بحث داغ هفته : آیا با یک معلول ازدواج می کنید ؟
با سلام خدمت همه کاربران و همکاران و مدیران گرامی نخبگان جوان
پیرو ادامه موضوعات داغ هفتگی سایت این بار سراغ یکی از مباحثی رسیدیم که شاید خود شما و یا اطرافیان شما به نوعی درگیرش شده باشند
و در مقام تصمیم گیری و انتخاب قرار گرفته باشند .
بحث داغ هفته :
آیا با یک معلول ازدواج می کنید ؟
مطمنا این بحث طبق شرایط جامعه میتواند یکی از موضوعات داغ و بسیار مسله برانگیز باشد ...
معلول افرادی تعبیر می شوند خداوند طبق مصلحت و حکمت خودش و یا شرایط یک اجتماع از قبیل جنگ و نبود امکانات بهداشتی و....
شرایط جسمانی کاملی به نسبت دیگر افراد ندارند ....
که شامل افراد روشن دل ( نابینا ) و ناشنوا و معلول های حرکتی - ذهنی و ....میتوانند باشند
و البته افرادی هم در صورت تصادف و نبود شرایط خوب بهداشتی و ...در طول زندگانی به معلولیت برسند
همه ما تو برنامه های تلویزیون دیدیم مهمون برنامه فردی بوده که به اصطلاح معلول بوده است
همه مون تحسینش کردیم که با وجود اینکه از لحاظ ظاهری و حرکتی محدود بوده ولی باز به زندگی ادامه داده و به موفقیت هایی رسیده
که شاید ما که سالمیم نرسیده باشیم.
این افراد معلول معمولا احساساتی تر و درک و فهم و بالایی دارند.
ولی
آیا اگه کسی با این شرایط از شما خواستگاری کنه، بهش جواب مثبت میدید؟
و یا اینکه به دختری با این شرایط پیشنهاد ازدواج میدید؟
و آیا شما قادر هستید زمانی با یکی از افراد معلول با شرایط بالا زندگی مشترک داشته باشید و همه مصایب این زندگی رو پذیرا باشید ؟
آیا می توانید با زنی یا مردی نابینا و نا شنوا زندگی کنید ؟ از با او بودن کامیاب و سر مست باشید ؟
آیا با یک جانبازی ( در راه وطن ) فاقد دست و پا و یا نابینا و ....قادر هستید زندگانی معمولی و یا عادی داشته باشید ؟
آیا اگر راضی شدید به خودتون مطمن هستید که می توانید تا زمانی که زنده اید با او بمانید ؟
نظر خانواده شما در صورت جواب مثبت شما چه خواهد بود ؟ چطور برخورد خواهند کرد ؟
ایا خانواده یک فرد معلول برای خواستگاری برای پسرشون دنبال چه دختری می روند
و یا برعکس در صورتی برای دخترشون یک خواستگار معلول می آید شرایط اونا در صورت جواب مثبت چیست؟
ایا به دنبال یک ازدواج پر ترحم هستید با یک معلول ؟
و
هزاران آیا و اما و اگر .....
اینک ادامه بحث رو با نظرات شما عزیزان پیگیر خواهیم شد
ان شا سعی کنیم تمامی نظراتمون بعد از تعمل و تفکر عمیق در این مورد باشد
شعار ها رو مد نظر قرار ندهیم و خودمون باشیم در نظراتمون ...
به امید یک بحث خوب و عالی در کنار احترام به نظر همه دوستان
لطفا در نظر سنجی هم شرکت بفرمایید
پاسخ : بحث داغ هفته : آیا با یک معلول ازدواج می کنید ؟
خدایش نه!!! والا من خودم معلولیت ذهنی دارم حالا شوهرمم بخواد معلول جسمی باشه خدا به داد بچه مون برسه !!!!!!
پاسخ : بحث داغ هفته : آیا با یک معلول ازدواج می کنید ؟
ازتون میخام این متن رو بخوانید و نظر بدید.
وقتی پای ازدواج افراد معلول به میان میآید سادهترین پیشنهاد و البته بهنظر من نخستین راهكاری كه به ذهن همه افراد سالم میرسد،
این است:
«خب افراد معلول هم ازدواج كنند؛ اما نه با افراد سالم. یك فرد معلول باید با آدمی مثل خودش ازدواج كند.
