بعضیا رفتارشون درست نیست
بد رفتار میکنی میشی مثل اونا
خوب رفتار میکنی میشی نفهم
نمایش نسخه قابل چاپ
بعضیا رفتارشون درست نیست
بد رفتار میکنی میشی مثل اونا
خوب رفتار میکنی میشی نفهم
و من گاهی اوقات مجبورم
به آرامشِ عمیقِ سنگ حسادت کنم؛
چقدر خیالش آسوده است،
چقدر تحملِ سکوتش طولانیست،
چقدر ...
نباید کسی بفهمد
دل و دستِ این خستهی خراب،
از خوابِ زندگی میلرزد......
باید تظاهر کنم حالم خوب است......
راحتم ، راضیم ، رها....
راهی نیست
مجبورم......
باید به اعتمادِ آسودهی سایه به آفتاب برگردم ......
کاش اینقدر که برای خوب بودن و برتر بودن تلاش میکنیم برای آدن بودن تلاش میکردیم
از میان دو واژه انسان و انسانیت اولی در میان کوچه ها و دومی لابلای کتاب ها سرگردان است!
ویکتور هوگو
Pərdeye ğəm dağidar tarə dəyəndə mizrab
türreye delbərə hərdən necəki şanə dəyər
پرده غم داغیدیر تاره دئینده میضراب
طره دلبره هردن نئجه کی شانه دیر
هیچ چیزی چندش آور تر از احترامی که از ترس نشات گرفته نیست . . .
کسى که کردارش او را به جایى نرساند ، افتخارات خاندانش او را به جایى نخواهد رسانید . . .
ای دوست نزن زخم زبان جای نصیحت / بگذار ببارد بر سرم سنگ مصیبت . . .
علت بدبختی و بیچارگی ما داشتن فرصتهای زیادی استکه صرف اندیشیدن درباره خوشبختی و بدبختی می گردد . . .