نمایش نسخه قابل چاپ
راستش نه ولی باید کم کم ماهم اماده شیم...
نه اصلن یعنی یه عالمه کار دارم که باید انجام بدم ، از مردن میترسم
میگن اونایی میترسن که گناهشون زیاده پس وای بر من [gerye]
من آماده ام !!
30 تیر میتونست همچین روزی باشه برا من ولی فک کنم خدا نخواست!!![shaad]
اگه بگم اره دروغ گفتم ولی به اون روز ایمان قلبی دارم وزیاد بهش فکر میکنم تااون جایی که تونستمم کارامو جوری انجام دادم که حداقل عذابه سختی در انتظارم نباشه.
ینصیحت از داداش کوچیکترتون به شما هرروز بعد از نمازتون یکبار زیارت عاشورارو بخونید. مطمئن باشید اگه امام حسینم دسته مارو نگیره مادرش دستمونو میگیره.مطمئن باشید.
چه سوال سختیه؟ ولی جوابش آسونه...نه
خدایا پناه بر تو ...
این روزها و شبها فرصت مناسبی ست ، اگر بخواهیم ] به اختیارخود [ از گذشته برگردیم .
راستش اصلا نه!!!
کلی کار دارم هنوز
ولی خب جواب این سوال توی دیر و زودش تاثییری فکر نکنم داشته باشه
ادم بایدخیلی وارسته باشه که بگه برای مرگ اماده اماده است.
ولی از رحمت خدا هم نا امید نیستم.
من معتقدم ادم اون جوری می میره که زندگی کرده.
پس کافیه برا خوب مردن درست زندگی کنیم.باقیش هم میسپریم دست خدا.
باور دارم مرگ به ما خیلی نزدیک است.خیلی بهش فکر می کنم.
یاد شعر سهراب:
ونترسیم از مرگ
مرگ پایان کبوتر نیست
مرگ وارونه یک زنجره نیست
مرگ در ذهن اقاقی جاریست.