علی اكبر عباسی شاعر جوانی است كه سالهاست با ذهنش زندگی میكند. با ذهنش و با قلمش.
او ناتوانی و كمتوانیهای جسمش را در نوشتههایش و در بزرگی روحش پنهان میكند.
علیاكبر متولد آبان 1359 است؛
اما سالهاست كه فقط بزرگشدن روحش را جشن میگیرد.
او به تعبیر ما یك معلول جسمی است اما از نگاه خودش یك انسان توانمند است، البته با تفاوتهایی كوچك...
و حالا ماجرای ما و علیاكبر گفتن از حق ازدواجی است كه او معقتد است از معلولان دریغ شده؛
حقی كه خودخواهی انسانهای سالم حتی جسارت بیان كردنش را از معلولان گرفته...
علیاكبر به عنوان نماینده همه جوانهایی كه مثل او به خاطر شرایط جسمی ناگزیرند زندگی مشترك را فراموش كنند مهمان ماست تا از حقش برای زندگی بگوید و حتی دفاع كند.
*راهكار ساده شما كارآمد نیست
وقتی پای ازدواج افراد معلول به میان میآید سادهترین پیشنهاد و البته بهنظر من نخستین راهكاری كه به ذهن همه افراد سالم میرسد، این است:«خب افراد معلول هم ازدواج كنند؛ اما نه با افراد سالم. یك فرد معلول باید با آدمی مثل خودش ازدواج كند.
یك دختر و پسر معلول وقتی در كنار هم قرار بگیرند كنار آمدن با زندگی برای هر دوی آنها سادهتر میشود.
چون نگاه هر دوی آنها به زندگی یكی است و تحمل شرایط متفاوتشان برای هر دوی آنها سادهتر است...» و هزار و یك دلیل دیگر و همه از همین دست. اما از نظر من معلول كه خودم به شرایطم واقفم؛ از نظر من كه میدانم در خیلی از شرایط به ظاهر ساده زندگی من به كمك دیگری نیاز دارم این همراهی یعنی قوز بالای قوز! خود شما فكر كنید من معلول، همسرم هم معلول باشد اصلا چطور میتوانیم از پس زندگی بر آییم؟!
درحالیكه اگر یك آدم سالم در كنار آدم معلول قرار بگیرد هر 2 میتوانند كمك حال هم باشند و میتوانند دست همدیگر را بگیرند تا به آخر خط برسند.
آدمهای سالم تنها یك خطكش برای سنجش معلولها دارند. خطكش آنها فقط توان جسمی ما معلولها را میسنجد؛ همین و بس. هیچ وقت یك آدم سالم به این فكر نمیكند كه این جسم كمتوان، فكر دارد، روح دارد، احساس دارد و دوستداشتن را میفهمد
*زندگی سهم شماست یا ما؟!
هر روز سر ظهر شبكه 3 سیما برنامهای پخش میكند به نام به سمت خدا، بحث كارشناسان این برنامه كه اتفاقا همه از چهرههای نام آشنا هستند راجع به ازدواج جوانهاست.
هر روز یك ساعت راجع به مشكلات ازدواج و موانعی كه سر راه جوانها برای شروع زندگی مشترك وجود دارد، بحث میكنند. از هر دری میگویند از اینكه چطور به جوانها كمك كنیم با این مشكلات كنار بیایند یا حتی اینكه چطور موانع را از سر راهشان برداریم؛ اما هیچ وقت هیچ كس در این برنامه نگفت برای ازدواج جوانهای معلول چه كار كنیم؟!
هیچ كس نگفت، چه كار كنیم تا جوانهای معلول هم مثل همه از حق طبیعی زندگیشان برخوردار شوند.
چطور تشكیل زندگی بدهند و در كنار همسرانشان زندگی كنند.
من سوالم از همه این كارشناسان محترم این است كه اگر روزی خدای نكرده فرزند خودشان هم شرایطی مثل من داشت؛ باز هم آنقدر بیتفاوت به ما و با قدرت به زندگی نگاه میكردند؟!
من یك ماه تمام این برنامه را دنبال كردم چون دلم میخواست این كارشناسها كه همه در جایگاه خودشان خبرهاند به من معلول هم یك راهكار بدهند یا بگویند معلولان هم میتوانند زندگی كنند و میتوانند ازدواج كنند و اما انگار ما اصلا دیده نمیشویم و زندگی در این دنیا فقط سهم آدمهای سالم است.
