی که به عنوانِ استاندارد برای جرمِ یککیلوگرم در نظر گرفته شده، در ادارهی بینالمللیِ اوزان و سنجهها (International Bureau of Weights and Measures) و در خزانهای در نزدیکیِ پاریس نگهداری میشود. به عنوانِ نمونه، جرمِ هر جسمی بر روی کرهی زمین را بیدرنگ میتوان در مقایسه با این استاندارد، تعیین کرد. حال اگر جرمِ «همهچیز» از جمله استانداردِ کیلوگرم، به صورتِ متناسب در طولِ زمان، افزایش یافته باشد هیچراهی برای آشکارکردنِ این تغییرات وجود ندارد.
اما از دیدگاهِ وِتریچ پرداختن به اینکه این ایدهی تازه را نمیتوان در بوتهی آزمایش قرار داد، منحرفشدن از موضوعِ اصلیست. بنابه گفتهی وی، تفسیری که او ارایه کرده میتواند در اندیشیدن و پرداختن به مدلهای کیهانشناختیِ متفاوت، سودمند باشد. درست همانگونه که فیزیکدانان تفسیرهای متفاوتی از مکانیکِ کوانتومی را به کار میگیرند که همگی دارای ریاضیاتی سازگار با یکدیگر هستند. به ویژه آنکه وِتریچ اشاره میکند که نبودِ تکینگیِ مربوط به بیگ بنگ، یکی از برتریهای اصلیِ این ایدهی تازه است.
وِتریچ برای پیروزی بر دیگران بر سرِ این تفسیرِ تازه، روزگارِ سختی پیشِ روی خود دارد. نیایش اَفشُردی (Niayesh Afshordi) اخترفیزیکدانی از موسسهی پیرامون (Perimeter Institute) واقع در واترلوی کانادا چنین میگوید: «من اطمینان دارم که نمایی که این ایدهی تازه از کیهان به دست میدهد، چشماندازی نوین است و برتریهایی نیز دارد. کیهانشناسان چنین میانگارند که جهان در حالِ انبساط است چون این دیدگاه، دردسترسترین و آسانترین تفسیر برای توجیهِ سرخگراییِ کهکشانهاست».
برخی نیز بر این باورند که تفسیرِ وِتریچ، از اینکه کیهانشناسان تنها به یک روشِ اندیشیدن خو بگیرند، جلوگیری خواهد کرد. همانگونه که آرجون بِرِرا (Arjun Berera) فیزیکدانی از دانشگاهِ ادینبورگِ انگلستان میگوید: «امروزه شاخهی کیهانشناختی در حالِ همگرایی برای رسیدن به یک مدلِ استاندارد (برای کیهان) است. محوریت چنین مدلی بر پایهی مدلِ تورمی و بیگ بنگ خواهد بود. به همین دلیل پرداختن به چنین تفسیرهای نوینی بسیار مهم است، چون پیش از آنکه خیالِ ما از رسیدن به یک مدلِ استانداردِ تمام و کمال آسوده شود، باید مطمئن شویم که آیا توصیفهای دیگری برای کیهان وجود دارد که با همهی نتایجِ رصدیِ شناختهشده سازگار باشد یا خیر.
bigbangpage.com
http://www.hupaa.com/201308140344030...A7%D8%B4%D8%AF
پاسخ : شاید کیهان در حال انبساط نباشد!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
sr hesabi
اما همانگونه که وِتریچ نیز اشاره میکند، بسامدِ نورِ مشخصهای که از اتمها گسیل میشود به جرمِ ذراتِ بنیادیِ سازندهی آنها، به ویژه الکترونهای موجود در ساختارِ اتمها نیز بستگی دارد. اگر جرمِ یک اتم افزایش یابد، فوتونهایی که گسیل میکند نیز پرانرژیتر خواهد بود و از آنجا که انرژیهای بالاتر همارزِ بسامدهای بالاتر است، بسامدِ نورهای در جذب یا گسیلی توسطِ این اتم نیز به سوی بخشِ آبیرنگِ جذبی جابهجا خواهد شد. برعکس، اگر ذرات رفتهرفته سبکتر شوند، بسامدها نیز به سوی بخشِ قرمزِ حذبی جابهجا میشوند.
