هوشنگ سیحون: اعراب میخواهند هنر و معماری ایران را به نام خود کنند
هوشنگ سیحون: اعراب میخواهند هنر و معماری ایران را به نام خود کنند
اینکه میگویند”معماری اسلامی” روی غرض خاصی بوجود آمده است. هیچگاه شنیده نشده بگویند معماری مسیحی یا معماری یهودی یا معماری بودائی. سهم اصلی معماری ممالک مسلمان از معماری ایرانی ناشی میشده و برای کمرنگ کردن آن از واژه”اسلامی” استفاده میکنند |
http://memarinews.com/Image/News/201...67520000_l.jpgمهندس هوشنگ سیحون نیاز به معرفی چندانی ندارد. برخی او را پدر معماری مدرن ایران میدانند. فعالیت هنری و معماری ایشان در طول نیم قرن زبانزد همه عاشقان فرهنگ و هنر ایران زمین است، از طراحی آرامگاههای خیام، ابوعلی سینا، فردوسی، کمال الملک، نادر شاه افشار، کلنل محمد تقی خان پسیان، و دهها اثر معماری جاودانه دیگر همچون موزه توس و ساختمان بانک سپه در میدان توپخانه تا صدها بنای مسکونی، نقاشی و سیاه قلم و چند سال تدریس در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران تنها بیان گوشه ای از فعالیت خستگی ناپذیر مهندس هوشنگ سیحون است.
پاسخ : هوشنگ سیحون: اعراب میخواهند هنر و معماری ایران را به نام خود کنند
وی سبک خاصی در معماری ایران پدید آورد که تلفیقی هماهنگ و موزون بین گونههای معماری سنتی و کهن ایران با تکنولوژی و سبک مدرن معماری جهان است.
مصاحبه کننده این افتخار را داشت تا در چند جلسه به طرح برخی سؤالات پیرامون تاریخ معماری ایران و جهان از ایشان بپردازد. امید است که این مصاحبه مورد توجه نسل جوان معماران و مهندسان ایرانی قرار گیرد.
پاسخ : هوشنگ سیحون: اعراب میخواهند هنر و معماری ایران را به نام خود کنند
آیا در دوران معاصر و با توجه به رشد تکنیک، یک ارشیتکت نیازی به بررسی تاریخ معماری دارد؟
شاید بسیاری چنین عقیده ای را نداشته باشند ولی در عالم هنر، هر هنرمندی و هر دست اندرکار امور هنری باید یک اطلاعات مفصل و عمیقی از گذشته هنر داشته باشد. این حتی کافی نیست و باید یک اطلاعات عمومی هم کسب کند، برای اینکه یک فرد هنرمند نه تنها باید به تکنیک و روش کار خودش، بلکه به روش هائی که از گذشته متداول بوده و با مکاتب گذشته آشنائی مکفی داشته و آنها را مطالعه و تجزیه و تحلیل کرده باشد و بداند که هنر در آن رشتهٌ خاص از کجا حرکت کرده تا به اینجا رسیده و او در ادامه این سیر تحول، چه رسالتی دارد.
پاسخ : هوشنگ سیحون: اعراب میخواهند هنر و معماری ایران را به نام خود کنند
بنابراین برای درست فکر کردن و درست عمل کردن باید از تاریخ و سوابق آن مطلبِ بخصوص اطلاع داشته باشد. چرا که یک هنرمند یا آرشیتکت هیچگاه از بطن مادر بیرون نمیآید، فرد باید برود مطالعه کرده و آموزش ببیند و آثار ساخته شده را لمس کند و با اینها آشنائی پیدا کند که چرا و تحت چه شرایطی آن آثار بدان صورت ساخته شدند و حال که من میخواهم کاری انجام بدهم شرایط من چیست.
مطمئنا این شرایط با شرایط گذشته فرق میکند. آشنائی من یک آشنائی تاریخی، یک آشنائی مستمر از گذشته تا به امروز است. برای مثال در زمان ساسانیان که تکنولوژی آجر حاکم بود آنها طاق را با آجر زده و با سنگ رویش را اندود میکردند.
پاسخ : هوشنگ سیحون: اعراب میخواهند هنر و معماری ایران را به نام خود کنند
آنها تکنولوژی و طرز اجرای خاص خود را داشتند که مخصوص زمان آنها بود. بنابراین از آن ابزاری که در اختیارشان بوده و با علم آن روز توانسته اند یک کاری بکنند که معماری خودشان را بیان کنند، برای اینکه تکنولوژی ابزار و وسیله بیان معماری است.
من که امروز میخواهم معماری بکنم ابزار و وسیله بیان دیگری در اختیار دارم. امروز با تکنیک معاصر کارهای بسیاری میتوانیم انجام بدهیم که بسیار جلوتر از تکنیک اجرای آن دوران است. فرهنگ و سنن ما نیز تکامل پیدا کرده است، مناسبات اجتماعی جوامع نیز تکامل پیدا کرده است. در حین کار میبینیم که بده بستان هائی بین ما و اجتماع مان از نظر اخلاقی و اقتصادی هست. اینها را باید در کارمان ملحوظ داشته باشیم، کما اینکه قبلیها هم همین کار را کردند.
