neurology: عصب شناسی
نمایش نسخه قابل چاپ
neurology: عصب شناسی
Yarn: ریسمان بافته شده از چند نخ؛ داستان در هم برهم و پیچیده
numb: بی حس
Burrow: سوراخ زیر زمینی (محل زندگی جانوراان) محل اختفا
Witch : جادوگر مونث
Husk: پوسته یا غلاف روی محصولاتی مثل لوبیا و گندم و...
Knave : دزد؛ آدم پست عوضی بی شعور......
Envelope: پاکت نامه{tongue}
سلام آقا محسن..
عزیز بقیه رو بازی نمیدی؟
نفری یه دونه دیگه..
اینم کلمه من..
emotional فکر کنم احساسی میشد معنیش..
lamb = گوشت گوساله، آدم ساده
takin = بز کوهی
nod = سر تکان دادن
Dignity : مقام و پوزیشن سیاسی یا اجتماعی و....
yacht قایق
textile منسوجات نساجی.
excavate کندن؛ حفاری
emittor : گسیلنده
roll = نورد کردن، غلتیدن
loaf = قرص نان، وقت را بیهوده گذراندن
fakir:درویش
rod = عصا چوب، ترکه، میل
domestic = داخلی، محلی
colonize = مستعمره درست کردن
electron = الکترون
narrator = راوی، گوینده داستان
redox reaction = واکنش ردوکس ، از واکنش های انتقال الکترون هست
ne = not equal to = نا برابر با
esteem = اعتبار، محترم شمردن
mood = حالت، حوصله
door:در
دوستان دیکشنری تموم شد مگه!!!!
rare = کمیاب
eliminate = زدودن، حذف کردن
Eastern = شرقی
nuclear fuel = سوخت هسته ای .
Lamb = گوشت بره
bye =خداحافظ
elevator
آسانسور
Routine = جریان عادی و دائمی، روال، روزمره
elementary
مقدماتی، ابتدائی، اصلی.ابتدائی، مقدماتی.