*ما دوستداشتن را میفهمیم
آدمهای سالم تنها یك خطكش برای سنجش معلولها دارند.
خطكش آنها فقط توان جسمی ما معلولها را میسنجد؛ همین و بس. هیچ وقت یك آدم سالم به این فكر نمیكند كه این جسم كمتوان، فكر دارد، روح دارد، احساس دارد و دوستداشتن را میفهمد.
هیچ وقت نمیپرسند منِ علیاكبر به چه فكر میكنم و چه جور نگاهی به زندگی مشترك دارم.
اصلا از زندگی مشترك چه میخواهم؟
اما باور كنید علیاكبر و امثال علیاكبر هم زندگی را دوست دارند، برای زندگیشان برنامه دارند. نگاه من به زندگی مشترك مثل خیلی از شما آدمهای سالم در كنار هم بودن است.
اینكه زن و مرد با همه وجودشان در كنار هم باشند، همراه هم باشند بدون اینكه به یكدیگر نیش یا گوشه و كنایه بزنند! باور كنید من هم از زندگی همان چیزی را میخواهم كه یك فرد سالم میخواهد، همین!
*ایمان در زندگی هم لازم است، هم كافی
من یقین دارم كه یك فرد معلول مثل من، میتواند با یك فرد سالم ازدواج كند.
فرقی هم نمیكند كه دختر باشد یا پسر. برای این اطمینان هم دلیل دارم؛ اول اینكه من به خدا اعتقاد دارم بیشتر از هر چیز و هر كس! به عقیده من اگر كسی آنطور كه باید و شاید به خدا اعتقاد داشته باشد كنار آمدن با زندگی برایش خیلی راحتتر از چیزی میشود كه ما حتی فكرش را میكنیم؛ اما مسئله اینجاست كه این اعتقاد برای زندگی با فرد معلول كافی است؟! آدمهای سالم همیشه فكر میكنند لازم است؛ اما كافی نیست.
من به آنها حق میدهم چون نگاهشان به زندگی با من معلول فرق میكند اما من كه برای برداشتن هر قدم به خدا متكی هستم، ایمان دارم كه اعتقاد داشتن به خدا همه مشكلات زندگی را حل میكند و همه موانع را برطرف میكند.
من معقتدم همه آدمهای سالم حق انتخاب دارند.
حق دارند انتخاب كنند كه طرف مقابلشان سالم و سرپا باشد یا معلول و ناتوان؛ اما یك سوال بزرگ دارم پس من معلول چه؟
من حق زندگی ندارم؟!
من نباید به زندگی مشترك یا تشكیل خانواده فكر كنم؟!
*در زندگی ما منطق حكمرانی میكند
آدمهای سالم از زندگی انتظارات زیادی دارند.
سعی میكنند منطقی به ماجرا نگاه كنند و در جواب من میگویند:
«ببین علیاكبر، زندگی تنها یك ارتباط عاشقانه و صمیمی نیست...». اما كسی نمیخواهد صدای من را بشنود، كسی نمیخواهد بشنود كه من هم همین را میخواهم، اصلا آدمی مثل من نمیتواند به زندگی احساسی نگاه كند. این اعتقادی است كه همه معلولها دارند. ببینید اصلا من معلول باید نگاهم به زندگی بر پایه منطق باشد نه احساس. اگر احساس به من حكم كند كه باید همان سالهای اول زندگی پا پس بكشم!
اما این منطق است كه به من میگوید شرایط خود را بپذیر و با آن به بهترین شكل كنار بیا. در ازدواج هم همین منطق است كه به من جرات تصمیمگیری میدهد به من و البته طرف مقابلم. اگر قرار است یك آدم سالم با علیاكبر معلول زندگی كند باید شرایط زندگی او را بفهمد باید عاقلانه تصمیم بگیرد نه از روی احساس چون اینجور احساسات دوام ندارند، هم دوام ندارند و هم اینكه به كار آدم معلول نمیآیند.
*بار زندگی با من یا...
از یك زاویه دیگر هم باید به داستان نگاه كرد.
وقتی دختر یا پسر سالم بخواهد به ازدواج با یك معلول فكر كند حتما این فكر از ذهنش عبور میكند كه تمام عمر باید تمام بار زندگی روی دوش خودم باشد!