پاسخ : هوشنگ سیحون: اعراب میخواهند هنر و معماری ایران را به نام خود کنند
ما باید یک کار ریشه دار بکنیم. ریشه ما به گذشتههای خیلی دور بر میگردد. اینست که آگاهی و اطلاع و دانش تاریخ معماری و اینکه چه سبکها و چه مکاتبی از گذشته بوجود آمده و چگونه اجرا شده تا به امروز رسیده، لازمه کار ماست. سیر تحول معماری قرار نیست در ما و در زمان ما متوقف بشود، ما نیز حلقه ای از یک زنجیر ادامه یابنده هستیم. براساس شناخت از تاریخ است که میتوانیم برای رشد و اعتلاء معماری در دوران خود بکوشیم.
پاسخ : هوشنگ سیحون: اعراب میخواهند هنر و معماری ایران را به نام خود کنند
آیا یک آرشیتکت ایرانی نیز لازم دارد برای بررسی تاریخ معماری ایران به تاریخ معماری جهان و بخصوص معماری اروپا و یا خاور دور توجه داشته باشد؟
هر هنرمند و هر ارشیتکتی ضروری است که علاوه بر اطلاعات عمومی روی رشته خاص خود نیز مطالعه دقیق و مکفی داشته باشد. این امر در مورد ارشیتکت ایرانی نیز صدق میکند. او نه تنها باید به معماری ایرانی آشنائی مکفی داشته باشد بلکه باید معماری سایر ممالک و بخصوص مناطقی که در ارتباط با معماری ایران بوده اند را بخوبی بشناسد. این اشنائی دو جهت دارد:
الف) در جهت و سمت اروپا تا منتهی الیه آن یعنی اسپانیا. میبینید که ردپای معماری ایرانی در تاریخها هست. برای اینکه معماری ایران در بوجود آمدن معماری بیزانس دخالت داشته و این معماری تا آخرین حدود اروپا نفوذ کرد.
پاسخ : هوشنگ سیحون: اعراب میخواهند هنر و معماری ایران را به نام خود کنند
از طرف دیگر امپراطوری بزرگ اسلام. اعراب تا منتهی الیه اروپا یعنی اسپانیا و جنوب فرانسه پیش رفتند و آثار معماری اش، که متأثر از معماری ایران بود، در همه آن نواحی به چشم میخورد. باضافه، قبل از اسلام و قبل از بیزانس، معماری دیگری در اروپا وجود داشت که معماری یونان و روم بودند. این دو معماری دارای اهمیت فوق العاده ای هستند و از معماری ایران باستان نیز دور نبودند، کما اینکه معماری هخامنشی با معماری یونان و معماری آشوری، معماری کلده و معماری ساسانیان ارتباط داشت.
ب) از جهت شرق، باز معماری ایران در هند نفوذ فراوان داشته و آثار زیادی در این کشور مربوط به ایران است و حتی معماران ایرانی رفته و کار انجام داده اند. حتی اگر دورتر به سمت شرق دور نیز برویم باز معماری آن بی ارتباط با معماری ما نیست. معماری شمال ایران را مد نظر قرار بدهید: بسیار شبیه معماری ژاپن است.
پاسخ : هوشنگ سیحون: اعراب میخواهند هنر و معماری ایران را به نام خود کنند
اگر بناهای گیلان و مازندران را جلوی کسی بگذارید که نداند از کجاست فکر میکند در ژاپن یا ویتنام ساخته شده است. این یک تکنولوژی خاص خودش است که آنها نیز همین تکنولوژی را استفاده کرده اند، چرا که آب و هوای آن با هم شبیه است. حتی حالت و شیوه برنج کاری شمال ایران شباهت زیادی به خاور دور دارد.
باز هم خیلی دورتر برویم، مثلا آمریکای مرکزی و جنوبی و تمدن”مایا”ها را مورد مطالعه قرار بدهیم و اّستکها را مطالعه کنیم. آنها هم بی ارتباط با ما نیستند. آن زمانها که بین آمریکا و شرق ارتباطی نبود و این یکی از رموز و اسرار تاریخ است که این همه شباهت بین بناهای تمدن”مایا” با شرق وجود دارد.ما یک بنای جالبی در نزدیکی اهواز در محلی بنام”جوغا زنبیل” داریم که یک معبد است. این بنا با آجرهای بسیار قطور و طبقه طبقه ساخته شده که شباهت زیادی به معابد مایاها و اّستکها دارد.
پاسخ : هوشنگ سیحون: اعراب میخواهند هنر و معماری ایران را به نام خود کنند
بین این معبد و اهرام مصر نیز ارتباط وجود دارد. اینکه چگونه این معماریها با هم ارتباط دارند موضوعی است که باید مورد مطالعه ارشیتکتها قرار بگیرد. بنابراین یک ارشیتکت ایرانی علاوه بر مطالعه و لمس معماری باستانی و معاصر ایران، باید تاریخ معماری ممالک دیگر، بخصوص آنهائی که تحت نفوذ ایران بوده اند را مورد مطالعه قرار بدهد.