چون سرعتِ نور متناهیاست هنگامی که به کهکشانهای دوردست نگاه میکنیم، گویی در زمان به گذشته سفر کرده و کهکشانها را چنان میبینیم که در لحظهی گسیلِ پرتوی دریافتیِ ما بودهاند. اگر در آنهنگام جرمِ ذرات کمتر بوده و پس از آن به صورتِ پیوسته افزایش یافته باشد، بنابراین چنین به نظر میرسد که رنگِ کهکشانهای پیرتر، نسبت به رنگها و بسامدهای کنونی دچارِ سرخگرایی شده و میزانِ این سرخگرایی نیز، متناسب با فاصلهی این کهکشانها از زمین خواهد بود. وجودِ این سرخگرایی چنین القا میکند که کهکشانها در حالِ دورشدن از ما هستند، حتی اگر چنین نباشد.
bigbangpage.com
راستش این مقاله یه کمی زیادی عجیبه!!!
اما من فک می کنم این قسمت مشکل داره
می گه وقتی جرمش زیاد می شه پس انرژی فوتون های ساطع شده می ره بالا پس انتقال به آبی داریم
در این صورت با اینکه چیزی که ما از کهکشان ها می بینیم مربوط به گذشته است ولی جرمشون باید کم بشه که انتقال به سرخ داشته باشیم. یعنی چیزی که ما الان می بینیم باید جرم بیشتری نسبت به چیزی که در واقعیت هست باشه چون چیزی که ما می بینیم مربوط به گذشته است.
ولی این قسمت دقیقا برعکس رو گفته!!!!![nadanestan]
ویرایش :
این تغییرات مستقل از حرکتن و دیدن انتقال به سرخ صرفا به دلیل فاصله ی طولانی و دیر رسیدن انتقال آبی به ماست
پاسخ : شاید کیهان در حال انبساط نباشد!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
kahrupay
راستش این مقاله یه کمی زیادی عجیبه!!!
اما من فک می کنم این قسمت مشکل داره
می گه وقتی جرمش زیاد می شه پس انرژی فوتون های ساطع شده می ره بالا پس انتقال به آبی داریم
در این صورت با اینکه چیزی که ما از کهکشان ها می بینیم مربوط به گذشته است ولی جرمشون باید کم بشه که انتقال به سرخ داشته باشیم. یعنی چیزی که ما الان می بینیم باید جرم بیشتری نسبت به چیزی که در واقعیت هست باشه چون چیزی که ما می بینیم مربوط به گذشته است.
ولی این قسمت دقیقا برعکس رو گفته!!!!![nadanestan]
اولا که در ابتدای این مقاله نوشته شده که این مقاله هنوز نه رد شده و نه تائید پس احتمال غلط بودنش وجود دارد
حالا بریم سراغ سوال
کهکهشان در نقطه ی A پرتویی را برای ما ساطع میکند و زمانی که در B ما میبینیم
حالا اگر جرم از a تا b افزایش یافته باشد ، ما رنگی را که برای این کهکشان در نقطاه ی b تصور میکنیم ، سرخ تر از واقعیت است و اینطور به نظر میرسد که رنگ واقعی نسبت به آن چیزی که ما میبینیم ، به سرخ گرایی داشته
امیدوارم درست تونسته باشم بیان کنم
البته اینم بگم که شما دقیقا قسنت اصلی این مقاله رو مورد پرسش قرار داده بودید
پاسخ : شاید کیهان در حال انبساط نباشد!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
sr hesabi
اولا که در ابتدای این مقاله نوشته شده که این مقاله هنوز نه رد شده و نه تائید پس احتمال غلط بودنش وجود دارد
حالا بریم سراغ سوال
کهکهشان در نقطه ی A پرتویی را برای ما ساطع میکند و زمانی که در B ما میبینیم
حالا اگر جرم از a تا b افزایش یافته باشد ، ما رنگی را که برای این کهکشان در نقطاه ی b تصور میکنیم ، سرخ تر از واقعیت است و اینطور به نظر میرسد که رنگ واقعی نسبت به آن چیزی که ما میبینیم ، به سرخ گرایی داشته
امیدوارم درست تونسته باشم بیان کنم
البته اینم بگم که شما دقیقا قسنت اصلی این مقاله رو مورد پرسش قرار داده بودید
خب الان حرف شما هم مشکل داره باز
وقتی جرم افزایش پیدا کنه
انرژی فوتون های ارسالی می ره بالا
پس به نظر می رسه انتقال به آبی داریم
وقتی داریم راجع به جرم حرف می زنیم حرکت رو می بندیم
جسم ثابته و در حال تغییر جرم که این تغییرات باعث دیدن انتقال به سرخ و آبی می شه
چیزی که مالان می بینیم از کهکشان ها انتقال به سرخه
حالا دوتا گزینه داریم
یا تغییر جرم که با توجه به قرمز گرایی باید کم شدن جرم باشه
یا دور شدن object از ما
ولی هم شما هم مقاله گفته در گزینه ی اول افزایش جرم که با توجه به توضیحاتی که خودش داده به نظرم کمی غیر منطقیه
پاسخ : شاید کیهان در حال انبساط نباشد!