خب این نگاه كاملا منطقی است،
اصلا شاید اصل ماجرا همین است ولی من میخواهم به همه این دوستان بگویم، باور كنید بار گناهی كه ما همه عمر به دوش میكشیم خیلی سنگینتر از بار زندگی با آدمی است كه درست مثل شما روح دارد، مثل شما احساس دارد و میتواند فكر كند. ما آدمها حاضریم وارد زندگیهای از پیش تعیینشده بشویم حتی به قیمت اینكه پایانش به راهروهای دادگاههای خانواده و طلاق ختم شود اما زیر بار زندگی با آدمی كه از نظر جسمی ناتوان است نرویم! بار گناه را تمام مدت زندگی تحمل كنیم؛ اما گوشه بار فرد معلول را نگیریم و اصلا به این فكر نكنیم كه آدمهای معلول هم سهمی از زندگی دارند.
*شما حق انتخاب دارید، ما حق زندگی
من معقتدم همه آدمهای سالم حق انتخاب دارند.
حق دارند انتخاب كنند كه طرف مقابلشان سالم و سرپا باشد یا معلول و ناتوان؛
اما یك سوال بزرگ دارم پس من معلول چه؟ من حق زندگی ندارم؟!
من نباید به زندگی مشترك یا تشكیل خانواده فكر كنم؟!
بهنظر من حق زندگی علیاكبر معلول هم این است كه مثل همه زندگی كند و حس پدر بودن را تجربه كند. حتی سختی بكشد و با همه مشكلات زندگی مشترك دست و پنجه نرم كند ولی آدمهای سالم این حق را از من و امثال من گرفتهاند! مشكل آدمهای سالم این است كه فقط معلولیت فردی مثل من را میبینند. نه فكر و ذكر و باطن من را. یعنی به محض اینكه معلولیت را میبینند دیگر حاضر نیستند جلوتر بروند. البته بهنظر من این رفتار آدمهای سالم هم دلیل دارد، ببینید ما آدمها خودخواهیم، خودخواهی اجازه نمیدهد غیراز منافع خودمان به دیگری هم فكر كنیم.
*همسر، پرستار یا مادر؟!
خیلیها به من میگویند: «علیاكبر تو حتی به تنهایی نمیتوانی یك لیوان آب را برداری؟!
فكر نمیكنی این یعنی اتكای صرف به دیگری؟
دیگری كه بیشتر از یك همسر باید نقش مادر یا پرستار را برای تو بازی كند؟!»
اما من نمیفهمم چرا این آدمها نمیخواهند باور كنند كه پرستار در زندگی من نقش خودش را دارد، مادر جایگاه خودش را دارد و همسر هم جای خودش را.
باور كنید بین لیوان آبی كه پرستار یا حتی مادرم به دست من میدهد یك دنیا فرق است!
برای فهمیدن این تفاوتها هم حتما نباید چهارستون بدنتان سالم باشد. اما متاسفانه هیچكس حتی حاضر نیست حرفهای من و امثال من را بشنود. خب شاید حق هم دارند به هر حال دنیای ما از هم جداست.
*كبوتر با كبوتر، باز با باز
من آدم جسوری هستم. آنقدر جسور كه تا به حال چند بار بهخودم جرات مطرح كردن پیشنهاد ازدواج با خانمهایی كه احساس میكردم از نظر روحیات و نگاه به زندگی با من هماهنگ هستند را مطرح كردم. البته باید اعتراف كنم كه این جسارت هم به دلیل همان اعتقادی است كه قبلا از آن صحبت كردم.
بگذریم در قبال هر كدام از این پیشنهادها جوابهای عجیبی شنیدم كه البته انتظارش را هم داشتم؛ اما باید اعتراف كنم منصفانهترین جوابی كه شنیدم این بود« كبوتر با كبوتر باز با باز»! من گلهای از هیچكس ندارم. چون معتقدم همه آدمها حق انتخاب دارند. حق دارند كه در مورد زندگیشان تصمیم بگیرند اما یك سوال بزرگ دارم از همه آدمها و اجتماعی كه به ما یاد داده در برابر حق زندگی یك آدم معلول برای زندگی به او بگوییم كبوتر با كبوتر باز با باز؛ سهم ما آدمهای معلول از زندگی چیست؟!
ما چون معلولیم باید به مرگ فكر كنیم؟!
پاسخ : بحث داغ هفته : آیا با یک معلول ازدواج می کنید ؟
نه نه نه .بابا ما پسرا تو سالماش موندیم حالا معلوووووووووووووووووووووو ووووووول[sootzadan]
پاسخ : بحث داغ هفته : آیا با یک معلول ازدواج می کنید ؟
درازدواج دونفربایدازعیب های همدیگر چشم پوشی کنند وتوانایی تحمل عیب های همدیگر راداشته باشند اگر فردسالمی بایک معلول یا بیمارازدواج کند
اولا باید خود شخص سالم بداند که تحمل این زندگی را دارد یا نه ودر مقابل شخص معلول یا بیمار هم باید قدر محبت وفداکاری طرف مقابل خود را بداند وخدای نکرده شخصی نباشدکه آن فرد سالم را وسیله ای برای خالیکردن عقده های خود درزندگی قرار دهد وبدین وسیله سلامت روانی اورا به خطر بیاندازد چون انسانها به محبت یکدیگرمتقابلا نیازمندند واین یک نیاز خدادادی است وغیر قابل انکار میباشد
من اگر شخص مقابلم وخودم شرایط بالارا داشته باشیم میتوانیم ازدواج کنیم
پاسخ : بحث داغ هفته : آیا با یک معلول ازدواج می کنید ؟
راستش من ترجیح میدم تو نظرسنجی شرکت نکنم...چون در حالات مختلف ممکنه یه گزینه رو انتخاب کنم...
اگه فقط با احساسم تصمیم بگیرم گزینه 4 انتخاب میکنم
اگه با عقل و احساسم تصمیم بگیرم گزینه 5 انتخاب میکنم
و اگه واقع بین باشم و به خودم و بقیه دروغ نگم گزینه 2 انتخاب میکنم
پس بستگی به این داره که وقتی تو این شرایط قرار بگیرم کدوم یکی از این حالتها پیش بیاد که اونم تا تو این وضعیت نباشم نمیتونم جواب قطعی بدم...
پاسخ : بحث داغ هفته : آیا با یک معلول ازدواج می کنید ؟
دوستان بیاین به سلامتیمون ننازیم شاید یه روز زبونم لال ...من اگه عاشق یه فرد معلول بشم حتما باهاش ازدواج میکنم چرا که نه
پاسخ : بحث داغ هفته : آیا با یک معلول ازدواج می کنید ؟
سلام مایک آشنا داریم که با یک جانباز ازدواج کرده و در واقع این ازدواج رو وظیفه خودش میدونست و حالا یک دخترم دارن
امامن خودم نمیدونم بستگی به درجه معلولیت ، شرایط و عشق و علاقه دار ه
پاسخ : بحث داغ هفته : آیا با یک معلول ازدواج می کنید ؟
هرکسی یک مشکلی داره. خدا هیچ کسیرو بی مشکل و کامل خلق نکرده. ما نباید خودمونو ازاونها جدا کنیم، ما سالمیم درسته اما ممکنه براساس یک حادثه کوچیک بشیم معلول. اونها هم ادمن درسته نقص عضو و معلولیت دارن اما حقشون نیست که خودمونو برتر و بهترازاونها بدونیم اینکار خدارو به خشم میاره و خودمونم توی همون شرایط درمیاره.
من حاضرم نه به خاطر اینکه بگن رفت و با یک معلول ازدواج کرد،قسمت و تقدیر ادمها معلوم نیست.اونها هم ادمن...البته عشق ادم هارو یکی میکنه.
مرسی.پست خیلی قشنگیه.[golrooz]
پاسخ : بحث داغ هفته : آیا با یک معلول ازدواج می کنید ؟
من امروز همراه مامانم رفتم دکتر خودم یه کم گرفته بودم ولی وقتی دردا و ناراحتیای بقیه رو دیدم داغون شدم
اگه بخوایم دقیق نگاه کنیم هممون معلولیم اما هر کس به طریقی.....
بیماری های خیلی کوچیکم نوعی معلولیته........
اما متاسفانه جامعه ما(خودمم عضوشم) معلولین رو عده ای میدونن که نقص عضو دارن
کاش روشن فکر بودیم اونوقت خیلی از مسایل حل بود....
وا3 نظر سنجیم هیچ جوابی ندارم!