سلام
بعد کلی وقت من دوباره این مقاله خوندم
یه مشکلی که الان دارم و اگه کسی پاسخ بده خیلی ممنون میشم
اینکه بعد از دوره تورم حالت ایستا اگه داشته باشیم دوباره باید کمیتی به نام ثابت کیهانی رو براش تعریف کنیم
واینکه اگه انقباض داشته باشیم،باید بر اثر حرکت نوعی گذر به آبی داشته باشیم،که مشاهده نمیشه و در حین انقباض ما هنوز گذر به سرخ ناشی از افزایش جرم رو داریم
و بعد یه سوال دیگه در دوره متفاوت تورم و پس از تورم
الان آیا ما در اون دوره بعد از تورمی یا در دوره انبساط هستیم،اگر در دوره انبساط هستیم
که باید گذر به فروسرخ حرکت رو هم داشته باشیم و اگر در دوره ایستا باشیم،مخروط نوری گذشته ما باید چند دوره حجمی رو شامل بشه ولی طبق مخروط نوری هاوکینگ-پنتروز ما یک دوره حجمی(به گویش این مقاله پشت سر نذاشته ایم)
و اینکه در دوره حجمی و بعدش ما ابدی در میزن و نرخ گذر به قرمز تفاوت هایی رو شاهد باشیم
چون در دوره حجمی هر دو عامل یعنی حرکت و جرم باهم دخیل هستند ولی در دوره ایستا بعد از آن فقط جرم هست
و دو تا سوال دیگه که اونا رو بعد میپرسم
پاسخ : شاید کیهان در حال انبساط نباشد!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
sr hesabi
سلام
بعد کلی وقت من دوباره این مقاله خوندم
یه مشکلی که الان دارم و اگه کسی پاسخ بده خیلی ممنون میشم
اینکه بعد از دوره تورم حالت ایستا اگه داشته باشیم دوباره باید کمیتی به نام ثابت کیهانی رو براش تعریف کنیم
واینکه اگه انقباض داشته باشیم،باید بر اثر حرکت نوعی گذر به آبی داشته باشیم،که مشاهده نمیشه و در حین انقباض ما هنوز گذر به سرخ ناشی از افزایش جرم رو داریم
و بعد یه سوال دیگه در دوره متفاوت تورم و پس از تورم
الان آیا ما در اون دوره بعد از تورمی یا در دوره انبساط هستیم،اگر در دوره انبساط هستیم
که باید گذر به فروسرخ حرکت رو هم داشته باشیم و اگر در دوره ایستا باشیم،مخروط نوری گذشته ما باید چند دوره حجمی رو شامل بشه ولی طبق مخروط نوری هاوکینگ-پنتروز ما یک دوره حجمی(به گویش این مقاله پشت سر نذاشته ایم)
و اینکه در دوره حجمی و بعدش ما ابدی در میزن و نرخ گذر به قرمز تفاوت هایی رو شاهد باشیم
چون در دوره حجمی هر دو عامل یعنی حرکت و جرم باهم دخیل هستند ولی در دوره ایستا بعد از آن فقط جرم هست
و دو تا سوال دیگه که اونا رو بعد میپرسم
قبل از هر چیز به من بگید چرا باید بعد تورم حالت ایستا داشته باشیم؟
به نظرم لزومی نداره، یا شتاب این تورم کاهشیه که بعدا ممکنه مجانب باشه ینی هیچ وقت بر نگرده(منقبض نشه) یا بر گرده و انقباض داشته باشیم ویا کلا تورم رو ثابت بگیریم که در اون صورت تا ابد الدهر ادامه داره.
پاسخ : شاید کیهان در حال انبساط نباشد!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
kahrupay
قبل از هر چیز به من بگید چرا باید بعد تورم حالت ایستا داشته باشیم؟
به نظرم لزومی نداره، یا شتاب این تورم کاهشیه که بعدا ممکنه مجانب باشه ینی هیچ وقت بر نگرده(منقبض نشه) یا بر گرده و انقباض داشته باشیم ویا کلا تورم رو ثابت بگیریم که در اون صورت تا ابد الدهر ادامه داره.
سلام
درسته حرفتون ولیکن این میشه تقریبا مثل همین چیزی که عام بهش اعتقاد دارند
طبق این مقاله(اسمش هم همینه)
نقل قول:
این تفسیرِ تازه، گزینهی دیگری برای توجیهِ سرخگرایی به دست میدهد. کارکردن بر روی محاسباتِ ریاضیِ مربوط به این تفسیر، کیهانشناختیِ کاملاً متفاوتی را به دست میدهد. در این کیهانشناختی، کیهان همچنان در طولِ دورهای کوتاه و محدود که «دورهی تورم» نامیده میشود، به سرعت انبساط مییابد (یعنی انبساطِ کیهان در پایانِ این دوره، خاتمه میپذیرد). اما به گفتهی وِتریچ ویژگیِ متفاوتِ این کیهانشناختی آن است که بیگ بنگ، که حالتِ کیهان پیش از آغازِ دورهی تورم را توصیف میکند، دیگر «نقطهی تکینگیای» در بر ندارد که چگالیِ کیهان در آن بینهایت باشد. بلکه دورهی بیگ بنگ تا زمانِ گذشتهی بینهایت دوردست، گسترش مییابد. بنابر این ساختار، کیهانِ کنونی میتواند ایستا و یا حتی در حالِ انقباض باشد.
پاسخ : شاید کیهان در حال انبساط نباشد!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
sr hesabi
سلام
درسته حرفتون ولیکن این میشه تقریبا مثل همین چیزی که عام بهش اعتقاد دارند
طبق این مقاله(اسمش هم همینه)
می شه خاصش رو کمی باز کنید
شاید بتونم کمکی بکنم[shaad]
پاسخ : شاید کیهان در حال انبساط نباشد!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
kahrupay
می شه خاصش رو کمی باز کنید
شاید بتونم کمکی بکنم[shaad]
این مقاله میگه که در هر دوره تناوب انبساط صورت میگیره و به صورت کامل تموم میشه و جهان میره تو فاز ایستایی یا انقباض
حالا من یه سوال دارم
اگه اینطوری باشه ما باید در دوره انبساط نرخ گذر به فروسرخ بیشتری نسبت به دوره بعد از ان داشته باشیم
و همچنین در فاز دوم اگه ما انقباض داشته باشیم باید گذر به آبی داشته باشیم که این خودش سه حالت رو برای ما پیش میاره
یک اینکه اصلا گذری مشاهده نشه،یعنی اینکه نرخ گذر به فروسرخ و گذر به آبی برابر باشد
یا اینکه گذر به فروسرخ داشته باشیم
یا گذر به آبی
در ضمن اگه دوره تورمی به صورت متناوب باشه ما ،مخروط نوری متصور با مخروط نوری که الان داریم باید تفاوت داشته باشه
این دو تا سوال من هست که با توجه به این مقاله برام پیش اومده
پاسخ : شاید کیهان در حال انبساط نباشد!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
sr hesabi
این مقاله میگه که در هر دوره تناوب انبساط صورت میگیره و به صورت کامل تموم میشه و جهان میره تو فاز ایستایی یا انقباض
حالا من یه سوال دارم
اگه اینطوری باشه ما باید در دوره انبساط نرخ گذر به فروسرخ بیشتری نسبت به دوره بعد از ان داشته باشیم
و همچنین در فاز دوم اگه ما انقباض داشته باشیم باید گذر به آبی داشته باشیم که این خودش سه حالت رو برای ما پیش میاره
یک اینکه اصلا گذری مشاهده نشه،یعنی اینکه نرخ گذر به فروسرخ و گذر به آبی برابر باشد
یا اینکه گذر به فروسرخ داشته باشیم
یا گذر به آبی
در ضمن اگه دوره تورمی به صورت متناوب باشه ما ،مخروط نوری متصور با مخروط نوری که الان داریم باید تفاوت داشته باشه
این دو تا سوال من هست که با توجه به این مقاله برام پیش اومده
خب
اگه انقباض داشته باشیم که باید انتقال به آبی داشته باشیم
اگه حالت پایدار باشه هیچ انتقالی نباید باشه
و لی
مورد اولی که اشاره کردید نمی تونه باشه
یه مثال براتون می زنم :
در حرکت وضعی ستاره ها هم ما انتقال به آبی و هم انتقال به سرخ داریم، از لبه ی دور شونده و نزدیک شونده ی ستاره ولی این باعث نمی شه هیچ انتقالی در طیف مشاهده نشه یا لفظی خنثی بشه. کاملا واضحه
ولی در مورد حرکت اجرام در کیهان یک نوع حرکت داریم بنابراین یا انتقال به سرخ داریم یا آبی و یا هیچ کدوم که اون در حالت ایستا است.
این از اولی
حالا چرا باید مخروطش متفاوت باشه؟